Paroshat 6378 اشتراک گذاری ارسال شده در 18 بهمن، ۱۳۹۳ اعتراف میکنم با این که بیشتر از 9 ساعت تو دانشگاه بودم خیلی خسته شدم ولی بهترین روز بود خدایا شکرت 5 لینک به دیدگاه
Tamana73 28832 اشتراک گذاری ارسال شده در 18 بهمن، ۱۳۹۳ اعتراف میکنم اگه اون حرفا رو نمیزدم الان دوستم توانجمن بود...دلتنگشم 3 لینک به دیدگاه
hfml 1545 اشتراک گذاری ارسال شده در 18 بهمن، ۱۳۹۳ اعتراف می کنم اونقدری که اطرافیان تعریف این چیپسو میکردن، من تفاوتی آنچنان احساس نکردم 3 لینک به دیدگاه
sama-sh 6913 اشتراک گذاری ارسال شده در 20 بهمن، ۱۳۹۳ اعتراف میکنم گریه کردن خیلی سبکم میکنه خیلی خیلی بهم ارامش میده 2 لینک به دیدگاه
Tamana73 28832 اشتراک گذاری ارسال شده در 21 بهمن، ۱۳۹۳ اعتراف میکنم بهترین لحظه عمرم دارم میگذرونم.... 2 لینک به دیدگاه
sama-sh 6913 اشتراک گذاری ارسال شده در 21 بهمن، ۱۳۹۳ اعتراف میکنم بهترین لحظه عمرم دارم میگذرونم.... خوشبحالت ......... اعتراف میکنم دارم سخت ترین روزای زندگیمو میگذرونم،خدا کمک کنه بهم.. بازم شکر خدایا 2 لینک به دیدگاه
Tamana73 28832 اشتراک گذاری ارسال شده در 21 بهمن، ۱۳۹۳ خوشبحالت......... اعتراف میکنم دارم سخت ترین روزای زندگیمو میگذرونم،خدا کمک کنه بهم.. بازم شکر خدایا سما تلتکس شبکه 4بخون... صفحه370 باشگاه هم اندیشان اسمش. 2 لینک به دیدگاه
*atefeh* 13017 اشتراک گذاری ارسال شده در 21 بهمن، ۱۳۹۳ یادش بخیر ی زمان اینجا پاتوق من بودا 2 لینک به دیدگاه
m.sh1992 2210 اشتراک گذاری ارسال شده در 22 بهمن، ۱۳۹۳ اعتراف میکنم شبایی ک بابت کار زیاد روز، خسته و هلاکمو دوست دارم.. خواب تو چنین شبایی عجیب میچسبه..عجیب 2 لینک به دیدگاه
saeedvalentino 126 اشتراک گذاری ارسال شده در 23 بهمن، ۱۳۹۳ ای کاش اسی هنوزم توی انجمن بود .اینطوری ازش می خواستم من رو از روی کوه پرتاب کنه پایین.... چون واقعا منم به پوچی رسیدم. ز کجا امده ام امدنم بهر چه بود 6 لینک به دیدگاه
Tamana73 28832 اشتراک گذاری ارسال شده در 23 بهمن، ۱۳۹۳ آخره حرف گوش نکردنم شد سردرد شدید... پشیمون نیستم... اعترافم نمیکنم! 6 لینک به دیدگاه
Nazanin.ad 6895 اشتراک گذاری ارسال شده در 23 بهمن، ۱۳۹۳ اعتراف میکنم الان خعلی دلم میخواد شیطنت کنم ولی موقعیتش جور نمیشه . 5 لینک به دیدگاه
maryam39 8211 اشتراک گذاری ارسال شده در 26 بهمن، ۱۳۹۳ اعتراف می کنم این مکالمه تا حالا تقریبا سه چهار بار تکرار شده تو روزای مختلف من در حال زنگ زدن به مطب دکترم: ـ الو ـ سلام ـ سلام خانوم حاجی. خوب هستین؟ ـشما با مطب خانم دکتر ... تماس گرفته اید... ـ بله.. ببخشید می خواستم ببینم برا دوشنبه آینده... ـ لطفا برای گذاشتن پیغام عدد ۱ را شماره بگیرید ـ من: عه پیغام گیر بود؟:icon_pf (34): 8 لینک به دیدگاه
m.sh1992 2210 اشتراک گذاری ارسال شده در 26 بهمن، ۱۳۹۳ اعتراف می کنم این مکالمه تا حالا تقریبا سه چهار بار تکرار شده تو روزای مختلفمن در حال زنگ زدن به مطب دکترم: ـ الو ـ سلام ـ سلام خانوم حاجی. خوب هستین؟ ـشما با مطب خانم دکتر ... تماس گرفته اید... ـ بله.. ببخشید می خواستم ببینم برا دوشنبه آینده... ـ لطفا برای گذاشتن پیغام عدد ۱ را شماره بگیرید ـ من: عه پیغام گیر بود؟:icon_pf (34): عالی بود .. قشنگیش اینه ک چندبار هم تکرار شده اعتراف میکنم سوتی های مریمو خیلی دوست دارم :hapydancsmil: 8 لینک به دیدگاه
maryam39 8211 اشتراک گذاری ارسال شده در 27 بهمن، ۱۳۹۳ اعتراف می کنم که امروز که با دوستم رفتیم رستوران تو این دفترچه هایی که میذارن تا نظرتو راجع به محیط اونجا بنویسی کلی چرت و پرت نوشتیم (نوشتم) : .... غذاتون سسش خیلی زیاد بود و پایه صندلیا بلند بود و امــــــــا اون خانم صندوقداره خیلی خوشگل بود :** علی و کامران ۲۷ بهمن ۹۳ 9 لینک به دیدگاه
sama-sh 6913 اشتراک گذاری ارسال شده در 27 بهمن، ۱۳۹۳ اعتراف میکنم دل کندن ازش مث دل کندن از زندگیه.... 6 لینک به دیدگاه
Fiyuna 296 اشتراک گذاری ارسال شده در 27 بهمن، ۱۳۹۳ سردرد امروزو نمیتونم تحمل کنم سردردم فقط به خاطر بی دقتی خودمه:icon_pf (34): 6 لینک به دیدگاه
sama-sh 6913 اشتراک گذاری ارسال شده در 27 بهمن، ۱۳۹۳ اعتراف میکنم بدون اون میمیرم.... دوسش دارم ،نمیخام ترکش کنم. 7 لینک به دیدگاه
masi eng 47044 اشتراک گذاری ارسال شده در 29 بهمن، ۱۳۹۳ اعتراف ميكنم خيلي خسته ام.. دلم ميخواد جمعه زود برسه... 4 لینک به دیدگاه
ارسال های توصیه شده