sookut 13735 اشتراک گذاری ارسال شده در 5 بهمن، ۱۳۸۹ :banel_smiley_52: منظورت رو واضح تر بگو میخوام بگم حرف واسه گفتن زیاد دارم اما همیشه از گفتنشون عاجزم 3 لینک به دیدگاه
VINA 31339 اشتراک گذاری ارسال شده در 5 بهمن، ۱۳۸۹ وای یعنی اینقدر بد ازش انتقام گرفتی بهش رحم میکردی :banel_smiley_52: منظورت رو واضح تر بگو انتقام که نبود بحث خواهر برادری بود فکر کنم منظورش اینه که چون دوران بدی بوده نمیخوام یاد اوری کنممنم دورانای بدمو یاداوری نمیکنم هیچ وقت:ws2: 3 لینک به دیدگاه
samaneh66 10265 مالک اشتراک گذاری ارسال شده در 5 بهمن، ۱۳۸۹ انتقام که نبود بحث خواهر برادری بود فکر کنم منظورش اینه که چون دوران بدی بوده نمیخوام یاد اوری کنممنم دورانای بدمو یاداوری نمیکنم هیچ وقت:ws2: عجب بحث شیرینی بوده بینتون واظب باش این بحثا شیرینیش زیاد نشه آفرین خوب میکنی که یاد اوری نمیکنی 3 لینک به دیدگاه
VINA 31339 اشتراک گذاری ارسال شده در 5 بهمن، ۱۳۸۹ عجب بحث شیرینی بوده بینتون واظب باش این بحثا شیرینیش زیاد نشه آفرین خوب میکنی که یاد اوری نمیکنی اره دیگهحالا سومیمون بود مهیج تر میشد اما اون پایه نیست 3 لینک به دیدگاه
pianist 31129 اشتراک گذاری ارسال شده در 5 بهمن، ۱۳۸۹ خب باید صبر کرد. بنظرم صبر کار آدمهای بزرگه... 3 لینک به دیدگاه
samaneh66 10265 مالک اشتراک گذاری ارسال شده در 5 بهمن، ۱۳۸۹ خب باید صبر کرد. بنظرم صبر کار آدمهای بزرگه... بله باید صبر داشت و تحمل کرد دور گردون گر دو روزی برمردا ما نبود دائما یکسان نباشد حال دوران غم مخور 3 لینک به دیدگاه
RAPUNZEL 10430 اشتراک گذاری ارسال شده در 5 بهمن، ۱۳۸۹ چرا نميتونيم بي خيال دنيا بشيم .............. چرا گاهي يك نفر رو كه ميبينيم تحملش برامون سخت ميشه اما مجبوريم تحملش كنيم و لبخند بزنيم چرا بعضي از خاطرات رو نميتونيم فراموش كنيم ...........................و هر چه تلاش ميكنيم بي نتيجه است چرا گاهي حتي ديگه حس ميكنيم كه خدا ما رو از ليست بند گانش كنار گذاشته ............ نميدونم اينها كه گفتم حس من هستند شايد شما اينجوري نباشيد اما وجود يكي تو زندگيم خيلي آزارم ميده و نميتونم حذفش كنم ...............تا به حال اينجور چيزي براتون اتفاق افتاده ؟؟؟؟؟؟؟؟؟؟؟؟؟؟؟؟؟؟؟؟؟چه كار كرديد ؟؟؟؟؟؟؟؟؟؟؟؟؟ آره دردناک ترینش اینه که مجبور باشی یکی رو از خاطراتت واسه همیشه حذف کنی وقتی مرگ عزیزان آدمرو از آدم میگیره ... من یه عموی جوون داشتم بسیار با محبت بود و خاطرات زیادی باهاش داشتم باید بگم یه انسان واقعی بود اینو ما میدونیم که بیشتر از اینکه واسه خودش باشه واسه دیگران بود تومور گرفت و یه جوری راحت و سریع فوت کرد که داغی روی دلمون گذاشت که هرگز فراموش نمیکنم... کاش الان میتونست نوشته هامو ببینه و بدونه که چقدر دوستش داشتم و به یادشم اما حیف که دستش ازین دنیا کوتاهه... 4 لینک به دیدگاه
VINA 31339 اشتراک گذاری ارسال شده در 6 بهمن، ۱۳۸۹ آره دردناک ترینش اینه که مجبور باشی یکی رو از خاطراتت واسه همیشه حذف کنی وقتی مرگ عزیزان آدمرو از آدم میگیره ... من یه عموی جوون داشتم بسیار با محبت بود و خاطرات زیادی باهاش داشتم باید بگم یه انسان واقعی بود اینو ما میدونیم که بیشتر از اینکه واسه خودش باشه واسه دیگران بود تومور گرفت و یه جوری راحت و سریع فوت کرد که داغی روی دلمون گذاشت که هرگز فراموش نمیکنم... کاش الان میتونست نوشته هامو ببینه و بدونه که چقدر دوستش داشتم و به یادشم اما حیف که دستش ازین دنیا کوتاهه... داغ عزیز سختهخدا رحمت کنه 3 لینک به دیدگاه
razi aa 252 اشتراک گذاری ارسال شده در 6 بهمن، ۱۳۸۹ من مجبورم به خاطره کسانی که دوستشان دارم کسیو که تحملش برام سخته رو تحمل کنم. ولی اینجور موقعه ها فقط بهش لبخند میزنم هرچی میگه هم هیچی نمیگم،فقط سکوت میکنم و اون از اینکاره من کم کم داره آب میشه 2 لینک به دیدگاه
VINA 31339 اشتراک گذاری ارسال شده در 6 بهمن، ۱۳۸۹ من مجبورم به خاطره کسانی که دوستشان دارم کسیو که تحملش برام سخته رو تحمل کنم.ولی اینجور موقعه ها فقط بهش لبخند میزنم هرچی میگه هم هیچی نمیگم،فقط سکوت میکنم و اون از اینکاره من کم کم داره آب میشه شاید در مورد طرف شما جواب بده اما بعضیا اینو نشونه خانومی طرف نمیدونن روم به دیوار نشونه هالویی میدونن و کارشونو تکرار میکنن:icon_pf (34):من هر چی کشیدم از دست سکوت نا بجاس اما الان طرفو میکوبم نفهمه از کجا خورده 1 لینک به دیدگاه
samaneh66 10265 مالک اشتراک گذاری ارسال شده در 6 بهمن، ۱۳۸۹ آره دردناک ترینش اینه که مجبور باشی یکی رو از خاطراتت واسه همیشه حذف کنی وقتی مرگ عزیزان آدمرو از آدم میگیره ... من یه عموی جوون داشتم بسیار با محبت بود و خاطرات زیادی باهاش داشتم باید بگم یه انسان واقعی بود اینو ما میدونیم که بیشتر از اینکه واسه خودش باشه واسه دیگران بود تومور گرفت و یه جوری راحت و سریع فوت کرد که داغی روی دلمون گذاشت که هرگز فراموش نمیکنم... کاش الان میتونست نوشته هامو ببینه و بدونه که چقدر دوستش داشتم و به یادشم اما حیف که دستش ازین دنیا کوتاهه... خدا رحمتش كنه .............داغ عزيز ديدن سخته خداوند به شما هم صبر بده من مجبورم به خاطره کسانی که دوستشان دارم کسیو که تحملش برام سخته رو تحمل کنم.ولی اینجور موقعه ها فقط بهش لبخند میزنم هرچی میگه هم هیچی نمیگم،فقط سکوت میکنم و اون از اینکاره من کم کم داره آب میشه سكوت نكن ............هر چند كه من هم سكوت كردم ..............اما گاهي طرف اينقدر رو داره كه با سكوت حق رو به خودشه ميده ............بيخيال ............ شاید در مورد طرف شما جواب بدهاما بعضیا اینو نشونه خانومی طرف نمیدونن روم به دیوار نشونه هالویی میدونن و کارشونو تکرار میکنن:icon_pf (34):من هر چی کشیدم از دست سکوت نا بجاس اما الان طرفو میکوبم نفهمه از کجا خورده مينا خيلي خطري شدي اون از داداشت كه مجروحش كردي اينم از بقيه كه نميفهمند از كجا خوردن:banel_smiley_52::banel_smiley_52: 4 لینک به دیدگاه
VINA 31339 اشتراک گذاری ارسال شده در 6 بهمن، ۱۳۸۹ خدا رحمتش كنه .............داغ عزيز ديدن سخته خداوند به شما هم صبر بده سكوت نكن ............هر چند كه من هم سكوت كردم ..............اما گاهي طرف اينقدر رو داره كه با سكوت حق رو به خودشه ميده ............بيخيال ............ مينا خيلي خطري شدي اون از داداشت كه مجروحش كردي اينم از بقيه كه نميفهمند از كجا خوردن:banel_smiley_52::banel_smiley_52: ببین سمانه من میگم حق گرفتنیه من تا جایی که بتونم کوتاه میام اما ببینم طرفم از حد خارج شده یا باهاش قطع زابطه میکنم(حالا بگو طرف رفیقم باشه عموم باشه داییم باشه هر کی) یا در رعایت ادب میکوبمش تازه من عصبانی میشم خیلی با ادب میشم 1 لینک به دیدگاه
samaneh66 10265 مالک اشتراک گذاری ارسال شده در 6 بهمن، ۱۳۸۹ ببین سمانه من میگم حق گرفتنیهمن تا جایی که بتونم کوتاه میام اما ببینم طرفم از حد خارج شده یا باهاش قطع زابطه میکنم(حالا بگو طرف رفیقم باشه عموم باشه داییم باشه هر کی) یا در رعایت ادب میکوبمش تازه من عصبانی میشم خیلی با ادب میشم من هم موافقم حق گرفتنیست ....................تو هم خوب میکنی حرفات رو بزن هر چی من میکشم از اینه که به یکی حرفام رو نزدم موند رو دلم 1 لینک به دیدگاه
ارسال های توصیه شده