terajedi21 2134 ارسال شده در 19 خرداد، 2011 یه چشم بهم زدن این سال هم تموم شد انقدر مشکلات هست و حساسیت نشون میدیم که اینطور جلوه میکنه در هر حال زندگی در مملکتی چون ایران کار هر کس نیست ملت اجیر میخواهد و وجدانهای خاموش و البته اندیشه تاریک!در مورد تغییرات که ازش استقبال میکنیم ولی فکر نکنم تغییر کرده باشم تجربیات زیادی اندوخته ام که دیگه کم و بیش اینده نگری میکنم! 11
کهربا 18089 ارسال شده در 19 خرداد، 2011 من فکر می کنم تو سال 88 و بخصوص 89 به خاطر اتفاق هایی که برام افتاد خیلی قوی تر شدم و کمی هم بزرگتر شدم ... 10
RAPUNZEL 10430 ارسال شده در 19 خرداد، 2011 سال 89 رفتتتتتتتتتتبقیش هم سرکاریه چون هیچی ازش نمیفهمین مگه اینکه زبونم لال یه تغییر عمده مثل تصادفی فوتی چیزی رخ بده حالا یه سوال دارم سال 89 چقدر عوض شدین؟ همین اگه انسان همش دچار تکرار بشه خود به خود از چرخه روزگار حذف میشه به قول یه دوست "باید تالاب بود، مرداب بودن آسونه" همین دیگه توی یک سال که 12 ماه یا 52 هفته یا 365 روز هستش به این فک کردین که تغییرات بزرگ توی لحظه رخ میدن یعنی یک ثانیه شما چقدر تغییر کردین؟ ضمن تشکر از همشهری محترم استاد بابت تاپیک خوبشون آدمیزاد هر سال تغییرات زیادی میکنه مگه میشه کسی تغییر نکنه و هر سال نسبت به سال قبل شرایط اسفناک اطرافش رو بیشتر متوجه نشه؟ منتهی کم و زیاد داره این عوض شدنا باید بگم امسال کمی عوض شدم بیشتر فهمیدم ونا امیدتر شدم 12
am in 25041 مالک ارسال شده در 19 خرداد، 2011 ضمن تشکر از همشهری محترم استاد بابت تاپیک خوبشونآدمیزاد هر سال تغییرات زیادی میکنه مگه میشه کسی تغییر نکنه و هر سال نسبت به سال قبل شرایط اسفناک اطرافش رو بیشتر متوجه نشه؟ منتهی کم و زیاد داره این عوض شدنا باید بگم امسال کمی عوض شدم بیشتر فهمیدم ونا امیدتر شدم خاش میشه منم گفتم که همه تغییر کردن میخواستم این تغییرات رو بدونم حقیقتش دونستنش که به کار من نمیاد هدف واقعیم این بود که یکم فک کنیم چی بودیم و چی شدیم 8
.MohammadReza. 19850 ارسال شده در 19 خرداد، 2011 فهمیدم بعضی آدما چقد پست و حقیر و نمک نشناسن که اگه انگشتتو بزنی تو عسل بذاری دهنشون انگشتتو گاز میگیرن فهمیدم چقد سخته با شرافت بودن تو این زمان و مکان فهمیدم هنوز آدمایی هستن که بشه بهشون اعتماد کرد، کم یاب هستن ولی نایاب نیستن فهمیدم همه تلاشهایی که برای بالا بردن معدلم میکنم و میکردم کشک بود و الان فقط به فکر تموم کردن درسم هستم :icon_gol: 11
rahele_s 6472 ارسال شده در 19 خرداد، 2011 سال 89 سال خوبی نبود انواع و اقسام درد و مرض و بیماریها رو چشیدم شاید کوتاه بود اما واقعا خیلی بد بود و یکی از اونا همچنان با من هست... انرژیمو از دست دادم اهدافم قاطی شد و گم شد و در آخر نابود شد.... البته صبوری رو یاد گرفتم تحمل درد و در نهایت سکــــــــوت.. تجربه های خوب و بد داشتم دوستای خیلی خوبی پیدا کردم چه مجازی چه واقعی ...... با همه اینا خیلی مشتاقم سال 89 زودتر بدرود بگه به امید اومدن سال جدید و روزهای بهتر:rose: دوستان سال خوبی داشته باشین 10
داريوش 2148 ارسال شده در 19 خرداد، 2011 احساس مي كنم سنم كه بالاتر ميره دارم احساساتي تر ميشم وابستگيم بيشتر شده به دنياي اطرافم عوض اينكه منطقي برخورد كنم .ولي ديدم خيلي فراتر شده بيخودي در مورد مسائلي مانند عقايد و مسائل مربوط به دين ونميدونم خيلي از اين چيزها تعصبي برخورد نمي كنم .خوشبختانه اميدوارم كه همينجوري باشه كسي رو مورد تمسخر قرار ندادم تهمت و توهين به عقايد انسان ها خطاب نكردم 10
ooraman 22216 ارسال شده در 19 خرداد، 2011 من تغییره زیادی نکردم ...منظورم اونقدر عمده و چشم گیر نبوده...ولی درس زیاد گرفتم که از دو تاش خیلی خوشحالم ...و خوشحال ترم ازینکه درسایی که گرفتم تجربه ها و بهای سنگینی براشون نپرداختم.... 9
MechJJ 11368 ارسال شده در 19 خرداد، 2011 :jawdrop: 29 کیلو؟ من فکر میکردم خودم از همه بیشتر کم کردم. آخه منم 29 کیلو کم کردم. از 114 به 85 :ws2: آقا چجوری کم کردی 29 کیلو رو. ما یه 10 کیلویی میخوایم کم کنیم که به وزن ایده آلمون برسیم همت نمیکنیم. باریکلا به این اراده... 8
الهام. 8079 ارسال شده در 19 خرداد، 2011 معتاد شدم...معتادتر شدم...سال ديگه هم احتمالا همينجا پاي نت از دست ميرم! 8
Atre Baroon 19624 ارسال شده در 19 خرداد، 2011 اِممم....خیلی خیلی اروم تر گوشه گیر تر و غمگین تر شدم اعتیادم به نت زیاد شده از نظر خودم خیلی اخلاقم بهتر شده دیگه مثِ قبل حساس نیستم و واسه هرچی گریه نمیکنم دیگه اصن رک نیستم و دیگه روی بعضیارو کم نمیکنم چون یاد گرفتم ارزش ندارن ولی خونوادم میگن من گستاخ تر بداخلاق تر و خودخواه تر شدم،در حالیکه به نظر خودم من خیلی مهربونتر شدم از نظر دوستام من خیلی خیلی حاضرجوابو شیطون و شلوغ شدم ولی از نظر خودمو خونوادم اروم تر شدم طوری که قبلنا اینقد حرف میزدم و شلوغ میکردم اخرش دعوام میکردن تا ساکت بشم ولی امسال خیلی اروم بودم و الان خونوادم همش سعی میکنن منو به حرف بیارن اینکه اعتماد به نفسم خیلی کم شده و خجالتی تر شدم اینکه این چن روزه دارم واسه یکی سمج و پررو و سرتق میشم(کارایی که من ازشون نفرت داشتم) اینکه دیدگاهمو عوضیدم و فهمیدم قرار نیس از یکی خوشم نمیاد حتما اخلاقش بده اینکه دیگه اصن با هیچکی بحث نکردم و سعی میکنم بحث نکنم چون نه من اطلاعات زیادی دارم و از همه چیز باخبرم و نه هردومون کوتاه میایم پس هیچ نتیجه ایی نداره جز اعصاب خوردکنی اینکه وابستگیم به برادرم خیلی خیلی کم شده اینکه امسال برعکس پارسال اصن گریه نکردم البته اشک ریختم ولی گریه نه!!! اینکه فهمیدم زندگی خیلی زیباس و من مفت زندگی رو بدست نیوردم که همینجوری از دستش بدم و میشه با چیزای کوچیک خوشحال شد و حس خوشبختی کرد و به عبارتی زندگی رو باید ساده گرفت اینکه امسال من نسبت به دونفر حس تنفر پیدا کردم و نسبت به پارسال که سه تا بود یکی کم شده و این خیلی خوبه :دی همیناس دیگه!!!اگه یادم اومد برمیگردم منئحرفمو پس میگیرم...خودم خودمو چشمیدم از دیشب تا الان گریه کردم و اخریش هم 2 ساعت پیش بود که بخاطر ناخنام گریه کردم 10
Abolfazl_r 20780 ارسال شده در 20 خرداد، 2011 آقا چجوری کم کردی 29 کیلو رو.ما یه 10 کیلویی میخوایم کم کنیم که به وزن ایده آلمون برسیم همت نمیکنیم. باریکلا به این اراده... ورزش، کم خوردن. خیلی راحته. راحت تر از چیزی که فکرشو بکنی. ولی 10 روز اولش خیلی سخته. آدم به خدا میرسه. ولی بعدش معده جمع میشه و اصلا بیشتر از یه حدی نمیتونی بخوری. 5
mohsen 88 10106 ارسال شده در 20 خرداد، 2011 تغيير كردم...خودم كمتر احساس ميكنم اما اطرافيانم ميگن زياد تغيير كردم......هر كدوم هم از ديد خودشون مثبت يا منفي ارزيابي ميكنن.مثلا" يكي ميگه واقع بين تر شدم و يكي ديگه ميگه اعتقاداتت ضعيف شده...يكي ميگه خوش بينتر شدم و يكي ديگه ميگه تو تخيلات خودم سير ميكنم...اما به عقيده خودم تغييرات مثبتم بيشتر بوده هر چند ميتونست بهتر باشه...اما من آرزوم اينه كه هر لحظه نسبت به قبل تغيير داشته باشم.(ياد تاپيك زهرا بخير).....يه مدت اينجوري بودم و هر روزم رو با روزهاي قبل متفاوت تر مي ساختم...ولي مدتيه كه دچار ركود شدم..... كلا" سال 89 سال خيلي خوبي برام بود و با اينكه گاه و بيگاه طعم شكست رو هم چشيدم اما تونستم خودم رو سرپا نگه دارم خيلي سعي ميكنم يه شهروند ايده آل باشم.يكي از دغدغه هاي سال 89 من اين بود كه اخلاق مدني رو تو جامعه رعايت كنم و تا حد زيادي موفق بودم.خيلي سعي كردم كمتر دروغ بگم.از كسي غيبت نكردم.و.....كه البته شايد خيلي از جاها ضرر هم كردم.....يه سري عادتهاي بد هم دارم كه با روند خوبي كه دارم اونا رو هم ترك ميكنم. به جد ميگم بيشتر اين احوالاتم رو مديون نت و حضور در انجمن و مصاحبت با شما دوستان خوبم ميدونم. 6
am in 25041 مالک ارسال شده در 20 خرداد، 2011 چقدر خوبه که همه تغییراتی داشتن امیدوارم سال 90 رو هم با تغییرات خیلی خیلی خوبی پست سر بزارین سال نو هم بر همگی خجسته و پرلبخند:flowerysmile: 5
گل. احساس 76 ارسال شده در 20 خرداد، 2011 منم خیلی تغییر کردم اولاش یه بیکار علاف بودم ولی بعد ثبت شرکتم الان مدیر عامل شرکتم یعنی زمین تا اسمون تغییر کردم 2
merlin-mina 91 ارسال شده در 20 خرداد، 2011 آره در آخرين ماهاي سال يه اتفاقي افتاد ، كه كلا ديدگاهم،هدفهام،آرزوهام و خيلي چيزاي ديگه عوض شد يهويي بزرگ شدم:دي 2
p mehdi q 6226 ارسال شده در 20 خرداد، 2011 من که سال 89 بهترین سالم بود چون هم سربازیمو گذروندم و تمومش کردم . هم تونستم برای کنکور ارشد تلاش کنم و امتحانمو نسبتا خوب دادم و امید قبولی دارم .... 1
am in 25041 مالک ارسال شده در 21 خرداد، 2011 راستی یه سوال دیگه ادم نبود دهه عوض شده توی دهه گذشته روند تغییرات ذهنیتون (شامل اخلاق، فکر و همه چیشون) چقدر بوده؟؟؟؟؟ 2
VINA 31339 ارسال شده در 24 خرداد، 2011 من از نظر اخلاقی به شدت سیر نزولی داشتم از نطر مالی و علمی و .... همه چی همینطور بی هدف تر از همیشه هم شدم 2
ارسال های توصیه شده