رفتن به مطلب

اگر من نباشم..... اگر نو اندیشان نباشد...


ارسال های توصیه شده

خب اگه نواندیشان نباشه ، دیگه فکر نمیکنم فروم دیگه ای برم.

 

اگر خودم تصمیم بگیرم که نیام حتما تو پروفم مینویسم.

 

ولی اگه کلا نباشم فکر کنم هستی 1988 ، آریودخت ، ناصر ، زهرا خبردار شن.

لینک به دیدگاه
  • 5 ماه بعد...

من اگه نباشم می دونید چی میشه هیچی نمیشه:ws28:

وامانواندیشان بازیادشدن بچه هاش (چه یارانه ای میگیره) بایدیه فکری برای رضایتشون ، درآمد خودش ،محتواش ، ظاهرش و... بکنه

این موضوع ایجادشده خوبه انجمن یاسایت مثل یه پدره و مادرکه باید هرکاری کنندبچهاشون راضی وموفق شوند.

لینک به دیدگاه
  • 4 ماه بعد...

من مدت زیادی نبودم

هیچ اتفاقی هم نیفتاد

دوستان اصفهانی را مرتب دارم می بینیم (هفته ای حداقل یکبار):ws3:

پس اگر نباشم باز هم هیچکدومتون متوجه نمیشید چون این فسیل هایی که من می بینم عمرا به فکرشون برسه به این تاپیک سری بزنن:ws28::w16:

اگر نواندیشان نباشه

دوستان نواندیشانی هستند و این دوستان اونقدر در زندگیمون نقش داشتن که درنهایت مثل دو قط مخالف آهنربا به همدیگه متصل میشن و همدیگه را پیدا می کنند. :icon_gol:

لینک به دیدگاه

من روزی که عضو اینجا شدم.. دوستانی داشتم و دارم که همیشه اگر هم سر نزنم حتمن حالمو میپرسن و خوشحالم اینجا و سایتهای دیگه حداقل دوستان گلی پیدا کردم که در دنیای مجازی و واقعی که خودمون به این نام نهادیم ولی واقعی واقعیه پیدا کردم و هستن و همیشه براشون ارزوی سلامتی میکنم.

تنها دوستانی که همیشه حال منو میپرسن و ازشون ممنونم تاالان همراه من هستن ستاره عزیز و هادی ناصح است..

و دوستان دیگه شاید یه روز حالمو میپرسیدن ولی میزارم به حساب اینکه گرفتارن.. ولی از خیلی ها نمیگذرم که خیلی ساده منو قضاوت کردن دعانمیکنم از اینکه دچار حال من بشن ولی دوست دارم خدا به یه نحو دیگه یه جورایی بهشون بفهمونه ویاداوری کنه اگه تو جای اون بودی ایا زنده میموندی یانه.. و فقط همون موقع با شکر کردن به یاد من بیفته..

من اینجا دنیای پررنگی داشتم و زیبا پراز امید..

دوستانی که شاید نبودن درکنارم منم نبودم.. زنده موندم جنگیدم.. خوش بودم.. و زندگی کردم..

دریک راه برای ثابت بودن و ثابت کردن باید جنگید /باید حرف شنید/باید مورد تمسخر قرار گرفت تا بتونی رشد کنی و دستاتو به زانوت بگیری و همت کنی و بلند بشی.. بگی یاعلی به اسم خودت برمیخیزم و با یاد خدا قدم برمیدارم..

شکست دادم خیلی چیزا رو.. وخوشحالم..

وتنها به یک چیز فکر میکنم.. واخرین مرحله زندگیم رسیدن به عشقم.. دیگه از خداهیچی نمیخوام جز یه زندگی قشنگ که خودم میسازم.. بادیدم.. با دوستای خوبم..

همه دوستان اینجامو دوست دارم.. همشونو ......

اگه یه روز من نبودم بدونید اینجا تو ذهنمه ..برای یه بارم شده اگر زنده بودم میام..

من در قطعه 7/ردیف39/شماره 37بهشت زهرا خونه دارم...ولی خداروشکر خالیه.. خودم نرفتم.. اگه یه روز نبودم شاید این ادرس من باشه..

لینک به دیدگاه
  • 2 هفته بعد...

اگر نباشم انجمن که هست پرشور باید باشه مثل قبلنا که بحث های قشنگ میشد

 

از همه نوع تفکرات خیلی خوب و جالب بود .

درسته الان شبکه های مجازی و تکنولوژی بهتر شده و دیگه کمتر انجمن میان دوستان ولی نوستالژی ها همیشه جالبه.

عشق است دوستان انجمنی

لینک به دیدگاه

دیروز رفتیم بهشت زهرا یه سرم رفتم به خونم سر زدم..

عکسم از خونم گرفتم.. :w16:

دیروز خیلی دلگیر بود.. خدارو شکر کردم..

تاحالا زنده بودی و کنار سنگ قبرت عکس بندازی.. اسمم روش هک کردم.. همه چی اماده اس..

لینک به دیدگاه
  • 3 هفته بعد...

اگر من نباشم انجمن هست عشق هست دوستی هست علم هست و دوستان جدید و افکار جدید و مدیران جدید مهم بودن نقطه اتصال هستش که انجمن اون نقطه هستش

سایه اش مسندام باد تا دوستان زیر سایه باهم باشند و بهش برسند تا سر به اسمان ساید انشالله

لینک به دیدگاه
اگر من نباشم انجمن هست عشق هست دوستی هست علم هست و دوستان جدید و افکار جدید و مدیران جدید مهم بودن نقطه اتصال هستش که انجمن اون نقطه هستش

سایه اش مسندام باد تا دوستان زیر سایه باهم باشند و بهش برسند تا سر به اسمان ساید انشالله

 

جالب اینه که خود استاتر که این بحث رو مطرح کرده و از احتمال عدم دسترسی به انجمن دادش به آسمون بلند بود،که اگه نتونم دوستانم رو ببینم دق میکنم،الان خودشون عطای انجمن رو به لقایش بخشیده و رفته.امیدوارم هر جا که هست شاد و سلامت باشه.

لینک به دیدگاه

خوب نواندیشان که هست ولی اونایی که یه موقع نواندیشانی بودن و حالا غروب کردن , میخوام به اطلاعشون برسونم که اگه بیشتر از این خونه رو ترک کنید , یخ میزنید . ( چون بیرون خیلی سرده )

لینک به دیدگاه
  • 1 سال بعد...
اسی روح خدا است در کالبد زمان.......

 

من همیشه هستم،حتی اگر خودم نبودم آواتارم هست،استنلی را هم حالا حالاها از تلویزیون میبینید،پس هیچوقت نخواهم رفت. :a030:

 

کافیه همین الان فقط برای چند ثانیه به چشمان آواتار من خیره بشید،بله با شما هستم دوست خوب،خیره شو....

 

 

اما اگه یک مدت زیادی نیومدم بدانید که به ملکوت اعلی رفته ام وگرنه اگه خودم بخوام برم،حتما تو پروفایلم مینویسم. :sigh:

 

 

گلچین روزگار عجب خوش سلیقه است.........میچیند آن اسی که به عالم نمونه است. TAEL_SmileyCenter_Misc%20%28305%29.gif

 

من معمولاً مطالب شما رو می خوندم؛ یادش به خیر!

لینک به دیدگاه
دیدی آخرش توی سن 21 سالگی باید بشینیم وصیت نامه بنویسیم... :hanghead:

 

اگر مردم و نبودم یک مدت طولانی میتونید خبر مرگم رو از صبا و اوری و سمندون و سهیل و سجاد بگیرید...

این همه آدم... بی خبر نمیمونید... :ws3:

 

اگرم نواندیشان نباشه فیس بوک هست... یاهوو هست... جی تاک هست... اوووو هست... میتینگ ها هستند که فکر کنم بعد از پایان دوره ی نواندیشان هم ادامه داشته باشند...

 

خلاصه راه های دیدن همدیگر زیاده... مسئله ی اصلی اینه که آیا اصلا کسی میخواد مارو ببینه یا نه ؟

اصلا اگر بنده یه روز نباشم کسی میگه ااااااااااااا یاد وافن بخیر ؟ حیف شد... زود از این دنیا رفت... هرچی وقتی زنده بود بهش گفتیم اینقدر کفر نگو... حالا افتاد مرد داره تو جهنم میپوسه... ای بابا...

 

مطالب شما رو هم همینطور؛ من معمولاً می خوندم؛ یادش به خیر!

لینک به دیدگاه

خیلیا بودن اینجا که برای همیشه رفتن اما خیلی ها هم مثلا رفتن و بعدا با آی دی های جدید و ناشناس اومدن و هی سر زدن.

ولی خب من خودم دو سال و نیم نیومدم و هیچ اتفاقی هم نیفتاد.

خیلی وقتا هم اصلا یادم به انجمن نبود. یعنی انگار وجود نداشت اصلا.

کلا زندگی همینه.

چه واقعیش چه مجازیش.

بسته به اینکه هرکی چقدر دوستت داشته باشه، مقدار موندگاریت تو ذهن آدما متفاوته.

از چند روز تا چند ماه و چند سال و بعد هم به یه خاطره دور تبدیل میشیم که باید گرد و خاک رو بزنن کنار تا پیدامون کنن از تو ذهنشون.

ولی خب واقعا هیچ وقت فکر نمی کردم یه روز انقدر دور بشم از انجمن.

لینک به دیدگاه
  • 2 هفته بعد...

منم خیلی وقت بود نبودم.پاک انجمن رو فراموش کرده بودم.امروز به یاد گذشته اومدم وسر زدم:w16::icon_gol:ولی خیلی از بچه های قدیم دیگه نیستن یا فعالیتی ندارن:sigh:

امیدوارم همه هرجا هستن موفق وشاد وسالم باشند. :w16:

لینک به دیدگاه

ای بس که نباشیم و جهان خواهد بود

نی نام زما و نی‌نشان خواهد بود...

 

زین پیش نبودیم و نبد هیچ خلل

زین پس چو نباشیم همان خواهد بود...

 

آره دیگه قضیه همینه...

گاهی واقعاااااا دلم تنگ میشه براش...

انگار یه قسمت از خودم رو توی این سایت میبینم...

حس میکنم یه قسمتی از من اینجا ساخته شده . و واقعا هم همین بوده ، یه روزگاری اینجا زندگی میکردیم ،

نواندیشان همیشه توی ذهنم و توی دلم خواهد بود...

لینک به دیدگاه
  • 3 ماه بعد...

نواندیشان هست و دوستان نیستن:hanghead:

فقط خوشحالم ک نبودنشون به نشانه نبودن کلی نیست

نبودنشان نشان از بزرگ شدن، ازدواج ، کار و درگیری های دیگ هست

ما با هم بزرگ شدیم ، با هم خندیدیم ، با هم بحث کردیم ، با هم گریه کردیم

خیلیامون کوچ کننده های مهندسان هستیم

ده ساله همو میشناسیم و نمیشناسیم

خیلیامون مجازی موندیم

خیلیامون واقعی شدیم

....

خیلیا منو نمیشناسن با اینک از قبل بودم ولی من همه قدیمیارو بیاد دارم:icon_gol:

یاد همتون عزیز و گرامی و امیدوارم شاد وسرحال و موفق باشین

منم ک میام اینجا فقط پست های اسی را برای هزارمین و هزارمین بار میخونم و میخونم

فکر کنم درگیر یه عشق تفکراتی یه طرفه شدم:5c6ipag2mnshmsf5ju3

لینک به دیدگاه
  • 1 سال بعد...
در در 28 بهمن 1396 در 10:43، Mahnaz.D گفته است :

من سعی می کنم هفته ای یه بار رو بیام حتمن. درام برای خیلیییی از بچه های قدیمی تنگ شده. :sigh:

همه ی روزگارمون یه زمانی نو اندیشان بود.

آی گفتی مهناز خانم
من هم خیلی دلم برای اینجا تنگ شده، دوستای خوبی اینجا داشتم. خیلی وقته به خاطر درگیری هایی که داشتم از همه جا خودم رو قطع کردم.

دوست دارم دوباره اون جمع ها راه بیافته، هرچند بعضی از دوستان را اینجا دیدم هنوز هستند و این خودش خیلی خوبه.

لینک به دیدگاه

من هم یه مدت طولانی اینجا نبودم، دلم برای همه چیز اینجا تنگ شده، دوستان خوب و گروه هایی که بود و ... تو این مدت حسابی خودم رو درگیر درس و مشق و کار کردم، خرج زندگی و کار و از همه مهمتر درس... خودش یه پا هزینه هست.
من هم خیلی وقته که اینجا نیومدم، حقیقتش اومدم یه سر زدم و رفتم... ولی تو این مدت تنها کاری که کردم به خیلی های دیگه مخصوصا دانشجوها، سر کلاس اینجا را معرفی کردم، 

تو این مدت خیلی بالا و پایین رو تو زندگی تجربه کردم، ولی حالا دیگه کم کم وقتم داره آزاد میشه و دوباره بیشتر میام.

یادمه اولین باری که اومدم اینجا برای این بود که مونده بودم برای اینکه دوباره برای لیسانس درس بخونم، معماری بخونم یا شهرسازی؟ یه تاپیک داشت اومدم اینجا، سال 90 یا 91 بود.
الان که سال 99 هست، هم معماری خوندم، هم شهرسازی! دیگه تا تهش رفتم.:ws3: :w02:

از تابستون وقتم آزادتر میشه و بیشتر میام، شاید هم چندتا تاپیک معماری و شهرسازی بزنم! 

امیدوارم دوستان رو دوباره ملاقات کنم.

برای همه دوستان آرزوی سلامتی و شادکامی میکنم. 

 

لینک به دیدگاه

به گفتگو بپیوندید

هم اکنون می توانید مطلب خود را ارسال نمایید و بعداً ثبت نام کنید. اگر حساب کاربری دارید، برای ارسال با حساب کاربری خود اکنون وارد شوید .

مهمان
ارسال پاسخ به این موضوع ...

×   شما در حال چسباندن محتوایی با قالب بندی هستید.   حذف قالب بندی

  تنها استفاده از 75 اموجی مجاز می باشد.

×   لینک شما به صورت اتوماتیک جای گذاری شد.   نمایش به صورت لینک

×   محتوای قبلی شما بازگردانی شد.   پاک کردن محتوای ویرایشگر

×   شما مستقیما نمی توانید تصویر خود را قرار دهید. یا آن را اینجا بارگذاری کنید یا از یک URL قرار دهید.


×
×
  • اضافه کردن...