*lotus* 20275 اشتراک گذاری ارسال شده در 13 دی، ۱۳۹۰ یارب ان نوگل خندان که سپردی به منش میسپارم به تو از پشم حسود چمنش 4 لینک به دیدگاه
sam arch 55879 اشتراک گذاری ارسال شده در 13 دی، ۱۳۹۰ شاهد عهد شباب آمده بودش بخواب باز به پيرانه سر عاشق و ديوانه شد 3 لینک به دیدگاه
*lotus* 20275 اشتراک گذاری ارسال شده در 13 دی، ۱۳۹۰ در ازل بست دلم با سر زلفت پیوند تا ابد سرنکشد وز سر پیمان نرود 3 لینک به دیدگاه
sam arch 55879 اشتراک گذاری ارسال شده در 13 دی، ۱۳۹۰ داشتم دلقى و صد عيب مرا مى پوشيد خرقه رهن مى و مطرب شد و رنار بماند 4 لینک به دیدگاه
Astraea 25351 اشتراک گذاری ارسال شده در 13 دی، ۱۳۹۰ دردم از یار است و درمان نیز هم دل فدای او شد و جان نیز هم 4 لینک به دیدگاه
sam arch 55879 اشتراک گذاری ارسال شده در 13 دی، ۱۳۹۰ مى خور كه هر كه آخر كار جهان بديد از غم سبك بر آمد و رطل گران گرفت 4 لینک به دیدگاه
ترانه18 8013 اشتراک گذاری ارسال شده در 13 دی، ۱۳۹۰ تویی که بر سر خوبان کشوری چون تاج سزد اگر همه دلبران دهندت باج 3 لینک به دیدگاه
sam arch 55879 اشتراک گذاری ارسال شده در 13 دی، ۱۳۹۰ جمال صورت و معنى ز امن صحت تست كه ظاهرت دژم و باطنت نژند مباد 3 لینک به دیدگاه
ترانه18 8013 اشتراک گذاری ارسال شده در 13 دی، ۱۳۹۰ دو چشم شوخ تو برهم زده خطا و حبش به چین زلف تو ماچین و هند داده خراج 3 لینک به دیدگاه
sam arch 55879 اشتراک گذاری ارسال شده در 13 دی، ۱۳۹۰ جلوه اى كرد رخت ديد ملك عشق نداشت عين آتش شد ازين غيرت و بر آدم زد سخت شد...جیم کم پیدا می شه 2 لینک به دیدگاه
*lotus* 20275 اشتراک گذاری ارسال شده در 13 دی، ۱۳۹۰ درویش نمیپرسی و ترسم که نباشی اندیشه امرزش و پروای ثوابت 3 لینک به دیدگاه
sam arch 55879 اشتراک گذاری ارسال شده در 13 دی، ۱۳۹۰ ترك درويش مگير ار نبود سيم و زرش در غمت سيم شمار اشك و رخش را زر گير 2 لینک به دیدگاه
*lotus* 20275 اشتراک گذاری ارسال شده در 13 دی، ۱۳۹۰ رندی حافظ نه گناهیست صعب با کرم پادشه عیب پوش 3 لینک به دیدگاه
sam arch 55879 اشتراک گذاری ارسال شده در 13 دی، ۱۳۹۰ شكنج زلف پريشان به دست باد مده مگو كه خاطر عشاق گو پريشان باش 3 لینک به دیدگاه
*lotus* 20275 اشتراک گذاری ارسال شده در 13 دی، ۱۳۹۰ شاه تر کان سخن مدعیان می شنود شرمی از مظلمه ی خون سیاووشش باد 3 لینک به دیدگاه
sam arch 55879 اشتراک گذاری ارسال شده در 13 دی، ۱۳۹۰ دوش مى گفت به مژگان درازت بكشم يارب از خاطرش انديشه ء بيداد ببر 3 لینک به دیدگاه
*lotus* 20275 اشتراک گذاری ارسال شده در 13 دی، ۱۳۹۰ رشته صبرم به مقراض غمت ببریده شد همچنان در اتش مهر تو سوزانم چو شمع 3 لینک به دیدگاه
sam arch 55879 اشتراک گذاری ارسال شده در 13 دی، ۱۳۹۰ عشرت شبگير كن مى نوش كاندر راه عشق شبروان را آشنائيهاست با مير عسس 2 لینک به دیدگاه
ترانه18 8013 اشتراک گذاری ارسال شده در 13 دی، ۱۳۹۰ ساقیا بر خیز و در ده جام را خاک بر سر کن غمِ ایام را 2 لینک به دیدگاه
sam arch 55879 اشتراک گذاری ارسال شده در 13 دی، ۱۳۹۰ اى آن كه ره به مشرب مقصود برده اى زين بحر قطره اى به من خاكسار بخش 2 لینک به دیدگاه
ارسال های توصیه شده