شــاروک 30242 ارسال شده در 17 تیر، 2013 بــویِ مانــــدگی گرفـتــه ایــن دســت هــای دســت نــخــورده تو که خالی از منند! 9
Farhad.Jonobi 2552 ارسال شده در 17 تیر، 2013 پشت قاب شيشه پنجره اي که شباي منو با خود مي بره جايي که گذشته هام مثل تصوير از تو باغش مي گذره پشت قاب بي نفس مثل او پرنده که دلش گرفته تو قفس مثل يه حقيقت رفته به باد منو با خود ميبره مثل يه رويا توي خواب شهر من من به تو مي انديشم نه به تنهايي خويش از پس شيشه تو را مي بينم که گرفتي مرا در بر خويش من وضو با نفس خيال تو ميگير م و تو را مي خوانم و به شوق فردا که تو را خواهم ديد چشم به راه مي مانم تن من پاره اي از آن تن توست و قشنگترين شباي پر ستاره شب توست 5
*mehrsa* 14558 ارسال شده در 17 تیر، 2013 غصه قابل فراموشی یا تبدیل به غیر نیست . مثل مزه ایست که اگر یکبار رفت لای دندان هایت ، دیگر فراموشش نخواهی کرد غصه مثل وقتی نیست که سرت را محکم میکوبی گوشه پنجره ، مثل وقتی نیست که پاهایت را میگذاری روی شیشه های شکسته ی روی زمین و خون جاری می شود . تمام این ها با یک پماد و قدری دقت خوب میشوند و دیگر تکرار نمی شوند اما غصه ، غصه ی تنها بودن ، غصه ی دیده نشدن ، غصه ی فهمیده نشدن ، نه خوب میشود نه راحتت میگذارد ... مثل وقتی که بزرگترین آرزویت اینست که کسی از راه برسد و از ته دل بپرسد : خوبی تو ؟ . راستی ، خوبی تو ؟ 6
امیـــــر علی 174 ارسال شده در 18 تیر، 2013 خـ ـدایـآ اَجـ ــازه اَسـ ـتــ نـآصَـ ـبـور ے کُـ ـنم؟! بـہ بُـزرگـیـتــ قـ ـسَـم اَز صَـ ـبورےخـَسـ ـتہ اَماَز فــَریآدهـ ـایـے کہ دَر گـ ـلویـَ ـم خَــفہ مــآند و مےمآنـد...از اَشـ ـکــ هایـے شـَبــ هـا بآلِـشـَ ـم رآ خیـ ـس مےکُـ ـند!! وَ تـُ ـو شــآهِـد آن هَــسـتے...از حَــرفــ هـایـے کہ زِنـ ـده بـہ گـ ـوُر شُــد دَر دِلـَـم...آسـ ـان نیــسـتـــ دَر پــَـس خــَنـ ـده هـاے مـَصــنوعــےگِرِیـہ هـاے دِلـَتــ رآ دَر بـےپَـنـاهیــتـ. ...وَ دَر پـُـشـتــِ هــزاران دُروغ پَــنهــان کـُـنــے!!! 9
s.zarei 3090 ارسال شده در 19 تیر، 2013 با تو رفتم،بی تو باز آمدم از سر کوی او،دل دیوانه پنهان کردم، در خاکستر غم آن همه آرزو،دل دیوانه چه بگویم با من ای دل چه ها کردی تو مرا با عشق او آشنا کردی پس از این زاری مکن هوس یاری مکن تو ای ناکام دل دیوانه؛ با غم دیرینه ام به مزار سینه ام بخواب آرام دل دیوانه بخواب آرام دل دیوانه 5
moein.s 18984 ارسال شده در 19 تیر، 2013 اینقد حشر و نشر کردیم با غم... که بغضِ واگیردار خِرِمان را چسبید! 9
- Nahal - 47858 ارسال شده در 19 تیر، 2013 هرشب مــزاحمی دارم .. شکایت نمی کنم اشناست .. زنگ می زند در گوشم نه حرفی نه فوتی نه .. فقط یاد او را گوشزد می کند .. بهمن فاطمی 8
"nazanin" 3610 ارسال شده در 20 تیر، 2013 اتشفشانی شده ام به ظاهر خاموش ! درونم اتشی بر پاست که نپرس. از این خوشه های خشمی که دسته دسته درون سینه ام بر هم می گذاری بترس........... یک روز که دور هم نیست فوران خواهم کرد وتمام خشمم را بالا خواهم اورد گدازه هایم را جدی بگیر بی شک وجودت را ذوب خواهند کرد........... برای مشاهده این محتوا لطفاً ثبت نام کنید یا وارد شوید. ورود یا ثبت نام 3
"nazanin" 3610 ارسال شده در 20 تیر، 2013 چقدر به تو وابسته ام در اولین شب زمستان دلم برای تو تنگ می شود و گونه هایم خیابان نمناک یک شب بهاری اما پاییزیست ... به یاد دارم شبهایی را که تا سحر در خیابان های این شهر در زیر بغض ابرهایت قدم بر می داشتم و خاطرات شیرین درد را با تو تکرار می کردم و سحرگاه رفتگر خاطرات را جارو می کرد و به جوی می سپارد ... به یاد دارم غرش آسمانت را در هنگام آشتی دو ابر ... پاییز! ای کاش می دانستم به کجا خواهی رفت تا نامه ایی برایت می نوشتم ... پاییز! آن شب یادت هست ؟ یادت هست با هم باریدیم ؟ یادت هست تو بر من فریاد می زدی و من ... فقط می باریدم ... پاییز!!! تو رفتی ولی من به پاس آن شب هنوز میبارم .. 1
*mehrsa* 14558 ارسال شده در 25 تیر، 2013 انسان های ساده را احمق فرض نکنید ؛ باور کنید آنها خودشان نخواستند که “ هفت خط” باشند... 4
*mehrsa* 14558 ارسال شده در 25 تیر، 2013 بعضی ها گریه نمی کنند ! اما از چشم هایشان معلوم است که اشکی به بزرگی یک سکوت گوشه ی چشمشان به کمین نشسته . . .! 5
*mehrsa* 14558 ارسال شده در 25 تیر، 2013 دیـگــــــر تمــــــــــــامــــــــ شــــــــــــد آرزو هایــــــــم را گذاشتـــــــــم در کــــــــــوزه با آبــــــــــــش قـــــــرص هــــــــای اعصابــــمــــــــ را میــــــخورمــــــــ....!!! 3
*mehrsa* 14558 ارسال شده در 25 تیر، 2013 ســــــــــختـــــــــ است وقتی از شـــــــــدت بـــــــــــغــــــض گــــــــــــلو درد بگیـــــــــــــری و هــــــــــمــــــــه بگوینـــــــــد : . . . لــــــــبــــــاس گــــــــرمـــــــــــ بپـــــــــوشـــ ـــ ـــ ـــ !!! 3
شــاروک 30242 ارسال شده در 25 تیر، 2013 خاطره هایت هر چه شیرین تر باشند ، بعد ها از تلخی گلویت را می سوزاند ! 6
B nam o neshan 12214 ارسال شده در 25 تیر، 2013 گلايه اي نيست...وقتي خودم خواستم آخرين تصميم را تو بگيري!!! حالا با تمام سختي اش، پاي حرفم مي مانم!!! برو... به سلامت عزيز... 4
"nazanin" 3610 ارسال شده در 29 تیر، 2013 آرام باش آرام باش عزیز من آرام باش حکایت دریاست زندگى گاهى درخشش آفتاب، برق و بوى نمک، ترشح شادمانى گاهى هم فرو مىرویم، چشمهاىمان را مىبندیم، همه جا تاریکى است، آرام باش عزیز من آرام باش دوباره سر از آب بیرون می آوریم و تلألوء آفتاب را می بینیم زیر بوته اى از برف که این دفعه درست از جائى که تو دوست دارى طالع مىشود. " 4
S a d e n a 11333 ارسال شده در 30 تیر، 2013 دلم پر است پر از حرفهای تکراری پر از غصه های سمج لبریز از آرزوی مرگ لبالب از وحشت تردید و این چنین بی پناه در انزوای خویش پر پر می زند. 1
*Polaris* 19606 مالک ارسال شده در 1 مرداد، 2013 دیگر از تنهـــایی خستــه شده ام به کلاغـها زیر میــزی میــدهم تا قصــه ام را تمــام کنند...!
ارسال های توصیه شده