رفتن به مطلب

خرجتون را خودتون در میارید یا هنوز خانواده شما خرجتون را میده؟؟


danielo

خرجتون را خودتون میدید یا خانواده شما ؟؟  

132 کاربر تاکنون رای داده است

  1. 1. خرجتون را خودتون میدید یا خانواده شما ؟؟



ارسال های توصیه شده

یکی از دوستام کارشناسی برق قدرت از نجف آباد داره.سال۹۰!!!ب استادفنی وحرفه ای باشهامت گفت:جناب رستمی من فرق کنتاکتوربا رله رانمیدونم.....یعنی دانشگاه چکارکرده باما....من اگرتجربی ومغازه وشرکت نبود,بیسوادنبودم,ولی کاری ازم ساخته نبود.قدیم شاگردواستادکار عالی بود,فوت وفن کارو میگرفتی بعداز مدتی استادمیشد

لینک به دیدگاه
  • پاسخ 191
  • ایجاد شد
  • آخرین پاسخ

بهترین ارسال کنندگان این موضوع

بهترین ارسال کنندگان این موضوع

طرف اینهمه درس خونده حالا با داشتن هویت مبهم و با اسم مجازیش هم چراغ خاموش میاد تو انجمن. آخه کسی که نیم گرم اعتماد به نفس نداره , مگه میتونه بره کار کنه. اونم یه شغل پایدار.

لینک به دیدگاه

دقیقا مشکل الانه من همینه، اعتماد به نفس صفر.

اصلا نمیدونم چیزی که خوندم کجا به کار میاد، والا تو دانشگاه به اساتید همین حرفو میزدیم میگفتن شما وقتی بری یه جا استخدام شی خودشون واست دوره میذارن چیزایی که لازم باشه رو بهت میگن ولی وقتی اومدیم بیرون دیدیم اصلا اینجوری نیست.

واقعا اتلاف عمر بود این دانشگاه.

اصلا هیچ ایده ای واسه آیندم ندارم:whistle:

لینک به دیدگاه
دقیقا مشکل الانه من همینه، اعتماد به نفس صفر.

اصلا نمیدونم چیزی که خوندم کجا به کار میاد، والا تو دانشگاه به اساتید همین حرفو میزدیم میگفتن شما وقتی بری یه جا استخدام شی خودشون واست دوره میذارن چیزایی که لازم باشه رو بهت میگن ولی وقتی اومدیم بیرون دیدیم اصلا اینجوری نیست.

واقعا اتلاف عمر بود این دانشگاه.

اصلا هیچ ایده ای واسه آیندم ندارم:whistle:

 

سرسری خوندن کتابهای دانشگاه یکی از عادت هائیه که همه مون داریم. نمیریم ته اون حرفارو دربیاریم که اون علم ملکه ذهنمون بشه. یه جورائی خودمونم مقصریم چون طوطی واری درس میخونیم و مدرک میگیریم.

لینک به دیدگاه

فکر کنم برداشت شما از حرفای من درست نباشه،من خودم درسای تخصصیم رو خیلی خوب فهمیدمو پاس کردم.مثلا من توی رشته ی خودم توی زمینه میدان علاقم رو پیدا کردم.

چندتا دانشجوی ارشد رو استاد میسپرد به من تا توی کارای نرم افزاری ساپورتشون کنم.

خلاصه من واسه علاقم چیزی کم نذاشتم و حتی یکی از مباحث درسی رو بعد از چند ماه پیگیری تونستم ازش یه مقاله داخلی در بیارم.

من از این میسوزم که اونا همش رو کاغذ بود در عمل هیچ کدومشون به کار نمیاد.

لینک به دیدگاه
فکر کنم برداشت شما از حرفای من درست نباشه،من خودم درسای تخصصیم رو خیلی خوب فهمیدمو پاس کردم.مثلا من توی رشته ی خودم توی زمینه میدان علاقم رو پیدا کردم.

چندتا دانشجوی ارشد رو استاد میسپرد به من تا توی کارای نرم افزاری ساپورتشون کنم.

خلاصه من واسه علاقم چیزی کم نذاشتم و حتی یکی از مباحث درسی رو بعد از چند ماه پیگیری تونستم ازش یه مقاله داخلی در بیارم.

من از این میسوزم که اونا همش رو کاغذ بود در عمل هیچ کدومشون به کار نمیاد.

درسته . حق با شماست.

منظور من این بود که ما درسها و رشته هایی رو هم که انتخاب میکنیم اولش فکر نمیکنیم که این رشته در آینده به چه درد من میخوره. من از اول ورود به دانشگاه و بعد از ترم اول بلافاصله رفتم و همه فعالیت هایی رو که فارغ التحصیلان رشته من باهاش درگیر بودن , شناسائی کردم و یه جورائی حتی بعنوان پادو هم دور و برشون پلکیدم تا تونستم جامع شناسی رشته خودم را بلحاظ کاربردی بفهمم و بشناسم. الان هم بعنوان مشاور تو چن جا کار میکنم و مشاوره میدم و خیلی هم موفق هستم و درسم رو هم ادامه میدم و کتابهای خارج درسی رو هم با دقت مطالعه میکنم.

طرف رو میبینی که رفته فوق لیسانس حسابداری گرفته ولی تا اون لحظه یه بار هم فکر نکرده که بره ببینه حتی یه بقال بیسواد چه جوری دخل و خرج خودشو حساب کتاب میکنه. یه چیزی تو این مایه ها.

لینک به دیدگاه
فکر کنم برداشت شما از حرفای من درست نباشه،من خودم درسای تخصصیم رو خیلی خوب فهمیدمو پاس کردم..

 

درس تخصصی و غیر تخصصی نداره. یه فرد تحصیل کرده باید مولتی تخصص باشه. تخصص در زمینه روابط بین فردی و روابط عمومی و جامع شناسی و دهها تخصص دیگه که باید در کنار تحصیل یاد بگیریم تا بتونیم مهارت کار با انسانها و شرایط سخت و هزار جور پیشامد رو بیاموزیم که بتونیم تو زندگیمون موفق باشیم.

ما بعد اینکه اینکه درسامون تموم شد و خواستیم وارد دنیای کار بشیم اولین پیش شرطمون اینه که اعتقاد داریم که همه باید به ساز ما برقصن تا ما بتونیم موفق بشیم. یعنی یه من و یه ضمیر گنده ناخودآگاه هم با خودمون سر کارمون میبریم که همین دیدگاه باعث میشه تو اجتماع مچ نمیشیم و ناموفق میشیم.

لینک به دیدگاه

یک سال و نیم هست که به اصطلاح مهندس شدم و متاسفانه بیکار و بدنبال کارم !!!

وضعیت طوری هست که طرف تا فارغ التحصیل میشه نمیدونم از کجا باید 5 سال سابقه کاری و بیمه داشته باشه !!!!!

بنظرم آدم یا باید یه کاری واسه خودش راه بندازه یا بزنه بره از این ولایت:hanghead:

لینک به دیدگاه
یک سال و نیم هست که به اصطلاح مهندس شدم و متاسفانه بیکار و بدنبال کارم !!!

وضعیت طوری هست که طرف تا فارغ التحصیل میشه نمیدونم از کجا باید 5 سال سابقه کاری و بیمه داشته باشه !!!!!

بنظرم آدم یا باید یه کاری واسه خودش راه بندازه یا بزنه بره از این ولایت:hanghead:

سلام.مهندس من تجربه خودمو ب دوستان بسیاری گفتم ,خیلی قشنگ جواب گرفتن!تاشروع نکنی,هیچوقت نمیشه....اگرواقعأ بکارت علاقه داری,شغلتو و سطح علمتو محک بزن!!اگرفنی هستی دوره فنی حرفه ای موردعلاقه بدون هیچ هزینه.فقط وقت وکنجکاوی در داده ها.بعدمیایی توکار,حتی ازشاگردی..شاگردی نزداستادواقعی!الان ۳۳سال دارم,وقتی ازدانشگاه فارغ التحصیل شدم,فقط برنامه نویسی ویکسری دروس که اصلا هیچ کجاارزش نداره(البته در وطنم)بلدبودم.و درکل هیچ وقت تاعملی کارنکنیم,و هرمدتی یکبار اطلاعات رو آپدیت نکنیم,از دنیا جامی مانیم.بسم الله

لینک به دیدگاه

یک ترم قبل از فراغت از تحصیل وارد بازار کار شدم. الان تنها و مستقل و بدون کوچکترین کمکی از خانواده زندگی میکنم و با حقوق خودم زندگیمو میچرخونم.

لینک به دیدگاه
یک ترم قبل از فراغت از تحصیل وارد بازار کار شدم. الان تنها و مستقل و بدون کوچکترین کمکی از خانواده زندگی میکنم و با حقوق خودم زندگیمو میچرخونم.

یعنی داری راحت زندگی میکنی؟ یادمه یه جائی دیدم گله کرده بودی. حالا دقیقا نمیدونم شما بودی یا دوست دیگری بود.

لینک به دیدگاه
یعنی داری راحت زندگی میکنی؟ یادمه یه جائی دیدم گله کرده بودی. حالا دقیقا نمیدونم شما بودی یا دوست دیگری بود.

 

 

نه، از نظر مالی مشکل دارم. بدهی دارم، به خاطر خرید وسایل خونه مجبور شدم از خواهرم قرض بگیرم ولی با اینکه متنفرم از از لباسهای کهنه‌ای که میپوشم از وضعیتم ناراضی نیستم و حاضر نیستم برگردم به آغوش خانواده.

لینک به دیدگاه
منم خداروشکر دیگه چند ماهه شاغل شدم.:hapydancsmil:

خرج اونطوری که نمیکنم. نهایتش ی بخشی از پوشاکمو و شارج و چیزای دیگه رو خودم میدم.

خدارو شکر

لینک به دیدگاه

سال 2011 یه نظر دادم در سن 20 سالگی چه کودکانه نوشتم پدرم خرجم رو میده و خجالت میکشم و اگه یه روز رفتم سر کار جبران میکنم :hanghead: 4 سال گذشت هنوز همون خجالت با منه...

با 24 سن هنوز سربار محسوب میشم !! فک کنم تمام جوانیم رو صرف درس خوندن کنم آقا زاده ها جلوتر پُست دکترای جعلیشون رو گرفتن سر کارن !! جایی برای من نیست به چه امیدی (چه رویی) دارم سعی میکنم دکترا قبول شم نمیدونم !! (خر گازم گرفته واکسن نزدم اینجوری شدم :ws28:)

عیب نداره نهایت یه گاری میخرم آب هویجی سیار میزنم مدرکمم قاب میکنم میذارم رو آفتابگیرش همه بفهمن مدرکم میکروبیولوژی بوده تمیزم بیان آب هویج بخرن:w02:

لینک به دیدگاه
سال 2011 یه نظر دادم در سن 20 سالگی چه کودکانه نوشتم پدرم خرجم رو میده و خجالت میکشم و اگه یه روز رفتم سر کار جبران میکنم :hanghead: 4 سال گذشت هنوز همون خجالت با منه...

با 24 سن هنوز سربار محسوب میشم !! فک کنم تمام جوانیم رو صرف درس خوندن کنم آقا زاده ها جلوتر پُست دکترای جعلیشون رو گرفتن سر کارن !! جایی برای من نیست به چه امیدی (چه رویی) دارم سعی میکنم دکترا قبول شم نمیدونم !! (خر گازم گرفته واکسن نزدم اینجوری شدم :ws28:)

عیب نداره نهایت یه گاری میخرم آب هویجی سیار میزنم مدرکمم قاب میکنم میذارم رو آفتابگیرش همه بفهمن مدرکم میکروبیولوژی بوده تمیزم بیان آب هویج بخرن:w02:

 

دیدگاه خودم اینه که آدم باید حین کار کردن ادامه تحصیل بده ، ادامه تحصیل برای پیدا کردن کار مناسب به نوعی آدم رو مستهلک میکنه ، رشته هایی مثل میکروبیولوژی که به شدت تخصصی هست با گرفتن دکتری نتیجش میشه یک رقابت غیر منصفانه با آقازاده ها و مواجب بگیران شبه نظامی حکومتی برای کسب جایگاه هیئت علمی ، من باشم برای دکتری به مهاجرت فکر میکنم

لینک به دیدگاه
دیدگاه خودم اینه که آدم باید حین کار کردن ادامه تحصیل بده ، ادامه تحصیل برای پیدا کردن کار مناسب به نوعی آدم رو مستهلک میکنه ، رشته هایی مثل میکروبیولوژی که به شدت تخصصی هست با گرفتن دکتری نتیجش میشه یک رقابت غیر منصفانه با آقازاده ها و مواجب بگیران شبه نظامی حکومتی برای کسب جایگاه هیئت علمی ، من باشم برای دکتری به مهاجرت فکر میکنم

دیدگاه خوبی دارید کار ما از مستهلک گذشته!! نمیدونم جنسیت شما رو ولی اینطور که مشخصه باید آقا باشید ... اگر آقا هستید باید بگم وضعیت برای شما خیلی بهتره من هم اگر پسر بودم شاید هر شغلی رو قبول میکردم ... اما شرایط جسمی یک خانوم طوری نیست از ساعت 7 صبح تا 7 غروب یک روند سر کار باشه و وقت کنه به درس و خودش و خونوادش هم برسه و نهایت 500 هزار تومن حقوق بگیره!!!!!!! باور بفرمایید اگر کار نسبتا منصفانه هم پیدا بشه برای اینکه سربار نباشم حتما میرم سراغش و برعکس خیلیا روی استقلال مالی خیلی تعصب دارم کسی هم توی خونه من رو تحت فشار قرار نمیده حتی خیلی از وقت ها کاری پیدا شده راضی بودم برم اما به خاطر ساعت کاریش پدرم مخالفت کرده ولی خودم در خلوتگاه افکارم از این سربار بودن سالهاست که عذاب میکشم ... خودم هم به تحصیل خارج از کشور فکر کردم اما اون هم زمانی خوبه که بورسیه یک دانشگاه پذیرنده بشی که اصلا کار ساده ای نیست علاوه بر اون وابستگی های خونوادگی - زبان و شرایط مالی ... مورد قبول واقع شدن پروپوزالی که از مقاله مد نظر برای بورسیه میدیم بسیار سخته

لینک به دیدگاه
  • 1 سال بعد...

بعد از چند سال بیکاری فعلا دوباره میرم سر یه کار نیمه وقت که عصرها هست و صبحهام آزاده اینجوری در کنارش به کارهای دیگه ایم میرسم و همیشه سعی میکنم در حد جیبم خرج کنم و درسته که فقط مخارج خودمو میدم و در خرج خونه نمیتونم سهیم باشم همینم خیلی لطف بزرگی هست در نوع خودش:whistle:

لینک به دیدگاه

به گفتگو بپیوندید

هم اکنون می توانید مطلب خود را ارسال نمایید و بعداً ثبت نام کنید. اگر حساب کاربری دارید، برای ارسال با حساب کاربری خود اکنون وارد شوید .

مهمان
ارسال پاسخ به این موضوع ...

×   شما در حال چسباندن محتوایی با قالب بندی هستید.   حذف قالب بندی

  تنها استفاده از 75 اموجی مجاز می باشد.

×   لینک شما به صورت اتوماتیک جای گذاری شد.   نمایش به صورت لینک

×   محتوای قبلی شما بازگردانی شد.   پاک کردن محتوای ویرایشگر

×   شما مستقیما نمی توانید تصویر خود را قرار دهید. یا آن را اینجا بارگذاری کنید یا از یک URL قرار دهید.


×
×
  • اضافه کردن...