بيتا 1214 اشتراک گذاری ارسال شده در 6 فروردین، ۱۳۹۰ اول لطفا این خبر رو بخونید "لینک" همه شنیدیم یکی از اسامی خدای اعرابی نور هستش یعنی جنسش از نوره و ماده نیست یه جور انرژی درسته؟ خب پس باید قویترین باشه تا بقیه ازش مشتق بشن پس وقتی قویتر از خدای اعرابی هست چرا نباید به اون قویتر اتکا کرد؟؟؟ ------------------------- همین مورد توی زندگی واقعی خودمون هم هست چرا بعضی چیزها رو قطعی و صد در صد میدونیم؟؟؟؟؟؟ اما معروفترین قانون دنیا هم اسمش نسبیته یعنی همه چیز نسبی هست و ممکنه تغییر کنه حتی همین قانون چرا؟؟؟؟؟؟؟ خدا ي عرب ها وخداي كردها يكي است 1 لینک به دیدگاه
mohsen 88 10106 اشتراک گذاری ارسال شده در 6 فروردین، ۱۳۹۰ من هنوز جواب پست امين رو كه تو اون سايت زدم نگرفتم اما يه تاپيكي اونجا هست كه مدير يه سايت ديگه زده و سوال چنتا از كاربراشو مطرح كرده.جوابهايي كه داده شده جالبه.ميتونين برين برای مشاهده این محتوا لطفاً ثبت نام کنید یا وارد شوید. ورود یا ثبت نام بخونين. 3 لینک به دیدگاه
بيتا 1214 اشتراک گذاری ارسال شده در 6 فروردین، ۱۳۹۰ دین یک مسئله شخصی هستشما درش شک داری-مثل من اما این دلایلی که میاری پایه قوی برای بحث کردن ندارن دين شامل سه قسمت : اصول واعتقادت كه فلبي وشخصي است احكام ومقررات دستوري - عملي كه اجتماعي است اخلاقيات كه توصيفي كه نيز شخصي اجتماعي است اگر دين شخصي بود پس فلسفه بعثت 124000 چه بوده است 1 لینک به دیدگاه
بيتا 1214 اشتراک گذاری ارسال شده در 6 فروردین، ۱۳۹۰ آها ایولمنطق چیزیه که هیچکدوم به معنی واقعی نداریم (حتی خود من) اون هم نسبی شده تو جامعه حالا : حدا بطور مطلق عادل وجاودانه است .......... مرگ حق است بطور قطع وسراغ تمام موجودات زنده خواهد رفت عدالت بطور مطلق دوست داشتني است واز اين قبيل 1 لینک به دیدگاه
بيتا 1214 اشتراک گذاری ارسال شده در 6 فروردین، ۱۳۹۰ ببین من از نظر معنوی اصلا این دین رو قبول ندارماصلا از نظر علمی هم سعی میکنم یک راهی توش کشف کنم بازم هرچی میرم حقیرتر میشه از نظرم فقط یه نمونش حافظ که الان از نظر خیلیها جزو عارف ترینهاست در زمان خودش طرد شده بوده خیلی دانشمندها مثلا رازی چون الکل رو خالص کرده بوده مرتد بوده بلاخره دینی که 800-900 سال پیش ارائه میشده چون به منبع اصلیش نزدیکتر بوده (مبدا و شروعش) پس دست نخورده تر بوده این خانه از پای بست ویران است همین خدا مي فرمايد اجباري در پذيرش دين نيست ............هم راه پيدا است وهم چاه ........... اينكه عقل دارد ...........در انتخابش اشتباه نمي كند 1 لینک به دیدگاه
بيتا 1214 اشتراک گذاری ارسال شده در 6 فروردین، ۱۳۹۰ نهدوس دارم بشنوم ولی دلیل اینکه میگی چون اون موقع اون بدن اینجوری بوده از نظر من کاملا مردوده یه دلیل بیار این رو رد کنه خب چرا وقتی ذات خودش رو نور معرفی کرده و قویتر از نور هم هست به اون رجوع نشه خب این همه آیه داره یه آیه میگفت اینه و 1400 سال دیگه کشف میشه اتفاقا عقلائی تر میشد همین دیگه تنها صفتی که باهاش جنسش رو معرفی کرده نور هستش بقیه همه به حوزه اخلاق ربط داره علم ميگويد جهان اول انرژي بود بعد به تدريج ماده نيز از انرژي توليد شد وبعكس وخدا نور كه يك نوع انرژي است نيز توسط خدا خلق شده است 1 لینک به دیدگاه
بيتا 1214 اشتراک گذاری ارسال شده در 6 فروردین، ۱۳۹۰ من تو یه تاپیک دیگه هم مسیحیت رو هم مورد چالش قرار دادمفک کنم بحثم با آقا ابوالفضل بود سر دین و اینکه قبولش دارم دین رو یا نه حافظ رو به همین دلیل بهش میگن حافظ دیگه ولی همون حافظ توسط مردم شیراز مرتد شده بعد حاکمان هم به تبعیت از مردم خیلی موارد دیگه میتونم الان حداقل 10 نفر از معروفترین دانشمندهای مسلمان رو اسم ببرم که زمان خودشون مرتد شدن و الان هم توسط علمای این دین انسانهای منفوری هستن دانشمندي گه مرتد شود ...........صاحب دانش نيست خدا مي فرمايد: إِنَّمَا يَخْشَى اللَّهَ مِنْ عِبَادِهِ الْعُلَمَاء إِنَّ اللَّهَ عَزِيزٌ غَفُورٌ 1 لینک به دیدگاه
danielo 15239 اشتراک گذاری ارسال شده در 6 فروردین، ۱۳۹۰ از تمام نامسلمانان عزیز میخوام که این را امضا کنند. تازه اولش هست و حدود 450 نفر امضا کردند. در واقعا برای ایرانانی هست که مسلمان نیستند. برای مشاهده این محتوا لطفاً ثبت نام کنید یا وارد شوید. ورود یا ثبت نام لطفا این را به دوستان نا مسلمان خود معرفی کنید و در گوگل و بالاترین و فیس بوک وغیره تبلیغش کنید 4 لینک به دیدگاه
am in 25041 مالک اشتراک گذاری ارسال شده در 6 فروردین، ۱۳۹۰ :smiley (18): خوب امینی منظور از تفسیر همین بود که منظور ماهیته نور نبوده... توصیفی بوده برای شناخته بهتر مثلا تو بخوای دایناسورو به بچه ای توضیح بدی چی میگی؟ میگی یک جانور قوی هیکل که سالها پیش منقرض شد بچه هه اینجوری میشه نه جانور میفهمه نه سالها پیش نه منقرض شدن مثلا میگیم لولو که بفهمه منظورمون چیه __________ مثالو داشتی یا اینکه من اگه بگم متینو توصیف کن... باید بگی مهربونه،خانومه،با معرفته اینا نباید بگی فرض کن مهربونه:vahidrk: اینا تمام باسه شناخته بهتر بوده من یه عکس میگیرم بهش نشون میدم فت و فراوون عکس ریخته ازشون وقتم کنم یه موزه میبرمش اینا دلیل نمیشه تو میخوای یه فرمول رو به یه دانش آموز یاد بدی بهش میگی این سیبه ولی در واقع پرتقال نیست اما گلابیه بعد این شده؟؟؟؟ 1 لینک به دیدگاه
am in 25041 مالک اشتراک گذاری ارسال شده در 6 فروردین، ۱۳۹۰ خداوند متعال جاودانه است ...........ودين او نيز جاودانه است: بله بله از حالتی به حالت دیگه تبدیلم میشه خدا ي عرب ها وخداي كردها يكي است بر منکرش درود منظور از اعرابی پیامبر محترمتون هست من هنوز جواب پست امين رو كه تو اون سايت زدم نگرفتم اما يه تاپيكي اونجا هست كه مدير يه سايت ديگه زده و سوال چنتا از كاربراشو مطرح كرده.جوابهايي كه داده شده جالبه.ميتونين برين برای مشاهده این محتوا لطفاً ثبت نام کنید یا وارد شوید. ورود یا ثبت نام بخونين. :ws3: رفتم دیدم از بین اون همه چیز به اعرابی گیر دادن:ws3: حالا :حدا بطور مطلق عادل وجاودانه است .......... مرگ حق است بطور قطع وسراغ تمام موجودات زنده خواهد رفت عدالت بطور مطلق دوست داشتني است واز اين قبيل بله بله 6.5 میلیارد گرسنه و 100 میلیون سر واقعا شاهکاره عدالته خدا مي فرمايد اجباري در پذيرش دين نيست ............هم راه پيدا است وهم چاه ........... اينكه عقل دارد ...........در انتخابش اشتباه نمي كند مسلمان بدنیا اومدی پس مسلمان میمیری عزیزم علم ميگويد جهان اول انرژي بود بعد به تدريج ماده نيز از انرژي توليد شد وبعكس وخدا نور كه يك نوع انرژي است نيز توسط خدا خلق شده است جانم؟؟؟؟ تا جایی که من میدونم اول ابر ماده تاریک بوده که حتی نور رو هم جذب میکنه به طور کامل:ws3: دانشمندي گه مرتد شود ...........صاحب دانش نيست خدا مي فرمايد: إِنَّمَا يَخْشَى اللَّهَ مِنْ عِبَادِهِ الْعُلَمَاء إِنَّ اللَّهَ عَزِيزٌ غَفُورٌ مطمئنم رازی صدتای من و شما و بقیه کاربرای اینجا به بشریت خدمت کرده 4 لینک به دیدگاه
mohsen 88 10106 اشتراک گذاری ارسال شده در 6 فروردین، ۱۳۹۰ و اما جوابي كه گرفتم: نام «نور» براي خداوند نيز مفهوم «هستي بخشي» دارد چنان كه با روشنايي همه چيز پيدا مي شود علاوه بر اين كه «نور» حجم فيزيكي در فضا اشغال نمي كند و مي تواند محدود به مكاني نباشد، بنابراين مفهوم «نور» مي تواند از طريق تشبيه معقول به محسوس ما را در شناخت خدا كمك كند بدون اين كه «فوتون»ها و ذرات معلق نور را به خداوند نسبت دهيم. براي توضيح بيشتر توجه شما را به مطالب زير جلب مي كنيم: معناى نور: «نور» عبارت است از آنچه كه در ذات و كون و خود، ظاهر و روشن باشد، و از نظر اثر بيرونى هم، مظهر و روشن كننده غير خود باشد. اين مفهوم مصاديق گوناگونى دارد كه در شدت و ضعف صدق مفاد آن بر آنها، متفاوت مىشوند؛ مثلاً مىتوان بر خورشيد، اطلاق نور كرد و بر يك لامپ روشن نيز مىتوان اطلاق نور كرد؛ زيرا هم خورشيد و هم لامپ، در ذات و گوهر خود ظاهر و روشن بوده و هم روشنكننده غير خود مىباشند؛ ولى روشنى و روشنگرى خورشيد كجا و روشنى و روشنگري لامپ كوچك كجا؟! گفتنى است هر چه كه در ذات خود، ظاهر و روشن است و هر چيزى را ظاهر و روشن مىسازد ـولو اين كه روشنگر يك مجهول، سؤال، راه معنوى و بازنمودن يك حقيقت باشد نور است و بر آن نور اطلاق مىشود. به همين دليل گفته مىشود: علم نور است، زيرا هم در ذات خود ظاهر است و هم در پرتو علم است كه مىتوان بسيارى از راهها را شناخت و مجهولات را كشف كرد، چرا كه علم روشنگر نيز هست. بنابراين، نبايد پنداشت كه واژه «نور»، تنها بر امور حسي و چيزى كه داراى فوتونهاى به خصوصى است و در علم فيزيك از كم و كيف آن بحث مىشود، اطلاق مىگردد، بلكه اين تنها يكى از مصاديق بارز و روشن اين واژه است. با توجه به اين توضيح، مىتوان بر «وجود» نيز «نور» اطلاق كرد؛ زيرا وجود در ذات خود امرى ظاهر و روشن بوده و با تعلق «وجود» به اشيا، آنها نيز ظاهرگرى و روشنگرى مىكنند. به هر حال، نور هم بر نور حسي، اطلاق مىشود و هم بر نور فراحسى و چه بسا كه نور حسي، از نور غيبى فروغ و نور مىگيرد. 5 لینک به دیدگاه
mohsen 88 10106 اشتراک گذاری ارسال شده در 6 فروردین، ۱۳۹۰ اينم يه جواب ديگه كه بهم دادن.... با سلام و عرض ادب خدمت دوستاندر مورد این نکته همانطور که همه می دانیم قرآن كريم مي فرمايد: "الله نورالسموات و الارض" (1). اين مطلب كه: "خدا نور است" از اين آيه اقتباس شده است؛ لذا براي پاسخ به سؤال فوق، بهتر است اندكي دربارة تفسير اين آيه بحث كنيم. تفسير و شرح مراد اين آيه، از قديم الايام مورد بحث و اختلاف نظر مفسران بوده است. مثلاً علامه طبرسي (متوفي در قرن 6) براي اين عبارت، از قول تابعين (2) سه معني نقل مي كند: برخي نور را به معني منوّر (روشني بخش) گرفته اند؛ برخي به معني هادي (3)، و برخي به معني مُزَيّن(4) دانسته اند. (5) اما ملاصدرا ـ به تبع شيخ اشراق ـ نور را به همان معناي اصلي اش گرفت و تفسير او از زمان وي به بعد، تقريباً در ميان علماي شيعه مقبوليت يافت.(6) ما خلاصه اي از آن تفسير را كه پاسخي به سؤالات فوق نيز هست، بر اساس تقرير ساده فهم استاد مطهري مي آوريم: "با توجه به اين كه آسمان ها و زمين ـ كه در قرآن ذكر مي شود ـ نه به عنوان قسمتي از مخلوقات عالم، بلكه به عنوان همة اين مخلوقات و همة مخلوقات عالم عِلوي و سِفلي و غيب و شهادت است، معناي آيه اين مي شود كه: "خدا نور تمام جهان است." آنچه ابتدا از كلمة نور فهميده مي شود، همين نورهاي محسوس است كه هنوز هم صددرصد حقيقت آن از نظر فيزيكدانان كشف نشده است؛ اما به طور مسلّم، مقصود از اين كه خدا نور آسمان ها و زمين است، اين نور نيست؛ زيرا اين نور يكي از مخلوقات خداست: "الحمدلله الذي خلق السموات و الارض و جعل الظلمات و النور" (7)، و به علاوه، ما اين نور را با چشم مي بينيم؛ حال آن كه قرآن كريم دربارة خدا مي فرمايد: "لا تدركه الأبصار و هو يدرك الأبصار" (8). ولي مصداق كلمة نور منحصر به نور حسي نيست؛ بلكه لفظ نور براي هر چيزي كه روشن و روشن كننده (ظاهر و مُظهر) باشد، وضع شده است. ما هر امر روشن و روشن كننده اي را نور مي ناميم؛ ولو اين كه حسي و مادي نباشد؛ چنان كه تعابير نور علم، يا نور ايمان در احاديث و بلكه در سخنان عادي ما به كار مي رود؛ حتي مولوي سخن از نور عشق به ميان مي آورد: عشق قهار است و من مقهور عشق چون قمر روشن شدم از نور عشق به اين معني، درست است كه خداي متعال را هم نور بدانيم؛ يعني: "حقيقتي در ذات خود پيدا، و آشكار كنندة ساير چيزها". به علاوه، ما به خدا نور مي گوييم، ولي هرگز "نور اعظم" نمي گوييم؛ [زيرا] كه [نور اعظم] معنايش اين است كه نورهايي داريم كه يكي بزرگ تر است و ديگري كوچك تر، و خدا نور بزرگ تر است؛ بلكه در آن جا كه مي گوييم: "خدا نور است"، يعني هيچ چيز ديگري در مقابل خدا و مستقل از خدا، نور نيست. در مقابل خدا، ظلمت است و خدا به اين معني، "نورالنور" (9) است. به علاوه، خصوصيت ديگري هم در نور هست و آن، مسألة هدايت و راهنمايي است كه لازمة روشنايي است؛ لذا اين كه خدا نور آسمان ها و زمين است و هر چيزي نورانيت خود را از خدا دارد، همان مطلب است كه: "هر چيزي به خدا شناخته ميشود و شناخت خدا به خود او است." اين، كاملاً خلاف آن تلقي است كه نزد برخي رواج دارد و مي پندارند: "ما عالم را به خود [يعني با نگريستن در خود عالم] مي شناسيم، يعني مخلوق را به وسيلة خود مخلوق مي شناسيم، و خدا را به وسيلة مخلوق." در حالي كه نگرش عميق ديني ـ كه در عرفان و فلسفه نيز توجيه شده است ـ اين مي باشد كه معرفت اصلي، آن است كه خدا را به خود خدا بشناسيم (10) و عالم مخلوق را به وسيلة خدا." (11) اما دربارة اين كه: "چگونه خداوند ظاهر و مُظهر (آشكار و آشكار كننده) است؟" علامه طباطبايي چنين توضيح مي دهد: "وجود و هستي هر چيزي، چون باعث ظهور آن چيز براي ديگران است، پس مصداق تام نور مي باشد. از سوي ديگر، چون موجودات امكاني، وجودشان به وسيلة ايجاد خداي تعالي است، پس خداي تعالي كامل ترين مصداق نور است؛ و اوست كه ظاهر بالذات و مظهر ماسواي خويش است و هر موجودي به وسيلة او ظهور مي يابد." (12) منابع و مآخذ: 1. نور 24/35: خدا، نور آسمان ها و زمين است. 2. تابعين كساني هستند كه پيامبر را نديدند، اما اصحاب پيامبر را درك كردند. 3. در اين صورت، معني آيه چنين مي شود: "خداوند هدايت كنندة اهل آسمان ها و زمين است." 4. و گفته اند، تقدير آيه در اصل چنين بوده است: "مزين السموات بالملائكه و مزين الأرض بالأنبياء و العلماء"؛ يعني: "زينت بخش آسمان ها با ملائكه و زينت بخش زمين با انبياء و علماء." 5. تفسير مجمع البيان، ج7، ص142 6. مثلاً علامه طباطبايي در [ترجمة] تفسير الميزان، ج18، صص181-167؛ امام خميني در شرح چهل حديث، ص625؛ آيت ا... سيد محمد حسين حسيني طهراني در الله شناسي، ج1، صص50-49؛ و آيت ا... مكارم شيرازي در تفسير نمونه، ج14، صص475-470 7. انعام، 6/1: ستايش خدايي را كه آسمان ها و زمين را آفريد و تاريكي ها و نور را پديد آورد. 8. انعام، 6/103: "چشم ها او را درنمي يابند و اوست كه ديدگان را در مي يابد." 9. در "دعاي نور" در مفاتيح الجنان آمده است: يا نور، يا نورالنور ... . 10. در حديث آمده است: "اعرفوا الله بالله". ر.ك: امام خميني، شرح چهل حديث، حديث 37، ص621 11. مرتضي مطهري، آشنايي با قرآن، ج4، صص411-97؛ با اندكي تلخيص. 12. ترجمة تفسير الميزان، ج18، ص169 5 لینک به دیدگاه
Matin H-d 18145 اشتراک گذاری ارسال شده در 6 فروردین، ۱۳۹۰ من یه عکس میگیرم بهش نشون میدمفت و فراوون عکس ریخته ازشون وقتم کنم یه موزه میبرمش اینا دلیل نمیشه تو میخوای یه فرمول رو به یه دانش آموز یاد بدی بهش میگی این سیبه ولی در واقع پرتقال نیست اما گلابیه بعد این شده؟؟؟؟ خیلی مسائلو پیچیده میکنی... اگر یه مقدار منطقی برخورد کنی کامل واضحه اون یک مثال بود که حقیقتش همینه ... سعی میکنی به نزدیکترین چیزی که میتونه درکش کنه بگی مثالهای زیادی میشه شد... حتی زمانی که میگن خیابونه شریعتیو میشناسی میگی نه.. تقریبا کجا میشه؟ سعی میکنی چیزی بگی که مشخصتر و واضحتر باشه.. مثلا میگی شرق تهران شماله تهران در کل چیزیو میگی که بتونه درکش کنه ... وقتی اومدی میگی شریعتی شماله شرقه.. نه شمال بود نه شرق پس درواقعه اون چیزی که من گفتم اشتباه نبوده وقتی بهش رسیدی میتونی بهتر بفهمیش 1 لینک به دیدگاه
بيتا 1214 اشتراک گذاری ارسال شده در 6 فروردین، ۱۳۹۰ نوشتهاي با فونت آبي متعلق پاسخ هاي بيتا است نقل قول: نوشته اصلی توسط بيتا خداوند متعال جاودانه است ...........ودين او نيز جاودانه است: بله بله از حالتی به حالت دیگه تبدیلم میشه دروغ گفتن در فرهنگ شما ماليات ندارد ؛ يك موردش مثال بزن ....اگر راست ميگويي نقل قول: نوشته اصلی توسط بيتا خدا ي عرب ها وخداي كردها يكي است بر منکرش درود منظور از اعرابی پیامبر محترمتون هست به خطر همين ميگويم صد ميليارد نفر از امثال شماها (ك....)به ناحن انگشت كوچ پيامبر هم نميرسذ نقل قول: نوشته اصلی توسط بيتا حالا : حدا بطور مطلق عادل وجاودانه است .......... مرگ حق است بطور قطع وسراغ تمام موجودات زنده خواهد رفت عدالت بطور مطلق دوست داشتني است واز اين قبيل بله بله 6.5 میلیارد گرسنه و 100 میلیون سر واقعا شاهکاره عدالته اين بدبختي هاي گريبانگير بشر ناشي ازخريت وفساد وحماقت خود بشر(گروهي از ان) سرچشمه مي گيرد نقل قول: نوشته اصلی توسط بيتا خدا مي فرمايد اجباري در پذيرش دين نيست ............هم راه پيدا است وهم چاه ........... اينكه عقل دارد ...........در انتخابش اشتباه نمي كند مسلمان بدنیا اومدی پس مسلمان میمیری عزیزم وقتي به سن رشد رسيدي عقلت (اگر عقلت آزاد باشد)ميتواند راه را از چاه تشحيص دهد نقل قول: نوشته اصلی توسط بيتا علم ميگويد جهان اول انرژي بود بعد به تدريج ماده نيز از انرژي توليد شد وبعكس وخدا نور كه يك نوع انرژي است نيز توسط خدا خلق شده است جانم؟؟؟؟ تا جایی که من میدونم اول ابر ماده تاریک بوده که حتی نور رو هم جذب میکنه به طور کامل:ws3: خير اول دخان وابر وانرژي ....بعد ماد وموجودات تشكيل شد نقل قول: نوشته اصلی توسط بيتا دانشمندي گه مرتد شود ...........صاحب دانش نيست خدا مي فرمايد: إِنَّمَا يَخْشَى اللَّهَ مِنْ عِبَادِهِ الْعُلَمَاء إِنَّ اللَّهَ عَزِيزٌ غَفُورٌ مطمئنم رازی صدتای من و شما و بقیه کاربرای اینجا به بشریت خدمت کرده ........ اگر عالم بود از خداي كه به وي عقل دريافت علم داشت ؛ رو بر نمي گرداند ....... خيلي ها علم دارند ولي عقل ندارند لینک به دیدگاه
am in 25041 مالک اشتراک گذاری ارسال شده در 6 فروردین، ۱۳۹۰ خیلی مسائلو پیچیده میکنی... اگر یه مقدار منطقی برخورد کنی کامل واضحه اون یک مثال بود که حقیقتش همینه ... سعی میکنی به نزدیکترین چیزی که میتونه درکش کنه بگی مثالهای زیادی میشه شد... حتی زمانی که میگن خیابونه شریعتیو میشناسی میگی نه.. تقریبا کجا میشه؟ سعی میکنی چیزی بگی که مشخصتر و واضحتر باشه.. مثلا میگی شرق تهران شماله تهران در کل چیزیو میگی که بتونه درکش کنه ... وقتی اومدی میگی شریعتی شماله شرقه.. نه شمال بود نه شرق پس درواقعه اون چیزی که من گفتم اشتباه نبوده وقتی بهش رسیدی میتونی بهتر بفهمیش ای بابا من میگم چرا چیزی که نیست رو میگه هستم؟ به قول خودت شمال شرق رو چرا بهت آدرس جنوب غربو میده؟؟؟؟؟؟؟؟؟ لینک به دیدگاه
Matin H-d 18145 اشتراک گذاری ارسال شده در 6 فروردین، ۱۳۹۰ ای بابامن میگم چرا چیزی که نیست رو میگه هستم؟ به قول خودت شمال شرق رو چرا بهت آدرس جنوب غربو میده؟؟؟؟؟؟؟؟؟ ای بابا به تو تو داری میگی منظور از نور انرژی فوتون موتونه میگیم نه .... منظور همونی بود که عرض کردیم وقتی ادم نخواد چیزیو قبول کنه دیگه نمیکنه حالا هر چی هم بگی 2 لینک به دیدگاه
Matin H-d 18145 اشتراک گذاری ارسال شده در 6 فروردین، ۱۳۹۰ توضیحاتی که اقا محسن اینجا اوردند فک میکنم جوابگو باشه 2 لینک به دیدگاه
am in 25041 مالک اشتراک گذاری ارسال شده در 6 فروردین، ۱۳۹۰ من کی گفتم فوتون منظورمه؟؟؟؟؟؟؟؟ گفتم یه قسمت از نور فوتونه و خدا هم میگه از نور هستم یه چیزی هم کشف شده از نور هزار برابر سریعتر خب این داره خدا رو زیر سوال میبره دیگه همین و سلام نامه شد تمام 1 لینک به دیدگاه
بيتا 1214 اشتراک گذاری ارسال شده در 6 فروردین، ۱۳۹۰ خب متین جونم........................ اون مسلمون نماها رو بزاریم کنار خب یدونه قرآن برامون میمونه حالا همین اصل مشکله دینی که نتونسته خودش رو زنده نگه داره و ادامه بده راهشو يك ميليارد ونيم مسلمان ........ زنده اند اگر تو چشم ودل زنده ها داشته باشي خداي اسلام زنده است وتو دير يا زود به مرده ملحق مي شوي ارزش اینکه الان باشه و یه عده ای رو به سمتی منحرف کنه (چه خوب چه بد) رو نداره خدا مردم را هدايت ميكند ولي شيطان وپيروانش هستند كه مردم را گمراه ميكنند چون همون 1400 سال پیش از بین رفته آئين زرتشت خيلي قديمي تر از اسلام است ...... مسيحيت ويهوديت نيز قديمي ترند .........ولي از بين نرفتند ......................... ......................... اما اسلام الان کسی نیست که ادامش بده یعنی هر دینی چه مسیحیت چه یهودیت چه اسلامیت چرا تمام كشورهاي عربي دارند انقلاب ميكنند . . در همين ايران حودمان در سال 1357 ؛ انقلاب اسلامي ؛ عمر ننگين وسلطنت منحوس 2500 ساله شاهنشاهي را به اتمام رساند 1 لینک به دیدگاه
Matin H-d 18145 اشتراک گذاری ارسال شده در 6 فروردین، ۱۳۹۰ اگر جوابهارو خونده بودی دیگه اینجوری نمی گفتی تو تمام تمام تمام خدارو نور همون نوری که حس میکنیم متوجه شدی... در صورتی که ولي مصداق كلمة نور منحصر به نور حسي نيست؛ بلكه لفظ نور براي هر چيزي كه روشن و روشن كننده (ظاهر و مُظهر) باشد، وضع شده است. ما هر امر روشن و روشن كننده اي را نور مي ناميم؛ ولو اين كه حسي و مادي نباشد؛ چنان كه تعابير نور علم، يا نور ايمان در احاديث و بلكه در سخنان عادي ما به كار مي رود؛ حتي مولوي سخن از نور عشق به ميان مي آورد:عشق قهار است و من مقهور عشق چون قمر روشن شدم از نور عشق به اين معني، درست است كه خداي متعال را هم نور بدانيم؛ يعني: "حقيقتي در ذات خود پيدا، و آشكار كنندة ساير چيزها". به علاوه، ما به خدا نور مي گوييم، ولي هرگز "نور اعظم" نمي گوييم؛ [زيرا] كه [نور اعظم] معنايش اين است كه نورهايي داريم كه يكي بزرگ تر است و ديگري كوچك تر، و خدا نور بزرگ تر است؛ بلكه در آن جا كه مي گوييم: "خدا نور است"، يعني هيچ چيز ديگري در مقابل خدا و مستقل از خدا، نور نيست. در مقابل خدا، ظلمت است و خدا به اين معني، "نورالنور" (9) است. 2 لینک به دیدگاه
ارسال های توصیه شده