رفتن به مطلب

شیرین ترین و سخت ترین لحضه های زگیتان را بنویسید


Artaria

ارسال های توصیه شده

  • 2 ماه بعد...

سلام

فعلا یکی از سخت ترین لحظاتی که دارم تحمل میکنم اینه که به کسی که واقعا زندگیم شده دارم کمک میکنم به کسی که دوسش داره برسه!

ای خدا )):

دوستان گلم هر کسی این پست منو میخونه برای سلامتی دوستم یه دعا کوچولو بکنه حال جسمیش اصلا خوب نیس :ws44::ws44:>>> همونی که دارم بهش کمک میکنم

از همتون ممنونم

  • Like 8
لینک به دیدگاه

شیرینرین : وقتی پدر و مادرم میخندن

تلخترین : وقتی ناراحت باشن ( که امدوارم هیچوقت نباشن)

  • Like 8
لینک به دیدگاه
  • 10 ماه بعد...

سخت ترین :

 

وقتی تو مترو باشی و مترو انقد شلوغ باشه که جای نفس کشیدن نباشه . همه دستاشون بالا ، زیربغلا عرق کرده بو میده 84eb3ampc0vsywihe0i.gif

تازه ماه رمضون هم باشه ، ملت کل روزو هیچی نخورده باشن، نفس کشیدنشونم بو میده TAEL_SmileyCenter_Misc%20(305).gif

 

داشتم خفه میشددددم TAEL_SmileyCenter_Misc%20(305).gif

  • Like 7
لینک به دیدگاه
صبح از خواب بیدار شدن برام خیلی سخته

 

 

خوردن زرشک پلو با مرغ برام خیلی لذت بخشه

 

این پست نشانه اینه ایرانیا یه زمانی مرغ میخوردن :ws38:

 

چرا صبح بیدار شدن براتون سخته؟ :ws38: من بیدار موندن برام خیلی سخته اما بیدار شدن آسونه :ws38:

ترم قبل کلاسم ساعت 7.5 بود، ساعت 4 از خواب بیدار میشدم ساعت 7:40 میرسیدم استاد نمیزاشت برم سر کلاس:5c6ipag2mnshmsf5ju3

  • Like 5
لینک به دیدگاه
این پست نشانه اینه ایرانیا یه زمانی مرغ میخوردن :ws38:

 

چرا صبح بیدار شدن براتون سخته؟ :ws38: من بیدار موندن برام خیلی سخته اما بیدار شدن آسونه :ws38:

ترم قبل کلاسم ساعت 7.5 بود، ساعت 4 از خواب بیدار میشدم ساعت 7:40 میرسیدم استاد نمیزاشت برم سر کلاس:5c6ipag2mnshmsf5ju3

اره خداییش یه موقعی مرغ خور بودیم

 

 

من بیدار موندن برام راحتر بیدار شدن سخت:ws3:

  • Like 3
لینک به دیدگاه

سخت ترین لحظه:

 

خوندن اسم همین تاپیک:ws52:

هَی داشتم پیش خودم تحلیل می کردم چه جوری زندگی تون تبدیل شده به زگیتان؟!

یا نکنه اصلا من کلا پرتم!!!:whistle:

اصلا زندگی نیست!!!

 

یا اگر زندگی هست....دالش خونده نمی شه!!!می شه زِنِگیتون....زگیتون چی جوری به وجود اومد الان؟؟!!!:ws37:

حداقل ی نون می زاشتین تو دهن بچرخه مثلا زنگیتون!!!

 

یکی من رو از این مسئله فلسفی نجات بده!!!!sigh.gif

یکی بیاد از داخل وان بپره بیرون بگه یافتم یافتم!!!!!

 

 

یکی بیاد این رو برام ترجمه کنه!:ws38:

 

عجو جونم جوجویی جطوزه؟؟

جی جار می جونی؟؟؟!!!!!

یی وختی می ایی ددر منو فلاموش نکنیییییااا

دل جوجولی من گسه میشه!!!!

 

ای خداااااااااااااااااااااااااا:w74:

 

شیرین ترین لحظه:پیدا کردن جواب این سوال های فلسفی بالا:ws3:

 

 

پ.ن:مِزاحی بیش نبود.پست اول من رو سر ذوق آورد،لبخندی بر لبمون نشست،همین لبخند بعد از خستگی روز برای من شیرین ترین لحظه هست.:ws37:

  • Like 5
لینک به دیدگاه

تلخترین لحظه زندگیم : زمانی بود که پارسا جونم و بردن بیمارستان من زنگ زدم داداشم گفت دستش شقه شده و تاندون و عصب و رگش قطع شده:sad0: فقط اون لحظه مردم و زنده شدم و تمام ایستادگیم دربرابر اتفاق اون شب خرد شد و تا صبحش فقط گریه کردم و کلا نابود شدم:4564: این تلخترین لحظه زندگیم بود..

 

شیرینترینشم : متقابلا وقتی بود و هست که انگشتای دستشو برام تکون داد و دلم آروم شد..البته هنوز یه دونهشو ندیدم ولی انگاری حرکتش برگشته ایشالا حسش هم برمیگرده..:hapydancsmil:

 

 

 

 

 

 

 

 

 

من تا اونجایی که یادم میاد ننوشته بودم شیرین ترین و تلخترین لحظه زندگیمو:ws38:

  • Like 6
لینک به دیدگاه

زندگی لحظه های تلخ و شیرین که خب زیاد داره

 

اما با آخرین تجربه ای که کردم فهمیدم تلخ ترین لحظه زمانیه که یکی از عزیزترین کسانت رو می خوای بسپری به دست خاک :4564::4564::4564::4564:

  • Like 5
لینک به دیدگاه

از این لحظات زیاد دارم ولی چیزایی که بطور خاص یادم مونده:

شیرین ترین لحظه:قبولی در کارشناسی که وقتی سر سفره شام بودم یکی بهم خبرشو داد و قبولی در ارشد:hapydancsmil:

سختترین لحظه: وقتی مجبور شدم یه حرفی رو به یکی بزنم که خیلی ناراحتش کرد:4564:

  • Like 2
لینک به دیدگاه

سختترین لحظه درزندگی من وقتیه که ناتوان باشم...از مهمترین مسائل زندگیم...از درک ادما..از انجام کارها...از...

شیرین ترین لحظه هم مال وقتیه که شادی افراد رومیبینم...مخصوصا اونایی که مشکلی داشتن و دیگه رهاشدن....

  • Like 1
لینک به دیدگاه

شیرین ترین لحظه ماله آبان ماه بود که داشتم با تنبلی فراوون درس میخوندم واسه کارشناسی که یهو دوستم اس داد گفت دانشگاشون تکمیل ظرفیت میگیره آخ چه حالی داد وقتی فهمیدم لازم نیس یه سال درس بخونم:w16:

تلخ ترین لحظه هم زیاد داشتم

لینک به دیدگاه

لحظات سخت زیاد داشتم...

کلا این دو ساله زندگی بدجور داره منو اذیت میکنه.

ولی لحظات شیرینمو با یه نه احمقانه از دست دادم...

خیلی متاسفم.....

لینک به دیدگاه
×
×
  • اضافه کردن...