رفتن به مطلب

آشفته بازار محبت


*mishi*

ارسال های توصیه شده

امشب مهمانی گرفته ام

شما هم دعوتید

بیایید ببینید که رفتنش را جشن گرفته ام

که اگر فردا پشت پنجره به انتظارم دیدید

نگویید برای اوست

بگویید دنیا را می نگرد

...

  • Like 3
لینک به دیدگاه
  • پاسخ 785
  • ایجاد شد
  • آخرین پاسخ

بهترین ارسال کنندگان این موضوع

بهترین ارسال کنندگان این موضوع

اندوهم از جنسِ مسافت نیست

وقتی کنارم بود

یک بُعدِ نامعلوم در ادراکِ من

زاد و ولد می‌کرد

  • Like 3
لینک به دیدگاه

اگر برای تو شعری عاشقانه بخوانم

این شعر تا ابد با تو خواهد زیست

حتی وقتی که من دیگر نباشم

شعر عاشقانه بیشتر از آدمها می ماند

پس بگذار برایت شعری عاشقانه بخوانم!

شعری از اعماق جان٫

که مرا به یاد تو آورد......

شعری که همیشه با تو بماند.

..........

:icon_gol:

 

 

ای کاش تو هم میخواستی آنچه من میخواستم

  • Like 3
لینک به دیدگاه

خداوندا

اگر روزي بشر گردي

ز حال ما خبر گردي

پشيمان مي شوي از قصه خلقت

از اين بودن از اين بدعت

خداوندا

نمي داني که انسان بودن و ماندن در اين دنيا

چه دشوار است

چه زجري مي کشد آنکس که انسان است

و از احساس سرشار است

.............

 

  • Like 2
لینک به دیدگاه

زیبا ترین تولدها آنهائیست که در رویا برای کسی می گیریم

و یا کسی برایمان می گیرد

و من امشب زیباترین تولدها را خواهم گرفت ...

با عاشقانه ترین رنگها خیالت را ترسیم خواهم کرد ..

باعاشقانه ترین سازها نوای بودنت راخواهم نواخت..

باعاشقانه ترین بوسه هالبهای خیالت را نوازش خواهم کرد...

وباعاشقانه ترین نغمه ها لمس بودنت راتبریک خواهم گ..............

 

  • Like 2
لینک به دیدگاه

از کجا شروع کنم ؟

 

To tell the story of how great a love can be

برای گفتن داستانی که نهایت بزرگی عشق را نشان میدهد

 

The sweet love story that is older than the sea

داستانی شیرین از عشق که عمرش از دریاها نیز بیشتر است The simple truth about the love she brings to me

حقیقتی ساده درباره عشقی که او به من هدیه کرد

Where do I start

از کجا شروع کنم ؟

With her first hello

با اولین سلامش

She gave a meaning to this empty world of mine

معنای جدیدی به جهان پوچ من داد

 

There will never be another love , another time

که در آن هیچ تکرار و علاقه دیگری نبود

 

She came into my life and made the living fine

او به زندگی من پا گذاشت و آن را شیرین کرد

 

... She fills my heart

او قلب مرا پر کرد ...

With very special things

او قلب مرا با چیزهای خاص پر کرد

 

With angle songs , with wild imaginings

با آواز فرشته ها , با تصوراتی حاصل از اشتیاق و علاقه زیاد

 

She fills my soul with so much love

و روح مرا با انبوهی از عشق پر کرد

 

That anywhere I go , I am never lonely with her along

برای همین هر کجا که بروم تنها نخواهم ماند

 

?! Who can be lonely

با وجود همراهی او چه کسی تنها خواهد ماند ؟!

 

I reach for her hand It is always there

و هر وقت در جستجوی دستان او باشم او در کنار من است

 

How long does it last

چه مدت ممکن است از این عشق گذشته باشد ؟

 

Can love be measured by the hours in a day ?

آیا می توان عشق را اندازه ساعات روز اندازه گرفت ؟

I have no answer now But this much I can say

آن هم اکنون هیچ جوابی ندارم اما همین قدر می توانم بگویم که ...

 

I know I will need her till the stars all burn away

می دانم به او احتیاج دارم تا زمانی که ستاره ها می درخشند

 

 

  • Like 3
لینک به دیدگاه

اگر برای تو شعری عاشقانه بخوانم

این شعر تا ابد با تو خواهد زیست

حتی وقی که من دیگر نباشم

شعر عاشقانه بیشتر از آدمها می ماند

پس بگذار برایت شعری عاشقانه بخوانم!

شعری از اعماق جان٫

که مرا به یاد تو آورد......

شعری که همیشه با تو بماند.

..........

:icon_gol:

ای کاش تو هم میخواستی آنچه من میخواستم

 

ببخشید انگار با عجله نوشتید یه حرف از کلمه (وقتی ) جا افتاده

 

دارد از بی همدمی فریاد من رنگ سکوت

 

راز ها در سینه دارم آشنای راز نیست

  • Like 2
لینک به دیدگاه
ببخشید انگار با عجله نوشتید یه حرف از کلمه (وقتی ) جا افتاده

 

دارد از بی همدمی فریاد من رنگ سکوت

 

راز ها در سینه دارم آشنای راز نیست

 

 

ممنون دوست عزیز اصلاحش کردم مرسی.:icon_pf (34):

  • Like 3
لینک به دیدگاه

تو می روی

و من صدای قدم های تو را می شنوم ...

اما تو

صدای فریاد مرا

که تو را صدا می زنم

نمی شنوی !

افسوس ...

دیر است

ناله های من در باد گم می شوند

و تو

گوشهایت را به نوای کوچه می سپاری

 

 

آری

تو می روی

و من ضربان قلبم را

با صدای گامهایت تنظیم می کنم ...

سایه ات

در انتهای کوچه محو می شود

ولی صدای قدمهایت

تا وقتی هستم

در کوچه خواهد پیچید ...

  • Like 4
لینک به دیدگاه

شاخه با ريشه ي خود حس غريبي دارد

باغ امسال چه پاييز عجيبي دارد

غنچه شوقي به شكوفا شدنش نيست دگر

با خبر گشته كه دنيا چه فريبي دارد

خاك كم آب شده مثل كويري تشنه

شايد از جاي دگر مزرعه شيبي دارد

سيب هر سال در اين فصل شكوفا مي شد

باغبان كرده فراموش كه سيبي دارد

 

  • Like 6
لینک به دیدگاه

مینویسم همه با تو نبودن ها را

 

تا تو از تنهایی مرا به با تو بودن ببری.

 

و من باور کردم نگاهت را

 

و دلتنگیم را سکوت خواهم کرد

 

ا گر چه به اندازه ی خدا رسیده باشد"

  • Like 5
لینک به دیدگاه

پیش بیا ! پیش بیا ! پیشتر!

 

تا كه بگویم غم دل بیشتر

 

 

دوست ترت دارم از هرچه دوست

 

ای تو به من از خود من خویشتر

 

 

دوست تر از آنكه بگویم چقدر

 

بیشتر از بیشتر از بیشتر

 

 

داغ تو را از همه داراترم

 

درد تو را از همه درویشتر

 

 

هیچ نریزد بجز از نام تو

 

بر رگ من گر بزنی نیشتر

 

 

فوت و فن عشق به شعرم ببخش

 

تا نشود قافیه اندیشتر

 

 

(قیصر امین پور)

  • Like 5
لینک به دیدگاه

×
×
  • اضافه کردن...