.Yaprak 15748 اشتراک گذاری ارسال شده در 10 آذر، ۱۳۹۱ خــــــــدایــــــــــا ســــــــرم شلوغه !!! فعلا تحویلــــــــــم نگیـــــــــــــر 15 لینک به دیدگاه
آریودخت 43941 اشتراک گذاری ارسال شده در 10 آذر، ۱۳۹۱ دلم در حلقه غمها نشسته، زبانم بسته وسازم شکسته وجودم پر زشعر عاشقانه اس، تو را می خواهد واینها بهانه اس 15 لینک به دیدگاه
- Nahal - 47858 اشتراک گذاری ارسال شده در 12 آذر، ۱۳۹۱ سخت گیری درمورد این تاپیک بیشتر میشه ... نقل قول ، مکالمه ، گذاشتن شکلک خالی ، نوشته و شعرهای کپی نداریم. کنایه زدن به کاربران انجمن نداریم. دوستانی که می خوان شعرهای کپی بزارن می تونن از تاپیک های کلبه شعر استفاده کنن. امیدوارم بار آخر باشه که تذکر می دم. ممنون از همکاری دوستان 23 لینک به دیدگاه
!BARAN 4887 اشتراک گذاری ارسال شده در 12 آذر، ۱۳۹۱ میدونید ادم وقتی ی چیزی رو گم میکنه یا ازش میدزدن خیلی ناراحت میشه.......هرچند چیز کوچیکی باشه.... دیروز خواهرم کیف پولشو همراه با 100 تومن پول و کارت عابر گم کرد...... اعصاب منو ک ب هم ریختچندوقت قبل تر هم ی خانومی ک اصلا فکر نمیکردیم اینطور ادمی باشه از ما طلا دزدید با ی ترفند حسابی........انگار هیپنوتیزممون کرده بود و ما کور شده بودیم..... ولی اون رفت و ما موندیم و ی دهان باز...... انقد از این داستانا دارم ک میشه باهاش ی کتاب نوشت....... مردم چ کارا ک نمیکنن..... 18 لینک به دیدگاه
sahar 91 9480 اشتراک گذاری ارسال شده در 12 آذر، ۱۳۹۱ گاهی می شود با خود می گویم ای کاش آنتی ویروسی بود تا به واسطه آن تو را، یادت را، خاطرت را از گوشه گوشه ذهن و قلبم اسکن می کرد و آن وقت پاک میکرد من را از هر آنچه بوی تو می دهد... ولی ناگاه یادم می آید که نفوذ تو آنقدر قوی بوده در قلبم که اگر بخواهد آن را حذف کند مجبور می شود کلا آن را از جا برکند و آن وقت من نگران قلبم خواهم شد چون خاطرت آنجا آنقدر ریشه دوانیده که برای برکندنش باید قلبم را متلاشی سازد. 13 لینک به دیدگاه
سـارا 20071 اشتراک گذاری ارسال شده در 12 آذر، ۱۳۹۱ دیروز اومده بودم انجمن تا چیزایی که تو دلم بود رو تو این تاپیک بنویسم.وقتی دیدم تاپیک قفل شده ، احساس کردم حرفام رو دلم سنگین تر شد... همش میخواستم یه جایی بنویسمشون... 12 لینک به دیدگاه
...YaSss 1393 اشتراک گذاری ارسال شده در 12 آذر، ۱۳۹۱ خدایا...! خدایا...!خدایا...! سلام خدایا...! بابا بخدا منم هستم چرا نمیبینیم؟ 10 لینک به دیدگاه
hasti1988 22046 اشتراک گذاری ارسال شده در 12 آذر، ۱۳۹۱ بعضی وقت ها هست میخوای بنویسی....ولی یه نیرویی دربرابرت مقاومت میکنه......شاید چون میخواد تنها خودش درباره حرف های نانوشته ت بدونه....چقدر خودخواه... این نیرو از جنس چیه؟ منطق ؟ احساس؟ 11 لینک به دیدگاه
*pedram* 21266 اشتراک گذاری ارسال شده در 12 آذر، ۱۳۹۱ زمانی که حدودا یه بچه 10 ساله بودم وقتی آدمای حدود 20 سال رو میدیدم احساس میکردم خیلی بزرگن....خیلی.... همه هم میگفتن طرف بیست سالشهههههه! اما الان که خودم بیش از 20 سال سن دارم میبینم که چقدر بچه ام! نمیدونم اونا رفتارشون خیلی بزرگتر از سنشون بوده یا من خیلی بزرگ فرضشون میکردم!!! 16 لینک به دیدگاه
Mahnaz.D 61915 اشتراک گذاری ارسال شده در 12 آذر، ۱۳۹۱ اصولاً وقتی باشی، ازت خسته می شن...اینا همون آدمایی هستن که وقتی نباشی بهت راحت می گن: بی معرفت! 18 لینک به دیدگاه
Valentina 13664 اشتراک گذاری ارسال شده در 12 آذر، ۱۳۹۱ دارم خفه میشم...بخدااا هوا آلودس...بابا مگه کورین نمیبینین..تعطیلش کنین این خراب شده رو...:icon_razz: 18 لینک به دیدگاه
hasti1988 22046 اشتراک گذاری ارسال شده در 12 آذر، ۱۳۹۱ امروز بعد از مدت ها تفالی به دیوان حافظ زدم.....چه حرف های قشنگی زد....چه زود تعبیر شد.... 16 لینک به دیدگاه
سـارا 20071 اشتراک گذاری ارسال شده در 12 آذر، ۱۳۹۱ ایا مادرها محکومند به فداکاری؟؟ چرا وقتی از چندجای مختلف مشغله فکری دارن ، باز به روی خودشون نمیارن و عادی رفتار می کنن؟؟ مامان چرا باز میای سرکارام نظر میدی و غصه شونو می خوری؟؟ مگه فکرت درگیر نیست؟؟ منکه میدونم.... منکه دیدم چقدر تو فکر بودی... 18 لینک به دیدگاه
millan 1272 اشتراک گذاری ارسال شده در 12 آذر، ۱۳۹۱ نراقی هم تموم شد با تمام خاطراتی که از الفبای مشقش داشتم نمیدونم چرا خدا چسبیده به این تیپ ادما بابا کلی مردنی به درد نخور داریم که سنشون از عزرائیل هم بیشتره بکش وخوشگلش کن 6 لینک به دیدگاه
*mini* 37778 اشتراک گذاری ارسال شده در 12 آذر، ۱۳۹۱ امروز به معنای واقعی جدول مندلیف رو توو ریه هام حس کردم مندلیف غلط کنه.... آلودگیِ کلا مندلیفو گذاشته توو جیب کوچیکش 12 لینک به دیدگاه
.Apameh 25173 اشتراک گذاری ارسال شده در 13 آذر، ۱۳۹۱ الکی ادای نگران بودن درنیار لطفا اصــــــــــــلا بهت نمیاد نگرانیتم دیدیم 12 لینک به دیدگاه
Mahnaz.D 61915 اشتراک گذاری ارسال شده در 13 آذر، ۱۳۹۱ یه آدمایی دم دستت هستن ها اما اصلاً دلت براشون تنگ نمی شه.... یه سری آدمای دیگه هستن خیلی دورن ولی دائم هواتو دارن و اگه نباشن چند ساعت بی قراری می کنی و نگران می شی 12 لینک به دیدگاه
ara engineer 1866 اشتراک گذاری ارسال شده در 13 آذر، ۱۳۹۱ دلم یه عالمه حرف داره... دلم یکیو میخواد که چشم تو چشم براش حرف بزنم...اونم فقط تاییدم کنه نه با زبونش بلکه با نگاهش.... 6 لینک به دیدگاه
Strelitzia 17128 اشتراک گذاری ارسال شده در 13 آذر، ۱۳۹۱ دلم یه باکس کامل بیسکویت رنگارنگ میخواد:girl_in_dreams: 16 لینک به دیدگاه
ارسال های توصیه شده