Strelitzia 17128 اشتراک گذاری ارسال شده در 13 مهر، ۱۳۹۱ ایــن روزهـــا بیشــتر از هــر زمــانی دوسـت دارم خــودم باشــم !!! دیگــر نـه حــرص بدســت آوردن را دارم و نه هـــراس از دســت دادن را .. هرکـــس مـــرا میـــخواهد بـخـــاطــر خــودم بخواهــد دلــم هـــوای خـــودم را کـــرده اســت ... 3 لینک به دیدگاه
Strelitzia 17128 اشتراک گذاری ارسال شده در 13 مهر، ۱۳۹۱ [h=6]کلافه کرده ای مرا [/h][h=6]چرا نگاهت [/h][h=6]از نوشته های من قشنگتر است !؟ [/h] 6 لینک به دیدگاه
mahboobeyeshab 1399 اشتراک گذاری ارسال شده در 13 مهر، ۱۳۹۱ گرچه دوریم... به یاد تو قدح میگیریم.... 6 لینک به دیدگاه
Mr.101 27036 اشتراک گذاری ارسال شده در 13 مهر، ۱۳۹۱ دلم برات گرفته چرا صدات گرفته نكنه گريه كردى؟! بازم اسير دردى! براى درد دلهات دنبال من مى گردى دنبال من مى گردى دلم گم كرده دستاتو نگام گم كرده چشماتو هنوزم زنده ام با تو نمى گيره كسى جاتو تو مى گفتى كه تنها من تو رو دارم تو دنيا من دلم مى خواد بگى با من دوباره درد دلهاتو وقتى صدات مى لرزه وقتى دلت مى گيره براى زنده موندن ميگى كه خيلى ديره يادت باشه يكى هست مى خواد برات بميره مى خواد برات بميره 8 لینک به دیدگاه
YAGHOT SEFID 29302 اشتراک گذاری ارسال شده در 13 مهر، ۱۳۹۱ کمی از من را تحمل کن تا زمان را با هم بایستیم و زمین را دور بزنیم ... با هم ! نگاهم کن تا به دیروز تکیه بدهیم رو به آینده دراز شویم چشم در چشم امروز بیندازیم ... می خواهم تمام نمی خواهم هایت را تمام نمی شنوی هایم را می خواهم دوست داشته شوم و دوست بدارم تا تمام من برای تو باشد ! محض خاطر آن همه دیروزکه رفت نرو ...! 7 لینک به دیدگاه
پاییزان 3604 اشتراک گذاری ارسال شده در 14 مهر، ۱۳۹۱ یک شب هوای گریه یک شب هوای فریاد امشب دلم .... هوای تو کرده کرده است... 6 لینک به دیدگاه
پاییزان 3604 اشتراک گذاری ارسال شده در 14 مهر، ۱۳۹۱ و من چگونه بی تو نگیرد دلم ؟ این جا که .... ساعت و آیینه و هوا به تو معتادند..... 6 لینک به دیدگاه
O-N 10553 اشتراک گذاری ارسال شده در 14 مهر، ۱۳۹۱ دلتنگی خوشهي انگور سیاه است . . . لگدکوبش کن بگذار ساعتی سربسته بماند . . . مستت میکند اندوه... فكر نميكردم تاپيكي با اين عنوانم هست! 6 لینک به دیدگاه
Mahnaz.D 61915 اشتراک گذاری ارسال شده در 14 مهر، ۱۳۹۱ نقشــ میزنم تورا میانـــ حجمـــ بی ثباتـــ خیال هایم. و عجیبــ برایمــ ستودنی ستـــ که در کشاکشــ این روزهای هفتـــ رنگـــ تو رنگــ عوض نکرده ای و منــ مغرورانه به تو میبالمـــ یادگار روزهای لاجوردی منــ .. 6 لینک به دیدگاه
azarafrooz 14221 اشتراک گذاری ارسال شده در 14 مهر، ۱۳۹۱ مرا که هیچ مقصدی به نامم .. و هیچ چشمی در انتظارم نیست را !.. ببخشید ! که با بودنم ترافیک کرده ام!!:icon_pf (34): 4 لینک به دیدگاه
ghazal1991 1818 اشتراک گذاری ارسال شده در 14 مهر، ۱۳۹۱ این روزها همه به من د لـتــنــگــی هدیه می دهند لطفا آتش بس اعلام کنید! تمام شد دلـــــــــم...! 4 لینک به دیدگاه
mahboobeyeshab 1399 اشتراک گذاری ارسال شده در 15 مهر، ۱۳۹۱ خیابان اتفاق مهمی نیست ...فقط گنجشک ها زیادی شلوغش کردند!!! 5 لینک به دیدگاه
YAGHOT SEFID 29302 اشتراک گذاری ارسال شده در 15 مهر، ۱۳۹۱ دلم بهانه ات را مي گيرد چقدر امروز حس مي کنم نبودنت را صدايت در گوشم مي پيچد و من بی اختیار مي گويم : جـــانم ... مـرا صدا کردي ...؟ 8 لینک به دیدگاه
mahboobeyeshab 1399 اشتراک گذاری ارسال شده در 15 مهر، ۱۳۹۱ دچار تا نشوی عشق را نمیفهمی ... 8 لینک به دیدگاه
آریودخت 43941 اشتراک گذاری ارسال شده در 15 مهر، ۱۳۹۱ شاهد مرگ غم انگيز بهارم چه کنم؟ ابر دلتنگم اگر زار نبارم چه کنم؟ نيست از هيچ طرف راه برون شد ز شبم زلف افشان تو گرديده حصارم چه کنم؟ از ازل ايل و تبارم همه عاشق بودند سخت دلبستهی اين ايل و تبارم چه کنم؟ من کزين فاصله غارت شدهی چشم تو ام چون به ديدار تو افتد سر و کارم چه کنم؟ يک به يک با مژههايت دل من مشغول است ميلههای قفسم را نشمارم چه کنم؟ 7 لینک به دیدگاه
Strelitzia 17128 اشتراک گذاری ارسال شده در 16 مهر، ۱۳۹۱ درخت برای گنجشکان خیابان ما زیاد است, به درختان خیابان تو عادت دارند... 6 لینک به دیدگاه
Mr.101 27036 اشتراک گذاری ارسال شده در 16 مهر، ۱۳۹۱ يه پنجره با يه قفس يه حنجره بی هم نفس سهم من از بودن تو يه خاطرست همينو بس تو اين مثلث غريب ستاره ها رو خط زدم دارم به آخر ميرسم از اونور شب اومدم يه شب که مثل مرثيه خيمه زده رو باورم ميخوام تو اين سکوت تلخ صداتو از ياد ببرم بذار که کوله بارمو رو شونه شب بذارم بايد که از اينجا برم فرصت موندن ندارم داغ ترانه تو نگام ---- شوق رسيدن تو تنم تو حجم سرد اين قفس ---- منتظر پر زدنم من از تبار غربتم از آرزوهای مهال قصه ما تموم شده با يه علامت سوال بذار که کوله بارمو رو شونه شب بذارم بايد که از اينجا برم فرصت موندن ندارم 6 لینک به دیدگاه
YAGHOT SEFID 29302 اشتراک گذاری ارسال شده در 17 مهر، ۱۳۹۱ سـ ـیگار بی جاטּ تریـטּ عصیانگریستــ که مرا به عصیاטּ وا مےِ دارد...! او به نابـودےِ تــטּ نشستهـ استــ...! مـטּ به نابودےِ مـטּ...! و هر دو به نابودےِ هم!!! 4 لینک به دیدگاه
Mahnaz.D 61915 اشتراک گذاری ارسال شده در 18 مهر، ۱۳۹۱ دير آمدي تمام شده ام ديگر... ميبخشمت با آنكه هزارشب بيخوابي طلب دارم ازتو 7 لینک به دیدگاه
YAGHOT SEFID 29302 اشتراک گذاری ارسال شده در 18 مهر، ۱۳۹۱ مَـטּ هـر روز و هـر لحظـﮧ نگرانت مے شوم ڪـﮧ چـﮧ مے ڪُنے ؟ ڪُجایے ؟ در چـﮧ حالے ؟ پـنـجـره اُتـاقـم را بـاز مے ڪُنم و فـریـاد مے زنـم تنهـاییـت بـراے مَـטּ غُصـه هـایـت بـراے مَـטּ هـمـﮧ بُـغـض ها و اشڪهایـت بـراے مَـטּ تـღـو فـقـط بـخـنـد آنقـدر بـلـند تـا مَـטּ هـم بشـنوم صـداے خـنـده هـایـت را صـداے هـمـیشـﮧ خـوب بـودنـت را ... 3 لینک به دیدگاه
ارسال های توصیه شده