رفتن به مطلب

ارسال های توصیه شده

منظورتون اینه که خوشتون نیمده بود از این فیلم؟

چرا؟

 

ای کاش شبیه فیلم بود تا یه ذره خوشم میومد.

سینما جای قرتی بازی نیست. پایان نامه به جای فیلم یک شوی تلویزیونی بود که پرده سینما رو آلوده کرد. (چه باحال گفتم!!!)

لینک به دیدگاه

Tell No One

فیلم جالبی بود. لحن مخصوصی داشت. بعضی از لحظات فیلم چنان غرق رومانس فیلم میشدم که داستان جنایی فیلم یادم می رفت.

 

برای مشاهده این محتوا لطفاً ثبت نام کنید یا وارد شوید.

لینک به دیدگاه

بعد از حدود یک ماه امشب نشستم فیلم

Death Race 3:inferno رو دیدم هرچند صحنه های اکشنش جالبتر بود ولی نسبت به سری های قبل death race هیجانی برای من نداشت به این فیلم از 10 / 7 میدم

 

kjh99bw05zqxztsn3tqq.jpg

لینک به دیدگاه

The Great Dictator

دیکتاتور بزرگ شاهکاری از چارلی چاپلین

هرچقدر هم در مورد قدرت ایده پردازی وتفسیر معانی عصر طلایی سینما بگیم بازم کمه

لینک به دیدگاه
ای کاش شبیه فیلم بود تا یه ذره خوشم میومد.

سینما جای قرتی بازی نیست. پایان نامه به جای فیلم یک شوی تلویزیونی بود که پرده سینما رو آلوده کرد. (چه باحال گفتم!!!)

 

سینمای ایران حکایتش شده کبک وکلاغ

همش کپی برداری های بی هویت

بابا محدودیت در سینمایی مثل سینمای روسیه هم بود ولی کسی مثل تارکوفسکی پیدا میشه که معنایی متفاوت به سینما میده ولی اینجا علیرغم اینکه هستند کارگردانها وبازیگرانی که توانا هستند ولی چون ذهنشون شرطیه وقدرت ایجاد تمایز ندارن همه ساخته هاشون میشه مزخرف تر از مزخرف

خروجی سینمای ایران رسما وقت تلف کردنه مگر اینکه کارهای مستقل ومستند رو ببینیم

لینک به دیدگاه

بعد از بوقی رفتم سینما

بی خود و بی جهت

 

کلا به جز فیلم "آدم" بقیه کارهای کاهانی رو می پسندم.

 

بهترینش هم اسب حیوان نجیبی است.

لینک به دیدگاه

دشمن ملت

 

گرچه این فیلم رو قبلا هم دیده بودم .لی باز هم ارزش دیدن داشت ، فیلم های سیاسی رو بار ها میشه دید ، گرچه از نظر حکومت این فیلم یک نوع خود زنی برای ایالات متحده محسوب میشه ولی در پشت این فیلم ایالات متحده قصد داره میزان قدرت اطلاعاتی و تسلط اطلاعاتی خودش رو بر جوامع نشون بده تا جایی که در مواردی رنگ اغراق به خودش میگیره

لینک به دیدگاه

بچه ها من یه فیلم دیدم محشر بود یعنی توپ توپ بود تا 1دقیقه اخر معلوم نمیشد اخرش چی میشه اسم فیلمم اپارتمان با بازی بازيگران‌ مونيكا بلوچي، وينسنت‌ كسل، ژان‌ فيليپه‌ اكوني، اوليوير گرانير

خلاصه داستان:

ماجراي‌ فيلم‌ از اين‌ قرار است‌ كه‌ مكس‌ كه‌ در پاريس‌ زندگي‌ مي‌كند مي‌خواهد براي‌ يك‌ قرار كاري‌ به‌ توكيو پرواز كند. او تصميم‌ دارد با دختري‌ كه‌ همكارش‌ هم‌ هست‌ ازدواج‌ كند. اما به‌ طور اتفاقي‌ قبل‌ از پرواز در هتل‌ صداي‌ مكالمه‌ تلفني‌ دختري‌ را مي‌شنود كه‌ دو سال‌ پيش‌ عاشقش‌ بوده‌ است. قرار نيست‌ من‌ در اينجا تمام‌ فيلم‌ را تعريف‌ كنم‌ چون‌ جذابيتش‌ را براي‌ شما از دست‌ مي‌دهد. اما اين‌ فيلم‌ دو ساعته‌ي‌ نفس‌ گير سرشار از تعليق‌ است.

برای مشاهده این محتوا لطفاً ثبت نام کنید یا وارد شوید.

لینک به دیدگاه
بچه ها من یه فیلم دیدم محشر بود یعنی توپ توپ بود تا 1دقیقه اخر معلوم نمیشد اخرش چی میشه اسم فیلمم اپارتمان با بازی بازيگران‌ مونيكا بلوچي، وينسنت‌ كسل، ژان‌ فيليپه‌ اكوني، اوليوير گرانير

خلاصه داستان:

ماجراي‌ فيلم‌ از اين‌ قرار است‌ كه‌ مكس‌ كه‌ در پاريس‌ زندگي‌ مي‌كند مي‌خواهد براي‌ يك‌ قرار كاري‌ به‌ توكيو پرواز كند. او تصميم‌ دارد با دختري‌ كه‌ همكارش‌ هم‌ هست‌ ازدواج‌ كند. اما به‌ طور اتفاقي‌ قبل‌ از پرواز در هتل‌ صداي‌ مكالمه‌ تلفني‌ دختري‌ را مي‌شنود كه‌ دو سال‌ پيش‌ عاشقش‌ بوده‌ است. قرار نيست‌ من‌ در اينجا تمام‌ فيلم‌ را تعريف‌ كنم‌ چون‌ جذابيتش‌ را براي‌ شما از دست‌ مي‌دهد. اما اين‌ فيلم‌ دو ساعته‌ي‌ نفس‌ گير سرشار از تعليق‌ است.

برای مشاهده این محتوا لطفاً ثبت نام کنید یا وارد شوید.

 

 

واقعا فیلم جالب وخوش ساختیه

اگه برای پرکردن اوقات فراغت دنبال یه فیلم خوب میگردین همه جاذبه ها وزیبایی های لازم تو این فیلم هست

هم فیلمنامه روایت خوبی داره هم نوع ساخت فیلم وبازی بازیگران خوبه

از اون فیلماییه که تا اخرش مجبورین با دقت نگاه کنین تا داستان اصلی اول فیلم تو اخرش تکمیل بشه

Resident evil 5

 

مینا منظورت همون redemption:Resident evil 5 هست دیگه

لینک به دیدگاه

فیلم The Pursuit of Happyness

واقعا یه کار عالی با بازی زیبای ویل اسمیث محصول سال 2006

نمیدونم چرا تاحالا این فیلمو ندیده بودم ولی واقعا داستان فیلم از یکطرف وریتم فیلم از طرف دیگه میخکوبم کرد

یه شاهکار تو هالیوود

 

اینم نوشته ای درباره این فیلم از وبلاگ سینماپارادیزو

 

فیلم داستان واقعی کریس گاردنر سیاه پوست، خرده فروش اسکنر های پزشکی است که به همراه لیندا و پسر کوچکش کریستوفر زندگی بسیار سختی دارند. وضع مالی کریس بسیار بد است. ا و که توانایی پرداخت اجاره خود را ندارد صاحبخانه‌اش بیرونش کرده و از این رو لیندا نیز او را ترک می‌کند. کریس که هم باید پدر خوبی باشد و هم خرج کریستوفر را تامین کند دچار مشکل شده است. کریس سعی می‌کند در شرکتی استخدام شود و از سویی باید کریستوفر را حفظ کند مبارزه سختی برای زندگی کردن پیش روی کریس قرار دارد. . .

فیلم در جستجوی خوشبختی دارای یک داستان زیبا و لطیف و البته بسیار تلخ است. کریس که باید برای زنده ماندن (نه زندگی) تلاش کند و دچار سختیهای فراوان شده است هیچ گاه رابطه ایی کمتر از یک رابطه رویایی پدر و فرزندی با کریستوفر ندارد. تلاش او برای بدست آوردن پول برای حداقل زندگی مانع این رابطه رویایی نمی‌شود. در کنار این داستان کریس به شیوه ایی بسیار زیرکانه فیلمساز مشکلات اختلاف طبقاتی را نشان می‌دهد. درحالیکه کریس حداقل زندگی را ندارد ولی بسیاری از مردم چگونه به ریخت و پاش می‌پردازند.

گابریل موچیانو کارگردان فیلم در نحوه بیان قصه خوب عمل کرده است. ریتم فیلم تند و جذاب است. کاملن مشخص است برای بازیگران خود فضا و آزادی زیادی ایجاد کرده است. قالب روایت گونه قصه را کاملن حفظ کرده است. طنز فیلم به موقع بوده و در کل کار روانی ارایه داده است.

فیلم دارای بخشهای بسیار زیبایست. بالاخص در یکی از بخشهای فیلم کریس و کریستوفر که جایی برای خوابیدن ندارند و در ایستگاه مترو هستند و یکی از اسکنر های پزشکی همراه آنهاست و اسکنر نقش ماشین زمان را بازی می کند و هر دو چنان محو رویای خود می‌شوند که حتی مخاطب فراموش می‌کند این دو جای خواب هم ندارند و در شیرینی زندگی این دو شریک می‌شود.

فیلم در جستجوی خوشبختی که بر اساس زندگی واقعی کریس گاردنر است دارای فیلمنامه‌ایی خوب است. هر چند خلاصه داستان و بحث فقر و نداری و مشکلات جامعه سیاه پوستان تکراری است ولی در این فیلم کریس نقشی قابل باورتر و جدیدتری نسبت به سایر آثار اینچنینی ایفا می‌کند. نقشی که قرار نیست مخاطب را بگریاند و حتی در برخی موارد می‌خنداند ولی نکته مهم آن است که مخاطب را کاملن به تفکر میاندازد. شروع فیلم سرآغاز بدبختی و از هم پاشیدگی زندگی کریس است. در طول فیلم در کنار رنج‌ها و سختی‌های زندگی کریس همیشه روزنه های امیدی پیدا می‌شود. فیلم در عین حالی‌که تلخ است ولی سیاه نیست، همین عاملی می شود مخاطب از هر طبقه ایی بتواند با کریس هم درد شود (حتی افرادیکه درد او را نداشته و ندارند!).

تمام توضیحات بالا فقط با هنرمندی دو نفر توانسته است عملی شود و وقتش هست اعتراف کرد:فیلم در جستجوی خوشبختی بدون ویل اسمیت و جادن اسمیت به یک فیلم عادی و کلیشه‌ایی تبدیل می‌شود. ویل اسمیت در نقش یک پدر فداکار، یک فروشنده خرده پا و یک کار‌آموز باهوش فوق‌العاده است. در تمام سکانس‌های فیلم با تمام وجود بازی می‌کند. در کنار او فرزندش جادن اسمیت یک زوج رویایی را با ویل تشکیل می‌دهد. در تمام فیلم حضور پررنگ این دو، مخاطب را تحت تاثیر قرار می‌دهد. زیباترین بخش‌های فیلم، بخش‌هایست که هر دو حضور دارند.

از دیگر ویژگی‌های فیلم شروع و پایان آن است. قرار نیست ما پایان اصلی زندگی واقعی کریس گاردنر را ببینیم و ثروتمند شدن او را فقط در حد چند خط سفید روی پرده سیاه قبل از تیتراژ می‌بینیم تا متوجه شویم خوشبختی مورد نظر کریس ثروت نبوده است بلکه رابطه انسانی و عاطفی بوده است. او بدنبال یک خوشبختی انسانی بوده است.

فیلم دارای نقاط ضعفی نیز هست. همانطور که عنوان شد بدون اسمیت‌ها فیلم به یک فیلم بسیار معمولی کلیشه‌ایی تبدیل می‌شود. سکانس رفتن به مسابقه فوتبال را اصلن نپسندیدم. بازی سایر بازیگران بخصوص تاندی نیوتن تا حدودی تصنعی بود.

ولی در کل فیلم ارزش دیدن دارد. فیلم در جستجوی خوشبختی یک فیلم قصه گو و زیبا و بازگشت به هالیوود موفق است. فیلم برای تمام افرادی‌ست که دنبال خوشبختی هستند.

چند نکته

۱. در پیش بینی های اسکار گفته بودم دوست دارم دی کاپریو جایزه بگیرد ولی اکنون اعتراف می کنم اشتباه کردم. لایق ترین فرد برای دریافت جایزه ویل اسمیت بود.

۲. کریس گاردنر واقعی در پایان فیلم پشت سر کریس و کریستوفر حرکت می کند.

۳. در فیلم در صحنه هایی که افراد بی خانمان نقش داشتند فیلمساز از خانه به دوشهای واقعی استفاده کرده است و به هر کدام مبالغی نیز پرداخت کرد.

۴. دیکته Happyness بصورت تعمدن اشتباه نوشته شده است. (با دیدن فیلم متوجه می شوید)

در جستجوی خوشبختی (The Pursuit of Happyness)

کارگردان:گابریل موچیانو

نویسنده:استیو کونراد

بازیگران:ویل اسمیت ،جادن اسمیت ،تاندی نیوتن

لینک به دیدگاه

یه فیلم نسبتا خوب دیدم کیف کردم

Crows Zero

کارگردانش تاکاشی میکه بود.

خیلی دیوونه است.

 

من که خوشم اومد بویژه پایان فیلم که سوپرایز جالبی داشت.

تارانتینو خیلی از میکه و کیتانو کپی می کنه !!!!!

برای مشاهده این محتوا لطفاً ثبت نام کنید یا وارد شوید.

لینک به دیدگاه

Requiem for a Dream

 

3cqh011vyh7v3ptobl7v.jpg

 

یکی از شاهکارهای آرونوفسکی، فیلم فوق العاده ای بود، واقعا متاسفم که چرا انقدر دیر دیدمش.

فیلم بسیار تاثیرگذار و تلخیه البته، همه چی عااالیه تو این فیلم، فیلمنامه، شخصیتا، بازیا، فیلمبرداری ،روایت فیلم، خاصه موسیقیه تکان دهندش. آرونوفسکی مثل همیشه نگاه روانشناسانه ی بینظیری داره تو این فیلم.

لینک به دیدگاه

Requiem for a Dream

 

3cqh011vyh7v3ptobl7v.jpg

 

یکی از شاهکارهای آرونوفسکی، فیلم فوق العاده ای بود، واقعا متاسفم که چرا انقدر دیر دیدمش.

فیلم بسیار تاثیرگذار و تلخیه البته، همه چی عااالیه تو این فیلم، فیلمنامه، شخصیتا، بازیا، فیلمبرداری ،روایت فیلم، خاصه موسیقیه تکان دهندش. آرونوفسکی مثل همیشه نگاه روانشناسانه ی بینظیری داره تو این فیلم.

 

از معدود فیلمهای بدون نقصیه که دیدم.

بیش از 10بار دیدم . بازی ها فوق العاده است. همین الان دارم موسیقیشو گوش می کنم

یک صحنه دختر تو وان حموم زیر آب فریاد می زنه!!!!!!!

الله اکبر به این فیلم

موسیقی اصلی فیلم رو براتون گذاشتم

 

برای مشاهده این محتوا لطفاً ثبت نام کنید یا وارد شوید.

لینک به دیدگاه

فیلم مظنونین همیشگی The Usual Suspects

 

مظنونین همیشگی نام یک فیلم نوآر جنایی به کارگردانی برایان سینگر محصول سال ۱۹۹۵ است. از بازیگران این فیلم می‌توان به کوین اسپیسی اشاره کرد. این فیلم در زمان خود برنده جوایز متعددی از جمله دو جایزهٔ اسکار شد.

داستان فیلم به صورت موازی و فلش بک بین گذشته و زمان حال می‌گذرد. پنج خلافکار حرفه‌ای به نام‌های دین کیتون (یک رستوران دار که در گذشته پلیس بوده ولی اخراج شده)، وربال کیتز (یک چلاغ حقیر)، تاد هاکنی (یک تعمیرکار اتوموبیل)، مک منیس و فنستر، به صورت یک باند جنایی دور هم جمع می‌شوند و جنایات متعددی انجام می‌دهند. جنایات آن‌ها را شخصی به نام کایزر شوزه طراحی می‌کند و از طریق وکیلی به نام کوبایاشی، به آنها منتقل می‌کند. آنها در حین سرقت از یک کشتی، بدلیل وجود مواد منفجره، کشته می‌شوند و فقط وربال و یک ملوان اهل مجارستان زنده می‌مانند. ملوان مجاری را به بیمارستان می‌برند و پلیس وربال را دستگیر می‌کند و از او می‌خواهد که بگوید داستان چیست.

 

فیلم مظنونین همیشگی، در سال ۱۹۹۵ موفق به کسب دو جایزهٔ اسکار از جمله بهترین بازیگر نقش مکمل مرد (برای کوین اسپیسی) و بهترین فیلمنامهٔ اورجینال (برای کریستوفر مک کوآری) شد. مک کوآری همچنین جایزهٔ بفتای بهترین فیلمنامه را برد.

 

 

[TABLE=class: infobox vevent]

[TR]

[TH=align: right]کارگردان[/TH]

[TD]برایان سینگر[/TD]

[/TR]

[TR]

[TH=align: right]نویسنده[/TH]

[TD]کریستوفر مک‌کوآری[/TD]

[/TR]

[TR]

[TH=align: right]بازیگران[/TH]

[TD]گابریل برین

کوین اسپیسی[/TD]

[/TR]

[TR]

[TH=align: right]موسیقی[/TH]

[TD]جان آتمن[/TD]

[/TR]

[TR]

[TH=align: right]فیلم‌برداری[/TH]

[TD]نیوتون توماس سینگل[/TD]

[/TR]

[TR]

[TH=align: right]تدوین[/TH]

[TD]جان آتمن[/TD]

[/TR]

[TR]

[TH=align: right]درجه فیلم[/TH]

[TD]R

[/TD]

[/TR]

[TR]

[TH=align: right]مدت زمان[/TH]

[TD]۱۲۵ دقیقه[/TD]

[/TR]

[/TABLE]

لینک به دیدگاه

Requiem for a Dream

 

3cqh011vyh7v3ptobl7v.jpg

 

یکی از شاهکارهای آرونوفسکی، فیلم فوق العاده ای بود، واقعا متاسفم که چرا انقدر دیر دیدمش.

فیلم بسیار تاثیرگذار و تلخیه البته، همه چی عااالیه تو این فیلم، فیلمنامه، شخصیتا، بازیا، فیلمبرداری ،روایت فیلم، خاصه موسیقیه تکان دهندش. آرونوفسکی مثل همیشه نگاه روانشناسانه ی بینظیری داره تو این فیلم.

 

با تعریف دوستان امروز این فیلم رو دیدم / در یک کلام فوق العاده بود فوق العاده / فیلم شیک و تاثیر گذار و خیلی تلخ / پیشنهاد میکنم حتما این فیلم رو ببینید

 

یک صحنه دختر تو وان حموم زیر آب فریاد می زنه!!!!!!!

الله اکبر به این فیلم

واقعا 20

 

ممنون از دوستان بابت معرفی این فیلم :icon_gol:

لینک به دیدگاه

به گفتگو بپیوندید

هم اکنون می توانید مطلب خود را ارسال نمایید و بعداً ثبت نام کنید. اگر حساب کاربری دارید، برای ارسال با حساب کاربری خود اکنون وارد شوید .

مهمان
ارسال پاسخ به این موضوع ...

×   شما در حال چسباندن محتوایی با قالب بندی هستید.   حذف قالب بندی

  تنها استفاده از 75 اموجی مجاز می باشد.

×   لینک شما به صورت اتوماتیک جای گذاری شد.   نمایش به صورت لینک

×   محتوای قبلی شما بازگردانی شد.   پاک کردن محتوای ویرایشگر

×   شما مستقیما نمی توانید تصویر خود را قرار دهید. یا آن را اینجا بارگذاری کنید یا از یک URL قرار دهید.

×
×
  • اضافه کردن...