رفتن به مطلب

✣ گـاه نوشته های نواندیشانی ها ✣


ارسال های توصیه شده

  • پاسخ 9.2k
  • ایجاد شد
  • آخرین پاسخ

بهترین ارسال کنندگان این موضوع

بهترین ارسال کنندگان این موضوع

خداوند سرنوشت هر کسی را با قلم طلایی می نوشت، نوبت که به ما رسیدقلم شکست و مرکب ریخت وخدا با همان قلم شکسته نوشت.........................

اسیر سرنوشت!!!!!!!!!!!!

  • Like 3
لینک به دیدگاه

می نویسم تا بدانی :

باران ابرها زود گذرند

و باران چشم عاشق ماندگار تر !

می نویسم تا بدانی :

رد پا فانی و رد عشق سوزنده تر از هر آتش !

می نویسم تا بدانی :

اسم ها تکراری ولی یادشان همواره قشنگ !

می نویسم تا بدانی :

دوستت دارم و تمام نوشته هایم بهانه ست

برای گفتن " دوستت دارم "های دلم

لینک به دیدگاه

واقعا حال و روز خوشی ندارم

خداییش این چه مرضیه؟

یه دقیقه شاد و خوشحال

یه دقیقه افسرده و ناراحت

خوبه اختلال دوقطبی ندارم

اونو داشتم چی میشد .......؟

 

ای تو این روزگار نامرد ........

  • Like 8
لینک به دیدگاه

قرارمان باران بود

ساعت دلدادگی

کنار عشق

یادت هست ؟

من آمدم

باران هم

و رنگین کمان

برای عشق

تمام قطره ها را

در انتظارت قدم زدم

و خیابان را

تا تمام شهر

به جستجوی تو بودم

تو امّا نیامدی

نمی دانم اشک بود یا باران

چیزی بر گونه ام سر می خورد

و روی کفش هایم می چکید

که می گفت

تو در خواب من جا مانده ای

و من

...

چشم هایم را

به ملاقات آورده بودم

همیشه

این گونه از رؤیای تو

تنها

به خانه بر می گردم

  • Like 1
لینک به دیدگاه

یه دوستی داشتم عاشق شد یعنی عاشقش کردن رفت و بله گفت و رسید به سکانس اخر فیلم

یه دوست دیگه داشتم عاشق شد و اصلا فیلمش اغاز نشد هنوزم که هنوزه تو اتیش اون عشقه

دوست سومم توهم زد که عاشقه و عاشقشه , از اتوبوس اومد پایین , داره با پای پیاده و کفش پاره جاده رو میاد سمت ما

برگرد به پشتت نیگا کن اون نقطه رو می بینی اون دور دوراااااااااااااااااا , اون دوست سومه :ws3:

  • Like 11
لینک به دیدگاه

زمستانی بسیار سرد کلاغ غذا نداشت تا بچه هایش را سیر کند!

گوشت بدنش را می کَند و به جوجه هایش می خوراند!

زمستان تمام شد و کلاغ مُرد! امّا بچه هایش نجات پیدا کردند و

گفتند: آخی! خوب شد مُرد راحت شدیم از این غذای تکراری!!!!!!

و این است واقعیت تلخ روزگار ما!!!!!!!!!!!

  • Like 5
لینک به دیدگاه

دوستی منو یاد دوران نوجوانی و احساسات پاک و بی حاشیه اون دوران انداخت...کاش میشد بعد از اینهمه سال یه بار دیگه اون تپش قلب و خون دویدن به صورت رو تجربه کنم...!:hanghead:

  • Like 13
لینک به دیدگاه

رفتی،

بالای بام آرزوهای من نشستی و پایین نیامدی

گفتم:

نردبان ترانه تنها سه پله دارد:

سكوت و

 

صعودُ

 

سقوط!

اما

 

تو صدای مرا نشنیدی

و من

 

هی بالا رفتم، هی افتادم!

 

هی بالا رفتم، هی افتادم...

  • Like 3
لینک به دیدگاه

صب

بیداری .................ساعت --

فعالیت اول به مدت ................. -- ساعت

فعالیت دوم به مدت .................-- ساعت

.

 

.

فعالیت n ام به مدت ............... -- ساعت

 

لیست انسانیهایی که تو محدوده یک مجوز ورود دارن n تا

بلست انسانهایی که تو محدوده دو مجوز ورود دارن m تا

میزان دیالوگ و ارزش گزاری به حرفای ملت به میزان باد معده یا باد هوا یا حباب رو استکان چایی

سلام

خوبی

خوبم

اره

نه

شاید

موفق باشی

منم همین طور

نمیدونم چی بگم

باشه بزار نیگا کنم بهت میگم

 

.

.

.

.

نصیحت بزرگ : اگه قبول کنی ادما از رو نیاز میان سراغت و تو براساس نیاز میری سراغ شون و بعد رفع نیار حتی به صورت مقطعی انسانها مثل پل از رو هم رد میشن دیگه دماغ انتظارات باد نمی کنه و دماغ انتظارتشون سوخته میشه

 

سبک زندگی در ایران

عقاید یه دلقک

  • Like 7
لینک به دیدگاه

چه ساده در میان خنده های دیگران، به دنیا می آئیم! و اذان در گوشمان می خوانند!

و چه ساده در میان گریه های دیگران از دنیا می رویم! و نماز برایمان می خوانند!

و در این بین معمایی میسازیم بنام " زندگی "

آنهم چقدر کوتاه !به فاصله یک پلک بهم زدن

  • Like 2
لینک به دیدگاه

خواستم بگم تا وقتی دوست داشتن هست تا وقتی نبض رابطه ای با صمیمیت میزنه و جون داره معذرت خواهی ها به دل میشنه با تمام وجود درک میشه و تا عمق ذهن ادم رخنه میکنه روشنی هست که تاریکی و زنگار را از اینه دل میشوره و پاک میکنه اره همین معذرت خواهی ساده همین ببخشید و همین بخشیدن معجزه میکنه البته تا وقتی اون نبض دوست داشتن هنوز میتپه!!

  • Like 9
لینک به دیدگاه

ادمایی که متین اند متین حرف میزنن، متین عصبانی میشن ، متین ناراحت میشن، متین دعوا میکنند، متین سکوت میکنن..خلاصه متین و جدی اند ...یه پارچه فرهنگن :icon_gol:

  • Like 16
لینک به دیدگاه
مهمان
این موضوع برای عدم ارسال قفل گردیده است.

×
×
  • اضافه کردن...