sam arch 55,878 اشتراک گذاری ارسال شده در 1 آذر، ۱۳۹۰ و آن طرف در افق مهتابی ستاره رو در رو زن مهتابی من ... و شب پر آفتاب چشمش در شعلههای بنفش درد طلوع میكند: مرا به پیش خودت ببر! سردار بزرگ رویاهای سپید من! مرا به پیش خودت ببر! (مرد) 4 نقل قول لینک به دیدگاه
AFARIN 7,196 اشتراک گذاری ارسال شده در 2 آذر، ۱۳۹۰ گر مرد رهي غم مخور از دوري و ديري داني كه رسيدن هنر گام زمان است لاله 4 نقل قول لینک به دیدگاه
alimec 23,102 اشتراک گذاری ارسال شده در 2 آذر، ۱۳۹۰ باظاهرا رفيقان بس نا رفيق بوديم هر پشت اعتمادي زخمي به خنجر كرديم زخمي به خنجر كرديم هر سينه رفيقي با تيغ كين دريديم خود كرده ها چه آسان نسبت به داور كرديم نسبت به داور كرديم هرجاييه هوس را تا خواهشي بر آريم اسكندران ملكي صحراي محشر كرديم با ذورقي شكسته پارو به آب داديم چشمان مادران را درياي احمر كرديم حالا چه مانده بر جا؟ جز مشت خاطراتي ! در خاطري شكسته اسمي كه از بر كرديم ما خون عاشقان را در لاله ها شكستيم بر حجله هاي آنان آلاله زيور كرديم آلاله زيور كرديم با خون آن دليران آسان وضو گرفتيم در جام شهر دوستان زهر مكرر كرديم زهر مكرر كرديم (شقایق) 4 نقل قول لینک به دیدگاه
AFARIN 7,196 اشتراک گذاری ارسال شده در 2 آذر، ۱۳۹۰ نفس باد صبا مشك فشان خواهد شد عالم پير دگرباره جوان خواهد شد ارغوان جام عقيقي به سمن خواهد داد چشم نرگس به شقايق نگران خواهد شد گلبانگ 4 نقل قول لینک به دیدگاه
sam arch 55,878 اشتراک گذاری ارسال شده در 2 آذر، ۱۳۹۰ ای خنده ی شیرین تو جان مایه ی هستی با گریه ی تلخم چه کنی وقت جدایی دریاب گرفتار قفس را نفسی چند ای نغمه ی چشمان تو گلبانگ رهایی "فریدون مشیری" (نگاه) 2 نقل قول لینک به دیدگاه
Himmler 22,171 اشتراک گذاری ارسال شده در 6 آذر، ۱۳۹۰ کس چه نام کند غبن این معامله کاورا نگاه بر دگرانست و محتشم نگرانش نگران 2 نقل قول لینک به دیدگاه
AFARIN 7,196 اشتراک گذاری ارسال شده در 6 آذر، ۱۳۹۰ لحظه اي چند بر اين آب نظر كن آب آيينه ي عشق گذران است تو كه امروز نگاهت به نگاهي نگران است باش فردا كه دلت با دگران است تا فراموش كني چندي از اين شهر سفر كن صبا 3 نقل قول لینک به دیدگاه
Himmler 22,171 اشتراک گذاری ارسال شده در 6 آذر، ۱۳۹۰ ای حدحد صبا به سبا میفرستمت بنگر که از کجا به کجا میفرستمت یار 2 نقل قول لینک به دیدگاه
Ha.Mi.D 8,376 اشتراک گذاری ارسال شده در 6 آذر، ۱۳۹۰ ای حدحد صبا به سبا میفرستمت بنگر که از کجا به کجا میفرستمت یار هدهد یار مرا غار مرا عشق جگر خوار مرا نوح تویی روح تویی فاتح و مفتوح تویی چرخ 3 نقل قول لینک به دیدگاه
sam arch 55,878 اشتراک گذاری ارسال شده در 6 آذر، ۱۳۹۰ [TABLE=width: 100%] [TR] [TD=align: left]این چرخ فلک که ما در او حیرانیم [/TD] [TD] [/TD] [TD=align: right]فانوس خیال از او مثالی دانیم[/TD] [/TR] [TR] [TD=align: left]خورشید چراغداران و عالم فانوس [/TD] [TD] [/TD] [TD=align: right]ما چون صوریم کاندر او حیرانیم [/TD] [/TR] [/TABLE] (طالب) 3 نقل قول لینک به دیدگاه
AFARIN 7,196 اشتراک گذاری ارسال شده در 6 آذر، ۱۳۹۰ حافظ چو طالب آمد جامي به جان شيرين حتي يذوق منه كاسا من الكرامه (محنت) 4 نقل قول لینک به دیدگاه
sam arch 55,878 اشتراک گذاری ارسال شده در 6 آذر، ۱۳۹۰ تو که از محنت دیگران بی غمی نشاید که نامت دهند آدمی (رندی) 4 نقل قول لینک به دیدگاه
AFARIN 7,196 اشتراک گذاری ارسال شده در 6 آذر، ۱۳۹۰ رندي حافظ نه گناهي ست صعب با كرم پادشه عيب پوش (قافله) 4 نقل قول لینک به دیدگاه
sam arch 55,878 اشتراک گذاری ارسال شده در 6 آذر، ۱۳۹۰ آب اگر نیست نترسید که در قافله مان دل دریایی و چشمان تری هست هنوز (صفیر) 4 نقل قول لینک به دیدگاه
saeed99 2,563 اشتراک گذاری ارسال شده در 10 آذر، ۱۳۹۰ آب اگر نیست نترسید که در قافله مان دل دریایی و چشمان تری هست هنوز (صفیر) صفیر بلبل طبعم شنو وگرنه بباغ نوای قمری و بانگ هزار بسیارست خواجوی کرمانی ساغر... 3 نقل قول لینک به دیدگاه
AFARIN 7,196 اشتراک گذاری ارسال شده در 10 آذر، ۱۳۹۰ من نه آن رندم كه ترك شاهد و ساغر كنم محتسب داند كه من اين كارها كمتر كنم (اشتياق) 3 نقل قول لینک به دیدگاه
Mitra 1,723 اشتراک گذاری ارسال شده در 10 آذر، ۱۳۹۰ گفتم ببینمــــش مگــرم درد اشتـــیاق ساکن شود بدیدم و مشتاق تر شدم غوغا 3 نقل قول لینک به دیدگاه
Himmler 22,171 اشتراک گذاری ارسال شده در 10 آذر، ۱۳۹۰ دوش سلطان خیالش باز غوغا کرده بود مرغ جان تارج و رخت صبر یغما کرده بود یغما 3 نقل قول لینک به دیدگاه
AFARIN 7,196 اشتراک گذاری ارسال شده در 11 آذر، ۱۳۹۰ اين كيست كه بر دلها آورده شبيخوني صد شهر تمنا را يغما زده تركانه در دشت جنون من جبريل زبون صيدي يزدان به كمند آور اي همت مردانه (عرش) 1 نقل قول لینک به دیدگاه
sam arch 55,878 اشتراک گذاری ارسال شده در 11 آذر، ۱۳۹۰ [h=1]شکوه عرش کبریا رو داره صحن و سرای تو میخونم شعر شهریار رو توی ایون طلای تو [/h] (لعل) 1 نقل قول لینک به دیدگاه
ارسال های توصیه شده
به گفتگو بپیوندید
هم اکنون می توانید مطلب خود را ارسال نمایید و بعداً ثبت نام کنید. اگر حساب کاربری دارید، برای ارسال با حساب کاربری خود اکنون وارد شوید .