رفتن به مطلب

✣ گـاه نوشته های نواندیشانی ها ✣


ارسال های توصیه شده

  • پاسخ 9.2k
  • ایجاد شد
  • آخرین پاسخ

بهترین ارسال کنندگان این موضوع

بهترین ارسال کنندگان این موضوع

قایم موشک بازی می کند با تو روزگار...درگوشم یکی می گوید..قایم باشک...

در گوشش می گویم..هر دو درست است....تو خرده نگیر...

گاهی تو چشم می گذاری....و او مخفی می شود در لحظه ها....

و گاهی او چشم می بنند و تو مخفی می شوی از او....

گاهی لازم داری...که روزگار چشم از تو بردارد کمی....به قدر شمردن 1 تا 100...

و این که این بار مجبور است به جبر قانون مسابقه بگوید.....دارم میام هاااااا!!!!....

تو حواست هست..که دارد میا ید.....بی خبر دنبالت نمی گردد....هشدار می دهد..

این میان اگر یکی از شما دو تا فراموش کند....که این یک بازی است...

دیگری مخفی می ماندتا ابد....یا روزگار تورا گم می کند...یا تو او را...

گاهی هر دو....قیدِ سوک سوک گفتن را می زنید...

.

.

.

باید بازی کرد با روزگار....باید قانون بازی را رعایت کرد....

بازی کرد....ولی حواس جمع بود..که بازی نخورد....تقلب نکرد.....

حتما قبل از باز کردن چشم گفت......دارم میام هااااااا.....

  • Like 23
لینک به دیدگاه

ای بابا باز هم امروز تکرار دیروز شد که !!!! :banel_smiley_4: اما نه یه فرقی داشت امروز یک نفر بهم گفت متشکرم از برخورد بسیار خوبتون ! :w16:پس من امروز یک گام از دیروز جلوترم :a030:

  • Like 12
لینک به دیدگاه

نمی دونم تا حالاااااااااااااا

 

زالو درمانی دیدید یا نه

 

من امروز دیدم

 

تو اون مدتی که میدیدم

 

همش تو فکر این بودم که بعضی ادم ها چقد شبیه این زالو ها هستن :icon_razz:

 

میچسبند به ادم و.............:vahidrk:

 

:banel_smiley_4:

  • Like 14
لینک به دیدگاه

مصطفی مستور یه داستان کوتاه داره که یه دختر و پسر با هم توی چت آشنا میشن ولی آخر قصه معلوم میشه که پسره توی آسایشگاه روانی بستره!

هربار که روابط مجازیم میخواد به دنیای واقعی کشیده بشه ناخودآگاه یاد این قصه میفتم.

شاید اونی که آسایشگاه روانی بستریه منم:hanghead:

  • Like 19
لینک به دیدگاه

امروز از صبح كلاس داشتم خيلي خستم

دل يه خواب بدون هيچ دغدغه اي ميخواد

اما شنبه بايد پروژه تحويل بدم

استرس خواب وبه چشمام راه نميده

اخه اين هم شد زندگي ي ي

  • Like 9
لینک به دیدگاه

آخ که دلم میخواس الان دم دستم باشی چنان بخوابونم زیر گوشت که یکی از من بخوری 10 تا از دیوار .... یعنی کی قراره این علم پیشرفت کنه من از پشت تلفن با کلنگ بزنم شل و پلت کنم ...

یعنی میشه ؟؟!!! :banel_smiley_4:

 

آدم است دیگر صبر ایوب هم که داشته باشد با ویراژ رفتن روی مغزش؛ کاسه صبرش لبریز میشود.

  • Like 18
لینک به دیدگاه

دلم می خواد یه بار دیگه، برای یک بار دیگه بچه می شدیم پا برهنه با شرت :icon_redface: بی شیله پیله تو کوچه پس کوچه ها دنبال هم میکردیم

هفت سنگ ها مون رو هم میگزاشتیم و اماده فرار کردن بودیم از دنیای کثیفی که این روزا برای هم ساختیم ...

  • Like 12
لینک به دیدگاه

::دی...

لذتی که در شیر کردن جملاتت بوسیله دیگران تو نت هست...در تنکس گرفتن از اونها نیست...باور کن دیدم که میگم.

هدا با الف.

:5c6ipag2mnshmsf5ju3

  • Like 12
لینک به دیدگاه

وووویییییییی

 

مهمون داشتیم

 

 

رفتم گذاشتمشون

 

اومنی

 

ضبط صدا بالا

 

 

اهنگ توپ

 

داشتم می اومدم

 

با چند تا ماشین کورس گذاشتم

 

ادرنالینم الان چسبیده به سقف :hapydancsmil::hapydancsmil::hapydancsmil::hapydancsmil:

  • Like 7
لینک به دیدگاه

[TABLE]

[TR]

[TD]حافظا تکیه بر ایام چو سهو است و خطا[/TD]

[/TR]

[/TABLE]

[TABLE]

[TR]

[TD]من چرا عشرت امروز به فردا فکنم ؟؟؟؟!!! 703921_LaieA_057.gif

 

 

:w02:

[/TD]

[/TR]

[/TABLE]

  • Like 12
لینک به دیدگاه
مهمان
این موضوع برای عدم ارسال قفل گردیده است.

×
×
  • اضافه کردن...