Ehsan 112346 اشتراک گذاری ارسال شده در 18 مهر، ۱۳۹۱ دیروز تو مترو بودم داشتم عکساي گوشيمو از مراسم فارغ التحصیلی بچه ها و جنگولک بازی هاشون رو ميديدم، رفتم رو عکس بعدي . يارو کنارم نشسته ميگه: بزن عکس قبليو من کامل نديدم....!!! یعنی تو این مملکت حريم خصوصي در حد ِ پشم ِ شتر هاي آفريقاس ! 28 لینک به دیدگاه
H O P E 34652 اشتراک گذاری ارسال شده در 18 مهر، ۱۳۹۱ ینی امروز به معنای واقعی متوجه شدم " به غلط کردن افتادن " ینی چی :icon_pf (34): 21 لینک به دیدگاه
آرتاش 33340 اشتراک گذاری ارسال شده در 18 مهر، ۱۳۹۱ همه چی آرومه :5c6ipag2mnshmsf5ju3 خدا خیلی خوبه.برا اولین بار واقعا شکر کردم که چیزی به نام عذاب وجدان تو وجود انسان هست 13 لینک به دیدگاه
EOS 14528 اشتراک گذاری ارسال شده در 18 مهر، ۱۳۹۱ می گن مادر خیلی مهربون و بخشنده است :heartshape2: اما خدا مهربون ترین و بخشنده ترینه ولی همیشه این برام سوال بوده که چرا مامانا همیشه بزرگترین و بدترین خطاهای بچه ها رو می بخشن :w36:(حتی بدون این که بچه ها ازشون طلب بخشش کنن:5c6ipag2mnshmsf5ju3) اما خدا فقط به این خاطر که آدم به میوه ممنوعه دست زد چنین مجازاتی براش تعیین کرد ؟! :JC_thinking: به همین خاطر همیشه شک کردم که واقعا این قصه آدم و حوا درست بود؟ واقعا کی مسئول این تبعید بود ؟ آدم و حوا یـــــــــــــــا سرنوشت از پیش تعیین شده ؟ یا واقعا مادرا بهترینن؛ حتی بهتر از خدای نادیده ! و کلی سوال دیگه برای همیشه بی جواب مونده 19 لینک به دیدگاه
.Apameh 25173 اشتراک گذاری ارسال شده در 18 مهر، ۱۳۹۱ تا حالا شده 1 مدت طولانی منتظر کسی باشی تا ببینیش... از کلی مدت قبل برا اون روز برنامه ریزی کرده باشی... کلی اون روز رو تو ذهنت مجسم کرده باشی ... که چی بپوشی... که چی بگی... بعد اون روز برسه... توام کلی با ذوق به خودت برسی... بعد اون روز اصن ازش خبری نشه... به این معنی که اون اصن یاد تو نبوده... اون 1 لحظه هم تورو تو ذهنش نیاورده... اصن یادش نبوده که باید بیاد... خیلی حس افتضاحیه... 15 لینک به دیدگاه
black banner 9103 اشتراک گذاری ارسال شده در 18 مهر، ۱۳۹۱ دقت كردي وقتي مبهم حرف بزني !! وقتي يكم نقد خفن داشته باشي !!! حتي اگه چرند بگي !! چرت بگي !! فقط يكم سفسطه و چندتا سوالي كه خودت هم نميدوني چيه ؟؟؟ اينا همه كه گفتم مواد لازم براي روشنفكري بود 9 لینک به دیدگاه
*mini* 37778 اشتراک گذاری ارسال شده در 18 مهر، ۱۳۹۱ اگه میخوای دوست داشته بشی، باید دوست بداری 13 لینک به دیدگاه
.Apameh 25173 اشتراک گذاری ارسال شده در 18 مهر، ۱۳۹۱ کلی سوال دارم... همه به فکر خودشونن چرا هیچکی 1لحظه فقط 1لحظه به فکر دیگری نیس... چرا اینقد آدما بی وفا هستن.. همه دوستا... همه ادما چرا 1کاری رو با جون و دل برا دیگری انجام نمیدن... چرا تا 1کار انجام میدن منت میذارن، از 100تا فحش بدتره منت گذاشتن... چرا آدما اینقد سنگ دل شدن.. چرا تا خبری از کسی نگیری هیچکی ازت خبر نمیگیره... . . . خدایا امشب از اون شباس که حالم گندترین حال ممکنه.. به 1 چیزیی دارم فکر میکنم... لعنت بر دل سیاه شیطون... خدایا این فکرو ازم دور کن تا دیر نشده 14 لینک به دیدگاه
hasti1988 22046 اشتراک گذاری ارسال شده در 18 مهر، ۱۳۹۱ بعضی وقتا دوست داریم بتونیم دلتنگی دوستامون رو از یادشون ببریم....شاید یه سنگ صبور .... امروز نتونستم...نمیدونم شایدم خودش نخواست من بفهمم و چیزی بگه....وقتی متوجه شدم که دیر شده بود و رفته بود... اینجاست که این سوال به ذهنت میاد آخه چرا؟؟؟ سنگ صبور خوبی براش نبودم؟...:5c6ipag2mnshmsf5ju3 خودت که همه چی رو بهم میگفتی چرا اینبار نگفتی؟؟؟ ازت دلگیرم..... 15 لینک به دیدگاه
هولدن کالفیلد 19946 اشتراک گذاری ارسال شده در 19 مهر، ۱۳۹۱ من ادم افتضاحيم ؟ نه تو افتضاح نيستي بدتر از افتضاحي تو خيلي معمولي هستي خيلي... ديالوگي از يه رمان كه اسمش يادم نيست. 13 لینک به دیدگاه
pesare irani 41805 اشتراک گذاری ارسال شده در 19 مهر، ۱۳۹۱ 18 روز گذشت:hapydancsmil: موند فقط و فقط 103 روز 9 لینک به دیدگاه
Saba Heidari 14145 اشتراک گذاری ارسال شده در 19 مهر، ۱۳۹۱ دیروز حسابی اعصابم خورد بود. نمیتونستم درد دلم رو به کسی بگم.... کسی پیشم نبود که باهاش درد و دل کنم....... ساعت 7 بود رسیدم ونک، دلم گرفته بود وقتی از کنار این اقاهه مه سنتور میزنه ( همیشه تو میدون هست) رد شدم یهو بغضم ترکید. نشستم کنارش و گریه کردم یه چند مین اونجا بودم پا شدم برم حونه. یه دختر بچه نشسته بود کنار خیابون و فال میفروخت. رفتم ازش فال بگیرم تو چشمای معصومش که نگاه کردم بازم گریم گرفت...... نمیدونم چم شده....... چرا انقدر غمگین شدم 19 لینک به دیدگاه
Saba Heidari 14145 اشتراک گذاری ارسال شده در 19 مهر، ۱۳۹۱ وقتی میرم تو تاپیک پسرای انجمن که صادقانه از عشقشون از شکستشون از علاقشون نسبت به یه دختر نوشتن دلم میگیره........... اخه یه زمانی یجور دیگه راجع به پسرا فکر میکردم اما اینایی که اینجا از عشق پاکشون مینویسن واقعا فرشته اند...... به سلامتی همشون 16 لینک به دیدگاه
!BARAN 4887 اشتراک گذاری ارسال شده در 19 مهر، ۱۳۹۱ تازگیا احساس میکنم خیلی ادم خوبیم................البته قبلا هم این حس رو داشتم اما اخیرا بیشتر........فک کنم مغرور شدم ب خودم.......اخه اطرافیان هم زیادی از من خوششون میاد ب خاطر اخلاقم و مهربونیام...........حالم دیگه از خودم ب هم میخوره.......مهربونی زیاد هم کار دست ادم میده...... ی چیز دیگه ک خیلی اعصابمو بهم ریخته اینه ک متوجه شدم خیلیا واسه پاکی و صداقت ادما دیگه تره هم خورد نمیکنن و من موندم ک واقعا ارزششو داره ادم خودشو عوض کنه و همرنگ جماعت بشه؟؟؟؟؟ در کل من اینجوری بزرگ شدم و فک نمیکنم خیلی بتونم از من واقعیم فاصله بگیرم.....ولی بعضیا رو ک میبینم روانم ب هم میریزه...... هی روزگار نمیدونم چجوری باید برقصم............................. در کل خوشحالم و ب خودم و وجودم افتخار میکنم...... شما هم ارزش خودتونو بدونید ........ شما بهترینید 15 لینک به دیدگاه
پیرهاید 10193 اشتراک گذاری ارسال شده در 19 مهر، ۱۳۹۱ همه ی فصول به پاییز حسادت میکنند . . . . 15 لینک به دیدگاه
Lean 56968 اشتراک گذاری ارسال شده در 19 مهر، ۱۳۹۱ 78 سالشه با کمری خمیده و با لباس هایی که تعداد وصله هاش اینقد زیاده که رنگ لباس مشخص نیس ، کفشی به پا نداره ، یک جفت دمپایی پاره شده کفشش، با این سن هنوز مجبوره تو میدون بار کار کنه تا بتونه خرج همسر پیرش و خودش رو در بیاره هنوز یه خونه از خودش نداره صابخونه جوابش کرده و همه خواستش خلاصه شده به یک سرپناه ، نه احترامی نه محبتی فقط مث توپ شوت میشه ازین اتاق به اون اتاق ، خدایا چرا من هنوز زنده ام با دیدن این صحنه ها ؟؟؟؟؟؟؟؟؟؟؟؟؟؟؟؟؟؟؟؟؟؟؟؟؟؟؟؟؟؟؟؟؟؟؟؟؟؟؟؟؟؟؟؟؟؟؟؟؟؟؟؟؟؟؟؟؟؟؟؟؟؟؟؟؟؟؟؟ 14 لینک به دیدگاه
judyabott 8886 اشتراک گذاری ارسال شده در 19 مهر، ۱۳۹۱ دوست دارم فقط امروز تموم شه ... از صبح تا حالا هر یک دقیقه ش یک ساعت گذشته ... 16 لینک به دیدگاه
آریودخت 43941 اشتراک گذاری ارسال شده در 19 مهر، ۱۳۹۱ خدایا چرا ادما مخصوصا جوونا اینقد ناراحت و شاکین؟ بهشون حق میدم واسه خیلی دلیلا بهشون حق میدم مقصر بندست اما تو کمکمون کن خدا جون شاد بودن ادما یه بهونه ساده میخواد که زیاد سخت نیست، بنده ها این بهونه ها رو از هم میگیرن، تو که بزرگی نزار 19 لینک به دیدگاه
ya~ya 820 اشتراک گذاری ارسال شده در 19 مهر، ۱۳۹۱ وای فکر کن یک روز تمام اینترنت قطع بود داشتم خفه میشدم.خدایا این اینت تن نازنینو از ما نگیرن 10 لینک به دیدگاه
Mahnaz.D 61915 اشتراک گذاری ارسال شده در 19 مهر، ۱۳۹۱ سعی کن به آدما به اندازه ای محبت کنی که بعدش مجبور نشی ثابت کنی خر نیستی 12 لینک به دیدگاه
ارسال های توصیه شده