رفتن به مطلب

مشاعره با کلمه پیشنهادی


ermia_rooz

ارسال های توصیه شده

  • پاسخ 656
  • ایجاد شد
  • آخرین پاسخ

بهترین ارسال کنندگان این موضوع

بهترین ارسال کنندگان این موضوع

ما بیغمان مست دل از دست داده ایم // همراز عشق و همنفس جام باده ایم

 

بر ما بسی کمال ملامت کشید رفت // تا کار خود ز ابروی جانان نهاده ایم

 

ای گل تو دوش داغ صبوحی کشیده ای// ما آن شقایقیم که با داغ زاده ایم

 

چون لاله می مبین و قدح در میان کار// کین داغ بین که بر دل خونین نهاده ایم

 

گفتی که حافظ این همه رنگ وخیال چیست// نقش غلط مبین که همان لوح ساده ایم

 

 

سنت

  • Like 4
لینک به دیدگاه
عیان روی گل و دامان گلچین

نشاید گفت بلبل را که مخروش

 

 

قیر

 

.

 

چو شد چادر چرخ پیروزه‌ رنگ

سپاه سباک اندر آمد به جنگ

برآمد یکی باد و گردی چو قیر

بیامد ز قلب سپاه اردشیر

فردوسی :icon_gol:

قلب ...

 

 

 

 

 

  • Like 4
لینک به دیدگاه

گويند مرا كه دوزخي باشد مست

قولي ست خلاف دل در آن نتوان بست

گر عاشق و ميخواره به دوزخ باشند

فردا بيني بهشت همچون كف دست

 

------

طبيب

  • Like 2
لینک به دیدگاه

[TABLE=width: 100%]

[TR]

[TD=align: left]خطا کردی به قول دشمنان گوش

[/TD]

[TD] [/TD]

[TD=align: right]که عهد دوستان کردی فراموش[/TD]

[/TR]

[TR]

[TD=align: left]که گفت آن روی شهرآرای بنمای

[/TD]

[TD] [/TD]

[TD=align: right]دگربارش که بنمودی فراپوش[/TD]

[/TR]

[TR]

[TD=align: left]دل سنگینت آگاهی ندارد[/TD]

[TD] [/TD]

[TD=align: right]که من چون دیگ رویین می​زنم جوش[/TD]

[/TR]

[TR]

[TD=align: left]نمی​بینم خلاص از دست فکرت

[/TD]

[TD] [/TD]

[TD=align: right]مگر کافتاده باشم مست و مدهوش[/TD]

[/TR]

[TR]

[TD=align: left]به ظاهر پند مردم می​نیوشم[/TD]

[TD] [/TD]

[TD=align: right]نهانم عشق می​گوید که منیوش[/TD]

[/TR]

[TR]

[TD=align: left]مگر ساقی که بستانم ز دستش[/TD]

[TD] [/TD]

[TD=align: right]مگر مطرب که بر قولش کنم گوش[/TD]

[/TR]

[TR]

[TD=align: left]مرا جامی بده وین جامه بستان[/TD]

[TD] [/TD]

[TD=align: right]مرا نقلی بنه وین خرقه بفروش[/TD]

[/TR]

[TR]

[TD=align: left]نشستم تا برون آیی خرامان[/TD]

[TD] [/TD]

[TD=align: right]تو بیرون آمدی من رفتم از هوش[/TD]

[/TR]

[TR]

[TD=align: left]تو در عالم نمی​گنجی ز خوبی[/TD]

[TD] [/TD]

[TD=align: right]مرا هرگز کجا گنجی در آغوش[/TD]

[/TR]

[TR]

[TD=align: left]خردمندان نصیحت می​کنندم[/TD]

[TD] [/TD]

[TD=align: right]که سعدی چون دهل بیهوده مخروش[/TD]

[/TR]

[TR]

[TD=align: left]ولیکن تا به چوگان می​زنندش

[/TD]

[TD] [/TD]

[TD=align: right]دهل هرگز نخواهد بود خاموش

[/TD]

[/TR]

[/TABLE]

 

 

دوست..

  • Like 3
لینک به دیدگاه

خداوندا !خطا گفتم ، ببخشايتو بر من سينه اي بي كينه داديمرا همراه روئي نا خوشايند ـــدلي روشنتر از آئينه دادي***مرا صورت پرستان خوار دارند ـــولي سيرت پرستان ميستايندبه بزم پاكجانان چون نهم پايدر دل را به رويم مي گشايند***ميان سيرت وصورت ،خدايا ! ـــدل زيبا به از رخسار زيباستبپاس سيرت زيبا ، كريما! ـــدلم بر زشتي صورت شكيباست.

رخسار ....

  • Like 3
لینک به دیدگاه

[TABLE=align: center]

[TR]

[TD]در آب و رنگ رخسارش چه جان داديم و خون خورديم

[/TD]

[TD]********[/TD]

[TD]چو نقشش دست داد اول رقم بر جان سپاران زد

[/TD]

[/TR]

[/TABLE]

 

خون

  • Like 2
لینک به دیدگاه

به چه كار آيدت ز گل طبقي

از گلستان من ببر ورقي

گل همين پنج روز و شش باشد

وين گلستان هميشه خوش باشد

 

-----

شهر

  • Like 1
لینک به دیدگاه

شهر من آن سو تر از پرواز هاست

 

در حریم آبی افسانه هاست

 

شهر من بوی تغزل می دهد

 

هر که می آید به او گل میدهد

 

 

 

دریاب

  • Like 1
لینک به دیدگاه

درياب كه از روح جدا خواهي رفت

در پرده اسرار فنا خواهي رفت

مي نوش نداني ز كجا آمده اي

خوش باش نداني به كجا خواهي رفت

 

------

سودا

  • Like 1
لینک به دیدگاه

آن که سودا زده ی چشم تو بوده است ، منم

 

و آن که از صد مژه صد چشمه گشوده است ، منم

 

 

آن ز ره مانده سر گشته ، که نا سازی بخت

ره به سرمنزل وصلش ننموده است ، منم

 

آن که پیش لب شیرین تو ، ای چشمه نوش

آفرین گفته و دشنام شنیده است ، منم

 

زمین

  • Like 1
لینک به دیدگاه

برخیز ز خواب تا شرابی بخوریم

زان پیش که از زمانه تابی بخوریم

[TABLE=width: 100%]

[TR]

[TD]کاین چرخ ستیزه روی ناگه روزی

چندان ندهد زمان که آبی بخوریم

 

رنگ

[/TD]

[TD][/TD]

[/TR]

[/TABLE]

  • Like 1
لینک به دیدگاه

×
×
  • اضافه کردن...