رفتن به مطلب

گلایه های بغض آلـود ...


*Polaris*

ارسال های توصیه شده

  • پاسخ 1.6k
  • ایجاد شد
  • آخرین پاسخ

بهترین ارسال کنندگان این موضوع

بهترین ارسال کنندگان این موضوع

چه خبر از دل تو....؟

نفسش مثل نفسهای دل کوچک من میگیرد...؟

یا به یک خنده ی چشمان پر از ناز کسی میمیرد...؟

چه خبر از دل تو....؟

دل مغرور تو هم مثل دل عاشق من میگیرد...؟

  • Like 4
لینک به دیدگاه

تو کجایی سهراب !؟

آب را گل کردند، چشم ها را بستند و چه با دل کردند!

وای سهراب کجایی آخر !؟

زخم ها بر دل عاشق کردند، خون بر چشم شقایق کردند...

تو کجایی سهراب؟

که همین نزدیکی عشق را دار زدند، همه جا سایه دیوار زدند....

  • Like 8
لینک به دیدگاه

احساس به صلیب کشیده ام را

 

درون قابِ غروب رنگ چشم های پر التهاب تو

 

بی جان نظاره می کنم

 

و سکوتی دردناک روحم را در آغوش می کشد

 

.

 

.

 

در این بزم تنهایی

 

به یادت

 

آرام جرعه ای اکسیژن دلتنگی به جان می کشم

 

و پلکهای خسته و سنگین را

 

نفسی می بندم

 

آنگاه کلام تو

 

در ذهنم طواف می کند

 

و از آواز کلامت

 

گویی شاپرک ها بر روی مرداب افکارم

 

رقص کنان، پرواز می کنند ...

  • Like 9
لینک به دیدگاه

دیــدَن عَـکسَت تَـمــآم سَهمــ مَــن است،

 

از "تـــو "

 

آن را هَـم جیره بَـــندی کَردِه امـــ

 

تــ آ مَبــآدآ

 

تَــوقُــعش زیاد شَـــود!!

 

دِل اســت دیـــگر ...

 

ممکن اســت فَــردا خودَت را از مــن بــِخواهـَد‬

  • Like 7
لینک به دیدگاه

فاصله ها هر چه بیشتر می شود انگار شیشه ای می شکند

این روزها روی شیشه خورد شده ها راه میروم...

روی این همه فاصله...

دلم عجیب گریه می خواهد بی دلیل...

  • Like 6
لینک به دیدگاه

دوست دارَمهایتــ

 

را باور می کُنمــ

 

دُرُست مثلِ

 

امضایِ پایان نامه هایتــ

 

که میگویی قَطره ی خون است

 

امآ

 

عجیب طَعمِ آب اَنار می دهد...

میلاد تهرانی

  • Like 8
لینک به دیدگاه

×
×
  • اضافه کردن...