spow 44197 این ارسال پرطرفدار است. اشتراک گذاری ارسال شده در 20 اسفند، ۱۳۸۹ همیشه دوروبرمون ادمای مختلفی با عقاید متفاوت بودن وهستن ادمایی که بعضیاشون تاثیراتشون پررنگتر ودیوارنوشته هاشون تو ذهن ما ماندگارتره شرایط همیشه ادمو تحت تاثیرقرار میده نمیدونم شایدم مرتبط با تالار ازاد نیست این تاپیک وعمرشو بده به دوستان ولی چون اکثر این دوستان گمشده درهزارتوی زمان رو درتالارگفتگوی ازاد ودربین هزاران هزار بحثی که با همگان داشتیم شناختیم گفتم درردیف اول اتهامی نامی از اونا برده بشه وبهانه ای باشه برای یاد کردن از دوستی ها،صحبت هایی که بوی اشنایی میداد،بیخوابی های گاه وبیگاه وممتد وپشت سیستم نشینی های تکراریمون 82 لینک به دیدگاه
spow 44197 مالک این ارسال پرطرفدار است. اشتراک گذاری ارسال شده در 20 اسفند، ۱۳۸۹ یک زمانی یک کاربری اومد وشروع کرد گیر دادن به همه تاپیکا بعد گفت من ادم گرفتاریم ویه مدتی بخاطر تصادف مجبور شدم خونه نشین بشم! بعد کم کم با بچه ها اخت شد! حتی خانومشم با یه ایدی میومد ومیزد سرش رو میشکست ومیرفت مهرشاد53 عکسشو که میبینی یا ازنزدیک باهاش صحبت میکنی فک میکنی با یه جوون دانشگاهی کم وسن وسال طرفی ولی روزگارکاری کرد تا بشه بابا بزرگ واونم چه بابا بزرگی خلاصه این اخرین خبر از اقای گرفتار هست! منابع خبری گفته اند بابابزرگ متواری که با یاهن ماخ دچار درگیری شده بود هنگام فرار دچار طوفان وغضب الهی شده وبه دست نیروهای امدادی نجات پیدا کرده درادامه ایشون رو برای ادای یک سری توضیحات جزئی به خونه رفقا دعوت کرده اند که ایشالا نتیجه مذاکرات بعد از بیرون اومدن وتماشای وضعیت ظاهری وتست های لازم گزارش خواهد شد هرجا هستی موفق باشی رفیق 63 لینک به دیدگاه
spow 44197 مالک این ارسال پرطرفدار است. اشتراک گذاری ارسال شده در 20 اسفند، ۱۳۸۹ یه پسر جوون با کلی چایی تو دستش تصویر بسته ای از شاگرد قهوه خونه با دستمالی برگردن که به محض دیدنش اشتیاق خوردن یه چایی تازه دم به ادم دست میداد مخصوصا اگه طرف حسابت ادعای پختن شیرینی خامه ای داشته باشه وبقول خودش پلفسول این زمینه ها باشه بچه عمرانی باصفایی که اخیرا به جمع متاهلین پیوست وبرای خودش وخانومش بهترین هارو ارزو میکنیم اسحاق اینم گزارشی از وضعیت اسحاق درهمین بدو تاهل براتون بهترین هارو ارزو میکنم 51 لینک به دیدگاه
Waffen 15118 این ارسال پرطرفدار است. اشتراک گذاری ارسال شده در 20 اسفند، ۱۳۸۹ یاد مهرشاد واقعا بخیر... یاد روز های خوب مهندسین بخیر... یاد میترا بخیر... یاد NYC که البته هنوزم اونور هست انگار... یاد نگار بخیر... یاد خیبر بخیر... یاد سهیل بخیر که همش کم پیدا شده... یه روزی همش میومد... کلی هم با من دعوا میکرد... اینا همیشه یادم هستند... ببخشید داداش spow... من رسم این تاپیک رو هنوز خوب یاد نگرفتم... همینطوری یاد این دوستان افتادم... 53 لینک به دیدگاه
spow 44197 مالک این ارسال پرطرفدار است. اشتراک گذاری ارسال شده در 20 اسفند، ۱۳۸۹ یه زمانی یه تاپیکی بود به اسماسلام یا ایران!! خلاصه تو صفحه اولش یه پستی دادیم واغازی شد برای بحث های کشداری که بعدها حتی ترکشاشم بهمون رسید یه کاربر تازه واردی بود که جاداره همینجا ازاونم یادی بکنیم بقول مهرشاد رضا چهارفاکتوریل ! خلاصه ایشون اومدن ویخورده که بحث کردیم دیدم نه انگار حوصله من اطاله کلام رو دراثبات ثوابت برنمیتابه خلاصه بیخیال بحث شدیم ورفتیم دنبال کارمون دوروز بعد که اومدم دیدم یکی نشسته اندازه سه چهارتا کتاب با دلیل ومدرک وبا چه حوصله ای به این پستها جواب داده یه دختر فوق العاده که یه بار گفته شد سیمین تو خدایی تو خدایی تو خدایی وانصافا سیمین زارع خدای حوصله وسواد بود خیلی چیزا ازش یاد گرفتیم دختری که زمان زیادی رو گذاشته تا کودکان کار دیگه کودکان کارنباشن ازوقت وجون ومالش بیش از توان یک انسان عادی هزینه میکنه وامیدوارم هرجا که هست همیشه شاد وپیروز وکامیاب باشه 53 لینک به دیدگاه
spow 44197 مالک اشتراک گذاری ارسال شده در 20 اسفند، ۱۳۸۹ خب این پست شاید به اسم بردن از چنددوست واشنای قدیمی شاید محدود بشه ولی موضوع خاصی رو دربطن خودش داره که کمی به اتفاقات اخیرتالار مرتبطه!! نمیدونم تاپیک راه سبز امید(بزارید اولین اسم مزین بشه به نام فرزان شیراز !! کسی که موجب بسیاری ازاتفاقات ودسته بندی ها شد!)یادتونه یا نه؟ وکاربری با ایدی امیرهمافر زیاد نمیشناختمش من فقط سبک فکریش ونوشته هاشو میدیدم یک شبی نصف شبی بعد اینکه از مدیریت اومده بودم بیرون تو اون تاپیک دوتا از دوستانی که ادعاهای سیاسی یکسانی داشتند ویکیشون همین کاربر بود نمیدونم بینشون چه اختلافی بود که یهو ورق برگشت! چنان از خجالت اون یکی کاربر(متاسفانه یادم نیست طرف حسابش کی بود!)دراومد که تا ساعتی فقط پست فحش وفحاشی های رکیک نثار طرف میشد والبته من غافل از ماجرا نه میتونستم ونه تا امروز تونستم دراین زمینه قضاوتی داشته باشم ولی دوتا نکته خیلی مهم برام تبیین شد اینکه صرفا علاقه مندی به یک موضوع یا هدف نمیتونه دلیلی برای پیوند عقاید متشابه باشه ودلیل پیوند باید چیزی فراتر بنام اگاهی باشه واینکه کسی که اواتارش شهید بهشتی بود ودم از دینداری میزد چی شده بود که یهو همه مرزهای اخلاق رو زیر پاگذاشته بود تجربه تلخ وگزنده ای بود که متاسفانه به نوعی دیگر تجربش کردیم وامیدوارم بقول اون سرگرد زمان خدمتمون حداقل قبل انجام هرعملی فقط وفقط سه ثانیه به بعدش هم فکرکنیم مرسی یهو چیزی ننویسینا میچسبه به دستتون 48 لینک به دیدگاه
*sepid* 9772 اشتراک گذاری ارسال شده در 20 اسفند، ۱۳۸۹ یادمونه عمو .... خیلی از این آدما ، خیلی از این شب زنده داریها همش یادمونه ... فرزان شیراز رو به خاطر دارم با تمام عقایدش ...یه بار داشتم از کنارش رد میشدم فقط که یهویی برقش منو هم گرفت ..... :pichak29: عمو از خدا بیامرز اسحاق و شیرینی خامه ای هاش گفتی ولی از رفیق جون جونیش که یه روزی رفیق کمونیست بود و به قول سهیل پیر مغان چیزی به زبون نیاوردی ..... من خودم شخصا خیلی چیزا ازش یاد گرفتم و ...... امیدوارم هر جا هست شاد و پیروز باشه .... :girl_in_dreams: 41 لینک به دیدگاه
spow 44197 مالک اشتراک گذاری ارسال شده در 20 اسفند، ۱۳۸۹ یادمونه عمو .... خیلی از این آدما ، خیلی از این شب زنده داریها همش یادمونه ... فرزان شیراز رو به خاطر دارم با تمام عقایدش ...یه بار داشتم از کنارش رد میشدم فقط که یهویی برقش منو هم گرفت ..... :pichak29: عمو از خدا بیامرز اسحاق و شیرینی خامه ای هاش گفتی ولی از رفیق جون جونیش که یه روزی رفیق کمونیست بود و به قول سهیل پیر مغان چیزی به زبون نیاوردی ..... من خودم شخصا خیلی چیزا ازش یاد گرفتم و ...... امیدوارم هر جا هست شاد و پیروز باشه .... :girl_in_dreams: عمو من وبهروز ومهران ازهم جداشدنی نبودیم ونیستیم بودن وموندن من تو دنیای مجازی نتیجه تاثیرات دوستان مختلفی بود که بیشترینشو این دوتا داشتن هرجا که هستن شادباشند وکامیاب 27 لینک به دیدگاه
Waffen 15118 اشتراک گذاری ارسال شده در 20 اسفند، ۱۳۸۹ این تاپیک چرا اینقدر غمناکه... 20 لینک به دیدگاه
Ehsan 112346 اشتراک گذاری ارسال شده در 20 اسفند، ۱۳۸۹ این تاپیک چرا اینقدر غمناکه... میخواهین یک فتوای جدید صادر کنم همه شاد شین !!!!!! خوب همینه دیگه،قرار نیست زندگی همش شادی باشه،یکی میاد یکی میره. مهم اینست که قدر لحظه ها را بدونیم. من که صحنه قدرت را به این راحتی ها ترک نمیکنم،حاضرم همه بروند ولی من باشم. :icon_pf (34): 48 لینک به دیدگاه
mohsen 88 10106 اشتراک گذاری ارسال شده در 20 اسفند، ۱۳۸۹ من تو مهندسان زياد تو بحثايي كه منتج به جنجال ميشد شركت نميكردم.معمولا" ميخوندم و با عقل ناقص خودم قضاوت ميكردم و همون موقع تو برخورد سبزها با قطره ها به اين گفته تو پي بره بودم علاقه مندی به یک موضوع یا هدف نمیتونه دلیلی برای پیوند عقاید متشابه باشه نحوه برخورد دو طرف سر يك موضوع خاص يا هم تفاوت زيادي داشت و اين هم طبيعي بود ولي چيزي كه بيشتر منو به تعجب وا ميداشت اختلاف زياد تفكر و سليقه افرادي بود كه همگي به يك گروه و دسته تعلق داشتند. و همينطور رفتاري كه از دوستان در مواقع خاص و از سر عصبانيت سر ميزد كاملا" با چارچوب و معياري كه از اون دم ميزدن فاصله داشت. 34 لینک به دیدگاه
pari daryayi 22938 این ارسال پرطرفدار است. اشتراک گذاری ارسال شده در 21 اسفند، ۱۳۸۹ تو همیشه مدال طلا رو می گیری در به گریه انداختن من ! خیلی استادی واسه همین از نوشته های خودت شروع می کنم از اسحاق گفتی چند خطی هم من اضافه کنم همیشه وارد پروفایلش که می شدی مهم نبود کی هستی غریبه ای آشنایی دوستی یا دشمن وقتی جوابت رو می داد همه غصه هاتو برای لحظه ای فراموش می کردی و لبخند رو لبات می نشست یادگاری همیشگی اسحاق لبخند بود! اما چیزی که همیشه منو امیدوارم می کرد به اینکه هنوزم هستن آدمای وفادار هنوزم عشق اونقدرا گم و گور نشده چیزی بود که اسحاق در قسمت علاقه مندی های معرفی خودش نوشته بود: همسرم،همسرم همسرم و... از راه سبز امید گفتی دلم خواست یادی از حاج مرتضی که همیشه تحمل ترکش طعنه های همرزمهاش برام ستودنی بود یادی از ماتریکس پای ثابت مناظره ها، امید؛ آتوسای مهربون،ترمه جون،مجید ،حمید، شهاب که همیشه اخبارش رو می ذاشت، ادر ، ستاره و همه اون لیستی که تا روزای آخر به 410 نفر رسیده بود... یاد امضا هامون و شماره های هرکدوم... یادی هم از قطره هایی که امیدوارم یه روزی بتونن بفهمن که ما دشمن نبودیم هموطنی بودیم که برای سربلندی همه هموطنامون دلمون می خواست هر کسی حتی اونا بتونن آزادانه نظر بدن قطره هایی عادل مثل خیبر تا خیلی تندرو مثل آذر مهر و شهیدی و همین بیتاب! امیدوارم که خدا تاب ِ تحمل نظرات مخالف رو بهشون بده... گفتی از راه سبز امید اما نگفتی از آمدیم به یاد قدیمای سمندون!! یاد اون روزایی که بارها و بارها اینجا پودر می شد و ما برای اینکه همو گم نکنیم می رفتیم اونور و یادش بخیر که چقدر اونوری که به همین یه تاپیک و یه اتحاد حسودی می کردن خودش واسه خودش راه سبز امیدی بود و پناهگاهی واسه وقتایی که باز در اینجا بسته می شد!! و اخباری که از سهیل می گرفتیم که بلاخره اینور باز نشد؟ یاد همین میلاد خودمون و یوزر هاش که به قول اوریون از 06 هاش می فهمیدیم میلاده یاد همین دانیلو خودمون که چقدر تاپیک های لحظه به لحظه می زد و اخراجی شدنش سه سوت! به جاست که یادی هم از پیر جوی محبوب کنیم!!هر کی به نسبتی که ازش خاطره داره...(بیب) نامی هم از اسی خودمون باید برد و کاری که هنوزم که هنوزه من وقتی یادش می افتم از خودم می پرسم یعنی می شه یه آدمی اینقدر صبور باشه یاد تاپیک هایی که می زد و شده بود مخل آسایش بعضی از تند روها که تابوی قداست اعتقاداتشون رو می شکست و اونا در جواب بی جوابیشون برای اسی توهینهایی رو که در تمام طول عمرشون یاد گرفته بودن رو به اسی می دادن و اون در جواب همه اونا فقط گل می ذاشت این گلا به خاطر اون درس صبری که به من دادی اسی:icon_gol: اما دلم میخواد بگم از حمید(هوتن) حمیدی که بهم یاد داد و ازم خواست که باهاش این تالار رو مفید کنم حمیدی که بیشتر روز رو تاپیک هایی می زد که باعث جون گرفتن این تالار می شد یادتونه؟! تاپیک شیخ و مریدانش رو؟ شیخ و مریدانش و همه ایده ناب دیگه اش که فقط و فقط به عشق ساختن اینجا بود و بس و تیمی که با هم داشتیم دلم می خواد تا اینجا هستم و هستیم اسماشون رو بگم لیلیان مریم محسن پیانیست و زهرا دوستایی که اینجا فقط اسمشون رو بردم اما روزهای زیادی با اونا زندگی کردم دلم می خواد بگم از سمندون از قهوه خونه ش!! و همه شیطنتهاش که در ذهنم ملکه خواهد ماند یاد نینی و مسابقه های شطرنج بازی که می ذاشت یاد محمد رضا (استاد)پیانیست و آهنگ هایی که برامون گذاشت و در انتها از خودت سجاد از تو با همه تاپیک هات همه پست هات همین که اسمت زیرش می خورد اعتباری بود برای محتواش و انگیزه ای بود واسه خوندنش از همه 500 تا تاپیک هات از اون تاپیک دست خطی که باید به یادگار می نوشتیم (که دوساعته دارم می گردم اما پیداش نمی کنم) از بیرنگ میشومت! از نهادت و همه تلاش من برای آزاد کردنش یاد همین چند روز پیش تو میلاد زهرا و اوریون و همه دوستان دیگه از همه اشکی که همین الآن برای این همه خاطره (مثل دیوانه ها) از چشمام می یاد برای همه لحظه هایی که در کنار تک تکتان بودم... با شما بزرگ شدم ، و هرگز یادگاریهامو که خاطره هاتون باشه رو یا به قول سجاد این دیواری رو که روش نقاشی کشیدین از یاد نخواهم برد (الآن به بی جنبه بودن خودم پی بردم ببخشید اگه زیادی نوشتم) دوستدار همگی تان- پری 51 لینک به دیدگاه
spow 44197 مالک اشتراک گذاری ارسال شده در 21 اسفند، ۱۳۸۹ حقیقت همیشه تلخ وگزنده هست! خب امیدوارم نتیجه کارامون باعث شکفتن گل لبخند برلبهای تک تک دوستان باشه اره اسحاق زن ذلیل ودوست داشتنی که همیشه میتونست باعث برهم خوردن رشته افکارت باشه راه سبز امید حاج مرتضی وتمامی دوستانی که خس وخاشاک بودن رو به بی هویتی وازدست دادن ارزشهای اخلاقی ترجیح دادند فروغی که صبح تا شب برای کنارهم چیدن این اراذل از دست رفته زحمت میکشید وتمامی صحبت ها خب من دیگه نمیرم اصلا باشگاه ومتاسفانه فقط درحدشنیده هست میزان فعالیتی که بچه ها درتاپیک امدیم به یاد قدیما داشتن البته ظرفیت واستعداد وانرژی بچه هایی که میشناسم واقعا نامحدود وستودنیه اونم فک کنم منظورت میلاد باشه خدای اکانت دی: سریال اخراجی ها اونم نه درتالارازاد که من اخراجی نداشتم هیچوقت ولی درتالاراخباروشاید نقطه عطفش اخراج کورش وامنه بود وازهمون زمان پیرجو دیگه دوست نداشت منو(اخ چقدرجیگرم کباب شد)ولی با این همه پیرجو رو یه زمانی دوست داشتم هرچند طبق عادت معهودم من فقط یکبار دستمو به سمت یکی دراز میکنم وردکردنش از سمت پیرجو تمام رشته های بین مارو پاره کرد اونم موفق باشه هرجا که هست متاسفانه اسی رو بعد ازاینکه رفتم وبرگشتم شناختم ودوره زیادی اونجا باهم نبودیم ولی ظرفیت بالاشو تو بحثا وسواد ودانششو اینجا ستایش میکنم حمید که سالاره اون روزم پیش خودت بهش زنگ زدم خیلی گرفتاره وبرمیگرده اگه کاراش روبراه بشه شب نشینی فوق العاده ای باهم داشتیم که تا عمردارم ازیادم نمیره دوستان خوبی مثل ایهان امید...!(با اون تجسم ابتداییم از غرور بیش ازحدش ومعرفت تموم نشدنیش)وافن سمندون زهرا فرناز ارچی شادی همیشه شیطون میلاد شانلی وخیلیای دیگه متاسفانه حافظه من ضعیفه واسم نبردن ازتک تک دوستانی که هزاران خاطره ازشون دارم رو بازم بزارن به حساب بی معرفتی من برای همه دوستان ارزوی شادی وکامیابی دارم 36 لینک به دیدگاه
Hossein.T 22596 اشتراک گذاری ارسال شده در 21 اسفند، ۱۳۸۹ اه . . . یه جوری پست میدین انگار فردا پس فردا همتون از اینجا میرین! خبری شده باز!؟ 20 لینک به دیدگاه
spow 44197 مالک اشتراک گذاری ارسال شده در 21 اسفند، ۱۳۸۹ چقدر این کارتون رو دوست داشتم 12 لینک به دیدگاه
RAPUNZEL 10430 اشتراک گذاری ارسال شده در 21 اسفند، ۱۳۸۹ یاد جوونیای همتون بخیر پیر شدین چند وقت دیگه ما جوونا جاتونو میگیریم مدرنیته رو میاریم و ادعای اپن مایند بودن میکنیم به همهی تابوها گند میزنیم میگیم آدم نباید سنتی باشه 15 لینک به دیدگاه
spow 44197 مالک اشتراک گذاری ارسال شده در 21 اسفند، ۱۳۸۹ «زندگي صحنه يكتاي هنرمندي ماست، هر كسي نغمه خود خواند و از صحنه رود، صحنه پيوسته بجاست، خرم آن نغمه كه مردم بسپارند به ياد». 21 لینک به دیدگاه
الهام. 8079 اشتراک گذاری ارسال شده در 21 اسفند، ۱۳۸۹ هركي يه جوري تو ذهن آدم ميمونه...كاربراي اينجا هركدوم يه عالمه خاطره ان... 22 لینک به دیدگاه
ارسال های توصیه شده