ENG.SAHAND 31645 اشتراک گذاری ارسال شده در 29 تیر، ۱۳۹۴ نه دیگه میخوام بگم میخوام ترک کنم ولی نمی تونم (30 گار) 8 لینک به دیدگاه
sama-sh 6913 اشتراک گذاری ارسال شده در 30 تیر، ۱۳۹۴ اعتراف میکنم دلم براش تنگشده و لحظه شماری میکنم برا دیدنش... زودتر بیا…! 8 لینک به دیدگاه
Yaser.C 5059 اشتراک گذاری ارسال شده در 2 مرداد، ۱۳۹۴ نه دیگه میخوام بگم میخوام ترک کنم ولی نمی تونم (30 گار) اعتراف میکنم اولین پستی هست که از شما میخونم و به این شدت ناراحت شدم.....نکن داداش بزرگه....سایتون بالا سر بچه ها و پسرگلتون باشه همیشه ان شاء الله ولی....در اون حد نیستم که شما رو نصیحت کنما....اصلاااا...شما بزرگ ما بودید و هستید..اما نتونستم حرفی نزنم ....غصه منو گرفته!!!! 10 لینک به دیدگاه
ENG.SAHAND 31645 اشتراک گذاری ارسال شده در 3 مرداد، ۱۳۹۴ اعتراف میکنم یاسر داداش بزرگم حق داره و حرفی برا گفتن ندارم ..... سعی میکنم 8 لینک به دیدگاه
saba mn 20993 اشتراک گذاری ارسال شده در 3 مرداد، ۱۳۹۴ اعتراف میکنم نمیدونم چرا انقدر تاپیک خبری میفرستم یه اعتراف دیگه بی موبایل بودن سخته من صبا هستم یک بی موبایل یه هفته بی موبایلم 9 لینک به دیدگاه
masi eng 47044 اشتراک گذاری ارسال شده در 4 مرداد، ۱۳۹۴ اعتراف میکنم که بعضی اوقات خیلی از کوره در میرم.. ادم نیستم دیگه.. خودم میدونم/:ws3: 7 لینک به دیدگاه
- Nahal - 47858 اشتراک گذاری ارسال شده در 5 مرداد، ۱۳۹۴ اعتراف میکنم همیشه هست اما من نیستم . . . 5 لینک به دیدگاه
RAPUNZEL 10430 اشتراک گذاری ارسال شده در 6 مرداد، ۱۳۹۴ اعتراف میکنم چیز اعتراف کردنی در زندگیم ندارم همه چیو خودم میگم ... 5 لینک به دیدگاه
sama-sh 6913 اشتراک گذاری ارسال شده در 7 مرداد، ۱۳۹۴ اعتراف میکنم دارم میمیرم شایدم دلم مردن میخاد 5 لینک به دیدگاه
Mohammad1675 4635 اشتراک گذاری ارسال شده در 10 مرداد، ۱۳۹۴ اعتراف میکنم دارم میمیرمشایدم دلم مردن میخاد اعتراف میکنم که اصلا خوشم نمیاد از این مدل حرف زدنت 5 لینک به دیدگاه
sun-shine 7672 اشتراک گذاری ارسال شده در 10 مرداد، ۱۳۹۴ ... اعتراف می کنم من اگه معتاد میشدم، عمرا می تونستم ترک کنم:icon_pf (34): 9 لینک به دیدگاه
Dreamy Girl 6672 اشتراک گذاری ارسال شده در 11 مرداد، ۱۳۹۴ اعتراف میکنم تنبل شدم :5c6ipag2mnshmsf5ju3 7 لینک به دیدگاه
sama-sh 6913 اشتراک گذاری ارسال شده در 13 مرداد، ۱۳۹۴ اعتراف میکنم که اصلا خوشم نمیاد از این مدل حرف زدنت :w410:دیگه تکرار نمیشه من خودمم نادمم اعتراف میکنم خیلیییی دلم میخواد این دریاچه چیتگرو ببینم, اما اصن جور نمیشه برم!!! 5 لینک به دیدگاه
m.sh1992 2210 اشتراک گذاری ارسال شده در 13 مرداد، ۱۳۹۴ اعتراف میکنم تنبل شدم :5c6ipag2mnshmsf5ju3 منم همین طور .. خیلی هم بده.. خیلی 5 لینک به دیدگاه
ENG.SAHAND 31645 اشتراک گذاری ارسال شده در 14 مرداد، ۱۳۹۴ اعتراف میکنم دارم بددترین روزهای عمر کاریم رو میگذرونم خیلی ازم انرژی میگیره فقط این سوال چه چی میشه اوضاع بالاخره ؟؟؟ غیر قابل پیشبینی بودن اوضاع خیلی خیلی بده خیلی قبلا هم بود ولی نه تا این حد کاش یه کارمند بودم تو یه جا پشت بیغوله حتی اقلا شب رو راحت میخوابیدم 9 لینک به دیدگاه
*atefeh* 13017 اشتراک گذاری ارسال شده در 26 مرداد، ۱۳۹۴ اعتراف میکنم قبلا اینجا بیشتر خوش میگذشت یکم خاطرات مرور کردم اینجا، روحم شاد شد (صفحه 19 همین تاپیک) شما هم شانسی برید یه صفحه رو بخونید 7 لینک به دیدگاه
*atefeh* 13017 اشتراک گذاری ارسال شده در 26 مرداد، ۱۳۹۴ دوست دارم بدونم راجع به من چه خواهید گفت در مراسم تدفینم از دیروز بهش فکر میکنم ندای درونم میگه کلا چیزی نمیگه کسی :| 7 لینک به دیدگاه
زفسنجانی 7100 اشتراک گذاری ارسال شده در 26 مرداد، ۱۳۹۴ بینام خانوم اعتراف میکنم دلم میخواد مثل یه برادر بزرگ حسابی بهتون چیزی بگم ودعواتون کنم ...البته نه بعداز زبونم لال فوت شدنتون ..همین الان که درام مینویسم:vahidrk: ....والاااااا اون پست قبلی هم جالب بود رندوم به خاطرت گذشته برگشتن :icon_gol: 4 لینک به دیدگاه
*atefeh* 13017 اشتراک گذاری ارسال شده در 26 مرداد، ۱۳۹۴ دیروز سجاد یه کتاب معرفی کرد تو یه تاپیک بخشیش این بود که دوست داری در مراسم تدفینتون راجعبتون چی بگن واسه همین فکرمو مشغول نمود وگرنه حالاحالاها هسدیم اعتراف میکنم دوست دارم تاپیک تحلیل شخصیت بذارم 4 لینک به دیدگاه
ENG.SAHAND 31645 اشتراک گذاری ارسال شده در 26 مرداد، ۱۳۹۴ اعتراف میکنم که عجوز شدم خیلی 1 لینک به دیدگاه
ارسال های توصیه شده