EN-EZEL 13039 مالک اشتراک گذاری ارسال شده در 2 آذر، ۱۳۸۸ آموزش نت خوانی 3 آموزش نت خوانی 3 (قسمت سوم) برای مشاهده این محتوا لطفاً ثبت نام کنید یا وارد شوید. ورود یا ثبت نام برای مشاهده این محتوا لطفاً ثبت نام کنید یا وارد شوید. ورود یا ثبت نام فاصله: فاصله بين دو نت عبارتست از مسافت بين دو نت از لحاظ زيري يا بمي نيم پرده : كوچك ترين فاصله در موسيقي كلاسيك نيم پرده مي باشد اكتاو: اگر از هر نت با شمارش خود نت هشت نت به سمت جلو حركت كنيم به همان نت با صداي زير تر مي رسيم كه به آن اكتاو نت مي گوئيم . فاصله بين نت ها : در حالت كلي اگر از نت دو حركت كرده و تا اكتاو آن برويم ( كه همان نت دو با صداي زير تر مي باشد ) فاصله بين نت ها به صورت زير مي باشد: Do تا Re يك پرده ( هر دو نيم پرده برابر با يك پرده مي باشد) Re تا Mi يك پرده Mi تا Fa نيم پرده Fa تا Sol يك پرده Sol تا La يك پرده La تا Si يك پرده Si تا Do نيم پرده همانطور كه مي بينيد دو استثنا وجود دارد ، بين مي و فا ، سي و دو نيم پرده فاصله مي باشد . اين قاعده كلي مي باشد و به عنوان يك قانون به خاطر مي سپاريم زيري و بمي نت ها: هرگاه روي خطوط حامل به سمت بالا حركت كنيم صدا زير مي شود و هنگامي كه به سمت پايين حركت مي كنيم صدا بم مي شود علائم تغيير دهنده : ديز(#) : هرگاه اين علامت قبل از نتي قرار گيرد آن نت را نيم پرده زير مي شود. بمل(b) : هرگاه اين علامت قبل از نتي قرار گيرد آن نت را نيم پرده بم مي شود. بكار ( ם ) : اين علامت تاثير علامت هاي ديز يا بمل را از بين مي برد علائم تركيبي: علامتهاي ديز يا بملي كه جلوي كليد سل و قبل از كسر ميزان قرار مي گيرند و تاثير آن به اين صورت است كه تمامي نت ها مورد نظر در هر اكتاوي را نيم پرده زير يا بم مي كنند علائم عرضي : هرگاه اين علائم داخل ميزان بيايد تاثير آنها فقط روي همان اكتاو و تا انتهاي همان ميزان مي باشد و يا اينكه توسط بكار داخل ميزان تاثير آنها از بين ببرد قوي و ضعيف بودن ضرب در ميزان : به طور كلي اولين ضرب تمامي ميزان ها قوي ميباشد و ضرب مياني ميزان نيمه قوي ، و بقيه ضرب ها ضعيف مي باشد براي مثال به ميزان هاي زير توجه كنيد سنكوپ : از ادامه يافتن صداي ضرب ضعيف به روي ضرب قوي سنكوپ به وجود مي آيد ضد ضرب : هر گاه در حالت سنكوپ به جاي ضرب قوي سكوت قرار گيرد حالت بوجود آمده ضد ضرب نام دارد با تشکر از استاد جوان : رضا ضيايي دارنده دو مقام اول كشوري در تكنوازي و گروه نوازي سنتور 4 لینک به دیدگاه
EN-EZEL 13039 مالک اشتراک گذاری ارسال شده در 2 آذر، ۱۳۸۸ آموزش نت خوانی 4 آموزش نت خوانی 4 قسمت چهارم برای مشاهده این محتوا لطفاً ثبت نام کنید یا وارد شوید. ورود یا ثبت نام برای مشاهده این محتوا لطفاً ثبت نام کنید یا وارد شوید. ورود یا ثبت نام برای مشاهده این محتوا لطفاً ثبت نام کنید یا وارد شوید. ورود یا ثبت نام بعضي علايم در موسيقي معمول مي باشد و دانستن انها ضروري تعدادي از اين علايم به قرار زير مي باشد خط اتصال: خطي است كه گروهي از نتها را به هم متصل مي كند يا زير مجمو عه قرار مي دهد خط اتحاد: خطي است كه دو نت همنام را به هم متصل ميكند. در اجرا به اين معني است نت اول را اجرا كرده ولي نت دوم را اجرا نمي كنيم و اجازه مي دهيم صداي نت اول به اندازه ي كشش زماني نت دوم هم كشيده شود لگاتو: خطي است كه دو نت غير همنام را به هم متصل مي كند.در اجرا به معني اين است كه نت اول را به صدا در آورده و ادامه صدا را روي نت دوم بدون به صدا در اوردن نت توسط دست راست يا مضراب يا ارشه يا . . . ِ توسط دست چپ بوجود آوريم دولا خط تكرار: قطعه ي ما بين اين دولا خط را يك بار تكرار مي كنيم. اگر ابتداي قطعه بود در قسمت شروع قسمت تكرار شونده نيازي به گذاشتن دولا خط تكرار نيست شكل علامت تكرار يك ميزان شكل علامت تكرار دو ميزان خطوط ولتا: در اجراي قطعه هنگامي كه به خط ولتاي 1 ان را اجرا كرده و با ديدن دولا خط تكرار قسمت مورد نظر را تكرار مي كنيم حال در تكرار وقتي كه به خطوط ولتا ميرسيم ديگر خط ولتاي شماره ي 1 را اجرا نمي كنيم و خط ولتاي 2 را اجرا كرده و ادامه مي دهيم : D.C all fine اين علامت در انتهاي قطعه مي ايد و به اين معني كه از ابتداي قطعه شروع كرده و تاfine را اجرا كنيد با تشکر از استاد جوان : رضا ضيايي دارنده دو مقام اول كشوري در تكنوازي و گروه نوازي سنتور 3 لینک به دیدگاه
EN-EZEL 13039 مالک اشتراک گذاری ارسال شده در 2 آذر، ۱۳۸۸ آموزش نت خوانی 5 آموزش نت خوانی 5 تبلچر خواني راهي براي فرار از نت خواني نيست تبلچر روشي بسيار ساده براي درك و نواختن نت هاي موسيقي بدون فراگيري اصول اصلي نت خواني مي باشد . از آنجايي كه اينروش با نقص هاو كمبود هايي از لحاظ موسيقي روبرو مي باشد به هنرجويان توصيه مي كنيم كه مبناي خود را در موسيقي بر پايه نت خواني قرار دهند اين روش به اين صورت است كه شش خط روي صفحه داريم كه معادل شش سيم گيتار است و اعدادي كه روي اين خطوط قرار مي گيرند معادل نيم پرده اي است كه بايد روي گيتارگرفته شود بطور مثال اگرعدد 0 روي خط مربوط به سيم اول نوشته شود به اين معني است كه روي گيتار مي بايست سيم اول بطور آزاد نواخته شود و يا اگر 1 نوشته شود بايد نيم پرده ي اول گرفته شود و... مهم : در اين سيستم زمان بندي وجود ندارد، كه مشكل بزگي براي اين سيستم است ، البته در برخي از كتاب ها ، متد ها و نرم افزار ها قوانين زمان بندي نيز به صورت قرار دادي به اضافه شده كه ممكن است در متد هاي مختلف با هم متفاوت باشند البته علامت هاي زمانبندي تا جاي ممكن شبيه زمانبندي در نت مي باشد انواع سكوت ها: معادل هر نت سكوتي داريم كه در تصوير زير مي بينيد همانطور كه در شكل بالا مي بينيد شكل سكوت گرد با سكوت سفيد شبيه هم هستند با اين تفاوت كه سكوت گرد از بالا به خطوط حامل چسبيده و سكوت سفيد از زير به خطوط حامل چسبيده است، براي اشتباه نگرفتن اين دو سكوت كافيست اين تصور را داشته باشيم كه سكوت گرد بخاطر اين كه 4 ضرب است پس سنگين تر بوده و از خط پايين افتاده و سكوت سفيد به دليل انكه 2 ضرب است سبك تر بوده و روي خط قرار مي گيرد سيم هاي گيتار را از پايين به بالا ميشماريم، سيم اول گيتار صداي نت مي را مي دهد كه اين نت روي خطوط حامل بين خط چهارم و خط پنجم قرار دارد سيم دوم گيتار صداي نت سي را مي دهد كه اين نت روي خطوط حامل روي خط سوم مي باشد سيم سوم گيتار صداي نت سل را مي دهد كه اين نت روي خطوط حامل روي خط دوم است. سيم چهارم گيتار صداي نت ر را مي دهد كه اين نت روي خطوط حامل از پايين به خط اول چسبيده است. سيم پنجم گيتار صداي نت لا را مي دهد كه اين نت روي خطوط حامل روي خط كمكي دوم زير خطوط حامل قرار دارد سيم ششم گيتار صداي نت مي را مي دهد كه اين نت روي خطوط حامل از پايين چسبيده به خط كمكي سوم زير خطوط حامل مي باشد با توجه به دايره ي نت ها مي توان نت هاي ديگر روي سيم هاي گيتار را شناخت بطور مثال نت هاي سر دسته را توضيح مي دهم سيم اول آزاد مي است و مي دانيم نت فا نيم پرده با نت مي فاصله دارد پس صداي نت فا روي گيتار نيم پرده ي اول سيم اول است و اين نت فا روي خطوط حامل روي خط پنجم قرار دارد، در ادامه روي سيم اول نت سل را داريم كه يك پرده با نت فا فاصله دارد پس مي شود نيم پرده ي سوم كه اين نت در خطوط حامل از بالا به خط پنجم چسبيده است سيم دوم آزاد سي است و مي دانيم نت دو نيم پرده با نت سي فاصله دارد پس صداي نت دو روي گيتار نيم پرده ي اول سيم دوم است و اين نت دو روي خطوط حامل بين خط سوم و خط چهارم قرار دارد، در ادامه روي سيم دوم نت ر را داريم كه يك پرده با نت دو فاصله دارد پس مي شود نيم پرده ي سوم كه اين نت در خطوط حامل روي خط چهارم است سيم سوم آزاد سل است و مي دانيم نت لا يك پرده با نت لا فاصله دارد پس صداي نت لا روي گيتار نيم پرده ي دوم سيم سوم است و اين نت لا روي خطوط حامل روي خط دوم قرار دارد ، در ادامه روي سيم سوم نت سي را داريم كه البته هم صداي نت سي (سيم دوم آزاد) است كه يك پرده با نت لا فاصله دارد پس مي شود نيم پرده ي چهارم سيم سوم بطور معمول به جاي اين نت همان سيم دوم بطور آزاد را مي نوازيم. سيم چهارم آزاد ر است و مي دانيم نت مي نيم پرده با نت ر فاصله دارد پس صداي نت مي روي گيتار نيم پرده ي دوم سيم چهارم است و اين نت مي روي خطوط حامل روي خط اول قرار دارد، در ادامه روي سيم چهارم نت فا را داريم كه نيم پرده با نت مي فاصله دارد پس مي شود نيم پرده ي سوم كه اين نت در خطوط حامل بين خط اول وخط دوم است سيم پنجم آزاد لا است و مي دانيم نت سي يك پرده با نت لا فاصله دارد پس صداي نت سي روي گيتار نيم پرده ي دوم سيم پنجم است و اين نت سي روي خطوط حامل از پايين به خط كمكي اول چسبيده است، در ادامه روي سيم پنجم نت دو را داريم كه نيم پرده با نت سي فاصله دارد پس مي شود نيم پرده ي سوم كه اين نت در خطوط حامل روي خط كمكي اول است سيم ششم آزاد نيز مي است و مي دانيم نت فا نيم پرده با نت مي فاصله دارد پس صداي نت فا روي گيتار نيم پرده ي اول سيم ششم است و اين نت فا روي خطوط حامل روي خط سوم كمكي پايين خطوط حامل قرار دارد ، در ادامه روي سيم ششم نت سل را داريم كه يك پرده با نت فا فاصله دارد پس مي شود نيم پرده ي سوم كه اين نت در خطوط حامل از پايين به خط سوم كمكي چسبيده است به همين صورت شما مي توانيد ديگر نت هاي روي هر سيم را بيابيد با تشکر از استاد جوان : رضا ضيايي دارنده دو مقام اول كشوري در تكنوازي و گروه نوازي سنتور 3 لینک به دیدگاه
EN-EZEL 13039 مالک اشتراک گذاری ارسال شده در 2 آذر، ۱۳۸۸ تاريخچه سنتور تاريخچه سنتور تاريخچه سنتور به طور کلی اولين اثري که از سازهاي شبيه سنتور به دست آمده اثري است از حجاري هاي دوره هاي آشوريان و بابليان در 669 قبل از ميلاد که نشان مي دهد اين ساز را به وسيله بند به گردن مي آويختند. به دليل قرار داشتن ايران در مسير جاده ابريشم بين شرق و غرب و تغيير دائمي مرزها در شرايط کشورگشايي ها فرهنگها نيز مرتب دستخوش تحول شده و اين تحول آلات موسيقي را بي نصيب نگذاشته است به طوريکه به درستي معلوم نيست سنتور ابتدا در کدام کشور مورد استفاده بوده است ولي مطمئنا ايرانيها قبل ازظهور اسلام با اين ساز آشنا بودند و آن را کونار مي ناميدند. به اتکا قد مت آثار کشف شده گمان اين است که اين ساز از قلمرو ايران به کشورهای دیگر راه یافته و نامهای مختلفی پیدا کرده است. سنتور با اندک تفاوتی در شکل ظاهر و با نام های مختلف در شرق و غرب عالم وجود دارد. اين ساز را در کشور چین یان کین، در اروپای شرقی دالسی مر، در انگلستان باتر فلای ها، در آلمان و اتریش مک پر،در هندوستان سنتور، در کامبوج في و در امريکا زیتر مي نامند که هر کدام داراي وجه تشابهاتي هستند. ساز سنتور در تعدادي از جمهوری های سابق شوروی مانند ارمنستان و گرجستان نيز رايج هست. همچنين سنتورهای عراقی –هندي- مصري و ترکي که بعضي از آنها حدود 360 سيم دارند. عبدالقادر مراغه اي ساز ياطوفان را معرفي کرد که شبيه سنتور امروزي بود با اين تفاوت که براي هر صدا فقط يک تار مي بستند و با جابه جايي خرکها آن را کوک می کردند. نام سنتور در اشعار منوچهري نيز آمده است: کبک ناقوس زن و شارک سنتور زن است فاخته ناي زن و بربط شده تنبور زنان سنتور سازی کاملا ایراني است که ساخت آن را به ابونصر فارابي نسبت مي دهند که مانند بربط، ساز ديگر ايراني بعدها به خارج برده شد، سنتور سازی جعبه اي به شکل ذوذنقه است که به روي سطح آن دو رديف خرک تعبيه شده و از زوي هر خرک 4 رشته سيم هم کوک عبور داده شده است. سنتورهاي معمولي داراي 9 خرک مي باشند و وسعت صدايشان اندکي بيشتر از 3 اکتاو است و نوازنده در اجراي دستگاه هاي مختلف موسيقي سنتي کوک ساز را تغيير مي دهد و يا محل خرک ها را پس و پيش مي نمايد. سنتور يا شاهان تور از جمله سازهاي کاملا شرقي است. شکل سنتور اقتباسي از کشتي است و سيم هاي آن برگرفته از تور ماهيگيري و صدا، صداي برخورد امواج دريا به صخره هاست. سنتور در زمانهاي گذشته به ابعاد مختلف ساخته مي شد که تا امروز به شکل هاي استاندارد سل کوک و لا کوک درآمده است. سنتور در طي ساليان و در پي مهاجرتها و رفت و آمدهاي فرهنگي به کشورهاي ديگر برده شد .از آن جهت گروهي بر اين عقيده اند که سازهايي چون ارگ و پيانو که از نظر صدادهي صدایی چون سنتور دارند الگوهايی کامل شده از این سازسنتي ایراني هستند و در طي ساليان و قرون متمادي دوره تکامل خود را پيموده و امروزه خود به سازهاي مستقلي تبديل گشته اند اما برخلاف اين سازها که در مسير تکامل گام برداشته بودند. ساز سنتور پيشتر با 12 وتر سيم بم و 12 وتر سيم زير ساخته مي شد و سنتور 12 خرکي ناميده مي شد، امروزه سنتور 10 خرک و سنتور 11 خرکي و سنتور لا کوک نيز ساخته مي شود. سنتور 11 خرک سنتور چپ کوک ناميده مي شود در واقع هر خرکي که به سنتور اضافه مي شود صداي ساز يک پرده بم تر مي گردد. سنتور 9 خرک رايج ترين نوع سنتور است که سنتور سل کوک ناميده مي شود و نت هاي رديف براساس آن نوشته شده است در سنتور 9 خرک چنانچه براساسراست کوک تنظةم شود به ترتيب سيم ها از پايين بر مبناي مي-فا- سل کوک مي شوند و مناسب براي گروهي و ارکستر است. شاز سنتور براي رديف موسيقي سنتي و نيز براي استفاده در ارکستر داراي نقايصي است که براي رفع آنها چندي است دو نوع سنتور يکي کروماتيک با افزايش 7 خرک به خرکهاي معمولي و ديگري سنتور باس با صداي بم ساخته شده است. معادل نصف عمر تمرين سنتور نوازان به کوک کردن آن مي گذرد چون ضربه هاي مداوم مضراب روي سيم ها و تاثير گذاري رطوبت و حرارت روي چوب و سيم ها کوک را به هم مي زند و 72 سيم بايد مرتب کوک يا هم خوان شود از اين رو سنتور سازي شناخته مي شود که در عين زيبايي بسياري از عوارض طبيعي مي وتند روي صدا و کوک ان تاثير بگذارد و حتي نوازنده هاي باتجربه را براي يک کوک دلخواه ناکام مي گذارد. 3 لینک به دیدگاه
EN-EZEL 13039 مالک اشتراک گذاری ارسال شده در 2 آذر، ۱۳۸۸ تنوع صدای سنتور در ادامه به شرح عواملی می پردازیم که باعث تنوع صدای ایجاد شده از ساز سنتور می شوند. 1-وزن مضراب: معمولاٌ وزن مضرابها در تغییر حجم صدا موثرند. مضرابها ی کم وزن اکثراٌ قطر نازکتری دارند و همچنین دارای سر کوچک و نازکی هستند که همین امر باعث می شود مضرابها هنگام برخورد با سیم قدرت لازم یا کافی را نداشته باشند که در نتیجه صدای حاصله کم حجم خواهد بود و مضرابهای سنگین بالعکس. 2- میزان تشابه مضراب راست و چپ از لحاظ وزن،اندازه ،قطر،جنس: طبق قاعده واستاندارد فرض بر این است که جفت مضرابی که نوازنده آنرا دست می گیرد کاملاٌ از همه لحاظ مشابه باشند که درغیر اینصورت هم تفاوت درحجم صدای مضراب راست و چپ را خواهیم داشت و هم تفاوت در رنگ و مقدار زنگ موجود درصدا. 3-نقطه ی ثقل مضراب: معمولاٌ نقطه ی ثقل مضرابها حدوداٌ در یک چهارم اول آنها واقع شده است .طبیعی است به مقدار جلوتر یا عقب تر بودن نقطه ثقل مضراب حالت نواختن مضراب کمی تغییر می کند که در نهایت باعث تغییر ناچیزی درصدای ایجاد شده می شود. 4-نسبت اندازه و قطر حلقه،ساقه و سر مضراب : واضح است نسبت درست و دقیق این عوامل دلیل بوجود آمدن یک مضراب ایده آل و استاندارد خواهد بود که دراینصورت نقطه ثقل آن نیز در محل درست مضراب قرار خواهد گرفت.عدم رعایت دقیق این نسبتها نیز در چگونگی نواختن مضراب تاثیر گذاشته و نهایتاٌ باعث تفاوت در صدادهی ساز می شود. 5-جنس مضراب : نوازندگانی که بدون نمد می نوازند نسبت به اینکه مضراب آنها از چه جنسی است، وزن آن وحجم صدا، نرم یا خشک یا زنگ دار بودن صدا را تعریف می کند. 6-جنس و قطر نمد و طریقه ی چسباندن آن: طبیعی است هر چقدر قطر نمد بیشتر باشد صدا خفه تر و هر چقدر نمد نازکتر باشد صدا بازتر خواهد بود. اکثراٌ نمدهای مختلف با جنسهای متفاوت دارای رنگ صدای متفاوتی هستند و اینکه نوازنده کدام رنگ صدا را می پسندد و از چه نمد با چه قطری استفاده کند امریست تجربی و سلیقه ای. اگر برای چسباندن نمد از چسپ جامد استفاده شود صدای حاصله همان خواهد بود که مورد انتظار است اما اگر از چسب مایع استفاده شود بطوری که چسب باعث، تر شدن هر دو سوی نمد شده صدای ایجاد شده دارای کمی زنگ خواهد بود. 7-نحوه ی دست گرفتن مضراب: همانطور که می دانیم طریقه ی گرفتن مضراب از زمان قدیم تا امروز (بر اساس مدل مضراب ) کمی تغییر یافته است .نسبت به اینکه مضراب شما چه شکلی دارد وآنرا چگونه بدست می گیرید معرف نحوه ی نواختن مضراب شما و تا حدی تسلط شما به ساز می باشد که در مجموع در صدای حاصله مقداری تفاوت ایجاد می کند. 8-نوع مضراب زدن : اصولاٌ نواختن مضراب چند نوع است: بوسیله ی فقط انگشت -بوسیله ی فقط مچ- بوسیله ی فقط ساعد- بوسیله ی انگشت و مچ همزمان – بوسیله ی مچ و ساعد همزمان – بوسیله ی هر سه یعنی انگشت، مچ و ساعد. البته نا گفته نماند که درهر مدل، نواختن مضراب برآیند نیروها از ستون فقرات، کتفها،ساعد،مچ و انگشتان است .نسبت به اینکه شما چگونه مضراب می زنید به همان نسبت صدای ایجاد شده از سنتور شما متفاوت خواهد بود. 9-محل فرود مضرابها: وقتی مضراب شما بیشتر نزدیک خرک ها زده می شود صدا خشک تر وخشن تر به گوش می رسد و اینکه به چه اندازه دورتر ازخرکها مضراب می زنید اصوات نرمتر و ملایمتر خواهند بود. 10-چگونه قرار داشتن سنتور: نسبت به اینکه هنگام نواختن چه مساحتی از صفحه زیرین سنتور با جایی تماس نداشته باشد یا اینکه درصورت تماس با چه جنسی مماس است (چوب، فلز، پارچه و...) صدای ساز شما به همان نسبت تغییر خواهد کرد. 11-موارد فوق می توانند از نیم درصد تا شاید هفتاد درصد در صدای ایجاد شده از یک ساز موثر باشند (درحجم ،کیفیت ورنگ صدا)، اما به نظر من مهم تر از تمام این موارد این است که گوش موسیقایی یک نوازنده با توجه به سبک و سلیقه ی خودش چه نوع صدایی را چگونه می خواهد از ساز خارج کند که طبیعی است تمام موارد فوق تابع این قدرت تمیز و تشخیص وسلیقه نوازنده خواهد بود. به غیر از مواردی که ذکر آن گذشت عوامل دیگری نیز می توانند درتفاوت صدایی یک ساز موثر باشند مثلاٌ کوک ساز که آیا دقیقاٌ با دیاپازون کوک شده است، یا بالاتر یا پایین تر، که نتیجتاٌ باعث میزان کشیدگی سیمها می شود (سفتی یا شلی) و در صدای ایجاد شده نرمی و خشن بودن صدا را تعریف می کند. درپایان باید اضافه کرد؛ موارد دیگری مثل میزان گرمی یا سردی هوا -میزان رطوبت هوا– محیطی که ساز در آنجا به صدا در می آید (محیط باز، بسته، کاملاٌبسته) و چندین و چند عامل دیگر میتوانند موثر در تنوع صدای ایجاد شده از سنتور باشند که در مجال این گفتار نمی گنجند. 3 لینک به دیدگاه
EN-EZEL 13039 مالک اشتراک گذاری ارسال شده در 2 آذر، ۱۳۸۸ گفت وگو با علي وظيفه دوست سازنده و نوازنده سنتور ساز سازي در ايران تجربي است نه علمي گفت وگو: پويا سرايي درآمد: علي وظيفه دوست را در كارگاه سازسازي اش ملاقات مي كنم... در فضايي پر از سنتورهاي نيمه كاره، سيمهاي مختلف، گوشي ها و مضراب ها... هر گوشه نشاني، از يار است... با او دست مي دهم. مردي ميانسال با دستاني گرم... دستهايي كه خالق «نغمه ساز»هاي فراواني بوده است. با او گفتگو مي كنم... از او كه يكي از زبردست ترين سازندگان سنتور حال حاضر ايران است، از معضلات فني ساختاري سنتور، فضاي حاكم بر اين حرفه و مسائل مهم ديگري، مي پرسم... سنتورنوازان و سنتورسازان، اين گفتگو را بخوانيد!... * آقاي وظيفه دوست، از خودتان بگوييد... از چه زماني به حرفه سازسازي روي آورديد؟ اين حرفه را از چه كساني آموختيد؟ - من متولد سال ۱۳۳۶ تهران هستم... از سال ۱۳۶۲ با مرحوم مهدي ناظمي(بزرگترين سازنده سنتورهاي ممتاز) آشنا شدم كه همين آشنايي منجر به دوستي عميقي بين ما شد. از طرفي شوهر خواهرم از صنعت گران و نجارهاي قديمي و چيره دست بود.مجموع اين راهنمايي ها، دوستي ها و حس كنجكاوي شخصي ام باعث شد از سال ۱۳۶۷ به طور پراكنده سازسازي كنم. * نوازندگي چطور؟ - از سال ۱۳۵۸ مشغول به نوازندگي شدم. در اين راه از محضر سركار خانم نوشاد، استاد پرويز مشكاتيان و استاد پشنگ كامكار بهره بردم. * با وجود اينكه ساز سنتور از پرطرفدارترين سازهاي موسيقي ما به حساب مي آيد و روز به روز به تعداد نوازندگان و دوست داران آن افزوده مي شود، اما كمتر نوازنده اي از بهترين جنس چوب براي ساخت سنتور، اطلاع دارد. بر همين اساس لطفاً توضيح مختصري در مورد بهترين چوب براي ساخت اين ساز، بفرمائيد... - ببينيد از نظر نوع و جنس چوبهاي گردو، آزاد و فوفل بهترين هستند. در اين بين نيز نژاد چوب هم، شرط است. براي مثال بهترين نژاد گردو، چوب رگ راست فري است (كه به پرطاووسي نيز شهرت دارد ) و يا چوب رگ راست استخواني نيز از زمره چوبهاي مرغوب براي ساخت سنتور است. اما مسئله اي كه در اين ميان براي انتخاب تمامي چوبها عموميت دارد، گره نداشتن و اصطلاحاً بد راه نبودن چوب است. از جمله چوبهاي مرغوب ديگر براي ساخت سنتور، گردوي صدفي وافري سري است، لازم به توضيح است كه هر كدام از چوبهاي ذكر شده، پرداخت، برش و پل گذاري مخصوص به خود را دارد. در كل به نظر بنده، مهمترين مؤلفه در تعيين صداي سنتور، جنس چوب است. * آقاي وظيفه دوست! به چه دليل سازهاي مشابهي كه توسط سازندگان بنام ساخته مي شود، تا اين حد، با هم اختلاف قيمت دارند؟ (منظور سازهايي از سازندگان مختلف كه كيفيتي كمابيش يكسان دارند)... چرا هيچ هيأتي بر تشتت قيمت اين سازها نظارت ندارد؟ براي مثال مي دانيد قيمت سنتور ممتاز يك سازنده بنام، يك ميليون و دويست هزار تومان است، اما همان سنتور (از لحاظ كيفيت صدادهي، جنس به كار گرفته وصنعت اعمال شده) از سازنده مشهور ديگر، قيمتي حدود ثلث قيمت ذكر شده دارد... دليل اين آشفتگي را چه مي دانيد؟ - به نظر بنده، اصلي ترين علت آن در يك كلام، فقدان يك نهاد صاحب اختيار است. بديهي است در شرايطي كه هيچ نظارتي بر نرخ سازها نيست، قيمتها نيز بسيار متفاوت و بعضاً غيرمنطقي است. به نظر من اين تشتت چندين عامل اساسي دارد: ۱- قدمت و شهرت سازنده، كه بي شك فاكتور مهمي است و اختلاف قيمت را منطقي رقم مي زند، ۲- تبليغات كاذب برخي از سازندگان سودجو و ۳-حمايتي كه از طرف برخي استادان اعمال مي شود. اين دو عامل آخر، به دليل جو كاملاً سنتي، فرمايشي و غيرحرفه اي اين شغل در ايران است و متأسفانه هيچ ارگاني به اين معضل رسيدگي نمي كند،... اين سنتي بودن فضا، نمود ديگري نيز دارد: به اين شكل كه، اگر هم سازنده اي (حداقل در مورد سازهاي ساخت خود) به اين آشفتگي پايان دهد و يك نرخ ثابت براي سطحي از سازهاي خود بگذارد، با ساخت سازي بهتري، نمي تواند آن ساز را به قيمت خود (كه طبعاً از ساير سازها گرانتر است) به فروش برساند؛ درواقع نوازنده (خريدار) از لحاظ رواني چنين قضيه اي را قبول نمي كند!... در ضمن نبايد فراموش كرد، عواملي چون: شهرت سازنده و استفاده از چوبهاي استثنايي و نادر (عموماً دربهاي قديمي كه البته ندرتاً به چشم مي خورد) مي تواند قيمت سنتوري را بسيار بالاتر از نرخ عرف سنتورهاي همطراز ديگر (از لحاظ صدادهي و صنعت) ببرد. يك چنين اختلاف قيمتي، تا حدودي منطقي است. اما بايد در نظر داشت تعداد اين موارد، آنقدر زياد نيست كه آشفتگي تمام بازار سنتورسازان را سبب شود!... مشكل همان نبود هيأت صاحب اختيار است... * آيا كانون سازندگان خانه موسيقي، چنين نظارتي را انجام نمي دهد؟ - .... تا آنجا كه مي دانم، اين ارگان چنين اقداماتي را در دست اعمال دارد، اما فقط در حد حرف است و تا عمل راه بسياري است!... روشن است تصويب نرخي ثابت و درجه بندي سازها با چنين فضاي سنتي و بعضاً سودجويانه، به اين زودي ها امكان پذير نيست! به نظر من،هيأت صاحب اختيار (خواه هيأت مديره كانون سازندگان خانه موسيقي و خواه ارگان ديگر) مي بايست درجه و نرخ نهايي هر ساز را پس از ارزيابي و كارشناسي) مستقيماً به نوازندگان وخريداران ابلاغ كنند و درواقع نوازنده با آن هيأت طرف باشد و نه با فضاي سنتي ساز سازي و سازندگان مختلف!... متأسفانه امروزه به دليل جو نامناسب اقتصادي، بسياري، در نهايت بي اطلاعي ساز مي سازند و اتفاقاً فروش نيز مي كند! در حالي كه صدادهي ساز امري تخصصي و به عهده كارشناس خبره است. بنده تصور مي كنم يك سازنده ممتاز بايد چند فاكتور مهم را دارا باشد: ۱- خودش نوازنده آن ساز باشد (هرچه نوازنده بهتر باشد و گوش دقيق تري داشته باشد، درصد خطايش كمتر است) ۲- اطلاعات فني قابل قبولي داشته باشد (چه از نظر تجربي و چه از نظر علمي)، ۳- در ساختش، در حد وسواس، حساسيت به خرج بدهد و ۴- به خود مغرور نشود. مرحوم ناظمي تا سالهاي آخر عمر خويش هميشه به من گلايه مي كردند كه از سازهاي خود راضي نيستند. اما همه مي دانيم ايشان يكه تاز اين عرصه بودند. اين پند ايشان، هميشه در گوش من است و سعي مي كنم خود نيز مانند ايشان باشم. * به عنوان يك نوازنده و سازنده سنتور، نظرتان در مورد سنتور كروماتيك چيست؟ - سنتور كروماتيك نساخته ام!... فقط در همين حد مي دانم استاد ابراهيم قنبري مهر به سفارش استاد دهلوي (اركستر مضرابي) چند نمونه از اين نوع سازها ساختند كه امكانات بيشتري نسبت به سنتور عادي در اختيار نوازنده است. معضل كوك آن نيز اگرچه از سنتور عادي كمتر است اما كاملاً برطرف نشده... * بعضاً ديده مي شود برخي از نوازندگان، سنتورهاي سل كوك را تبديل به لاكوك مي كنند (كوك ساز را بالا مي برند) آيا به نظر شما اين عمل در درازمدت ضرري براي سنتور دارد يا خير؟... - روشن است با فشار بيشتر امكان باز شدن درز كلاف، كاسه شدن صفحه و پاره شدن سيم، وجود دارد. توصيه من به اين هنرجويان و نوازندگان محترم اين است كه اگر چه با بالا رفتن كوك ساز، صدادهي آن نيز بهتر مي شود، اما عزيزان بايد بدانند اين اقدام در طول زمان آسيبهاي فراوان و اساسي به گوشي ها، صفحه و چسبهاي درز كلاف وارد مي سازد. * چرا تمهيداتي كه در سنتورهاي برون مرزي (هكبرت آلماني، يانگ كين چيني و...) براي حفظ كوك و ساختار گوشي ها، مورد استفاده قرار گرفته است، در سنتور ايراني اعمال نمي شود؟... چرا عموم سازندگان ما از ساختمان اين سنتورها بي اطلاعند؟ - فراموش نكنيد ساز سازي در ايران، كاملاً تجربي است و هنوز متأسفانه علمي نشده است. اكثر اشخاصي هم كه در اين حرفه فعاليت مي كنند، اطلاعي از سازهاي برون مرزي ندارند. حتي وقت تحقيق و كنكاش را ندارند!... همان گونه كه در بالا مطرح شد، ساز سازي، با اين اوضاع اقتصادي، وسيله ايست براي امرار معاش سازنده... در چنين شرايطي سازنده بايد چندين ماه، توليد خود را متوقف كند و به تحقيق دراين باره بپردازد كه عملاً چنين چيزي غيرممكن است... اما در پاسخ به اين سؤال شما يعني تقليد ساختار گوشي ها از سنتورهاي برون مرزي، بايد بگويم چنين چيزي نيز به لحاظ فني امكان پذير نيست، چون زواياي ساقين سنتورهاي برون مرزي، با سنتور ايراني متفاوت است و امكان استفاده از گوشي هاي آن سازها، با زواياي سنتور ايراني ممكن نيست. * خوب چه اصراري بر وجود اين زواياي فعلي سنتور ايراني است؟! چرا زوايا را تغيير نمي دهيد؟ - بسياري از اساتيد فن (نه در سنتور كه همه سازها) اعتقادي به تغييرات در سازها (هرچند جزئي) ندارند و اگر هم كسي ساختارشكني كند، بلافاصله با برخورد دلسردكننده و نامناسب اساتيد روبه رو خواهد شد. براي مثال در همين مورد خاص، سالهاست طرح استفاده از كليد براي سنتور مثل قانون به اجرا درآمده است (براي نمونه) اما به علت همين برخوردهاي تند، نمونه ديگري توليد نشده است... * شما عضو پيوسته كانون سازندگان ساز خانه موسيقي نيز هستيد؟ آينده اين ارگان را براي سامان بخشيدن به اين حرفه چگونه مي بينيد؟ - اساساً تشكيل اين خانه، قدم بسيار مثبتي بود در جهت بخشيدن به فضاي حاكم بر اين حرفه. از جمله اقدامات درخور توجه اين خانه، بيمه كردن سازندگان عضو، بود. بنده متأسفانه به دليل مشغله فراوان در جريان دقيق اقدامات متعدد خانه موسيقي نيستم. اما مي دانم هيأت مديره براي حل معضلات اين حرفه، در تلاش و تكاپو است. به نظر من تنها، خانه موسيقي در آينده مي تواند معضلات و مشكلات اين حرفه را كاملاً مرتفع نموده و فضايي علمي و بدون غرض و مرض به وجود آورد... ان شاءالله... * برخي از صاحبنظران به دليل مقام گردي هاي فراوان موسيقي دستگاهي، وجود پدال را براي سنتور (براي جلوگيري از شكست هارمونيكي) ضروري مي دانند. تصور مي كنم عموم نوازندگان اين ساز نيز در مقام گردي ها، با اين مشكل روبه رو شده اند... از طرفي اين مشكل در سنتورهاي برون مرزي با عملكرد پدال برطرف شده است. حال از شما مي پرسم براي حل اين معضل اكوستيكي، چه تفكري (براي سنتور ايراني) انديشيده شده است؟ شما به عنوان سازنده سنتور، اين مشكل را چگونه توجيه مي كنيد؟ - همان طور كه گفتيد، اين عيب بزرگي است كه همه كمابيش با آن سروكارداريم... اما چه مي شود كرد؟! اين نيز به مانند مشكلات متعدد ديگر سنتور (ازقبيل عدم حفظ كوك، عدم قابليت اجراي همه دستگاهها با يك كوك)- با اين فضا- غيرقابل حل است! نه تنها در سنتور بلكه در ساير سازها نيز رفع نقص و ابداع (در ساز سازي) كاملاً راكد و بي حركت است!... شما ببينيد ساختار سازهاي ما، از ابتدا تا به امروز چقدر دستخوش تغيير و تحول شده اند؟ كمانچه، سه تار، تار و... همه كمابيش همان سازهايي هستند كه قرن ها پيش بوده اند! هيچ تغيير اساسي در ساختمان آنها صورت نگرفته است! حال ملاحظه كنيد در چنين فضاي سنتي، اضافه كردن پدال به سنتور ايراني مضحك نيست؟ در ضمن بسياري از نقايص سازها، زنجيره وار به هم وابستگي دارد. براي مثال در همين مورد، چون فشار سيمهاي سنتور بر روي صفحه، بسيار زياد است، با اندكي فشار يا درموقع استفاده از پدال، اين فشار بيشتر شده و جداي فشاري كه به صفحه وارد مي آيد، باعث ناكوك شدن برخي از سيمها مي شود (اصطلاحاً تك سيم مي دهد). در نتيجه، اول بايد معضل حفظ كوك رفع و سبب مشكل پدال حل شود! كه در اين شرايط بعيد به نظر مي رسد... * ... و در آخر؟ - به عنوان يكي از كساني كه سالهاست در اين راه، طي طريق نموده براي همه اساتيد بزرگواري كه براي اعتلا و حفظ فرهنگ اين مرز و بوم تلاش نموده اند، آرزوي سلامت و سعادت دارم. آينده اين حرفه را (با توجه به تحولات هرچند اندك سال اخير) روشن ارزيابي مي كنم و اميدوارم تمام معضلات اين شغل، يكي پس از ديگري برطرف شود... 3 لینک به دیدگاه
EN-EZEL 13039 مالک اشتراک گذاری ارسال شده در 2 آذر، ۱۳۸۸ استفاده از تیونر برای کوک سنتور (I) یکی از مشکلات ساز سنتور همواره کوکِ این ساز به طور دقیق و مراقبت از خالی نکردن آن و تغییر کوک برای اجرا در دستگاه های دیگر بوده است. تعداد زیادِ سیمها تا مدتها اغلب مانع پرداختن به مسئله ی کوک هم از طرف معلم و هم از طرف شاگرد می شود و بیشتر باعث عدم تمایل هنرجویان به کوک این ساز می شود (نا گفته نماند که تا حدی نیز محق هستند) معمولا معلمین طبق صلاح دید به طور متوسط ماهی یک مرتبه سنتور هنرجو را کوک می کنند. جدای از مسئله ی حمل و نقل این ساز که برای همه و بیشتر برای نو جوانان کمی مشکل است حمل و نقل ساز از منزل شاگرد به محل تدریس و باالعکس در فصل گرما و سرما (که تأ ثیر مستقیم و منفی بر کوک ساز دارد) و با توجه به تجربه ی کمی که هنرجویان در رابطه با چگونگی حمل ساز در شرایط کاملا بهینه را دارند زحمت کوک معلم را تا حدی بی اثر می کند. می دانیم بنا بر قابلیت این ساز (و البته اکثر سازها) مدت زمانی که این ساز کاملا کوک می ماند با نظر به مطالب فوق الذکر مدت کمی است و معمولا ذر طی مدت دو ، سه یا چهار روز 20 الی 50 در صدِ کوک سنتور خالی می شود ( البته کیفیت سنتور نیز در زمان و درصدِ بالا تأثیر مستقیم دارد ولی از آنجائیکه 90 درصدِ هنرجویان از سنتور مشقی استفاده می کنند با این فرض ماندگاریِ کوکِ سنتور به حداقل زمان ممکن کاهش پیدا می کند) با احتساب این امر نتیجتا در مدت آن یک ماه هنرجو تنها فقط چند روز با سنتور کوک شده تمرین می کند و مابقی تمرینات او همه با ساز ناکوک انجام می پذیرد. با توجه به مطالب فوق بی دلیل نیست که گوشِ هنرجویانِ سنتور به مراتب دیرتر از هنرجویانِ سازهای دیگر پرورش می یابد و تا مدتهایِ مدید قادر نخواهند بود صدایِ اصلی و دقیقِ نتها را تشخیص دهند. کم نیستند هنرجویانِ سنتوری که بعد از گذشتِ 5 ، 6 ، یا 7 سال هنوز قابلیت کوکِ صحیح و دقیقِ سازِ خود را ندارند مگر عده ای قلیل که با پشتکار و علاقه سعی می کنند در همان سالهایِ اولیه مشکلِ خود را با کوکِ ساز تا اندازه ای حل کنند. تنها دلیلی که هنرجویان سنتور از دستگاه شور شروع به آموختن می کنند و اغلب تا چند سال در همان کوک باقی می مانند مشکلات کوک این ساز برای تغییر از دستگاهی به دستگاهی دیگر برای نواختن آهنگهای متنوع دیگر می باشد. البته انتخاب دستگاه شور که وسیع ترین دستگاه ایرانی است با توجه به این محدودیت درست به نظر می رسد. این یکنواختی گاهی باعث خستگی استاد و گاه شاگرد می شود و در بعضی موارد باعث سوء تفاهم از جانب شاگردان می شود که فکر می کنند بسیاری از آهنگها را نمی توان با سنتور اجرا کرد یا برای نواختن آهنگهای جدید باید از خوانِ کوکِ سنتور عبور کنند و حتا در صورت موفقیت دیگر قادر نخواهند بود قطعات و آموخته های قبلی خود را مرور کنند یا باید بپذیرند که دائما باید دست به کلید (وسیله کوک سنتور) و آماده ی کوک ساز باشند تا آن قطعه ای که می خواهند بنوازند. در غیر این صورت این تصور پیش می آید که برای هر بار کوک در دستگاه جدید باید ساز خود را به کلاس برده تا استاد آنرا کوک کند. شاید از همین جا فکر داشتن سنتورِ دیگری به عنوان سنتور دوم و تحمل بار هزینه ی اضافی برای خرید آن به ذهنِ هنرجویان خطور کند. به طور یقین عاقلانه تر آن است که سنتور دوم به مراتب باید بهتر از اولی باشد و متعاقب آن کنار گذاشتن هزینه ای چند برابر دفعه ی اول جهت تهیه ی ساز دوم را می طلبد. گمان اینکه هر هنرجویِ سنتور باید حداقل دو ساز داشته باشد تا بتواند آهنگهای متنوعتری را درس بگیرد و بنوازد ممکن است دلیل بر کناره گیری زود هنگام شاگردان از ادامه ی تعلیم این ساز گردد. مجموعه ی این عوامل می تواند موجب ایجاد یک تأثیر نامطلوب و منفی روی روحیه ی هنرجویان را داشته باشد. چند راه برای حل این مسئله تا حد قابل قبولی وجود دارد. 3 لینک به دیدگاه
EN-EZEL 13039 مالک اشتراک گذاری ارسال شده در 2 آذر، ۱۳۸۸ ستفاده از تیونر برای کوک سنتور (II) چند راه ممکن برای تعلیم کوک ساز به هنرجویان سنتور: 1- آموزش کوک سنتور به طریقه ی سنتی(با تکیه بر گوش): کار و تمرین بر روی اصوات تا گوش هنرجو قادر به تشخیص صدای درست شود. این روش البته مستلزم صرف وقت زیادی است و کار و انرژی فراوان را هم از طرف معلم و هم از طرف شاگرد نیاز دارد. با توجه به این که می دانیم معمولا ساعات کلاس موسیقی به طور میانگین نیم ساعت است. چگونه تدریس هم فن سنتور و هم کوک آن در این زمان میسر است ؟ یا اینکه معلم با صرف وقتی اضافه تر از آن نیم ساعت طریقه ی کوک کردن را به هنرجو تدریس کند که در نتیجه تحمیل هزینه ی اضافی خواه یا نا خواه بر دوش هنرجو خواهد بود. البته واضح است که هیچ هنرجویی در هیچ رشته ی سازی در اوایل کار یعنی هنوز تا وقتی که با صدا ها از طریق درست ضربه زدن به سیم و نواختن آهنگ آشنا نشده معلم قادر به تدریس کوک نخواهد بود به ویژه در مورد ساز سنتور. حتا با این فرض اگر این مراحل نیز انجام بگیرد به طور قطع آموزش چگونگی کوک و تشخیص صدای درست حداقل چند سال به طول می انجامد. 2- توصیه ی معلم به شنیدن آثار موسیقیِ مربوط که باعث تقویت گوش هنرجو می شود. این امر که البته بهترین روش به نظر می رسد نیز مدت زمانِ زیادی طول خواهد کشید تا گوش هنرجو پرورش یابد و تا آن زمان به علت مشکلاتی که در بالا ذکر شد مدتها باید با ساز ناکوک تمرین کند (که این خود موجب تأخیر در پرورش گوش او میشود) تا زمانی که مهارت کوک را از طریقِ شنیداری حاصل کند. 3- استفاده از تیونر برای کوک سنتور: عقیده بر این است که مقامها و فواصلِ موسیقیِ ایرانی را بر مبنای تشخیص گوش می توان دقیق شناخت و کوک کرد و دستگاه های کوک موجود (تیونر) قادر نیستند که فواصل دقیق کوکهای گامهای ایرانی را بدهند. من نیز با این عقیده کاملا موافقم اما به چند دلیل استفاده از تیونر را برای کوک سنتور پیشنهاد میکنم: 1- درست است که گرفتن فواصل دقیق گامهای ایرانی با تیونر امکان پذیر نیست ولی به این علت، درست به نظر نمی رسد که شاگرد را با سنتورِ ناکوک تا چند سال رها کرده به این بهانه که تیونر فاصله های دقیق را برای کوک به او نمی دهد و باید سالها بگذرد تا گوش هنرجو به طور نسبی یا کامل پرورش یافته تا قابلیت انجام کوک را پیدا کند. 2- همین امر که هنرجو چندین سال با ساز ناکوک تمرین می کند این خود عاملی است که پرورش گوش او را نه تنها عقب می اندازد بلکه از آنجائیکه چندین سال اصوات نادرست شنیده گوش او دچار ناهنجاری می شود به طوریکه اصلاح این خطا خود زمان قابل توجهی را می طلبد. 3- مسئله ی دیگر زمان است. شاید قدیمتر وقت و فکر مردم آزادتر بوده به طوریکه می توانستند روزی چند ساعت به تمرین کوک و موارد مربوط بپردازند. امروز با توجه به محدودیت زمان، از چند هزار هنرجو یک نفر فرصت دارد تا روزی چند ساعت فقط به کوک اختصاص دهد؟ بنابراین جهت از دست ندادن زمان، تیونر می تواند صرف زمان برای کوک را به حداقل برساند ضمن اینکه بهره وری آن نیز قابل قبول می باشد. 4- وقتی هنرجو سالها با سازی که حداقل 90 درصد آن کوک بوده تمرین کرده گوش او حدالامکان از ناهنجاری های صوتی به دور بوده و بعدها می تواند با شنیدن آثار موسیقی مراجعِ کوک، فاصله های درست موسیقی ایرانی را فرا گیرد و رفته رفته می تواند با تکیه به گوش خود، سازش را کوک نماید. نکته ی قابل ذکر این است که برای آموزش کار با تیونر دانستن تئوری موسیقی و فواصل و گامهای ایرانی ضروری نیست بلکه فقط لازم است موضوعات و موارد مربوط به این کار را به هنرجویان درس داد تا بتوانند قطعات درس گرفته شده ی خود را با سنتوری که حداقل 90 درصد آن کوک است اجرا کنند و لذت ببرند و آموزش تئوری موسیقی مربوط به فواصل و گامها را در آینده به آن بپردازند. چرا که هدف از کار با تیونر برای کوک سنتور آسان تر کردن کار است وگرنه اگر قرار باشد قبل از پرداختن به این موضوع ابتدا معلم تمام مباحث راجع به تئوری موسیقی را به هنرجو بیاموزد مشکل چند برابر خواهد شد و گذشتن از خوانِ کوک سنتور بیش از پیش دشوارتر و طولانی ترخواهد شد. در مقاله ی بعدی طریقه ی عملی استفاده از تیونر را برای کوک سنتور را شرح خواهم داد. 3 لینک به دیدگاه
EN-EZEL 13039 مالک اشتراک گذاری ارسال شده در 2 آذر، ۱۳۸۸ ستفاده از تیونر برای کوک سنتور (III) نتها به زبان لاتین عبارتند از : دو C - ر D - می E - فا F - سل G - لا A - سی B برای کوک سنتور با تیونر به چند علامت نیاز دارید: بکار : محل اصلی نُت بِمُل: نیم پرده (2/1) پائین تر از جای اصلی کُرُن: ربع (4/1) پرده پائین تر از جای اصلی دیِز: نیم پرده بالاتر از جای اصلی نت با عرض پوزش شکل این علامات را نتوانستم بنویسم و کنار آنها بگذارم خواهشمندم برای دیدن و آشنا شدن با شکل این علامات به کتاب "دستور سنتور، استاد فرامرز پایور " مراجعه کنید. ذکر کاربرد این علامات جهت آگاهی از کارکرد آنها بوده اما شما برای کوک احتیاجی به دانستن آنها ندارید بلکه کاملاً مطابقِ روش زیر عمل نمائید. تنظیم تیونر 1-میزانِ هرتز (Hz) تیونر ها قابل تنظیم هستند معمولاً در محدوده ی 435 تا 445. پیشنهاد می کنم تیونر را بر روی 435 هرتز تنظیم کنید به این دلیل که شما در ابتدای کار و تجربه کردن کوک سنتور هستید و نبود مهارت لازم می تواند منجر به پاره شدن سیمهای سنتور بشود ولی با تنظیم بر روی 435 این احتمال کاسته می شود و درصدی از خطای شما را پوشش می دهد.(استاندارد 440 می باشد) 2-بعضی از تیونر ها حق انتخاب علامت بمل یا دیز را به شما می دهند، شما روی علامت بمل تنظیم کنید. اگر تیونر شما چنین انتخابی نداشت لازم به تنظیم آن نیستید. 3-برخی از تیونرها نت پایه ی آنها قابل تغییر است، شما بر روی نت دو © تنظیم کنید.(این علامت در مرکز تیونر واقع است) تیونر توضیح اینکه اگر تیونر شما از نوعی است که دارای علامت کرن می باشد بهتر است از آن برای کوک ربع پرده ها استفاده نکنید چرا که این علامت به شما ربع پرده ی گامهای عربی را می دهد نه فاصله ی ربع پرده ی ایرانی. برای کوکِ ربع پرده ها با توجه به راهنمایی و فرمولی که در ادامه مطلب آمده احتیاجی ندارید که حتماً از تیونری استفاده کنید که دارای ربع پرده یعنی علامت کرن باشد بلکه با تیونر های معمولی که فقط دارای این دو علامت (دیز و بمل) هستند نیز قادر به کوک خواهید بود. کوک دستگاه شور: سیمهای زرد: از خرک اول تا نهم: می کرن - فا بکار - سل بکار - لا کرن - سی بمل - دو بکار - ر کرن - می بمل - فا بکار. سیمهای سفید: از خرک اول تا نهم: می کرن - فا بکار - سل بکار - لا کرن - سی بمل - دو بکار - ر بکار - می بمل - فا بکار. سیمهای سفید پشت خرک: از خرک اول تا نهم: می کرن - فا بکار - سل بکار - لا بمل - سی بمل - دو بکار - ر بکار - می بمل - فا بکار. این توضیحات مقدماتی هستند که شما جهت کوک به آنها نیازمندید و به نظر من لازم نیست این موارد را حفظ کنید بلکه می توانید در صورت نیاز به آنها مراجعه کنید. طریقه ی انجام کوک به صورت عملی در مقاله بعدی شرح داده خواهد شد. 3 لینک به دیدگاه
EN-EZEL 13039 مالک اشتراک گذاری ارسال شده در 2 آذر، ۱۳۸۸ استفاده از تیونر برای کوک سنتور (IV) شروع کوک سنتور 1-سنتور را به حالت مایل بچرخانید بطوریکه گوشیهای سنتور درست مقابل دست راست شما قرار گیرند تا به آنها کاملاً مسلط باشید. 2-تیونر را روی میز قرار دهید بطوریکه صفحه ی آن مقابل دید شما باشد. 3-کلید کوک سنتور را در دست راست بگیرید. 4- دم مضراب را مطابق شکل، در دست چپ نگه دارید. مثال 1: فرض کنید می خواهیم نت سل سیمهای سفید را کوک کنیم. 1- سیم اول نت سل (خرک سوم) را دنبال کنید تا گوشی مورد نظر را پیدا کنید (همیشه پایین ترین گوشی مربوط به سیم اول می باشد و بقیه به ترتیب) 2- با استفاده از کلید کوک، سیم مربوطه را کمی شُل کنید (به طرف خودتان بچرخانید، کمتر از ¼ دور). این کار به این خاطر است که اگر سیم مورد نظر به عللی بالا رفته باشد شما آنرا دوباره پایین بیاورید و مطمئن شوید که برای کوک باید سیم را آهسته آهسته و به نرمی سفت کنید تا به نت اصلی برسید. این کار احتمال پاره شدن سیم را نیز کم میکند. 3- حال با استفاده از دم مضراب (که در دست چپ قرار دارد) سیم اول (از بالا) نت سل را به صدا در آورید و به صفحه ی تیونر نگاه کنید. حرف لاتین نت سل G می باشد اگر تیونر سل را نشان داد به مرحله ی چهارم بروید در غیر این صورت گوشی را کمی سفت کرده (کمتر از 8/1 دور) و دوباره سیم را به صدا درآورید و به تیونر نگاه کنید. این عمل را آنقدر ادامه دهید تا به حرف G برسید. 4- در این مرحله عقربه تیونر را به سمت مرکز هدایت کنید تا عقربه روی عدد صفر قرار گیرد و چراغ سبز روشن گردد. اگر عقربه پایین یا چپ بود (روی اعداد منفی) گوشی را کمی سفت کنید و اگر عقربه بالا یا راست بود (روی اعداد مثبت) گوشی را کمی شل کنید تا حرف G با چراغ سبز حاصل گردد. توصیه اینکه خیلی تلاش نکنید عقربه دقیقاً روی عدد صفر قرار بگیرد چون به دو دلیل این کار مشکلی است (مگر بصورت تصادفی این اتفاق بیافتد). دلیل اول: این نوع دستگاه های تیونر خیلی دقیق نیستند (البته برای حل مشکل کوک شما ایده آل می باشند). دلیل دوم: صدایی که شما از سنتور ایجاد می کنید با اندکی صدای محیط (صدای مزاحم، Noise) به میکروفن تیونر می رسد. بنابراین اگر عقربه در حدود عدد 5- تا 5+ قرار گیرد مطلوب است. در واقع پیشنهاد می کنم شما به چراغ توجه کنید، اگر سبز شد کار تمام است و می توانید به سراغ سیم بعدی بروید. حال سیم اول از سیمهای نت سل کوک شده. مابقی سیمهای نت سل را نیز به همین ترتیب عمل نمائید. مثال 2: فرض کنید میخواهیم نت سی سیمهای سفید را کوک کنیم. حرف لاتین نت سی B است. اگر به کوک دستگاه شور دقت کنید خواهید دید که نت سی باید بمل باشد. یعنی شما باید به دنبال حرف B با علامت بمل بگردید. بدانید که نت سی بمل کمی پایین تر از نت سی بکار (B بدون علامت) می باشد. پس شما بعد از اینکه مثل سابق اول گوشی را کمی شل کردید وقتی به آهستگی گوشی را سفت می کنید و هر بار سیم را به صدا در می آورید ابتدا به نت سی با علامت بمل می رسید تا به نت سی بکار. بعد از آن به دنبال چراغ سبز باشید. مثال 3: فرض کنید میخواهیم نت لا سیمهای سفید را کوک کنیم. این نت کرن است، برای بدست آوردن آن شما اول به دنبال نت لا (A) با علا مت بمل باشید هنگامی که نت لا بمل را کوک کردید (جراغ سبز) برای گرفتن لا کرن لازم است عقربه را حدوداً بین اعداد 30+ تا 40+ قرار دهید. پس در نتیجه دانستیم لا کرن کمی بالاتر (بیشتر) از لا بمل است. در حقیقت نتهای دارای علامت کرن همگی جایی کوک می شوند که اولاً علامت بمل برای آن نت بر روی صفحه ی تیونر نمایان است و ثانیاً عقربه روی اعداد 30+ تا 40+ قرار دارد و نتیجتاً چراغ قرمز را مشاهده خواهید نمود. علت اینکه چرا کرن بین این اعداد واقع است یکی تجربه شخصی خودم در کار با تیونر است دوم اینکه اصولاً نتهای کرن دار در موسیقی ما جای صد در صد دقیقی ندارند و شما نهایتاً در آینده باید با اتکا به گوش خود کوک کنید اما فعلاً بین آن اعداد را اگر کوک کنید کرن تقریبی (گاهی نیز دقیق) را بدست خواهید آورد. 4 لینک به دیدگاه
EN-EZEL 13039 مالک اشتراک گذاری ارسال شده در 2 آذر، ۱۳۸۸ استفاده از تیونر برای کوک سنتور (V) چند نکته پیرامون کوک سنتور 1- پیشنهاد میکنم ابتدا سیمهای سفید را کوک کنید سپس به سراغ سیمهای زرد بروید. به این خاطر که سیمهای سفید از مقاومت بالاتری برخوردار هستند و احتمال پاره شدن آنها نسبت به سیمهای زرد کمتر است تا زمانی که دست شما آشنایی مختصری با انجام عملیات کوک پیدا کند. 2- تا وقتی گوش شما مهارت لازم را برای کوک (بدون تیونر) پیدا نکرده از کوک سیمهای پشت خرک حتا به کمک تیونر پرهیز کنید چرا که کوک سیمهای پشت خرک به مهارت لازم و تجربه ی کافی نیاز دارد. اجالتاً هنگامی که شما سیمهای سفید را کوک می کنید سیمهای پشت خرک نیز تا حدی کوک می شوند. 3- خود را با انجام کوک در مدت طولانی خسته نکنید. این کار صبر و حوصله زیادی (مخصوصاً در اوایل کار) می طلبد. توصیه می کنم هر 15 یا 20 دقیقه که کوک کردید به خودتان و دستگاه استراحت دهید. 4- اگر اولین کوک شما حتا چند روز به طول بی انجامد اشکالی ندارد بلکه مهم دقت و حوصله ای است که به خرج می دهید. بعد از اینکه سنتور را یکبار به طور کامل کوک کردید (به جز سیمهای پشت خرک که شرح آن گذشت) مطلوب است دوباره تک تک سیمها را چک کنید و ببینید آیا سر جای کوک اصلی خود قرار دارند یا خیر، اگر نه، دوباره آنها را اصلاح کنید. 5- توجه کنید اگر تا دو یا سه بار سیمی را چک کردید و دیدید از کوک خارج شده است طبیعی است چون شما همه ی سیمها را حداقل یکبار شل کردید بنابراین تا این سیمها دوباره جا بیافتند ممکن است یک یا دو هفته طول بکشد. 6- هنگام کوک ترجیحاً دست چپ خود را روی سنتور نگذارید زیرا گرمای مستقیم دست شما باعث می شود کوک سیمها کمی خالی شوند. 7- توجه داشته باشید در زاویه ی سمت چپ سنتور شما کسی نشسته باشد چون اغلب سیمها هنگام پاره شدن به طرف چپ پرتاب می شوند و چون فشار زیادی دارند ممکن است باعث صدمه شوند. 8- هنگام کوک کردن سر خود را به هر دلیلی نزدیک سنتور نبرید چون سیم ممکن است زمانی که پاره می شود به چشم شما اصابت کند. 9- برای شروع کوک یکی از نکات شل کردن گوشیها بود. از آنجائیکه برای بعضی اشکالاتی در این مرحله بوجود آمده است دوباره یادآور می شوم گوشی را به مقدار خیلی خیلی کم شل کنید شاید در حدود کمتر از 10/1 دور. وقتی گوشی را زیاد شل کنید احتمال پاره شدن آن هنگام سفت کردن بیشتر می شود. 10- در نهایت بعد از انجام کوک و چک کردن دوباره ی آن مضراب را به حالت درست (به طوریکه می خواهید آهنگ اجرا کنید) در دست بگیرید و نتها را تک تک بصدا در آورید و ببینید که آیا درست کوک کرده اید یا خیر. (هر چهار سیم یک نت باید هم صدا باشند) اشکالاتی که ممکن است برای تیونر پیش بیاید: 1- گاهی اوقات وقتی سیمی را به صدا در می آورید تیونر چند نت را به شما نشان می دهد ولی معمولاً یکی از آن نتها بیشتر روی صفحه نمایش میماند (آخرین نت). چند بار (با فاصله) سیم را به صدا درآورید و ببینید کدام حرف (نت) بیشتر نشان داده می شود. طبیعی است که آن نت را باید مورد نظر قرار دهید. 2- گاهی این دستگاه ها بیش از حد معمول و معقول بهم می ریزند (مانند موبایلها). می توانید با روشن و خاموش کردن آنها دوباره شروع به کار کنید. 3- همراه بعضی از تیونرها یک میکروفن گیره ای نیز می باشد. به طور کلی برای کوک کردن احتیاجی به آن ندارید اما اگر در محیط شلوغ و پر سر صدا مجبور به کوک هستید باید از آن میکروفن استفاده کنید تا تیونر صدای محیط را نگیرد و نت صحیح را به شما نشان دهد. این میکروفن را می توانید به سوراخی که کلاف بلند سنتور دارد نصب نمائید. (به شکلی که گیره داخل سوراخ و خود میکروفن روی صفحه ی سنتور قرار گیرند) 4- از آنجائیکه این دستگاه با باطری کار می کند به این نکته دقت کنید که: نصف سنتور را با باطری ضعیف و نصف دیگر آنرا با باطری نو کوک نکنید، چرا که فرکانسهایی که دستگاه با باطری نو به شما می دهد کمی با فرکانسهای باطری ضعیف متفاوت است، یا کل سنتور را با همان باطری ضعیف کوک کنید یا اگر باطری خیلی ضعیف است قبل از شروع عمل کوک از باطری نو استفاده نمائید. با اين گفته اين مقاله را به پايان مي بريم كه فراموش نكنيد، توصیه های معلم در ریز مطالب و جزئیات خاص می تواند بسیار راهگشا باشد. 1 لینک به دیدگاه
EN-EZEL 13039 مالک اشتراک گذاری ارسال شده در 2 آذر، ۱۳۸۸ صدای سنتور (I) در این گفتار سعی دارم راجع به تنوع صدایی که یک نوازنده میتواند از یک ساز ایجاد کند نکاتی را خاطر نشان کنم. به ظاهر تنوع صدایی ساز سنتور بنا به ساختار آن نمی تواند خیلی متفاوت باشد (منظور صدای حاصله از یک سنتور است) همانند پیانو، بطوریکه هر نوازنده ای مثلاً اگر با فلان پیانو بنوازد اصوات ایجاد شده همگی یکسان خواهند بود یا در نهایت تفاوت اندکی خواهند داشت. در ادامه میخواهم ،طبق آنچه شخصاً تجربه کرده ام و آنچه از اساتید آموخته ام این نکته را بیان کنم که صدای حاصله از یک ساز با نوازندگان مختلف می تواند چقدر متفاوت باشد.(درک این نکته البته بستگی به توانایی و حساسیت گوش اشخاص نیز دارد.) البته این را هم میدانیم که این قضیه ارتباطی به خود ساز ندارد چرا که کیفیت ساز (منظور یک ساز خاص دریک مقطع زمانی خاص می باشد) بسته به نوازنده ای که با آن می نوازد بهتر یا بدتر نخواهد شد و صدای آن ساز همان است که هست و این تنوع صدایی که مورد بحث است طبیعی است به عواملی جز خود ساز مربوط می شود که در ساز سنتور عبارتست از اول نوازنده ،دوم مضراب. اکثر نوازندگان سنتور (منظور آن دسته از نوازندگانی هستند که هنوز به حد کمال نرسیده اند) در صدا دهی ساز اغلب دچار یک آشفتگی و عدم ثبات هستند. البته این مورد کم و بیش در سایر سازها نیز موجود است اما اینجا به طور اخص به ساز سنتور می پردازیم. اغلب مشاهده می شود که صدایی که هنرجویان سنتور از این ساز خارج می کنند در یک بازه زمانی تقریبا بلند مدت بسیار متفاوت است. طبیعی است که بررسی عوامل موثر در چگونگی ایجاد صدای سنتور از حوصله ی یک هنرجوی سنتور(حداقل تا مدتها)خارج است. دیده می شود نوازندگانی که گاه با سنتور دیگری که تقریبا هم کیفیت (از لحاظ صدا) با سنتور فعلی خودشان است می نوازند اغلب صدایی کاملاً متفاوت شنیده می شود، چه بسا بارها به چنین موردی بر خورده ایم که کسی سازی را برای خرید انتخاب می کند و برای اطمینان از این انتخاب ساز را به نوازنده ی دیگری که معمولاً از خود او قویتر است نشان میدهد.گاهی اوقات صدای حاصله از نوازندگی نوازنده ی قویتر ،بهتر و گاهی بدتر از صدایی است که نوازنده ی اولی(ضعیفتر) ایجاد کرده می باشد. اگر در صدای ساز اساتید سنتور از قدیمتر به حال دقت کنیم خواهیم یافت که گرچه گاهی اوقات آنها با سازهای مختلف دیگری نواخته اند اما صدای حاصله از سازشان یکسان و مبین سبک و سلیقه ی آ نها بوده بطوریکه در بیشتر موارد می توان از روی صدای ساز و نحوه اجرا به نوازنده آن پی برد. البته این یکسان بودن صدای حاصله از نوازندگی اساتید غیر از آنچه که مربوط به سبک و سلیقه و تجربه ی آنها می شود به عوامل فنی دیگری نیز(که در نهایت معرف سبک می شود) وابسته است. حال یک ساز را تصور کنید تا ببینیم چند نوع صدای متفاوت ممکن است بتوان از آن ایجاد کرد. از جمله عواملی که در صدای ایجاد شده موثرند می توان به این چند مورد اشاره نمود: 1. وزن مضراب 2. میزان تشابه مضراب راست و مضراب چپ از لحاظ وزن ، اندازه ، قطر ، جنس. 3. نقطه ی ثقل مضراب 4. نسبت اندازه و قطر حلقه،ساقه و سر مضراب 5. جنس مضراب(اگر نوازنده بدون نمد می نوازد) 6.جنس نمد مضراب، قطر نمد و طریقه چسباندن آن 7.نحوه دست گرفتن مضراب 8.نوع مضراب زدن نوازنده(انگشت،مچ،ساعد) 9.محل فرود مضرابها(فاصله آنها تا خرک) 10.چگونه قرار دادن سنتور 11.شاید از همه اینها مهم تر گوش موسیقایی نوازنده که چگونه با توجه به موارد فوق الذکر صدایی را که می خواهد از سنتور خارج کند(که زیر مجموعه ی سبک و سلیقه نوازنده خواهد بود). روشن است که درصد تاثیر گذاری هر یک از موارد بالا می تواند خیلی خیلی کم و یا خیلی زیاد باشد. در مقاله بعد به شرح تک تک این موارد خواهم پرداخت. 2 لینک به دیدگاه
EN-EZEL 13039 مالک اشتراک گذاری ارسال شده در 2 آذر، ۱۳۸۸ صدای سنتور (II) در ادامه به شرح عواملی می پردازیم که باعث تنوع صدای ایجاد شده از ساز سنتور می شوند. 1-وزن مضراب: معمولاٌ وزن مضرابها در تغییر حجم صدا موثرند. مضرابها ی کم وزن اکثراٌ قطر نازکتری دارند و همچنین دارای سر کوچک و نازکی هستند که همین امر باعث می شود مضرابها هنگام برخورد با سیم قدرت لازم یا کافی را نداشته باشند که در نتیجه صدای حاصله کم حجم خواهد بود و مضرابهای سنگین بالعکس. 2- میزان تشابه مضراب راست و چپ از لحاظ وزن،اندازه ،قطر،جنس: طبق قاعده واستاندارد فرض بر این است که جفت مضرابی که نوازنده آنرا دست می گیرد کاملاٌ از همه لحاظ مشابه باشند که درغیر اینصورت هم تفاوت درحجم صدای مضراب راست و چپ را خواهیم داشت و هم تفاوت در رنگ و مقدار زنگ موجود درصدا. 3-نقطه ی ثقل مضراب: معمولاٌ نقطه ی ثقل مضرابها حدوداٌ در یک چهارم اول آنها واقع شده است .طبیعی است به مقدار جلوتر یا عقب تر بودن نقطه ثقل مضراب حالت نواختن مضراب کمی تغییر می کند که در نهایت باعث تغییر ناچیزی درصدای ایجاد شده می شود. 4-نسبت اندازه و قطر حلقه،ساقه و سر مضراب : واضح است نسبت درست و دقیق این عوامل دلیل بوجود آمدن یک مضراب ایده آل و استاندارد خواهد بود که دراینصورت نقطه ثقل آن نیز در محل درست مضراب قرار خواهد گرفت.عدم رعایت دقیق این نسبتها نیز در چگونگی نواختن مضراب تاثیر گذاشته و نهایتاٌ باعث تفاوت در صدادهی ساز می شود. 5-جنس مضراب : نوازندگانی که بدون نمد می نوازند نسبت به اینکه مضراب آنها از چه جنسی است، وزن آن وحجم صدا، نرم یا خشک یا زنگ دار بودن صدا را تعریف می کند. 6-جنس و قطر نمد و طریقه ی چسباندن آن: طبیعی است هر چقدر قطر نمد بیشتر باشد صدا خفه تر و هر چقدر نمد نازکتر باشد صدا بازتر خواهد بود. اکثراٌ نمدهای مختلف با جنسهای متفاوت دارای رنگ صدای متفاوتی هستند و اینکه نوازنده کدام رنگ صدا را می پسندد و از چه نمد با چه قطری استفاده کند امریست تجربی و سلیقه ای. اگر برای چسباندن نمد از چسپ جامد استفاده شود صدای حاصله همان خواهد بود که مورد انتظار است اما اگر از چسب مایع استفاده شود بطوری که چسب باعث، تر شدن هر دو سوی نمد شده صدای ایجاد شده دارای کمی زنگ خواهد بود. 7-نحوه ی دست گرفتن مضراب: همانطور که می دانیم طریقه ی گرفتن مضراب از زمان قدیم تا امروز (بر اساس مدل مضراب ) کمی تغییر یافته است .نسبت به اینکه مضراب شما چه شکلی دارد وآنرا چگونه بدست می گیرید معرف نحوه ی نواختن مضراب شما و تا حدی تسلط شما به ساز می باشد که در مجموع در صدای حاصله مقداری تفاوت ایجاد می کند. 8-نوع مضراب زدن : اصولاٌ نواختن مضراب چند نوع است: بوسیله ی فقط انگشت -بوسیله ی فقط مچ- بوسیله ی فقط ساعد- بوسیله ی انگشت و مچ همزمان – بوسیله ی مچ و ساعد همزمان – بوسیله ی هر سه یعنی انگشت، مچ و ساعد. البته نا گفته نماند که درهر مدل، نواختن مضراب برآیند نیروها از ستون فقرات، کتفها،ساعد،مچ و انگشتان است .نسبت به اینکه شما چگونه مضراب می زنید به همان نسبت صدای ایجاد شده از سنتور شما متفاوت خواهد بود. 9-محل فرود مضرابها: وقتی مضراب شما بیشتر نزدیک خرک ها زده می شود صدا خشک تر وخشن تر به گوش می رسد و اینکه به چه اندازه دورتر ازخرکها مضراب می زنید اصوات نرمتر و ملایمتر خواهند بود. 10-چگونه قرار داشتن سنتور: نسبت به اینکه هنگام نواختن چه مساحتی از صفحه زیرین سنتور با جایی تماس نداشته باشد یا اینکه درصورت تماس با چه جنسی مماس است (چوب، فلز، پارچه و...) صدای ساز شما به همان نسبت تغییر خواهد کرد. 11-موارد فوق می توانند از نیم درصد تا شاید هفتاد درصد در صدای ایجاد شده از یک ساز موثر باشند (درحجم ،کیفیت ورنگ صدا)، اما به نظر من مهم تر از تمام این موارد این است که گوش موسیقایی یک نوازنده با توجه به سبک و سلیقه ی خودش چه نوع صدایی را چگونه می خواهد از ساز خارج کند که طبیعی است تمام موارد فوق تابع این قدرت تمیز و تشخیص وسلیقه نوازنده خواهد بود. به غیر از مواردی که ذکر آن گذشت عوامل دیگری نیز می توانند درتفاوت صدایی یک ساز موثر باشند مثلاٌ کوک ساز که آیا دقیقاٌ با دیاپازون کوک شده است، یا بالاتر یا پایین تر، که نتیجتاٌ باعث میزان کشیدگی سیمها می شود (سفتی یا شلی) و در صدای ایجاد شده نرمی و خشن بودن صدا را تعریف می کند. درپایان باید اضافه کرد؛ موارد دیگری مثل میزان گرمی یا سردی هوا -میزان رطوبت هوا– محیطی که ساز در آنجا به صدا در می آید (محیط باز، بسته، کاملاٌبسته) و چندین و چند عامل دیگر میتوانند موثر در تنوع صدای ایجاد شده از سنتور باشند که در مجال این گفتار نمی گنجند. 2 لینک به دیدگاه
EN-EZEL 13039 مالک اشتراک گذاری ارسال شده در 2 آذر، ۱۳۸۸ دئو برای سنتور قطعه دیگری که تقریبا" همزمان با "گفتگو" تصنیف شد "دوئو برای سنتور" در سه گاه نام داشت که توسط حسین دهلوی حدود سال ۱۳۳۲ ساخته شد و توسط فرامرز پایور و داریوش صفوت اجرا و در ۱۳۳۶ منتشر شد. ممکن است این قطعه از "گفتگو" قدیمی تر باشد، ولی باید به این نکته هم توجه کرد که اجرای این قطعات گاهی سالها پس از ساخته شدن آنها اتفاق می افتاد و حتی بعضی بعد از اجرا هم چند بازنویسی می شد، تا به نقطه پایانی برسد؛ نمونه این اتفاق، قطعه "شبدیز" ساخته پژمان آذرمینا هست! همچنین قبل از فرامرز پایور سنتور نوازی نبوده که به این سبک بنوازد و حسین دهلوی نوازنده سنتور نبوده و به گفته خود ایشان نه با تکنیک سنتورنوازی، بلکه با تکنیک آهنگسازی این قطعه تصنیف شده! پس در واقع اولین قطعه ای که دقیقا" با تکنیک سنتور ساخته شده "گفتگو" است؛ اینجا به این نکته هم اشاره باید کرد که یکسری از قطعات صبا زمانی که فرامرز پایور زیر نظر او تحصیل می کرد، توسط پایور برای دونوازی سنتور و ویلن تنظیم و اجرا شد. به قسمتی از” دئو برای سنتور در سه گاه” گوش کنید : برای مشاهده این محتوا لطفاً ثبت نام کنید یا وارد شوید. ورود یا ثبت نام این قطعه بر روی مستند "باد صبا" که از مهمترین مستندهای تاریخ فیلمسازی ایران است و ساخته کارگردان بزرگ فرانسوی آلبر لاموریس (که جانش را در ضبط همین فیلم از دست داد!) است، به همراه آثاری از ابوالحسن صبا،حسن کسایی، حسین تهرانی و ... قرار گرفت که هنوز شهرت خود را از دست نداده است؛ مخصوصا" این قطعه روی قسمتی که دوربین وارد ساختمانی با آینه کاری های زیبا می شود بطور کامل شنیده می شود، که این تلفیق تصویر و موسیقی بسیار هوشمندانه و زیباست. حسین دهلوی با ارکستر ابداعی خود (ارکستر مضرابی) که از سازهایی چون: (انواع) سنتور، تار، بمتار، عود، قانون در آن استفاده می شد، قطعاتی هم از پایور که در اصل برای سنتور سولو بود تنظیم کرد، که بسیار مورد توجه هنردوستان قرار گرفت. از اتفاقات مهمی که در این دوران برای سنتور روی داد، تفکر ساخت سنتورهای مختلف بود که هنوز هم به رقم بازنشست شدن موسیقیدانان و سازگران آن روزگار همچنان کم و بیش خبرهایی در مورد طرحهای جدید برای بالابردن قابلیتهای سنتور می شنویم. سنتورهایی که حسین دهلوی در ارکسترش استفاده می کرد که سنتور کروماتیک و کروماتیک بم و ساخته ابرهیم قنبری مهر بود. حسین دهلوی در حال رهبری ارکستر مضرابی برای مشاهده این محتوا لطفاً ثبت نام کنید یا وارد شوید. ورود یا ثبت نام حسین دهلوی یک دئوی دیگر هم برای سنتور، همراه همسرش سوسن اصلانی در "نوا" ساخت که هنوز اجرا نشده است ولی قطعه ای از او که برای ، یک سنتور دو عدد تار و یک عود در مایه "اصفهان " تصنیف شده بود، برای ارکستر بزرگ مضرابی هم تنظیم شد که منتشر نشده ولی در سال ۱۳۷۲ در تالار وحدت اجرا شد(فیلم این کنسرت هم قرار هست به زودی منتشر شود). آخرین کنسرت این ارکستر در سال 1372 برگزار شد که پس از این اجرا در سال 1376 هم یکبار در بزرگداشتی برای چهلمین سالگرد درگذشت ابوالحسن صبا ، دهلوی برای آخرین بار چوب رهبری را به دست گرفت و ارکستر صبا را رهبری کرد. پس از گذشت سالهایی که هنوز سنتورنواز قابلی در این سبک پا به میدان نگذاشته بود، شاگردان فرامرز پایور که اکثرا" از تحصیلات آکادمیک موسیقی برخوردار بودند، دست به تصنیف چند قطعه با این حال و هوا زدند که کمتر مورد تبلیغ قرار گرفت و اکثرا" در حد تدریس به شاگرد باقی ماند.افراد دیگری هم مانند، میلاد کیائی، پشنگ کامکار و پرویز مشکاتیان که مدتی شاگرد پایور بود، قطعاتی نزدیک به این سبک ولی به شیوه شخصی خودش تصنیف کرد ولی این آثار به خاطر مشکلات همیشگی موسیقی ایرانی چه در ساخت چه در تبلیغ و اجرا ... کمتر در میان نوازندگان جا باز کردند و رپرتوار شدند. این موج نوگرایی در سنتور نوازی ناگهان با درخشش جوان خوشنام سنتور نوازی ایران اردوان کامکار جانی تازه یافت. 2 لینک به دیدگاه
EN-EZEL 13039 مالک اشتراک گذاری ارسال شده در 2 آذر، ۱۳۸۸ اردوان کامکار و سنتور نوازی معاصر برای مشاهده این محتوا لطفاً ثبت نام کنید یا وارد شوید. ورود یا ثبت نام اردوان کامکار که کوچکترین عضو گروه خانواده کامکار است، در زمانی که هنوز پا به دهه دوم زندگی خود نگذاشته بود به همراه برادرش هوشنگ کامکار کنسرتو سنتوری تصنیف کرد که در کاستی به نام "بر تارک سپیده" (همراه با یک کنسرتو کمانچه از برادرش) به بازار عرضه شد و چندی بعد اردوان کامکار در کنسرت گروه کامکار در فرهنگسرای بهمن با خلاقیتی کم نظیر در آهنگسازی و تسلط و پختگی چشمگیری در نوازندگی، قطعه "دریا" را به اجرا گذاشت. به قسمتی از آلبوم " دریا " برای سنتور گوش کنید: برای مشاهده این محتوا لطفاً ثبت نام کنید یا وارد شوید. ورود یا ثبت نام اردوان کامکار غیر از آثاری که برای تکنوازی سنتور خلق کرد، قطعات دیگری هم برای گروه نوازی سازهای ایرانی تصنیف کرد که مورد توجه اهالی موسیقی قرار گرفت. "دریا" اولین برنامه ای بود که می توان گفت، کل اجرا ( چه آوازیها چه قطعات ضربی) سراسر رنگ و بویی جدید داشت و مخصوصا" از تکنیکهای خاص سنتور در اجرای آن بهره برده شده بود، به گونه ای که به هیچ وجه با سازهایی مثل، پیانو قابل اجرا نبود ( با این حال عده زیادی از شنوندگان این موسیقی که غیر حرفه ای هم بودند به اشتباه این قطعات را به عنوان سنتورنوازی پیانویی می شناختند! متاسفانه بسیاری از شنوندگان موسیقی ایرانی بخاطر کم اطلاعی هر اتفاق جدیدی را به محض دیدن کوچکترین شباهت، تقلیدی و بیگانه می دانند؛ مثلا" اگر یک فاصله سوم با سه تار بنوازید، به گیتار نوازی با سه تار متهم می شوید و با نواختن یک آرپژ روی سنتور، پیانو نواز محصوب می شود!) . برای مشاهده این محتوا لطفاً ثبت نام کنید یا وارد شوید. ورود یا ثبت نام گروه کامکارها او که با سبک منحصر بفردی در سنتور نوازی دست یافته بود، دومین کنسرتو سنتور خود را که با ارکستر زهی وپیانو همراهی می شد با نام "ماهی برای سال نو" روانه بازار موسیقی کرد تا قدرت بیان موسیقی خود را در زمینه موسیقی پلی تنال هم به نمایش بگذارد. "ماهی برای سال نو" یک کنسرتوی مشکل با فضایی رازآلود و باز با لحن و ریتمهای کردیست. به قسمتی از کنسرتو برای سنتور از آلبوم "ماهی برای سال نو" گوش کنید: برای مشاهده این محتوا لطفاً ثبت نام کنید یا وارد شوید. ورود یا ثبت نام پس از مدتی بعد از اردوان کامکار سولوی "برفراز باد" را منتشر کرد که اوج پختگی و ذوق موسیقی خود را به نمایش گذاشت. اردوان کامکار در کنسرت خانوادگیشان که با خوانندگی شهرام ناظری در سال 76 اجرا شد، در میان برنامه قطعه "رقص باد" از آلبوم برفراز باد را با مهارت زیادی اجرا کرد ( فیلم این کنسرت هم منتشر شده) پاساژهای سریع و در هم طنیده و ریتمهای و مضرابهای پیچیده، زبانی منحصر بفرد و جایگاهی بلند برای اردوان کامکار در سنتور نوازی معاصر فراهم کرده... (ادامه دارد...) 2 لینک به دیدگاه
EN-EZEL 13039 مالک اشتراک گذاری ارسال شده در 2 آذر، ۱۳۸۸ به رهبری استاد حسین دهلوی حسین دهلوی لئوناردو برنشتاین رهبر، آهنگساز و پیانیست بزرگ معاصر، راجع به خصوصیات یک رهبر ارکستر چنین گفته است : "رهبر کسی نیست که به او می گویند رهبر، رهبر – ذاتا" - رهبر است." بعضی از افراد از لحاظ شخصیتی توانایی رهبری جریانهای اجتماعی و فرهنگی را دارند که این قدرت آنها باعث تغییرات اساسی اجتماعی یا فرهنگی می شود که گاه از حرکات رادیکال فردی تاثیرگذاری بیشتری دارد. حسین دهلوی را می توان به راستی رهبر جریان علمی موسیقی ایرانی دانست. البته اکثر اهل فن پدر موسیقی علمی ایرانی را کلنل وزیری (آهنگساز و نوازنده برجسته تار) می دانند که بی شک بدون وزیری این حرکت سالها دیرتر آغاز می شد. اما جایگاه دهلوی در موسیقی ما بیشتر از تئوری، در عمل بود . دهلوی اولین کسی بود که یک کنسرتوی جدی (با تمام مشخصات یک کنسرتوی حرفه ای) به همراه ارکستر مضرابی (که خود پایه گذار و طراحش بود) با همکاری فرامرز پايور – که او نیز بانی تحولات بنیادین در سنتور و نیز موسیقی ایرانی بود - تصنیف کرد. دهلوی موسیقی ایرانی را با دید وسیعی که از تحصیلات موسیقی غربی خود داشت به جایگاهی رساند که حتی شنوندگان سختگیر موسیقی کلاسیک را به تالار کنسرتهایش کشاند! او در دوره مدیریتش بر هنرستان ملی، فرهنگ علمی کردن موسیقی را در ایران ترویج داد و با قدرت به اجرا در آورد. دهلوی و پایور از بهترین مجریان تزهای وزیری در موسیقی بودند و بسیاری از طرحهای وزیری که در حد طرح مانده بود به دست این دو موسیقیدان قهار به اجرا در آمد. (بعنوان مثال ماجرای ساخت بم تار و تار سوپرانو) دهلوی و پایور با همکاری یکدیگر روی ساز سنتور تحقیقاتی انجام دادند که باعث بوجود آمدن سنتورهای مختلفی شد (البته ابراهیم قنبری مجری این طرح ها بود) که در ارکستر مضرابی ایشان مورد استفاده قرار گرفت. لازم به ذکر است که خود استاد دهلوی هنوز این طرح ها را آزمایشی دانسته و سنتور باس کنونی را فاقد شرایط لازم برای یک ساز استاندارد میداند. حسین دهلوی در تهیه استانداردهای موسیقی ایرانی چه در ساز و چه در تئوری همواره جزو پیشتازان بوده و اگر همت دهلوی نبود شاید سالها بطول می انجامید تا اساتید موسیقی ایران در جوی علمی به بحث برای تکمیل سازها بپردازند، بدون شک قدرت مدیریت و اعتبار او بود که باعث برگزاری چنین گردهمایی هایی بود. دهلوی در مدت فعالیت خود سازهای سنتور، تار، تنبک و قانون را مورد بررسی قرار داد و قطعاتی نیز برای گروه نوازی همگی آنها تصنیف کرد که هنوز در نوع خود بی نظیر میباشند. چندی پیش یکی از اساتید بزرگ عود در یکی از مصاحبه هایش که راجع به عدم وجود استاندارد نت نویسی و نوازندگی برای عود بود در ارتباط با قدرت مدیریت و دانش دهلوی اعلام کرد که استادان عود باید زیر نظر استاد معتبری مثل ایشان (دهلوی) گرد هم آیند تا موضوع به نتیجه لازم برسد. (نقل به مضمون) در اینجا باید به اعتبار استاد آفرین گفت که با اینکه در هیچ اجرایی نقش نوازنده نداشته است، نوازندگان عود - که بین علمای آنها هنوز اتفاق نظر نیست - داوری دهلوی را برای حل مشکلات خود قبول دارند. دهلوی اولین کسی در ایران بود که پارتیتورهای آثارش را منتشر کرد و با این کار انضباط هنری خود را به نمایش همگان گذاشت. از جمله دیگر فعالیت های استاد تالیف کتاب "پیوند شعر و موسیقی" می باشد که در حال حاضر از مهمترین مراجع و کتب درسی دانشگاهی در کشور میباشد. استاد حسين دهلوي متولد سال 1306 بوده و با وجود این همچنان بصورت فعال در حال انجام فعالیت هنری میباشند، برای ایشان آرزوی سلامت میکنیم. 2 لینک به دیدگاه
EN-EZEL 13039 مالک اشتراک گذاری ارسال شده در 2 آذر، ۱۳۸۸ در مورد سنتور بیشتر بدانید بدعوت «انجمن فرهنگ ایران » درپاریس سخنرانی داشتم؛ در مورد سنتور که متن این سخنرانی توسط یکی از دوستان از نوار استخراج شده؛ که البته بهترآن بود کمی آنرا دستکاری میکردم؛ که بعلت کمی وقت اینکار میسر نشد. بعد از سخنرانی قطعاتی در دستگاه همایون به همراهی ضرب( کریستیان پرودن) برای حاضرین نواختم. در زمینه موسیقی و ساز شناسی نوشته هایی از قدیم در رسالات مختلف البته بیشتر به زبان عربی در دسترس می باشد. در 50 سال اخیر نوشته های زیادی راجع به سنتور موجود نیست بجز چند مقاله کوتاه در مجلات مختلفی؛ مثل سخن ویا موسیقی و یا یصورت خیلی خلاصه در کتاب ساز شناسی پرویز منصوری که در سال 1355که از طرف فرهنگ و هنر منتشر شد. بعد از انقلاب کتابهای بیشتری دراین رایطه منتشر شد برای مثال میتوانم از کتاب ناظمی و سنتور نوشته ارفع اطرایی نام ببرم که در مورد چگونگی ساختن سنتور( انتشار در سال 1985م ) که نظرات مهدی ناظمی در مورد ساختن سنتور می باشد. و یا ویژه گیهای سنتور( انتشار در سال 1985 م) نوشته مهدی ستایشگر در همان سال که در مورد تاریخچه و اساتید و تکنیکهای نوازندگی سنتور می باشد. در سال 1996 نیز یک قسمت از کتاب فارابی در مورد آلات موسیقی منتشر شد. اولین دایره المعارف سازها نیز توسط رضا درویشی در سال 2004 منتشرمیشودکه این اثر بزرگ در چندین جلد تنظیم شده که تا بحال دو جلد از آن توسط انتشارات ماهور به بازار آمده است. بین کتابهایی که به زبان فرانسه در مورد موسیقی ایرانی نوشته شده و به ساز سنتور اشاره شده میتوان از کتاب داریوش صفوت نام برد (1964) نوشته شده ویا کتاب ژان دورینگ ( 1984م) نام برد که البته در کتاب دورینگ در مورد استاد سنتور ایران فرامرز پایورفقظ یک خط نوشته شده است. نام سنتور در اغلب سفرنامه های اروپاییانی که در قرن 18 و 19 به ایران سفر کردند به چشم میخورد. به دلایل مختلف تحقیق در مورد سنتور و دیگر سازهای ایران دشوار است؛ از جمله اینکه: ضبطهای قدیمی که از قدیم بجای مانده بیشتر مربوط به تار و سه تار است و نه سنتور؛ تعداد صفحه های سنتور حتی از سازهای غربی مثل پیانو و ویلن کمتر است. یعنی از 1450 صفحه 78 دور حدود 40 مربوط به سنتور میباشد. قسمتی ازاین ضبطها که روی استوانه ها ضبط شده بطور خصوصی در اختیار کلکسیونرها می باشد. اساتید قدیمی سنتور به راحتی دانسته های خود را منتقل نمی کردند و با فوت آنها این معلومات نیز از بین میرفتند. در جامعه ایران موسیقی و موسیقیدان مورد احترام نیوده است ؛ بنابراین خیلی ها مجبور بودند در خفا و برای خلوت خودشان به موسیقی بپردازند و از تولید موسیقی خود در جامعه امتناع میکردند. تکنیک نوازندگی سنتور بطور باورنکردنی نسبت به صد سال پیش بطوری دگرگون شده است که مقایسه نوازنده سنتور کنونی با نوازنده 100 سال پیش دشوار است که این تغییررا باید مرهون زحمات ابوالحسن صبا و فرامرز پایور دانست که به آن اشاره خواهم کرد. سال 1940 سال تاسیس رادیو ایران نه تنها یک تاریخ کلیدی برای موسیقی بلکه برای سنتورنیز یک تاریخ مهم است چرا که برای اولین بارامکان شنیدن صدای سنتور برای همه مردم میسر میکند؛ هر چند که صفحاتی از نوازندگان سنتور مثل علی اکبر شاهی؛ اسدالله خان؛ حبیب سماعی؛ در دسترس بوده است ولی همه به خاطر نداشتن گرامافون امکان شنیدن آنرا نداشتند. چون در آن موقع گرامافون یک وسیله لوکس بود. از این تاریخ به بعد اولین کلاسهای آموزش سنتور به تشویق صبا و توسط سماعی بوجود میاید. ناگفته نماند که اولا به پیشنهاد سماعی شاگردان اصول اولیه نوازند گی را پیش صبا شروع می کردند و ثانیا کلاسهای سماعی برای همه کس قابل استفاده نبود که در بخش دیگری به این مسئله خواهم پرداخت. سنتور سازی؛ هم بعد از این تاریخ شروع میشود که باید از مهدی ناظمی نام برد؛ که شاگرد سماعی بوده و به تشویق او این کار را شروع میکند. اینرا باید متذ کر شوم که قبلا ساز سنتور توسط تار سازها ساخته میشد. و کسان دیگری همزمان با ناظمی شروع به سنتور سازی کردند ولی سازهای آنها در حد سازهای ناظمی نبود. نقش رپراتوار در رایطه با تکنیک نوازندگی و همینطور ساز سازی بسیار مهم است. رپراتوار سنتور از طرفی مدیون زحمات ابوالحسن صبا (1957ـ 1902) که از سال 1915 سنتور نوازی را پیش علی اکبر شاهی (1923 ـ 1857 ) ودوست و همکار نزدیکش حبیب سماعی (1946 ـ 1905 ) شروع میکند و حاصل تجربیات خود را سه سال پس از مرگ ناگهانی سماعی در کتابی بنام ردیف سنتور؛ دوره اول در سال 1949 منتشر می سازد. و از طرف دیگر حاصل زحمات فرامرز پایور که در ادامه راه استادش؛ صبا؛ متد آموزش سنتور را از ابتدایی تا عالی منتشر میکند که یادگیری این دوره ها 10 سال طول میکشد. از ابتدا باید وجه تمایزی از لحاظ ساز شناسی بین سنتور بعنوان یک داده تاریخی که به خاطر ابهامات موجود که معمولا موسیقی شناسان روی مفهوم این ساز و سنتوری که در موسیقی کنونی ایران بکار میرود. و یا دو ساز از خانواده سی تار بنام سنتور و قانون که در قرن 15 وجود داشته است. اشتباه میکنند؛ این اشتباه به خاطر شباهت فونولوژیک بین نامیدن سن تیر سن تریون در اروپا در قرنهای خیلی دورکه به زبان آرامی صحبت از یک ساز بنام سن تریون در حوالی 164 قبل از میلاد مسیح می باشد. کلمه سل تریون از فعل یونانی سلن که مفهومش لرزاندن سیمهای یک ساز می باشد که به زبان عبرو ؛ میزمور ترجمه شده است. البته این نام در برخی رسالات شرق تا قرن 16 به چشم می خورد و سپس نا پدید می شود ولی این نام در کتب اروپایی حتی پس از قرن 16 دنبال میشود. سلتریون یک ساز یونانی است که احتمالا از شرق دور نشات گرفته که بشکل ذوذنقه با سیمهای کشیده شده موازی روی یک جعبه خالی که بکمک انگشتان نواخته میشود؛ بعدا این ساز به اروپا میرود و با نام دولسیمر در آلمان مشهور میشود که با دو چوب نواخته میشود. سنتور از نظر تقسیم بندی سازها متعلق به دسته سیتار میباشد. نیاکان این قبیل سازها نیز میباشد. خود سیتار نیز به شش دسته تقسیم میشود که سنتور در دسته L’Arc Musical Les Cithares sur planche قرار دارد. در این دسته سازهایی قرار داده میشود که از چند الوار تشکیل شده باشند و تشکیل یک جعبه را بدهند. که البته در نوع سنتور جعبه باید بصورتی ساخته شود که بتواند در زیر فشار سیمها مقاومت کند. سنتور و یا سازهایی مشابه آن با نامهای مختلف در بسیاری از فرهنگها در نقاط مختلف مثل اروپا و مشرق زمین یافت میشوند با صدا دهی و ساختمان و اندازه متفاوت. مثلا در چین بنام یانگ کین در کامبوج بنام خیم در هند بنام سنتور در یونانم بنام سنتوری؛ و یا در ترکیه بنام سنتور ترکی و فرنگی از آن یاد میشود. در یک مجسمه آشوری در یکی از مراسمی که به افتخار آشور بنی پال (626 ـ 667 قبل از میلاد مسیح ) برگزار شده نوعی سنتور مشاهده شده که جعبه ای است خالی متشکل از 12 سیم که نوازنده با دست راست با مضراب به سیم میزند در حالیکه با دست چپ در حال فشار دادن روی سیمهاست. نام سنتور در اصل به زبان آرامی میباشد و نقش آن در مینیاتور به چشم نمیخورد ولی طرحی ازآن در کتاب صفی الدین ارموی (ق 13 الاادوار) وجود دارد. نقش آن در روی چهل ستون اصفهان که در قرن 17 بنا شده نیز به چشم میخورد. یهودی ها یکی از انواع سنتور بنام در مصر میشناختند که ویلو تو شرح آن را در سال 1800 در کتابش نوشته است. Phsantiren نام سنتور در یکی از شعرهای منوچهری نیز وجود دارد. باید بگویم که سنتور در دوره شاه عباس مورد علا قه بوده و در قبری در قبرستان جلفای اصفهان طرحی از یک نوازنده ارمنی که روی سنگی طراحی شده پیدا شده است ضمن آنکه همانطور که عرض کردم اروپاییانی که در ایران بوده اند به بودن این ساز در آن زمان اشاره داشته اند ولی این ساز از اواخر قرن 19 وارد موسیقی کلاسیک ما میشود. ساختار کنونی سنتور که ما در موسیقی کلاسیک ایران بکار می بریم تقربیا صد سال و اند یست که تغییر نکرده است نمو نه های قدیمی آن در موزه پاریس و بروکسل با قدمت ساخت صد ساله این نکته را روشن میسازد. اندازه های سنتور سل 90 و 36 و 45 به ارتفاع 7 سانتی متر است. 74 سیم بصورت چهار تایی روی 18 خرک قرار گرفته است که سیمهای سمت راست از برنز و چپ از فولاد میباشد با کلفتی 40 برای برنز و 38 برای فولاد. انواع دیگری از سنتور در ابعاد مختلف نیز وجود دارد که به سنتورهای دو؛ فا؛ لا معروف هستند. برای ساخت سنتور معمولا از چوب گردو؛ توت ؛ زیتون و چوب ازاد استفاده میشود. طول مضرابها 22 س م و معمولا از جنس چوب گردو و توت می باشد همزمان با شروع آموزشهای ابوالحسن صبا نوازندگان سنتور قسمت سر مضراب را با نمد می پوشانند. در قدیم یعنی قبل از سماعی نوازندگانی بودند که از مضرابهای فلزی استفاده میکردند یا سیمهای سنتور علی اکبر شاهی از ابریشم بود البته در قدیم تمام سازها را ابریشم می بستند؛ و کلمه «ابریشم بها» در آن موقع بجای انعام برای نوازندگان بکار میرفت. طرز گرفتن مضراب که یکی از اسرار نوازندگی می باشد تغییر نکرده است و تقریبا تمام نوازندگان معتقد هستند حتی اگر خودشان نیز عادت به این کار نداشته باشند ؛ که مضراب باید با سه انگشت اولی گرفته و دو انگشت دیگر زیر آن جمع میشود و ضربات بو سیله مچ روی ساز زده شود. در بین سازهای ایرانی سنتور از لحاظ حجم و قدرت صدا و لرزش طولانی نتها دارای صدایی استثنائی است؛ سختی این ساز بیشتر برای نوازندگان؛ کوک و همچنین تغییرکوک آن با تغییر هر دستگاه میباشد. که البته این مسئله باعث میشود که خیلیها ساز خود را عوض کنند.در ضمن اینکه اجرای ردیف موسیقی ایرانی بواسطه تکنیک راست و چپ [دست راست و چپ] سنتور امکان پذیر است ولی شنیدن اجرای ردیف بصورت طولانی برای شنونده خسته کننده است چون در سنتور فیگورهایی از قبیل ویتراتو و یا گلیساندو و... که در دیگر سازها امکان پذیر است امکانش در این ساز کمتر است که حتی اگر نوازنده ای بخواهد از آن استفاده کند به یک نوازنده سبک بدل میشود و اگر عین ردیف را اجرا کند ساز او خشک و بی روح میشود .از طرف دیگر خلاف سازهای دیگر ایرانی رابطه نوازنده با آن توسط مضراب میسر است یعنی لمس کردن آن موقع نوازندگی ممکن نیست. آموزش سنتی برای تمام سازهای ایرانی بصورت شفاهی است یعنی بصورت سینه به سینه؛ از تاریخ انتشار اولین متد نوشتاری برای سنتور (1946 ) آموزش ستنور کم کم عوض شد؛ ولی روش سینه به سینه نیز کم و بیش ادامه دارد. صفوت آموزش سنتی موسیقی را در کتاب خود به زبان فرانسه بنام موسیقی ایرانی به سه دوره تقسیم میکند: در دوره اول استاد طرز گرفتن ساز را به شاگرد نشان میدهد؛ سپس تدریس با با نواختن جملات و ملو دیهای ساده شروع کرده که شاگرد باید آنها را حفظ و تمرین کند. و سپس قسمتهایی از ردیف البته بصورت ابتدایی و ساده. دوره دوم قطعات ضربی و نواختن با یک ضرب. دوره سوم جواب آواز و تمرین با یک خواننده. این روش کم و بیش ادامه دارد که باید آموزش سلفژ و تئوری موسیقی غربی را هم به آن اضافه کرد کلا . برای سنتور دو روش آموزشی وجود دارد: روش آموزشی صبا و پایور که بصورت آکادمیک در هنرستان و مدارس موسیقی تدریس میشود. روش سینه به سینه که از سال 1968 ردیف میرزا عبدالله به روایت برومند که در اصل برای تار و سه تار میباشد در دانشگاه تهران برای تمام سازها تدریس میشود که البته با چاپ و نوشتن این ردیف به نت هنرجویان بیشتر از نت استفاده میکنند. از آموزش سنتور صحبت کردم ضمن آنکه نوازندگان برجسته سنتور در کشور ما وجود دارند لازم میدانم از دو استاد نام ببرم که بیشترین تاثیر را در موسیقی و ساز سنتور داشتند: از صبا و پایور ابوالحسن صبا (1902 ـ 1957) استاد سنتور و چند ساز دیگر ایرانی استاد ساز سازی شاگرد علی اکبر شاهی و رفیق صمیمی حبیب سماعی نویسنده اولین متد و ردیف برای سنتور شاگرد و همکار علینقی وزیری بود؛ و پس از تاسیس اولین کنسرواتوار تهران بوسیله وزیری در سال 1923 کنسرواتوار د یگری در رشت توسط وی در سال 1927 افتتاح می شود؛ همچنین صبا را میتوان نخستین موسیقی شناس محقق نامید؛ به خاطر تحقیقاتش روی تغمه های محلی؛ که بعضی از این تغمه ها نیز توسط او وارد و جزۀ قطعات کلاسیک موسیقی درآمد. مثل گیلکی؛ امیری ؛ دیلمان فرامرز پایور (1932 ) از سال 1949 شاگرد صبا میشود که البته پس از مدت کوتاهی بیشتر به همکار صبا بدل میشود؛ و دوره های سنتور صبا با همکاری او منتشر شده است. همه ما کم و بیش پایور را میشناسیم و یا بیوگرافی او را به راحتی میتوان پیدا کرد و خواند؛ بهتر از تاثیر او بر موسیقی و بخصوص ساز سنتور صحبت شود. بدون شناختن جایگاه سنتور در سالهای 1920 و 1930 ممکن نیست نقشی را که پایور در جهت معرفی این ساز به جامعه و دگرگونی تکنیکی این ساز ایفا کرد؛ فهمیده شود. در فهرستی که از صفحات قدیمی 78 دور توسط مایکل کینر استرالیایی تهیه شده است؛ فقط 4 درصد این صفحات به سنتور اختصاص دارد؛ 5 صفحه ای که از سماعی به جای مانده مربوط بدوره پختگی او تمی باشد و خالقی می نویسد که سنتوری را که الان از سماعی میشنود قابل مقایسه با صقحات قدیمش نیست. در حقیقت این استاد اجازه نمیداد که کسی سنتورش را ضبط کند و اگر کسی هم احتمالا ضبط می کرد از او میخواست که هر چه را که ضبط کرده پاک کند. با اینکه اولین نوازنده رادیو بود آثارش پاک شده بود حالا یا توسط مسئولین رادیو و یا به دستور خودش. سماعی هم به تشویق صبا کلاس درسی هم داشت ولی باز به نوشته خالقی کلاسش بیشتر شبیه یک محفل دوستانه بود که بیشتر به صحتهایی غیر از نوازندگی پرداخته میشد؛ تازه اگر سر حال بود از طرف دیگر سیستم منظمی برای تدریس نداشت و درس دادنش بیشتر به سرحال بودن یا نبودنش بود. بنابراین تحمل این کلاسها مشکل و حتی شاگردان وفادارش نتوانستند نوازنده مطرحی شوند؛ البته همگان بر این باورند که ساز سماعی بی نظیر بود. بعد از مرگ زودرسش در 39 سالگی چیز زیادی از سنتور باقی نمانده بود نه متدی نه ضبطی و نه شاگردی؛ در این شرایط بود که بدنبال قعالیتهای صبا؛ و ادامه آن توسط پایور در جهت د.ره های صبا بین سالهای 1949 تا 1960 پایور یا فعالیت شبانه روزی کتا بهای زیادی برای سنتور نوشته و بعد از آزمایش آن با شاگردانش آنها را منتشر کرد که حاصل آن چندین دوره از مبتدی تا عالی میباشد غیر از فعالیتهای پایور در زمینه آهنگسازی و گروه نوازی؛ در مورد ترقی در ساختار فرمهای موسیقی مثل چهار مضراب و پیش درآمد و رنگ نقش بزرگی داشت. 2 لینک به دیدگاه
EN-EZEL 13039 مالک اشتراک گذاری ارسال شده در 2 آذر، ۱۳۸۸ سنتوری در چین بنام یان ستنور یک ساز زهی ضربی متداول در چین بوده و باکیفیت عالی ،روشن و طنیندار صوتی و قدرت مظهر بزرگ خود برای تکنوازی ،گروه نوازی و یا همراهی آوازبسیار مناسب بوده ولذا در ارکستر ملی جایگاه مهمی در اشغال دارد. طبق یادداشتهای قدیمی قبل از قرون وسطی سنتور درفارس و کشورهای عربی باستان در خاور میانه رواج داشت و درسلسله ا مپراتوری مین (سالهای ۱۳۶۸-۱۶۴۴)بدنبال رفت و آمدهای روزافزون دوستانه بین چین و آسیای غربی و شرقی سنتور ا زفارس ا ز راه دریائی به چین منتقل شد و در ابتدا در استان ساحلی کانتون رواج یافت و سپس بتدریج در سراسر کشور تعمیم یافت. در سالهای بعد سنتور درنتیجه تجدیدسازی نوازندگان مردمی تدریجا به "یان چین "-آلت موسیقی ملی چین مبدل گردید. سنتور ساز زهی به شکل جعبه ذوزنقه متساوی الساقین ومعمولا دارای ۷۲سیم که هر چهار تای آن بر خرک بسته شده و آن را به وسیله دو مضراب چوبی باریک می نوازند . در چین "یان چین ""خو دیه چین "یعنی ساز پروانه هم نامیده میشود. نواختن ستنور فنون و شیوه های زیادی دارد و کیفیت صوت آن نیز متنوع است : صوت دربخش بم کلفت و سنگین بوده و دربخش صوت میانه صاف و شفاف بوده و دربخش صوت بلند روشن وپر طنین می باشد . "یان چین " برای آهنگ سریع و بیان احساسات زنده و نشاط انگیز وشادمان مناسب است . در بیش از ۴۰۰سال که ستنور در چین رواج داشت تهیه کنند گان ستنور چین تنوع جدید این ساز را خلق کرده اند از قبیل :"یان چین "با تغیر صدا ،"یان چین "باتغیر پرده و مقام ،"یان چین چنگ " و "یان چین الکترونیک". در اینجا " یان چین الکترونیک قابل توجه است . این ساز ،بدنه ،پیکاپ،بلند گو و جعبه صدارا شامل می شود .درهنگام ارتعاش سیمها ی ساز ، امواج صوت از راه پیکاپ به علایم الکترونی بدل می شود و پس از زیبا سازی در دستگاه بلندگو از آن پخش می شود. ستنور الکترونی در گروه نوازی و تک نوازی مورد استفاده است . خلاصه کلام "یان چین " که سالیان دراز در چین رایج بوده و پیشرفت کرده ،چه در زمینه تهیه و یا در هنر نوازندگی و افرینش اهنگ صاحب خصوصیات سنتی و سبک ملی شده و مورد علاقه مردم است. آهنگ :"بهار در رود چینگ جیان " 1 لینک به دیدگاه
EN-EZEL 13039 مالک اشتراک گذاری ارسال شده در 2 آذر، ۱۳۸۸ راز محبوبیت سنتور سنتور سنتور ساز محبوب و متداول ايران،سازي است با پيشينهاي بسيار طولاني و نام آن از قرنها پيش تا كنون در كتابها و ديوانهاي شاعران ديده شدهاست. انواع سنتور در كشورهاي ديگر مانند روسيه،هند،يوگسلاوي و... نيز رايج است ولي با اختلاف فراواني كه در ساخت،اندازه،جنس سيمها،شيوه نواختن و صدادهي با سنتور ايراني دارند.تشابه آنها با سنتور ايراني دارند،تشابهآنها با سنتورِ ايران،مانند تشابه گيتار و ساير سازهاي همخانوادهاش است.سنتور به شكليكه مورد نظر ماستتنها در ايران متداول است و سازي كاملا ايراني است.برجستهترين نوازندهي سنتور در سدهي كنونيِ خورشيدي ،«حبيب سماعي»(1325-1384) است.وي نزد پدرش «سماع حضور»(موسيقيدان نامدار دورهي قاجار)تعليم ديد و پيرامون سال 1308 به پيشنهاد استاد ابوالحسن صبا،كلاسي براي آموزش سنتور تشكيل داد.بدين سبب كه سنتور مدتي مهجور ماندهبود،استقبال شاياني از آن نشد زيرا به گفته استاد روحالله خالقي«پس از سماع حضور،سرورالملك و علياكبر-شاهي اين ساز رو به فراموشي ميرفت و نوازندگانِ آن نيز بسيار اندك بودند و در خدمت گروهي خاص،و تنها نوازندهي استادِ سنتور(حبيب سماعي)هم در مأموريت خراسان بود و كمتر كسي صداي سنتور را ميشنيد...» البته پس از تأسيس كلاس سماعي اگر افرادي هم مايل به آموختن بودند شيوه آموزش سماعي موجب دلسردي آنها ميشد.«نتيجه آنكه نَه شاگردي در سطح حرفهاي از استاد به جاي ماند كه نام او را به طوري كه شايستهاش باشد نگاه دارد و نَه از آثار فراوان و بديعي كه از پنجههاي هنرمندش تراوش ميكرد يادگار قابل ملاحظهاي به جايماندهاست. و بنا به گفتهي حسين صبا:اگر «استاد ابوالحسن صبا فكري به حال سنتور نميكرد اين ساز پس از حبيب،دوباره مردهبود».ابوالحسن صبا(1336-1281)تكنواز برجستهي ويولن و سهتار،نزد علياكبر شاهي با نواختن آشنايي پيدا كرد و از مجالس محمد صادقخان(سرورالملك) و ديگر استادان سنتور در دوره خود كسب فيض نمود.آشنايي با حبيب سماعي موقعيتي بود كه بتواند تجربيات گذشتهي خود را دنبال كند و تغييراتي در نحوهي نوازندگي خود بهوجود بياورد.ابوالحسن صبا نخستين كسي است كه موقعيت خطِ نت را براي سنتور تثبيت كرد و در اين زمينه،براي اين ساز،كتاب به چاپ رساند.(دورههاي4،3،2،1 سنتور) اين كتابها به پيشرفت سنتور كمك كردند ولي چون تنها شامل رديف آواز بودند براي مبتديان كافي به نظر نميرسيدند و براي نوازندگاني مفيد بودند كه با مقدمات آشنا باشند.از اين رو حسين صبا(هيج نسبتي با ابوالحسن صبا نداشت) طي دوران تدريس در هنرستان موسيقي ملي،به مرور،تمرينهاي مناسب را براي شروع كار نوآموزان تهيه كرد و در دسترس آنها قرار داد.نخستين متد سنتور هم به همت او نوشته و چاپ شد. تا دوسال پس از بنيان گرفتنِ هنرستان موسيقي ملي،ابوالحسن صبا تدريس سنتور را به عهده داشت كه به دلايلي چون تعداد اندك هنرجويان و ... بازده چنداني نيافت. آموزش سنتور به طور جدي و منسجم از سال 1330 به وسيلهي حسين صبا در هنرستان آغاز گشت.در سال 1338 به سبب شدت گرفتن بيماري او،فرامرز پايور كارِ تدريس را عهدهدار شد و از 1340 ارفع اطرايي نيز مشغول تدريس شد. از آن پس،به تدريج به تعداد هنرجويان،بهويژه براي سنتور افزودهشد و طبعاً هنرآموزان بيشتري براي اين ساز مورد نياز بود كه بهتدريج محمد حيدري،اسماعيل تهراني،اسماعيل واثقي،مينا افتاده،سوسن اصلاني(دهلوي) و ... نيز به ديگر مدرسان سنتور پيوستند. پس از انقلاب،گروهي از استادان هنرستان به خارج از كشور مهاجرت نمودند،برخي خود را بازنشسته كردند و كار تدريس به هنرآموزان متعددي سپردهشد. در كنار اين نوازندگان،سنتورنوازانِ ديگري نيز در راديو و ديگر مراكز به نواختن اين ساز اشتغال داشتند كه ميتوان به رضا ورزنده،منصور صارمي،حسين ملك و ... نام برد. در اينجا همچنين بايد يادي كرد از مهدي ناظمي(1376-1284) كه به تشويق حبيب سماعي به ساختن سنتور پرداخت و در سايهي تعليمات او و پشتكار خود به برجستهترين سازندهي سنتور مبدل گشت.اگر بر اين اعتقاد باشيم كه هنر ارزندهي سماعي،دوباره سنتور را زنده كرد و حياتي نوين به اين ساز بخشيد و شوق نواختن سنتور را در دلها بيدار كرد،بايد اين نظريه را هم بپذيريم كه سنتورهاي ساختِ مهدي ناظمي هم،چنين چنين تاثيري را در صنعت ساخت سنتور داشتهاست. منبع:كتاب«موسيقيدانان ايراني.1».پژمان اكبرزاده.نشر روشنك.1381 زنده ياد استاد فرامرز پايور 2 لینک به دیدگاه
EN-EZEL 13039 مالک اشتراک گذاری ارسال شده در 2 آذر، ۱۳۸۸ شناخت کلی سنتور برای مشاهده این محتوا لطفاً ثبت نام کنید یا وارد شوید. ورود یا ثبت نام کلاف سنتور نخستين بخش از ساختمان سنتور است که بر اساس نوع سنتور در ابعاد استاندارد ساخته مي شود. همانطور که درشکل ملاحظه مي کنيد اين ابعاد به شرح زير ميباشند سنتور سل کوک ـ قاعـده بزرگ کلا ف 90 سانتي متر ـ قاعـده کوچک کلا ف 36 سانتي متر ـ ارتفاع کلا ف 27 سانتي متر ـ قطر سوراخ موجود در پايين کلا ف 17 ميلي متر سنتور لا کوک ـ قاعـده بزرگ کلا ف 82 سانتي متر ـ قاعـده کوچک کلا ف 33 سانتي متر ـ ارتفاع کلا ف 26 سانتي متر ـ قطر سوراخ موجود در پايين کلا ف 17 ميلي متر پهناي هر يک از چهار قطعه چوب بکار رفته در ضلعهاي کلا ف در هر يک از دو نوع کلا ف ، پنج سانتي متر و ضخامت هر يک از آنها 18 ميلي متر مي باشد صفحه روي سنتور ، صفحه ايي است صاف ومسطح با ضخامت شش ميلي متر که بر روي آن دو گل زيبا نيز قرار دارد. گل هاي روي صفحه براي انتقال صدابه داخل جعـبه و ايجاد رزونانس مي باشند. صاف و مسطح بودن اين صفحه يکي از معـيارهاي انتخاب يک سنتور خوب است. بدنه يک سنتور به عنوان شالوده اصلي سنتور مي باشد که با چسباندن صفحه هاي رو و زير کلا ف شکل مي گيرد. دقت در ساخت صحيح بدنه و استفاده از چوبهاي مرغوب تأثير مستقيمي در صداي سنتور دارد. پلهاي موجود درون بدنه سنتور که مابين صفحه هاي رو و زير قرار مي گيرد نيز تاثير زيادي دراستحکام ساختمان سنتور و صداي آن دارد. به طور کلي صرفنظر از صداي سنتور معيارهاي زير از اساسي ترين معيارهاي انتخاب يک سنتور خوب مي باشد. معيارها صاف و مسطح بودن صفحه رو وجود يک انحناي جزيي به سمت بيرون ، در مرکز صفحه زير اندازه هاي دقيق اضلاع کلاف و ساير بخش هاي بدنه سنتور استفاده از چوب مرغوب و رنگ خوب با تشکر وبسایت: برای مشاهده این محتوا لطفاً ثبت نام کنید یا وارد شوید. ورود یا ثبت نام 2 لینک به دیدگاه
ارسال های توصیه شده