MahSa.92 2151 اشتراک گذاری ارسال شده در 28 بهمن، ۱۳۹۲ لبخند بزن...!! برآمدگی گونه هایت توان آن را دارد که امید رفته را بازگرداند... "گاه قوسی کوچک،میتواند معماری یک سازه را عوض کند" 7 لینک به دیدگاه
ایلین1366 5544 اشتراک گذاری ارسال شده در 28 بهمن، ۱۳۹۲ برای مشاهده این محتوا لطفاً ثبت نام کنید یا وارد شوید. ورود یا ثبت نام آنقدر " تعویـــــــــــض " نکنید !!! به خدا گاهی برای مشاهده این محتوا لطفاً ثبت نام کنید یا وارد شوید. ورود یا ثبت نام برای مشاهده این محتوا لطفاً ثبت نام کنید یا وارد شوید. ورود یا ثبت نام ها را" تعمـــــــــــــیر " کرد ! حتی با یک لبـــــــخند برای مشاهده این محتوا لطفاً ثبت نام کنید یا وارد شوید. ورود یا ثبت نام ! 5 لینک به دیدگاه
mani24 29665 اشتراک گذاری ارسال شده در 28 بهمن، ۱۳۹۲ " مـــرگ شــهــزاده " دفــتــر : اشــارات پشت شهزاده قاجارشکست چون سر کیز به اجبار نشست سند صلح به امضای تزار و قاجار گشت مکتوب و سر ایران را هیفده شهر بهین شهرستان را به یک امضا ز تن مام وطن برکندند شاهزاده سوی شاه با دل و جان پریشان آمد سوی تهران آمد حیرتش گشت فزون شور و غوغایی دید همه جا جشن و چراغانی بود سخن از فتحی ایرانی بود شاه قاجار نشسته بر تخت شاعران وقاد یا نه جمله قواد فتحنامه به کف از فتح سخن می گفتند تهنیتها به شه و مام وطن می گفتند دل شهزاده شکست صبحگاهان از غم دیده بر دنیا بست 3 لینک به دیدگاه
ایلین1366 5544 اشتراک گذاری ارسال شده در 28 بهمن، ۱۳۹۲ ســرمـ را کـه تکیـه می دـهـم بـه سینـه ی ِ مـردانـه اَت همـه ی ِ کوه ـهـا کــم می آورنـ َد اَمنــ ِ آغـوشـ ِ توستــ کـه بهـانـه ایی می شــوَد بـرای ِ ـهـزار بـاره پیــدا شـدن در حریمـ َت ... 9 لینک به دیدگاه
mani24 29665 اشتراک گذاری ارسال شده در 28 بهمن، ۱۳۹۲ حالم را می پرسی و یک "خوبم" می شنوی اما تو بشنو و باور نکن.. __________________ 7 لینک به دیدگاه
Gandom.E 17805 اشتراک گذاری ارسال شده در 28 بهمن، ۱۳۹۲ لحظه ها میگذرن و تو نیستی اینجا من دارم پیر میشم و تو نیستی اینجا زندگی زیر یک سقف با عکس و نامه نیستی و خاطره هات هنوز باهامه پشت این پنجره ها دلم گرفته از همه فاصله ها دلم گرفته گاهی با صدای دریا توی فکرت غرق میشم چشم به راه تو یه عمره که همینجا پشت شیشه ام نه خبر میگیری از من نه سلامی نه جوابی فکرشو میکردی یک شب شب بخیر نگم بخوابی شب بخیر عزیز من چشماتو بستی من بیدارم تو بخواب هر جا که هستی... 1 لینک به دیدگاه
ایلین1366 5544 اشتراک گذاری ارسال شده در 30 بهمن، ۱۳۹۲ بي حس شده ام از درد ! از بغــض ! فقط گاهـی خـط ِ اشکی… میسـوزانـد صـورتـم را. 5 لینک به دیدگاه
mani24 29665 اشتراک گذاری ارسال شده در 1 اسفند، ۱۳۹۲ بگذار سکوت کنم شاید در سکوتم واژه ایی بروید و حرفی نو آفریده شود تا تو آن را بخوانی بگذار خاموش نگاهت کنم تا تااز دل خموشی ام برقی از دیده رها گردد و به عمق جانت نشیند شاید مرا ببینی مهربانم !!من سراپا حرفم هستی من تکرار از تو بودن است بیا درک کن حس زنده بودنم را 7 لینک به دیدگاه
ایلین1366 5544 اشتراک گذاری ارسال شده در 1 اسفند، ۱۳۹۲ میلـیون مـیلیون تُن صدا وجـــــود داره ولــــــی فقـــــط و فقــــط .. یـــــکی شه که وقتـــــی مــــی شنوی دیــــــونه مـــی شــی.....! 7 لینک به دیدگاه
ایلین1366 5544 اشتراک گذاری ارسال شده در 1 اسفند، ۱۳۹۲ گاهی میتوان تمام زندگی را در اغوش گرفت اگر تمام زندگیت یک نفر باشد 5 لینک به دیدگاه
MahSa.92 2151 اشتراک گذاری ارسال شده در 3 اسفند، ۱۳۹۲ قبل از اینکه به کسی که میدونی با احساس و ساده است بگی دوستت دارم . قبل از اینکه بهش محبت کنی. قبل از اینکه به خودت عادتش بدی. قبل از اینکه تنش رو به بغل بکشی. قبل از اینکه احساسش رو بیدار کنی. قبل از اینکه تنهاییش رو پر کنی قبل از اینکه عاشقش کنی..... خوب فکراتو بکن با دلت یکی باش . از حرفت مطمئن باش یه کم مرد باش . شاید با همین حرف تو نوری ته دلش روشن بشه که خاموش کردنش به بهای خاموش شدنش باشه...... 6 لینک به دیدگاه
nazanin abedini 804 اشتراک گذاری ارسال شده در 3 اسفند، ۱۳۹۲ هــــــــی رفیق ... هــــــــی رفیق ... زیادی خوبی نکن ! انسان است ، فراموشکار است ...! از تنهایش که در بیاید ، تنهایت را دور میزند ! پشت می کند به تو ، به گذشته ات ...! حتی روزی میرسد که به تو هم میگوید : شما !؟ 6 لینک به دیدگاه
nazanin abedini 804 اشتراک گذاری ارسال شده در 3 اسفند، ۱۳۹۲ از شعبده باز هم کاری ساخته نیست گیرم طناب بکشد از دل من تا دل تو گیرم با دست هایی به پهلو باز که معلوم نیست برای حفظ تعادل است یا برای بغل کردن تو تمام طناب را راه بروم و نیفتم از دهان تو! گیرم گرم بنوشی ام گرم بپوشی ام گرم ببوسی ام گرم تر... یا گیرم این لبخندِ گرم ِکج ات بحث انگیزترین تابلوی نقاشیِ قرن بعد شود با این ها چیزی از قدِ تنهایی های من آب نمی رود و هنوز شب ها روی شعرها از این پهلو... به آن پهلو... ... برای دوست داشتنت لبخندهایت را نه دلت را لازم دارم! 6 لینک به دیدگاه
!BARAN 4887 اشتراک گذاری ارسال شده در 4 اسفند، ۱۳۹۲ از وقتی با تو قدم زدم پاهایم با من راه نمی آیند .. نگار الهی 3 لینک به دیدگاه
victoria_r 7682 اشتراک گذاری ارسال شده در 8 اسفند، ۱۳۹۲ هیچ رویایی به پای بیداریم با تو نمیرسد. خوابها فقط خودشان را خسته میکنند... 5 لینک به دیدگاه
YAGHOT SEFID 29302 اشتراک گذاری ارسال شده در 9 اسفند، ۱۳۹۲ مــــــرا حـبـــس کـــــن در آغــــوشـــــتـــــــ .... مــــــــــن بــــرای حــصــــــار بــــازوان تــــــــو مــجـــــرم تــریـــن زنــدانـیــــم .. ... حـــس خـــوبـیـسـتـــــ وقـتــی در حـصـــار بــازوانـتــــــ مــحــبــــوس مــیــشــــــوم .. وتــــو مــــــرا غـــرق در بــــوســـــــه مـــیــکـــنــی .. 6 لینک به دیدگاه
mosalman 294 اشتراک گذاری ارسال شده در 9 اسفند، ۱۳۹۲ هر کی شاگردی تو نکرد...کی شد درس عشق را استاد 6 لینک به دیدگاه
nazanin abedini 804 اشتراک گذاری ارسال شده در 10 اسفند، ۱۳۹۲ نبودن هایت آنقدر زیاد شده اند که هر رهگذری را شبیه تو می بینم !! نمی دانم غریبه ها ” تــــــــــــــــــــو ” شده اند یا تو ” غریبـــــــــــــــــــــــــــه ” ؟؟!! 5 لینک به دیدگاه
spow 44197 اشتراک گذاری ارسال شده در 11 اسفند، ۱۳۹۲ شعری از مارسلین دبورد ـ والمور ترجمه فاضل محمود بر بستر نیزارها آیا هنوز میتوانم بخوابم؟ هوایی خوشبو را میشنوم که در اطرافت در جریان است دهانت گلیست که عطر را محو میکند، نزدیک شو، ای گنج من، و مرا بسوزان بیدار شو، بیدار شو. اما این افروختن عشق، این بوسههایی را که میخواهم و باری دگر روی لبهایت جرات ربودنشان نیست همراه با قلبت، زندگی مرا دو چندان میکند خواب به درازا میکشد و مرا میکشی مرا جرات ربودن نیست بیا، زیر درختان موز سایه را پیدا خواهیم کرد پرندهها عشق ما را خواهند دید و آواز خواهند خواند خورشید حسود است، زیر ابرست تنها در چشمان توست که من دنبال روز میگردم بیا ای روشن کننده عشق. نه، نه، تو دیگر نمیخوابی، شور مرا تقسیم کن بوسههایت عسلیست که گلها به ما میدهند دل باخته، برای جستن روحم میآیی؟ روحم روی دهانم سرگردان است و میخواهد اشکهایت را خشک کند زیر گلها پنهانم کن 4 لینک به دیدگاه
ایلین1366 5544 اشتراک گذاری ارسال شده در 13 اسفند، ۱۳۹۲ سرنوشت ما را به خیر بنویس.. تقدیری مبارک تا هر چه را که تو دیر می خواهی زود نخواهم و هر چه را که تو زود می خواهی دیر نخواهم . 1 لینک به دیدگاه
ارسال های توصیه شده