رفتن به مطلب

ارسال های توصیه شده

خنـــــــده ام میـــگیرد وقـــتی پـــس از مدت هـــا بــی خبـــــری

 

 

 

بـی آنـکـــــه سـراغــی از ایـــــــن دل آواره بگــــــیری

 

 

 

میـــگویــــــــــی:

 

"دلـــــــــم برایـــــــــــت تنـــــگ اســــــــــــت"

 

 

 

یـا مرا به بازی گرفتـــــــــــه ای یـــا معنــــی واژه هایــــــــت را خوب نمیــــــدانی!!

 

 

 

دلــــتنگی ارزانـــــــی خودتـــ!!!!!!!!!

  • Like 5
لینک به دیدگاه

خواب های پریشان می بیند این روزها پرنده ی درون قفس...

 

جفتش دلداری می دهد که خیر است کابوسهای او!

 

.

.

.

غروب که شد جفتش درون قفس همراه دخترک نبود...

 

فال ها پر پر شده بودند در قفس...

 

انگار فال این بار برای او خوش یوم نبود...

.

.

.

به دلتنگی نکشید....او در آن لحظه از غصه ی نبود جفت دق کرد...

.

.

.

این نوشته جان مایه ی یک اتفاقی بود که روزی دیده بودم..براساس اون نوشتم:icon_redface:

 

  • Like 9
لینک به دیدگاه

امشب دارم از غصه می میرم

از دوری تواز فاصله ها از دلتنگیت

دیگه حالم خوب نیست

دیگه خنده روی لبهام رنگی نداره

دیگه دنیا بی تو شیرینی و طعمی نداره

دیگه من اون آدم دلباخته نیستم

دیگه اون شاعری نیستم که برات شعر بگه

از اون شعرای قشنگ

از اون شعرایی که می گفتی برات چقدر دلنشینه

دیگه من اون آدمی نیستم که با دل تو بشینه

همراهت بشه همرازت بشه غمخوارت باشه

دیگه حس گفتن غزل رو ندارم

دیگه نمیشینم سعدی بخونم

حافظ بخوانم ، ستار بزنم

دیگه

دیگه

چقدر بگم از دیگه هایی که حالشو ندارم

دیگه تو را ندارم

حالا فقط و فقط ، فقط

خدا رو دارم

  • Like 7
لینک به دیدگاه

به گمانم...

 

خدا ، آن بالا ، کلاف ِ رنگ رنگی ِ روزهای من را گم کرده است !

 

همه اش تکرار می بافد برایم ...!

  • Like 6
لینک به دیدگاه

کلماتی بفرست

 

که خلاصم کند از دلتنگی

 

که منـوّر بزند در روحم.

 

..

 

مین خنثي شده را

 

هیچ امیدی به عوض کردن این منظره نیست

 

سید علی میرافضلی

  • Like 6
لینک به دیدگاه

آن ـقـدر نـیسـتے ...

 

ڪـِ ِ دیگر حـتے در خـآطرمـ نیستـ، بوده باشے ؛

 

حــِسـ ِ بـودنتـ هم، فـرآمـوشمـ شده !

 

Www.MyPix_.Ir597.jpg

  • Like 5
لینک به دیدگاه

دلم برای کسی تنگ است

 

که تا شمال ترین شمال

 

ودر جنوب ترین جنوب

 

همیشه درهمه جا

 

آه با که بتوان گفت

 

که بود با من و

 

پیوسته نیز بی من بود

 

وکار من زفراقش فغان وشیون بود

 

کسی که بی من ماند

 

کسی که با من نیست

 

کسی که

  • Like 2
لینک به دیدگاه

نیمه ی تاریک روح من

عشق را پژمرده میخواهد

بازکن در را...

پرده ها را پس بزن...

نور را

تشدید کن در من...

  • Like 1
لینک به دیدگاه

بیا

به شانه های زخمی هم

تکیه کنیم

زخم ها

تنها کسانی اند که

میتوانی یقین داشته باشی

دشنه نیستند!!!

  • Like 3
لینک به دیدگاه

کره ی زمین به این بزرگی ! ...

اما نمی دانم چرا ...

 

جز بــه " آغوشت " ...

به هیچ جای دیگری تعلق ندارم ...؟!!

  • Like 3
لینک به دیدگاه

 

گاهـی میان

وسعــت دستان خالیــم حس می کنــم

تمـــام دار و ندارم نگـاه توســت!

  • Like 3
لینک به دیدگاه

اگه از جاده دلسردم

اگه راهمو گم كردم

توبامن باش و

ازاول ، يه كاري كن كه برگردم

اگه از غصه بيزارم

اگه دائم گرفتارم

تو كاري كن بدونم كه

تو اين بن بست

تورو دارم

هنوزم

وقت دلتنگي

بيادت گريه مي افتم

تورو مي بينم و ميگم

خدايا خيلي آشفتم

هنوزم

وقت دلتنگي

اگه اين جاده تاريكه

بياد تو كه مي افتم

مي بينم عشق نزديكه

نمي دونم كجا ميرم

نمي دونم كجا هستم

نفهميدم رو دوشم بود

همون باري كه مي بستم

اگه از جاده دلسردم

اگه راهمو گم كردم

توبامن باش و

ازاول ، يه كاري كن كه برگردم

  • Like 4
لینک به دیدگاه

می‌بینم صورتمـــــــــــو تو آینـــــــــــــــــه،

با لبی خستــــــــــــه می‌پرسم از خودم:

این غریبه کیه؟از من چی می‌خــــــــواد؟

اون به من یا من به اون خیره شـــــــدم؟

.

.

.

 

می‌شکنم آینــــــــــــــــــــــ ــه رو تا دوباره

نخواد از گذشته‌ها حرف بزنـــــــــــــــــــه!

آینه می‌شکنه هزار تيکه می‌شـــــــــــه،

اما باز تو هر تيکه‌ش عکس منـــــــــــــه!

  • Like 2
لینک به دیدگاه

" تـــو "

 

دو حرفـــــــــ ــــــ ــــ بیشتر نیســـت ،

 

کلمه ی کـــوتاهی

 

کـــــ ـــ ـه برای گفتنش ..

 

جانم به لبــــــ ـــ ـ رسید و

 

ناتمـــــ ــــ ــام ماند ..*

  • Like 3
لینک به دیدگاه
×
×
  • اضافه کردن...