AFARIN 7196 ارسال شده در 30 خرداد، 2011 نگاه كن كه غم درون ديده ام چگونه قطره قطره آب مي شود چگونه سايه سياه سركشم اسير دست آفتاب مي شود 3
ali6668 1159 ارسال شده در 31 خرداد، 2011 ای بی وفا رسم وفا از غم نیاموزی چرا غم با همه بیگانگی هر شب به من سر میزند 3
saeed99 2563 ارسال شده در 1 تیر، 2011 چنین است رسم سرای درشتگهی پشت به زین و گهی زین به پشت وقتی نگاهی رسم بود از چشم سنگین دل بتان آن رسم هم منسوخ شد در عهد استغنای تو وحشی 2
ali6668 1159 ارسال شده در 1 تیر، 2011 مرا چشمی ست خون افشان ز دست آن کمان ابرو جهان پر فتنه خواهد شد از آن چشم و از آن ابرو 2
AFARIN 7196 ارسال شده در 3 تیر، 2011 در نمازم خم ابروي تو با ياد آمد حالتي رفت كه محراب به فرياد آمد 1
*Polaris* 19606 مالک ارسال شده در 4 تیر، 2011 مگر چشمان ساقی بشکند امشب خمارم را مگر شوید شراب لطف او از دل غبارم را
ali6668 1159 ارسال شده در 4 تیر، 2011 ای ساربان آهسته ران کارام جانم میرود واندل که با خود داشتم با دلستانم میرود 1
ali6668 1159 ارسال شده در 4 تیر، 2011 دل و دین و عقل و هوشم همه را به آب دادی زکدام باده ساقی به من خراب دادی 2
AFARIN 7196 ارسال شده در 4 تیر، 2011 تا فضل و عقل بيني بي معرفت نشيني يك نكته ات بگويم خود را مبين كه رستي 2
ali6668 1159 ارسال شده در 4 تیر، 2011 زان یار دلنوازم شکریست با شکایت گر نکته دان عشقی بشنو تو این حکایت 2
AFARIN 7196 ارسال شده در 4 تیر، 2011 يار دلدار من ار قلب بدينسان شكند ببرد زود به جانداري خود پادشهش 1
saeed99 2563 ارسال شده در 5 تیر، 2011 يار دلدار من ار قلب بدينسان شكند ببرد زود به جانداري خود پادشهش در ره کعبهی وصل تو ز پا ننشینیم گرچه در پا شکند خار مغیلان ما را عبید 1
ali6668 1159 ارسال شده در 5 تیر، 2011 آسمان بار امانت نتوانست کشید قرعه ی فال بنام من دیوانه زدند خاک 2
ali6668 1159 ارسال شده در 7 تیر، 2011 آفتاب مهربانی، سایه ی تو بر سر من ای که در پای تو پیچید ساقه ی نیلوفر من 1
saeed99 2563 ارسال شده در 10 تیر، 2011 آفتاب مهربانی، سایه ی تو بر سر منای که در پای تو پیچید ساقه ی نیلوفر من چو نیلوفر از این سودای باطل نمیدانم چه خواهی کرد حاصل وحشی 1
ارسال های توصیه شده