رفتن به مطلب

۝ سوالات مربوط به زبان انگلیسی خود را در اینجا مطرح کنید ۝


ارسال های توصیه شده

سلام دوستان ...جمله زیر از نظر گرامری و مفهومی مشکل داره؟ کاربرد دو تا حرف for , at درسته؟

Fig. 13 shows two lines from hub to casing at upstream and downstream of the rotors and also shows axial velocity distribution at the lines for Fi=0.275

 

 

قسمتی از شکل به شرح زیر هست:

 

nkef_capture44444.png

 

Fi ضریب جریان هست...در واقع مقدار سرعت ورودی به توربین رو مشخص میکنه.

لینک به دیدگاه
  • پاسخ 419
  • ایجاد شد
  • آخرین پاسخ

بهترین ارسال کنندگان این موضوع

بهترین ارسال کنندگان این موضوع

سلام دوستان ...جمله زیر از نظر گرامری و مفهومی مشکل داره؟ کاربرد دو تا حرف for , at درسته؟

Fig. 13 shows two lines from hub to casing at upstream and downstream of the rotors and also shows axial velocity distribution at the lines for Fi=0.275

 

 

قسمتی از شکل به شرح زیر هست:

 

nkef_capture44444.png

 

Fi ضریب جریان هست...در واقع مقدار سرعت ورودی به توربین رو مشخص میکنه.

 

 

فکر نمکنم مشکلی داشته باشه.

میخای، دلایلت رو بگو. ببینیم بر پایه اونها مشکلی داره یا نه.

 

حرف اضافه باز تو انگیسی خوبه. مث المانی نیست بره رو مخ:icon_pf (34): "ات" معمولا معمولا، برای اشاره به یک مکان ه.

ولی "فور" رو کلا مشکل دارم باهاش. ب نظرم "ویت" بزاری بهتره.

 

 

مخای هم جمله فارسیت رو بگو ببینیم چطور میشه عوضش کرد.

لینک به دیدگاه
فکر نمکنم مشکلی داشته باشه.

میخای، دلایلت رو بگو. ببینیم بر پایه اونها مشکلی داره یا نه.

 

حرف اضافه باز تو انگیسی خوبه. مث المانی نیست بره رو مخ:icon_pf (34): "ات" معمولا معمولا، برای اشاره به یک مکان ه.

ولی "فور" رو کلا مشکل دارم باهاش. ب نظرم "ویت" بزاری بهتره.

 

 

مخای هم جمله فارسیت رو بگو ببینیم چطور میشه عوضش کرد.

 

سلام...ممنون...چون ضریب جریان به دو خط مذکور ربطی نداره من اینطوری تغییرش دادم:

 

Fig. 13 shows two lines from hub to casing at upstream and downstream of the rotors and, for Fi=0.275, also shows axial velocity distribution at those lines.

لینک به دیدگاه
سلام...ممنون...چون ضریب جریان به دو خط مذکور ربطی نداره من اینطوری تغییرش دادم:

 

Fig. 13 shows two lines from hub to casing at upstream and downstream of the rotors and, for Fi=0.275, also shows axial velocity distribution at those lines.

 

ممممم

 

معمولا شکستن جمله به دوتا میتونه مفید باشه. پیشنهاد میکنم دوتاش کنید.حرف اضافه کلا زیاد هست. بنابراین، ب نظر میاد مفهوم رو کلا ب صورت دو جمله با ساختاری متفاوت از ساختاری ک الان هست بنویسی، بهتره.

تنوع در نوشتار هم خیلی خوبه. مثلا به جای "شو" برای دومین بار بنویسید"ایندیکیت"

 

and it also indicates ..... when fi=0.275 =.....,

لینک به دیدگاه

سلام....میخوام جمله زیر رو به انگلیسی بنویسم ...درسته؟

 

حداکثر تا 63.37 درصد افزایش در قدرت توربین و 60.74 درصد افزایش در بازده توربین به وسیله بهینه سازی هندسه مجرا بدست آمده هست.

 

As much as a 63.37% increase in turbine power and 60.74 % increase in turbine efficiency are achieved by optimizing the duct geometry.

 

ترچمه (حداکثر تا) چی میشه؟

 

تشکر

لینک به دیدگاه
سلام....میخوام جمله زیر رو به انگلیسی بنویسم ...درسته؟

 

حداکثر تا 63.37 درصد افزایش در قدرت توربین و 60.74 درصد افزایش در بازده توربین به وسیله بهینه سازی هندسه مجرا بدست آمده هست.

 

As much as a 63.37% increase in turbine power and 60.74 % increase in turbine efficiency are achieved by optimizing the duct geometry.

 

ترچمه (حداکثر تا) چی میشه؟

 

تشکر

 

as much as "A"

اون "ا" اخر اضافی ه دیگه.

بعد چون دو تا انگکریس داشت. یکی اش کردم.

 

at most opp. at least

حداکثر و حداقل اینا میشن.

 

این ک نوشتم فک کنم بهتره.:icon_gol:

 

through the optimization of the duct geometry, maximum increasing percentage of power and turbine efficiency will b ....and .... ,respectively.

لینک به دیدگاه

سلام...کاربرد along در جمله زیر درسته؟

 

The interaction between leakage flow and suction surface is substantially reduced by optimizing the blade thickness along the height of blade in proposed design

لینک به دیدگاه

جمله زیر از نظر گرامری و مفهومی درسته؟

 

Therefore, with the recent development in computer hardware and software, computational fluid dynamic (CFD) methods become practicable tool to conduct a reasonable computation of 3-D turbulent flow fields through complex geometries.

 

فعل conduct رو چطوری میشه معنا کرد؟

لینک به دیدگاه

سلام...

 

ترجمش به انگلیسی چطوره؟

 

جمله:

 

استفاده از پره های متقارن، باعث می شود که جهت نیروی مماسی(Fu) موثر بر پره حفظ شود(منظور جهت آن ثابت میماند و با جهت جریان تغییر نمکند-به شکل توجه بفرمایید).

 

 

6i86_8888888888888.png

use of symmetrical blades lead to the direction of the tangential force (Fu) acting on the blade being maintained

لینک به دیدگاه
سلام...کاربرد along در جمله زیر درسته؟

 

The interaction between leakage flow and suction surface is substantially reduced by optimizing the blade thickness along the height of blade in proposed design

 

through

هم میشد.

 

بله. الانگ هم ب نظر من درست میاد.:icon_gol:

لینک به دیدگاه
جمله زیر از نظر گرامری و مفهومی درسته؟

 

Therefore, with the recent development in computer hardware and software, computational fluid dynamic (CFD) methods become practicable tool to conduct a reasonable computation of 3-D turbulent flow fields through complex geometries.

 

فعل conduct رو چطوری میشه معنا کرد؟

 

چی میخاستید بگید؟

مممم. من خودم خوشم نمیاد اب قاطی نوشتار کنم (هجو) ولی معمولا تو متنهای اکادمیک(مقالات و گاها کتابها) این تیپ موارد زیاده.

فی المثل: کامپوتر تگنولوزی به جای نرم افزار-سخت افزار.

لینک به دیدگاه
سلام...

 

ترجمش به انگلیسی چطوره؟

 

جمله:

 

استفاده از پره های متقارن، باعث می شود که جهت نیروی مماسی(Fu) موثر بر پره حفظ شود(منظور جهت آن ثابت میماند و با جهت جریان تغییر نمکند-به شکل توجه بفرمایید).

 

 

6i86_8888888888888.png

use of symmetrical blades lead to the direction of the tangential force (Fu) acting on the blade being maintained

 

 

 

 

symmetrical blades employed in order to keep the tangential force (Fu) upon blade

 

این فعلا برا متن. برا اشتباهات جمله شما.

ب نظرم چند تا اشتباه داره.

الان تمرکز و فرصت کافی ندارم. مجدد برمیگردم.:icon_gol:

لینک به دیدگاه
چی میخاستید بگید؟

مممم. من خودم خوشم نمیاد اب قاطی نوشتار کنم (هجو) ولی معمولا تو متنهای اکادمیک(مقالات و گاها کتابها) این تیپ موارد زیاده.

فی المثل: کامپوتر تگنولوزی به جای نرم افزار-سخت افزار.

 

حل شد...ممنون

 

symmetrical blades employed in order to keep the tangential force (Fu) upon blade

 

این فعلا برا متن. برا اشتباهات جمله شما.

ب نظرم چند تا اشتباه داره.

الان تمرکز و فرصت کافی ندارم. مجدد برمیگردم.:icon_gol:

 

سلام...ممنون از پاسختون....ولی فکر کنم یه are کم داره قبل employed ...

 

در مورد upon من تا حالا اینطوری ندیدم....بازم بررسی میکنم ...ممنون...

لینک به دیدگاه
حل شد...ممنون

 

 

 

سلام...ممنون از پاسختون....ولی فکر کنم یه are کم داره قبل employed ...

 

در مورد upon من تا حالا اینطوری ندیدم....بازم بررسی میکنم ...ممنون...

 

قطعا آر میخاد:icon_gol: حاصل عجله همیشه نقصان میشه :icon_pf (34):

 

البته مواردی ک میگم صرفا پیشنهاد هست. اگر جایی روحس کردید اشتباه هست؛ حتما هست. مشابه همین "آر" :icon_gol:

 

در مورد "اپون" هم،حق با شماست :w16: ممممم. "ترو" شاید بهترش کنه.

لینک به دیدگاه

سلام....

 

میخوام بگم...(این امکان وجود داره که پره ضخامت متغیر عملکرد پایین داشته باشه).....داشته باشه رو چطور ترجمه کنم؟

 

it is possible that a variable thickness blade has low performance

لینک به دیدگاه
سلام....

 

میخوام بگم...(این امکان وجود داره که پره ضخامت متغیر عملکرد پایین داشته باشه).....داشته باشه رو چطور ترجمه کنم؟

 

it is possible that a variable thickness blade has low performance

 

لطفا تو جمله تون ویرگول بذارید، که بتونیم درست بخونیمش. من اگه مفهوم جمله تونو درست متوجه بشم می تونم تو انگلیسیش کمکتون کنم. منظورتون از پره ضخامت متغیر چیه؟

لینک به دیدگاه
لطفا تو جمله تون ویرگول بذارید، که بتونیم درست بخونیمش. من اگه مفهوم جمله تونو درست متوجه بشم می تونم تو انگلیسیش کمکتون کنم. منظورتون از پره ضخامت متغیر چیه؟

 

سلام....

 

(این امکان وجود داره که پره ضخامت متغیر، عملکرد پایین داشته باشه)

منظورتون از پره ضخامت متغیر چیه؟

 

blades whose thickness is tapered.

لینک به دیدگاه
سلام....

 

(این امکان وجود داره که پره ضخامت متغیر، عملکرد پایین داشته باشه)

 

 

blades whose thickness is tapered.

 

It is possible that the blade with variable thickness has low performance.

 

امیدوارم درست ترجمه کردم باشم...

 

تو پست دومتون که گفتید blades whose thickness is tapered کلمه tapered به معنای مخروطی هستش، متغیر می شه variable.

لینک به دیدگاه
سلام....

 

میخوام بگم...(این امکان وجود داره که پره ضخامت متغیر عملکرد پایین داشته باشه).....داشته باشه رو چطور ترجمه کنم؟

 

it is possible that a variable thickness blade has low performance

 

 

poor performance may occur while variable thickness blades have been employed.

 

من

ویک/پور

برای پرفورمنس بیشتر شنیدم:icon_gol:

 

پره ضخامت متغیر، چ جور پره ای مهندس؟ اگ اسم خاص داره، حتما و حتما اسم خاص شناخته شده اش رو بنویس

لینک به دیدگاه
  • 1 ماه بعد...

سلام...ترجمه جمله زیر رو ممنون میشم بگین...

 

(من میدونم واقعا به شما زحمت دادم، امیدوارم خدا همیشه یار و همراهتون باشه و هرگز کمکتون رو فراموش نمیکنم)

لینک به دیدگاه

به گفتگو بپیوندید

هم اکنون می توانید مطلب خود را ارسال نمایید و بعداً ثبت نام کنید. اگر حساب کاربری دارید، برای ارسال با حساب کاربری خود اکنون وارد شوید .

مهمان
ارسال پاسخ به این موضوع ...

×   شما در حال چسباندن محتوایی با قالب بندی هستید.   حذف قالب بندی

  تنها استفاده از 75 اموجی مجاز می باشد.

×   لینک شما به صورت اتوماتیک جای گذاری شد.   نمایش به صورت لینک

×   محتوای قبلی شما بازگردانی شد.   پاک کردن محتوای ویرایشگر

×   شما مستقیما نمی توانید تصویر خود را قرار دهید. یا آن را اینجا بارگذاری کنید یا از یک URL قرار دهید.


×
×
  • اضافه کردن...