رفتن به مطلب

ارسال های توصیه شده

فریاد زدم دوستت دارم صدایم را نشنیدی!

اعتراف کردم که عاشقم ، جرم مرا باور نکردی!

گفتم بدون تو میمیرم ، لبخندی تلخ زدی !

از دلتنگی ات اشک ریختم ، چشمهای خیسم را ندیدی!

چگونه بگویم که دوستت دارم تا تو نیز در جواب بگویی که من هم همینطور!

چگونه بگویم که بی تو این زندگی برایم عذاب است ، تا تو نیز مرا درک کنی!

صدای فریادم را همه شنیدند جز او که باید میشنید!

اشکهایم را همه دیدند!

آشیانه ای که در قلبت ساخته ام تبدیل به قفسی شده که تا آخر در اینجا گرفتارم!

گرفتار عشقی که باور ندارد مرا ،

فکر میکند که این عشق مثل عشقهای دیگر این زمانه خیالیست ، حرفهای من بیچاره دروغین است!

حالا دیگر آموخته ام که کلام دوستت دارم را بر زبان نیاورم ، دیگر اشک نریزم و درون خودم بسوزم !

اگر دلتنگت شدم با تنهایی درد دل کنم و اگر مردم نگویم که از عشق تو مردم !

اما رفتنم محال است ، عشق که آمد ، دیگر رفتنی نیست ، جنون که آمد ، عقل در زندگی حاکم نیست!

آنقدر به پایت مینشینم تا بسوزم، تا ابد به عشقت زندگی میکنم تا بمیرم !

گرچه شاید مرا به فراموشی بسپاری ، اما عشق برای من با ارزش و فراموش نشدنیست است!

لینک به دیدگاه

چه می شود

اگر

این بار ک می آیی

تمام ِ ساعت های دنیا را از کار بیندازی

و کوک ِ بیداری ِ مرا خاموش کنی ..

کنارم بمانی

تا من همیشه بخوابم ...

لینک به دیدگاه

دلت که شکست ، سرت را بگیری بالا

تلافی نکن ، فریاد نزن ، شرمگین نباش.

ح...واست باشد !

دل شکسته ، گوشه‌هایش تیز است.

... ... ... مبادا که دل و دست آدمی را که روزی دلدارت بود زخمی کنی به کین،

مبادا که فراموش کنی روزی شادیش، آرزویت بود...

صبور باش و ساکت

لینک به دیدگاه

به سراغ من اگر می آیید،

پشت هیچستانم.

پشت هیچستان جایی است.

پشت هیچستان رگ های هوا ،

پر قاصد ها ییست که خبر می آرند،

از گل واشده ی دورترین بوته ی خاک .

روی شنها هم نقشهای سم اسبان سواران ظریفی است

که صبح،به سر تپهی معراج شقایق رفتم

پشت هیچستان ، چتر خواهش باز است:

تا نسیم عطشی در بن برگی بدود،

زنگ باران به صدا می آید.

آدم اینجا تنهاست

و در این تنهایی، سایه ی نارونی تا ابدیت جاریست.

به سراغ من اگر می آیید،

نرم و آهسته بیایید

مبادا که ترک بردارد

چینی نازک تنهایی من.

لینک به دیدگاه

من شکستن نمیدانم ،

ولی هر کس از کنارم گذشت شکستن را خوب بلد بود

دلم را، عهدش را ، غرورم را ، کمرم را..دلم را با نگاه سردش..و

کمرم را.. با رفتنش

لینک به دیدگاه

تــازه خــوابـَش بـُــرده ..

 

بگــذار بــِ خـوابـَد ..

 

دلتنگـــے !

 

طفــلے در نــبودَتـــ ؛ ...

 

یکـــ لحــظــه هــمـ رهـــآیـمـ نکــردـ !

لینک به دیدگاه

(( دست عشق از دامن دل دور باد !

می توان آیا به دل دستور داد

میتوان آیا به دریا حکم کرد

که دلت را یادی از ساحل مباد

موج را آیا توان فرمود ایست !

باد را فرمود ایستاد

آنکه دستور زبان عشق را

بی گزاره در نهاد ما نهاد

خوب می دانست تیغ تیز را

در کف مستی نمی بایست داد )) ( قیصر امین پور )

لینک به دیدگاه

من دوست دارم ولی به تو راست نمی گم!

 

به نگاه عاشقت دلم رو باز نمی دم

 

دل نمی دم تا که یه روزی پس نگیرم

 

که اگه دل بگیرم تو می سوزی و من تنها می میرم

لینک به دیدگاه

همین است که هست

مرا ری‏رای رفته بازنهاد و

تو را ترانه خوانی

که خواب از دو دیده‏ی بامداد گرفته بود

هی دختر هفت دریای پری‏پوش

سرانجام دیدی

...

مساوی شدیم

"سید علی صالحی"

لینک به دیدگاه

به غم کسی اسیرم که زمن خبر ندارد

عجب از محبت من که در او اثر ندارد

غلط است هر که گوید دل به دل راه دارد

دل من ز غصه خون شد دل تو خبر ندارد

می رسد روزی که بی من روزها را سر کنی

می رسد روزی که تنها مرگ را باور کنی

می رسد روزی که تنها در کنار قبر من

شعر های کهنه ام را مو به مو از بر کنی

لینک به دیدگاه

ای عشق تازه، شور و شرت را به من بده

یک چشمه از هوای ترت را به من بده

روئین تنان کوچه مرا خوار کرده اند

سیمرغ وار بال و پرت را به من بده

تهمینه های شعر من از یاد رفته اند

شه نامه های زیر سرت را به من بده

اهریمنان عاطفه ناگاه می رسند

سربازهای خیره سرت را به من بده

تصویر های ناب تو از یاد می روند

آیینه های دور و برت را به من بده

می ترسم از حوالی مسدود کوچه ها

چرخی بزن کلید درت را به من بده

لینک به دیدگاه

اگه دلتنگ باشی تو ، مثل بارون شروع میشم

که با هر قطره اشکت ، منم که زیر رو رو میشم

همیشه ساده رنجیدی ، همیشه سخت بخشیدی

تورو میبخشم این لحظه ، شاید بازم منو دیدی . . .

لینک به دیدگاه

تـعجـبــﮯ نـــבارב . .

 

وقتــــﮯ بـﮧ هـوايِ بارانــﮯ مـﮯگويـنـב פֿــرابـــ . .

 

بـﮧ

صيغـﮧ هاﮯ ـــــاعتـﮯ هـم مـﮯ گويـنـב ثـوابـــ . . .

 

3273.jpg

لینک به دیدگاه

به گفتگو بپیوندید

هم اکنون می توانید مطلب خود را ارسال نمایید و بعداً ثبت نام کنید. اگر حساب کاربری دارید، برای ارسال با حساب کاربری خود اکنون وارد شوید .

مهمان
ارسال پاسخ به این موضوع ...

×   شما در حال چسباندن محتوایی با قالب بندی هستید.   حذف قالب بندی

  تنها استفاده از 75 اموجی مجاز می باشد.

×   لینک شما به صورت اتوماتیک جای گذاری شد.   نمایش به صورت لینک

×   محتوای قبلی شما بازگردانی شد.   پاک کردن محتوای ویرایشگر

×   شما مستقیما نمی توانید تصویر خود را قرار دهید. یا آن را اینجا بارگذاری کنید یا از یک URL قرار دهید.

×
×
  • اضافه کردن...