m.sh1992 2210 اشتراک گذاری ارسال شده در 31 شهریور، ۱۳۹۳ اعتراف میکنم دلم میخواد فردا 1 روزی باشه ک هیچ دغدغه ای نداشته باشم، بارون بباره و من روی 1 صندلی گهواره ای بشینم و با لبخند از پشت پنجره به بیرون خیره بشم و فقط لذت ببرم 4 لینک به دیدگاه
Tamana73 28832 اشتراک گذاری ارسال شده در 1 مهر، ۱۳۹۳ اعتراف میکنم دارم نابینا میشم واس یه رمان 992صفحه ایی... 5 لینک به دیدگاه
*atefeh* 13017 اشتراک گذاری ارسال شده در 1 مهر، ۱۳۹۳ اعتراف میکنم دختر خجالتی ای هستم 7 لینک به دیدگاه
masi eng 47044 اشتراک گذاری ارسال شده در 2 مهر، ۱۳۹۳ اعتراف میکنم .. ادمای کم لطف زیاد شدن.. 2 لینک به دیدگاه
Tamana73 28832 اشتراک گذاری ارسال شده در 2 مهر، ۱۳۹۳ اعتراف میکنم...تصمیمم جدیه...واس آخرین بار... 2 لینک به دیدگاه
masi eng 47044 اشتراک گذاری ارسال شده در 2 مهر، ۱۳۹۳ اعتراف میکنم باید به زندگی خندید.. انقدر که.. خودش خجالت بکشه.. از رو بره.. 3 لینک به دیدگاه
Tamana73 28832 اشتراک گذاری ارسال شده در 2 مهر، ۱۳۹۳ عتراف میکنم از ترسم نمیتونم از اتاقم برم بیرون...چراغا خاموشن... 2 لینک به دیدگاه
sama-sh 6913 اشتراک گذاری ارسال شده در 2 مهر، ۱۳۹۳ اعتراف میکنم من بیشتر وقتا تو شرایط آنپاسم....مث الان.. 3 لینک به دیدگاه
masi eng 47044 اشتراک گذاری ارسال شده در 3 مهر، ۱۳۹۳ اعتراف میکنم.... چـنـد وقـتـیـسـت بـه جـاے یـک جـرعـه آب ِ خـوش، "بـغـض" از گـلـویـمـان پـایـیـن مـے رود، ایـهـالـنّـاس ... دل را لـگـد نـکـنـیـد ! 1 لینک به دیدگاه
masi eng 47044 اشتراک گذاری ارسال شده در 3 مهر، ۱۳۹۳ دیوارها هم عاشق می شوند یادگاری ننویسید اگر قصد برگشتن ندارید!!! 1 لینک به دیدگاه
Tamana73 28832 اشتراک گذاری ارسال شده در 3 مهر، ۱۳۹۳ اعتراف میکنم دارم تظاهر میکنم که خوبم... 9 لینک به دیدگاه
maryam39 8211 اشتراک گذاری ارسال شده در 3 مهر، ۱۳۹۳ اعتراف میکنم که با عوض شدن ساعتها حسابی قاطی کردم روزی چند بار حساب میکنم الان چند اذان میدن چند نماز قضا میشه. و این که اعتراف میکنم روزی چند بار به خاطر این یه ساعت اضافه شده خوشحال میشم:ws28: 10 لینک به دیدگاه
reza-khan 647 اشتراک گذاری ارسال شده در 3 مهر، ۱۳۹۳ اعتراف می کنم من دلم میخواد لج همه رو در بیارم 9 لینک به دیدگاه
Tamana73 28832 اشتراک گذاری ارسال شده در 4 مهر، ۱۳۹۳ اعتراف میکنم با اومدن پاییز عوض شدم.... 7 لینک به دیدگاه
sun-shine 7672 اشتراک گذاری ارسال شده در 4 مهر، ۱۳۹۳ اعتراف می کنم، مضحک ترین مجلسه ایی که تا حالا رفتم مولودیه :ws28: 7 لینک به دیدگاه
Tamana73 28832 اشتراک گذاری ارسال شده در 4 مهر، ۱۳۹۳ اعتراف میکنم بستی خوردم درد گلوم بدتر شدههههه.... 5 لینک به دیدگاه
masi eng 47044 اشتراک گذاری ارسال شده در 5 مهر، ۱۳۹۳ اعتراف میکنم نقاشی که کشیدم خوب نشد.. 4 لینک به دیدگاه
شقایق31 40377 اشتراک گذاری ارسال شده در 5 مهر، ۱۳۹۳ حال این روزام رو دوست ندارم یه حال عجیبیه 4 لینک به دیدگاه
ارسال های توصیه شده