رفتن به مطلب

مشاعره با کلمه پیشنهادی


ermia_rooz

ارسال های توصیه شده

* v e n o o s * مهمان
ارسال شده در

زندگی هنگامه ی فریاد هاست

سرگذشت در گذشت یادهاست

امید

  • پاسخ 656
  • ایجاد شد
  • آخرین پاسخ

بهترین ارسال کنندگان این موضوع

بهترین ارسال کنندگان این موضوع

ارسال شده در

در جام فلك باده بي دردسري نيست

تا ما به تمنا لب خاموش گشاييم

در دامن اين بحر فروزان گوهري نيست

چون موج به
اميد
كه آغوش گشاييم

سكوت...

  • Like 3
ارسال شده در

جان از سکوت سرد شب دلگیر میشد

دل در رکاب ارزوها پیر میشد

تاب

  • Like 4
ارسال شده در

تاب من از تاب تو افزون تر است

گرچه تو سرخي به نظر من سپيد

 

 

فلك...

  • Like 3
* v e n o o s * مهمان
ارسال شده در

ابر و باد و مه و خورشید و فلک در کارند

 

تا تو نانی به کف آری و به غفلت مخوری

:icon_gol:

 

باران

ارسال شده در

شیشه پنجره را باران شست

از دل من اما چه کسی نقش تو را خواهد شست

رها

  • Like 3
ارسال شده در

حیلت رها کن عاشقا دیوانه شو دیوانه شو

 

و اندر دل آتش درآ پروانه شو پروانه شو

آب

  • Like 2
* v e n o o s * مهمان
ارسال شده در

گفتم که لبت، گفت لبم آب حیات

گفتم دهنت، گفت زهی حب نبات:icon_gol:

خاک

ارسال شده در

آنانکه خاک را به نظر کیمیا کنند

آیا بود که گوشه چشمی به ما کنند

درد

  • Like 3
ارسال شده در

در طريق عشقبازي امن و آسايش بلاست

ريش باد آن دل که با درد تو خواهد مرهمي

 

زیبا

  • Like 3
ارسال شده در

زعشق ناتمام ما جمال یار مستغنی استگ

به آب و رنگ و خال و خط چه حاجت روی زیبا را

پیر

  • Like 3
ارسال شده در

بار دگر شور آورید این پیر درد آشام را

 

صد جام برهم نوش کرد از خون دل پر جام ما

 

مست..

  • Like 2
ارسال شده در

می بده تا دهمت آگهی از سر قضا,

که به روی که شدم عاشق و از بوی که مست

 

 

روز

  • Like 3
ارسال شده در

یافتم گنجی وز آن ترسم که روز داوری

جنگ با داور فتد زین گنج باد آور مرا

 

______

 

( آسمان )

 

 

  • Like 3
ارسال شده در

آسمان بار امانت نتوانست كشيد

قرعه فال به نام من ديوانه زدند

 

هجران...

  • Like 1
ارسال شده در

حافظ شب هجران شد بوی خوش یار آمد

شادیت مبارک باد ای عاشق شیدایی

 

فلک

  • Like 3
ارسال شده در

گر بر فلكم دست بدي چون يزدان

برداشتمي من اين فلك را ز ميان

چرخ...

  • Like 2
* v e n o o s * مهمان
ارسال شده در

ماه دیدم شد مرا سودای چرخ

 

آن مهی نی کو بود بالای چرخ:62izy85:

سحر

ارسال شده در

دوش وقت سحر از غصه نجاتم دادند

وندر آن ظلمت شب آب حياتم دادند

 

راز...

  • Like 2
ارسال شده در

چکه چکه مثل باران راز گفت

با دو قطره ، صدهزاران راز گفت

 

رها

  • Like 2

×
×
  • اضافه کردن...