H O P E 34652 اشتراک گذاری ارسال شده در 16 فروردین، ۱۳۹۰ تو ایران که خب نظر شهرسازم مورد استفاده قرار نمی گیره در مورد نحوه استفاده از نظرات مردم: به نظرم با توجه به پروژه ای که هست پرسشنامه ای تهیه میشه و سوالات لازم و تصویر ذهنی و نیاز ها و توقعات و ... پرسیده میشه. برای اینکار هم باید نمونه خوب و جامعی انتخاب بشه. طرحی که ارائه میشه سعی بشه توقعاتی که مردم داشتن رو تا حدامکان برآورده کنه و با آگاهی از نیازها و خواسته هاشون جوری نباشه که اونها رو نقض کنه. فکر کنم تو همه مراحل پروژه باید به نظرات مردم توجه داشت. روی کاغذ بله استاد ! منتها فقط روی کاغذ بله ! :icon_pf (34): 6 لینک به دیدگاه
گـنـجـشـک 24371 اشتراک گذاری ارسال شده در 16 فروردین، ۱۳۹۰ به سختی میشه اینکارو کرد. به نظرم اگه از مردم بپرسی خودشونم دقیقا نمیدونن چی می خوان،خیلی از مردم لوکس شدن رو نشونه ی پیشرفت میدونن. بهنظر من لزوما نباید شهرسازمستیقم از مردم نظر بخواد و بگه که میخوان محلشون چجوری باشه بلکه باید با فررهنگ و نیازهای اونا اشنا باشه کافیه.:4chsmu1: 6 لینک به دیدگاه
SH E I KH 18713 مالک اشتراک گذاری ارسال شده در 16 فروردین، ۱۳۹۰ راه معمولش اینه که یه پرسش نامه آماده شه و از مردم راجع به اون طرحی که در دست مطالعه است سوال کنیم . ولی موضوع فقط این نیست خیلی از مردم وا میستن و فقط میگن لنگش کن همین پرسشنا مه ها رو که واسه شهر خودشونه اگه ببری واسشون با اکراه و بی حوصله پر می کنن .ولی تجربه اندکم نشون داده که جاهایی که مردمش ساده ترن و محلشون یا شهرشون 1000 تا مشکل داره حرف واسه گفتن زیاد دارن ولی کو گوش شنوا ... خب اول بگم که تااونجا که تجربه کردم سوالهای پرسشنامه خیلی مهمه و چون مردم کلا چیزن (بخصوص خودم) باید ازشون بپرسی و خودت بنویسی چون چیزن خودشون درس پر نمیکنن. ضمنا به عقیه من پرسشگر خیلی اهمیت داره مثلا وقتی یارو هوات میکنه باید باهاش چونه بزنه. اینجا بگم بهتره یه جاهایی در حم امکان مصاحبه های نیمه عمیق یا عمیق صورت بگیره. که البته باید مصاحبه ها ساخت یافته باشن. علی رضا جان ما باید گوش شنوا باشیم. ما باید مسئولین رو راضی کنیم و قانع کنیم و وادار کنیم که این رو بکنن و اون رو نکنن. خب اصولا توی ایران نمیشه از این کارا کرد برادر خب هستی جان قول میدم تورو نفرستم برا این کارا چون باید راه بری تو ام که پایه... خوب خواهر نمیشه یا نشده؟ تو ایران که خب نظر شهرسازم مورد استفاده قرار نمی گیره در مورد نحوه استفاده از نظرات مردم: به نظرم با توجه به پروژه ای که هست پرسشنامه ای تهیه میشه و سوالات لازم و تصویر ذهنی و نیاز ها و توقعات و ... پرسیده میشه. برای اینکار هم باید نمونه خوب و جامعی انتخاب بشه. طرحی که ارائه میشه سعی بشه توقعاتی که مردم داشتن رو تا حدامکان برآورده کنه و با آگاهی از نیازها و خواسته هاشون جوری نباشه که اونها رو نقض کنه. فکر کنم تو همه مراحل پروژه باید به نظرات مردم توجه داشت. از نوع سوالا نگفتی!!! این نمونه خوب و جامع را تبیین بفرمایین بله عزیزم میدونیم نظر مردم رو رعایت کنیم اما فقط میدونیم. درست بگو چه جوری نظر مردم رو اعمال کنیم. ببین قرار شد بحث کنیم نه این که چند خط بنویسی که نوشته باشیسبز اندر سبز شدی که شدی نظر درست بده. همه دوستانی که تشکر کردن و نظر ندادن: اولا دوما:167: سوما:ws18: 6 لینک به دیدگاه
SH E I KH 18713 مالک اشتراک گذاری ارسال شده در 16 فروردین، ۱۳۹۰ روی کاغذ بله استاد ! منتها فقط روی کاغذ بله ! :icon_pf (34): خانوم مهندس راهی به نظرت میرسه که از روی کاغذ بیاریمش بیرون؟ میخوای بد خط بنویسیم بزاریم تو آفتاب خودش بیاد بیرون به سختی میشه اینکارو کرد.به نظرم اگه از مردم بپرسی خودشونم دقیقا نمیدونن چی می خوان،خیلی از مردم لوکس شدن رو نشونه ی پیشرفت میدونن. بهنظر من لزوما نباید شهرسازمستیقم از مردم نظر بخواد و بگه که میخوان محلشون چجوری باشه بلکه باید با فررهنگ و نیازهای اونا اشنا باشه کافیه.:4chsmu1: بله به سختی اما باید کرد موافقم باید پرسشگر قدرت داشته باشه و بتونه کمی هم باهاشون بحث کنه تا مثل جو گرفته ها حرف نزنن و چیزی واقعا میخوان رو بگن خب میسقیم نخواد تا حدودی قبول اما مینا منظورت را بهتر بگو یکم گنگه. ینی سوال غیر مستقیم بپرسه؟ یا بره تاریخشون رو بخونه حالا تاریخ نزدیک که فرهنگشون و خیلی چیزای دیگه رو بفهمه؟ یا چیز دیگه منظورت بود؟ این قضیه کافی بودن رو هم حدش رو نگفتی!!! دقیق بگو در چه حدی شناخت داشتن از مردم کافیه.(برای این کافی بودن حرف دارم اساس اگه پاداد میرم بالا منبر) 7 لینک به دیدگاه
گـنـجـشـک 24371 اشتراک گذاری ارسال شده در 16 فروردین، ۱۳۹۰ بله به سختی اما باید کرد موافقم باید پرسشگر قدرت داشته باشه و بتونه کمی هم باهاشون بحث کنه تا مثل جو گرفته ها حرف نزنن و چیزی واقعا میخوان رو بگن خب میسقیم نخواد تا حدودی قبول اما مینا منظورت را بهتر بگو یکم گنگه. ینی سوال غیر مستقیم بپرسه؟ یا بره تاریخشون رو بخونه حالا تاریخ نزدیک که فرهنگشون و خیلی چیزای دیگه رو بفهمه؟ یا چیز دیگه منظورت بود؟ این قضیه کافی بودن رو هم حدش رو نگفتی!!! دقیق بگو در چه حدی شناخت داشتن از مردم کافیه.(برای این کافی بودن حرف دارم اساس اگه پاداد میرم بالا منبر) ببین شیخ جون رک و راست بگم من اگه بخوام جایی کار کنم نمیرم از مردم نظر خواهی کنم، البته شاید برم! اما من خودم به شخصه حس میکنم میدونم مردم چی میخوان و اینکه مردم که سواد شهرسازی ندارن!!!مطمئنن نظراتشون هم خیلی کارگشا نخواهد بود.به نظرم شهرساز باید انقدر قدرت داشته باشه تا نظر مردم رو با خودش همرا ه کنه. خب الان میدونم خیلیا من رو به خاطر ایننظرم خواهند کشت خب نظره دیگه!!من تو حرف و عمل صادقم!!بقیه میگن باید نظر مردم باشه اما تو عمل کارخودشونو میکنن(توجیه بود این):4chsmu1: 5 لینک به دیدگاه
Mohammad Aref 120452 اشتراک گذاری ارسال شده در 16 فروردین، ۱۳۹۰ خب اول بگم که تااونجا که تجربه کردم سوالهای پرسشنامه خیلی مهمه و چون مردم کلا چیزن (بخصوص خودم) باید ازشون بپرسی و خودت بنویسی چون چیزن خودشون درس پر نمیکنن. ضمنا به عقیه من پرسشگر خیلی اهمیت داره مثلا وقتی یارو هوات میکنه باید باهاش چونه بزنه. اینجا بگم بهتره یه جاهایی در حم امکان مصاحبه های نیمه عمیق یا عمیق صورت بگیره. که البته باید مصاحبه ها ساخت یافته باشن.علی رضا جان ما باید گوش شنوا باشیم. ما باید مسئولین رو راضی کنیم و قانع کنیم و وادار کنیم که این رو بکنن و اون رو نکنن. خب هستی جان قول میدم تورو نفرستم برا این کارا چون باید راه بری تو ام که پایه... خوب خواهر نمیشه یا نشده؟ از نوع سوالا نگفتی!!! این نمونه خوب و جامع را تبیین بفرمایین بله عزیزم میدونیم نظر مردم رو رعایت کنیم اما فقط میدونیم. درست بگو چه جوری نظر مردم رو اعمال کنیم. ببین قرار شد بحث کنیم نه این که چند خط بنویسی که نوشته باشیسبز اندر سبز شدی که شدی نظر درست بده. همه دوستانی که تشکر کردن و نظر ندادن: اولا دوما:167: سوما:ws18: نوع سوالا بستگی به طرحی که هست فرق میکنه خب اینکه اون طرح مقیاسش در چه حده. هدف کلیش چیه و ... نوع سوالا بهتره کوتاه و گیرا باشه. تا حد امکان عامیانه تر باشه و چند گزینه ای. (البته همیشه یه گزینه سایر هم برای توضیحات بیشتر باید باشه ) شناخت خوبی از محدوده و اطرافش و خصوصیات ساکنینش (حتی گاهی اوقات غیر ساکنینی که از اون محدوده استفاده میکنن. بستگی به موضوع طرح داره) داشته باشیم. خب آخه چطوری بگم چطور استفاده می کنیم از نظرات در طول پروژه نظراتشون مهمه دیگه. اهداف جزئی و راهبردها بر اساس نظرات مردم تهیه میشه و آلترناتیوها براساس میزان برآورد اون خواسته و نظرات سنجیده میشه (البته یه قسمتش نظرات مردمه. نظر کارفرما هم هستش. که تو ایران هم فقط همین نظر کارفرماس که مورد توجهه ) بعد حتی راه حل ها و اقدامات اجرایی هم با توجه به نظر مردم تهیه میشه، طوری که بشه از مشارکت خود مردم، بیشترین استفاده رو برای اجرای طرح ها کرد. 5 لینک به دیدگاه
omid vakili 6395 اشتراک گذاری ارسال شده در 16 فروردین، ۱۳۹۰ خب اصولا توی ایران نمیشه از این کارا کرد برادر ببینید دوستان، سوال شیخ رو بهتر بخونین، اینکه الان چگونه در ایران این کار انجام میشه نیست در واقع فک کنم منظورش اینه که "به نظرتون چکار باید کرد که نظر مردم رو توی طرح ها وارد کرد؟" شاید اینکار اصلاً هیچ جای ایران و جهان انجام نشده باشه. خواهشاً نظر خودتون رو بدین و اگه مشکل الان کشور رو مطرح میکنید راه حل هم بدین که برای عدم تکرار این مشکل بهتره چکار کرد. 5 لینک به دیدگاه
ho0da 2321 اشتراک گذاری ارسال شده در 16 فروردین، ۱۳۹۰ ببین شیخ جون رک و راست بگم من اگه بخوام جایی کار کنم نمیرم از مردم نظر خواهی کنم، البته شاید برم!اما من خودم به شخصه حس میکنم میدونم مردم چی میخوان و اینکه مردم که سواد شهرسازی ندارن!!!مطمئنن نظراتشون هم خیلی کارگشا نخواهد بود.به نظرم شهرساز باید انقدر قدرت داشته باشه تا نظر مردم رو با خودش همرا ه کنه. ببین مینا جون با این حرفت که مردم سواد شهرسازی ندارن مخالفم... شاید شهرسازی تنها رشته ای باشه که متخصصین می تونن از مردم غیر متخصص درس بگیرن... اون موقع که هنوز علم شهرسازی خیلی جا نیوفتاده بود و تو خیلی از شهرها شهرسازی نبود، این خود مردم بودن که فهمیدن جهت مناسب واسه قرار گرفتن واحد های مسکونی کدوم جهته، مناسب ترین روش واسه پارسل بندی کدومه شهرها کجا قرار بگیرن بهتره و خیلی چیزای دیگه... فکر می کنم یکی از دلایلی که شهر های قدیمی نسبت به شهر های الآن موفق تربودن همین موضوعه... البته توی بحث های تخصصی تر موضوع فرق می کنه..:icon_gol: 6 لینک به دیدگاه
ho0da 2321 اشتراک گذاری ارسال شده در 16 فروردین، ۱۳۹۰ اما نظر من راجع به اصل موضوع مهم ترین مسئله توی شهر سازی همین نظر مردمه شهره، اینکه توی شهر چیزی خلق بشه که مردم دوستش نداشته باشن و ازش استفاده نکنن یعنی شکست شهرسازی...به نظر من همراه پرسشنامه و شاید مؤثر تر از اون اینکه شهرساز بیشتر از بقیه آدمای شهر وقتش رو توی فضاهای شهری سپری کنه، مردم رو تماشا کنه و با سلایقشون آشنا بشه... این وسط دونستن فرهنگ به تنهایی راه گشا نیست... آلان فرهنگ من ایرانی با شما تقریبا مشترکه اما آیا خواسته هامون از شهر هامونم یکیه؟ آیا چیزی که من می خوام با انتظارات یک آدم معلول، یه بچه و ... یکیه؟ خیلی راه ها برا وارد کردن نظر مردم توی طرح های شهری هست... ساده ترین مثال: چه اشکالی داره برا طراحی المان یک فضای شهری فرا خوان بدی و از همه مردم بخوای نظرشون رو بدن و در نهایت رای گیری کنی؟ این طوری مردم باور می کنن که همه تلاش یه شهرساز رضایت و شاد ی اونهاست اگه شهرساز همیشه در شهر حضور داشته باشه به خوبی با فضاها و عناصری که مردم رو جذب می کنن یا فراری می دن آشنا می شه و خوب یاد می گیره که مردم چی می خوان... 6 لینک به دیدگاه
SH E I KH 18713 مالک اشتراک گذاری ارسال شده در 17 فروردین، ۱۳۹۰ ببین شیخ جون رک و راست بگم من اگه بخوام جایی کار کنم نمیرم از مردم نظر خواهی کنم، البته شاید برم! دارم برات حالا مینایی وقتی برای کار بال بال زدی میگم بهتاما من خودم به شخصه حس میکنم میدونم مردم چی میخوان و اینکه مردم که سواد شهرسازی ندارن!!!مطمئنن نظراتشون هم خیلی کارگشا نخواهد بود.به نظرم شهرساز باید انقدر قدرت داشته باشه تا نظر مردم رو با خودش همرا ه کنه. الآن خواستی افه در کنی؟ ببین اگه خدا بودی که همه چیز میدونستی و از دل و فکر خبر داشتی خب حرفت قبول بود. اما بدون شهر مال شهرسازا نیست. شهر مال ساکنینش هست. پس باید ما با نظرات درست و منطقی مردم هماهنگ بشیم. مثلا مردم یه شهریدوست دارن محرمیت رعایت بشه و ما نکنیم:icon_pf (34):بعد بریم عقیدشونو عوض کنیم و زورشون کنیمخدا هم گفت این روش زندگی هست اما اجباری نیست تو پذیرشش خب الان میدونم خیلیا من رو به خاطر ایننظرم خواهند کشت خب نظره دیگه!!من تو حرف و عمل صادقم!!بقیه میگن باید نظر مردم باشه اما تو عمل کارخودشونو میکنن(توجیه بود این):4chsmu1: شما به جانماز ابکشا کار نداشته باش. شما درست باش و درست عمل کن نوع سوالا بستگی به طرحی که هست فرق میکنه خب اینکه اون طرح مقیاسش در چه حده. هدف کلیش چیه و ... نوع سوالا بهتره کوتاه و گیرا باشه. تا حد امکان عامیانه تر باشه و چند گزینه ای. (البته همیشه یه گزینه سایر هم برای توضیحات بیشتر باید باشه )به جای عامیانه بگیم قبل فهم برای همه بهتر نیست؟ معنی کاملتری میده. شناخت خوبی از محدوده و اطرافش و خصوصیات ساکنینش (حتی گاهی اوقات غیر ساکنینی که از اون محدوده استفاده میکنن. بستگی به موضوع طرح داره) داشته باشیم.خب شکی نیست. اما توی همین شناختم دونستن چیزی که مخ ساکنان هست اهمیت داره دیگه. که فک میکنی فقط باپرسشنامه میشه فهمید. فک میکنم راه های کمکی دیگه هم هست که به دقیق شدن پرسشنامه کمک میکنه. چیزی به ذهنت میرسه؟ خب آخه چطوری بگم چطور استفاده می کنیم از نظرات در طول پروژه نظراتشون مهمه دیگه. اهداف جزئی و راهبردها بر اساس نظرات مردم تهیه میشه و آلترناتیوها براساس میزان برآورد اون خواسته و نظرات سنجیده میشه (البته یه قسمتش نظرات مردمه. نظر کارفرما هم هستش. که تو ایران هم فقط همین نظر کارفرماس که مورد توجهه ) بعد حتی راه حل ها و اقدامات اجرایی هم با توجه به نظر مردم تهیه میشه، طوری که بشه از مشارکت خود مردم، بیشترین استفاده رو برای اجرای طرح ها کرد. محمد ببین مساله کارفرما رو بزار کنار. خب ما که نمیتونیم نظر مردم رو هدف کنیم!!! به نظر من باید نظرات چند مرحله پالایش بشه. اول از این منظر که کدوماش حرف اصلی هست و کودوما از سر جو گیری. مثلا همه میگن ایول برج میخوایم!!! بعد باید از نظر کارشناسی پالایش بشه که آیا حرف درستی زدن از نظر علمی یا نه و اینکه حرفی که زدن اجرایی هست یه نه(از منظر محدودیت ها) بعدش این نظرات باید مورد تحلیل و جوع بندی قرار بگیره و با سایر نتایج دیگه که از سایر قسمتهای شناخت حاصل شده تلفیق بشه و ازش دول سوات درآورد و اهداف معین کرد و برای هر هدف استراتژی و راهبرد نوشت. مردم هیچوقت هدف یا استراتژی یا راهبرد که نمیدن!!!! این جریان مشارک آخر که گفتی جسارتا همون چیز کردن مردم نبود منظورت؟ من که فقط همینو گرفتم اگه چیز دیگه هست توضیح بده. ببینید دوستان، سوال شیخ رو بهتر بخونین، اینکه الان چگونه در ایران این کار انجام میشه نیست در واقع فک کنم منظورش اینه که "به نظرتون چکار باید کرد که نظر مردم رو توی طرح ها وارد کرد؟"شاید اینکار اصلاً هیچ جای ایران و جهان انجام نشده باشه. خواهشاً نظر خودتون رو بدین و اگه مشکل الان کشور رو مطرح میکنید راه حل هم بدین که برای عدم تکرار این مشکل بهتره چکار کرد. دقیقا همین منظورم بوده امید جان. مرسی که توضیح دادی منظورمو :rose: حالا دمت گرم داداش نظرتم بگو.......... ببین مینا جون با این حرفت که مردم سواد شهرسازی ندارن مخالفم... شاید شهرسازی تنها رشته ای باشه که متخصصین می تونن از مردم غیر متخصص درس بگیرن... اون موقع که هنوز علم شهرسازی خیلی جا نیوفتاده بود و تو خیلی از شهرها شهرسازی نبود، این خود مردم بودن که فهمیدن جهت مناسب واسه قرار گرفتن واحد های مسکونی کدوم جهته، مناسب ترین روش واسه پارسل بندی کدومه شهرها کجا قرار بگیرن بهتره و خیلی چیزای دیگه... فکر می کنم یکی از دلایلی که شهر های قدیمی نسبت به شهر های الآن موفق تربودن همین موضوعه... البته توی بحث های تخصصی تر موضوع فرق می کنه..:icon_gol: خب هدی جان حرفاتو قبول دارم. اما با بخش قرمز کمی مشکل دارم. ببین افرادی بودن که این چیزا رو معلوم میکردن و مردم هم چون میدیدن خوبه از اون طبعیت میکرد. و گرنه مردم که آفتاب یا سایه رو نمیدونستن که چه کنن تا ازش استفاده کنن به بهترین شکل و از این چیزا دیگه. ببین خیلی از این کسایی که میگم میدونستن از روی تجربه فهمیده بودن یا برخی هم از روی علم. این قسمت آخرم که مقایسه کردی فک کنم مقایسه خوبی نیست ها. یه مثال میزنم فقط: ببین مثلا محلات قدیمی همین شهرامون یه زمانی خوب بودن که الآن هم اگر با نیازهای اون زمان نگاه کنیم بازن خوبن اما چون نیاز فرق کرده مثلا دسرسی سواره, حالا دیگه خوب نیستن. علت تغییر نیازه که باید کالبدم تغییر کنه دیگه. اما خیلی جاها هم این امری که میگی هست اما فقط دلیل بد بودنش این نیست. یادبگیریم که هیچ چیزیو تو شهرسازی تنها نبینیم:rose: اما نظر من راجع به اصل موضوع مهم ترین مسئله توی شهر سازی همین نظر مردمه شهره، اینکه توی شهر چیزی خلق بشه که مردم دوستش نداشته باشن و ازش استفاده نکنن یعنی شکست شهرسازی...به نظر من همراه پرسشنامه و شاید مؤثر تر از اون اینکه شهرساز بیشتر از بقیه آدمای شهر وقتش رو توی فضاهای شهری سپری کنه، مردم رو تماشا کنه و با سلایقشون آشنا بشه... این وسط دونستن فرهنگ به تنهایی راه گشا نیست... (این دیگه ایول داره)آلان فرهنگ من ایرانی با شما تقریبا مشترکه اما آیا خواسته هامون از شهر هامونم یکیه؟ آیا چیزی که من می خوام با انتظارات یک آدم معلول، یه بچه و ... یکیه؟ خیلی راه ها برا وارد کردن نظر مردم توی طرح های شهری هست... ساده ترین مثال: چه اشکالی داره برا طراحی المان یک فضای شهری فرا خوان بدی و از همه مردم بخوای نظرشون رو بدن و در نهایت رای گیری کنی؟ این طوری مردم باور می کنن که همه تلاش یه شهرساز رضایت و شاد ی اونهاست اگه شهرساز همیشه در شهر حضور داشته باشه به خوبی با فضاها و عناصری که مردم رو جذب می کنن یا فراری می دن آشنا می شه و خوب یاد می گیره که مردم چی می خوان... :icon_gol: تا اینجا بهترین نظری بود که خوندم. هرچندبازم باهاش مشکل دارما. خب هدی جان این قضیه رای گیری که گفتی خوب بود. ببین باید بیشتر توضیح بدی. مخصوصا بگی در چه مواردی میشه این کارو کرد. لطفا مثالای بیشتری بزن. اگه راه دیگه ای برای اعمال نظر مردم هم داری بگو ظاهرا در این زمینه من نظرم به تو نزدیکتره.:rose: 6 لینک به دیدگاه
Miladt 3681 اشتراک گذاری ارسال شده در 17 فروردین، ۱۳۹۰ راه معمولش اینه که یه پرسش نامه آماده شه و از مردم راجع به اون طرحی که در دست مطالعه است سوال کنیم . ولی موضوع فقط این نیست خیلی از مردم وا میستن و فقط میگن لنگش کن همین پرسشنا مه ها رو که واسه شهر خودشونه اگه ببری واسشون با اکراه و بی حوصله پر می کنن .ولی تجربه اندکم نشون داده که جاهایی که مردمش ساده ترن و محلشون یا شهرشون 1000 تا مشکل داره حرف واسه گفتن زیاد دارن ولی کو گوش شنوا ... میدونی به نظر من برگزاری نمایشگاه از طرحی که میدیم تو مراحل مختلف میتونه تا حدودی راهگشا باشه!این نمایشگاه بخشهای مختلفی داره!یه بخش هست که مردم با طراح صحبت میکنن!یه بخش واسه کودکان که میشه به روشهای مختلف تصویر ذهنی اونا رو گفت از محله و همچنین محله ایدالشون رو! البته قبل از این نمایشگاه و در شروع طرح باید نظر مردم و خواسته هاشون رو گرفت!من خودم تا حدودی با پرسشنامه مشکل دارم!مردم کمتر اونچیزی که نیاز دارند رو بش اشاره میکنن!شهرساز حضورش توی محله مثل مهمون میمونه و مردم میخوان محلشون رو خوب نشون بدن!واسه همین شهرساز نباید حضورش تو محله حس بشه در واقع باید مثل مگس باشه!حضور داشته باشه اما جلب توجه نکنه!این کار میتونه با چند وقت زندگی کنار ساکنین رخ بده!وقتی خود طراح با مردم زندگی کنه بهتر میتونه نظرشون رو بگیره! اما من خودم به شخصه حس میکنم میدونم مردم چی میخوان و اینکه مردم که سواد شهرسازی ندارن!!!مطمئنن نظراتشون هم خیلی کارگشا نخواهد بود.به نظرم شهرساز باید انقدر قدرت داشته باشه تا نظر مردم رو با خودش همرا ه کنه. دیدگاهت خیلی شبیه مدرنیستاست که میگن طراح همه چیز میدونه و مردم هیچی!این نظر به نظر من اشتباهه!چون مردم یک شکل نیستند!چاق داریم لاغر داریم مسلمون داریم مسیحی داریم بی دین داریم!هرکدو از اینها نیازهایی دارن که من و تو نمیدونیم!دوم اینکه من و تو که تو محله زندگی نکردیم و نمیدونیم اونجا چی میخواد چی نمیخواد!تو طرح میدی بر اساس وضع موجود که اینجا فلان عنصر شاخص رو میخواد اما بعد چند وقت که میای بازخورد بگیری میبینی که این عنصرت رو مردم قبول نکردند!چرا؟چون به نظر اونا این عنصر رو نیاز نداشتند! 5 لینک به دیدگاه
Mohammad Aref 120452 اشتراک گذاری ارسال شده در 17 فروردین، ۱۳۹۰ خب شکی نیست. اما توی همین شناختم دونستن چیزی که مخ ساکنان هست اهمیت داره دیگه. که فک میکنی فقط باپرسشنامه میشه فهمید. فک میکنم راه های کمکی دیگه هم هست که به دقیق شدن پرسشنامه کمک میکنه. چیزی به ذهنت میرسه؟ قبل از تهیه اون پرسشنامه باید اول حضور داشت تو فضا و تا حدی که میشه با خصوصیات مردم اونجا آشنا شد. مصاحبه انجام داد، یه سری برنامه های جمعی ترتیب داد تا میزان مشارکت و حضور مردم رو سنجید. یه سری جلسات عمومی برگزار بشه و کارها واسشون توضیح داده بشه. محمد ببین مساله کارفرما رو بزار کنار. خب ما که نمیتونیم نظر مردم رو هدف کنیم!!! به نظر من باید نظرات چند مرحله پالایش بشه. اول از این منظر که کدوماش حرف اصلی هست و کودوما از سر جو گیری. مثلا همه میگن ایول برج میخوایم!!!بعد باید از نظر کارشناسی پالایش بشه که آیا حرف درستی زدن از نظر علمی یا نه و اینکه حرفی که زدن اجرایی هست یه نه(از منظر محدودیت ها) بعدش این نظرات باید مورد تحلیل و جوع بندی قرار بگیره و با سایر نتایج دیگه که از سایر قسمتهای شناخت حاصل شده تلفیق بشه و ازش دول سوات درآورد و اهداف معین کرد و برای هر هدف استراتژی و راهبرد نوشت. مردم هیچوقت هدف یا استراتژی یا راهبرد که نمیدن!!!! این جریان مشارک آخر که گفتی جسارتا همون چیز کردن مردم نبود منظورت؟ من که فقط همینو گرفتم اگه چیز دیگه هست توضیح بده. کارفرما رو که نمیشه کنار گذاشت. چیزی که هست رو چطور میشه ندید گرفت تو کار حرفه ای (با توجه به اسم تاپیک) باید لحاظ بشه. چون کار دانشگاهی که نیست. نظرات مردم هم عیناً هدف و راهبرد نیست. بلکه با توجه به نظرات و توقعاتشون میشه رو اهداف جزئی و راهبردها مانور داد که برآورد کننده نیازهای مردم باشه. یکی از فاکتورهای ارزیابی طرح ها هم همین میزان برآورد خواسته های مردم باید باشه. نظرات تو همه مراحل تأثیر داره و باید ازشون استفاده کرد. 4 لینک به دیدگاه
گـنـجـشـک 24371 اشتراک گذاری ارسال شده در 17 فروردین، ۱۳۹۰ !شهرساز حضورش توی محله مثل مهمون میمونه و مردم میخوان محلشون رو خوب نشون بدن!واسه همین شهرساز نباید حضورش تو محله حس بشه در واقع باید مثل مگس باشه!حضور داشته باشه اما جلب توجه نکنه!این کار میتونه با چند وقت زندگی کنار ساکنین رخ بده!وقتی خود طراح با مردم زندگی کنه بهتر میتونه نظرشون رو بگیره! کاملا با این نظرت موافقم، منتها زنبور نه مگس()، مردم ما معمولا وقتی ازشون سوال میشه مثل مصاحبه های تلوزیون جوا میدن،وقتی هم نامحسوس ازشون بپرسی که چه محله ای به نظرت ایده اله یا دوست داری محلت چجوری باشه یه کم جو گیر میشن . گیرن... اون موقع که هنوز علم شهرسازی خیلی جا نیوفتاده بود و تو خیلی از شهرها شهرسازی نبود، این خود مردم بودن که فهمیدن جهت مناسب واسه قرار گرفتن واحد های مسکونی کدوم جهته، مناسب ترین روش واسه پارسل بندی کدومه شهرها کجا قرار بگیرن بهتره و خیلی چیزای دیگه. ببین هدا جون به نظر من نباید مردم الان رو با مردم قدیم مقایسه کرد.مردم قدیم خیلی تو فضای شهرشون بود خیلی با طبیعت در ارتباط بودن تجربه ی و اگاهی بیشتری از اقلیم محیطشون ، نیازهای روحی و فرهنگیشون داشتن. اما مردم الان چقدر توی محلشون حضور دارن؟؟؟چقدر نسبت به محیطشون توجه نشون میدن و چقدر هوشیارانه تو فضای شهرشون قرار دارن؟ این هوشیاری خیلی مهمه،چون درحال حاضر برای اکثریت ما شهر شده یه تونل که فقط برامون رفتن از یه محیط به محیط دیگه مهمه و وقتی تو خیابونا شهریم تنها چیزی که برامون مهمه اینه که سریعتر به مقصدمون برسیم و توجه زیادی به خود شهر نمیکنیم.این مردم اگر ازشون بپرسی چی میخوای (پرسش مستقیم منظورمه) یا بهت میگن عرض خیابونا زیاد بشه، پارک و فضای سبز بیشتر شه و چیزایی از این دست. به نظر من کار درست اینه که شهرساز انقدر توی اون فضا رفت و امد کنه و حضور داشته باشه و به رفتار مردم تو فضا توجه کنه تا خودش بتونه از نیازهای واقعی مردم باخبر بشه. مخالف پرسشنامه و ...هم نیستم اما به نظر من جواب نمیده. 6 لینک به دیدگاه
Moment 15228 اشتراک گذاری ارسال شده در 17 فروردین، ۱۳۹۰ ببین شیخ جون رک و راست بگم من اگه بخوام جایی کار کنم نمیرم از مردم نظر خواهی کنم، البته شاید برم!اما من خودم به شخصه حس میکنم میدونم مردم چی میخوان و اینکه مردم که سواد شهرسازی ندارن!!!مطمئنن نظراتشون هم خیلی کارگشا نخواهد بود.به نظرم شهرساز باید انقدر قدرت داشته باشه تا نظر مردم رو با خودش همرا ه کنه. خداییش مینا خانوم با این نظراتت یاد لوکوربوزیه و طراحی شاندیگار اوفتادم البته من عددی نیستم که از لوکوربوزیه که یه نابغه بوده انتقاد کنم ولی همه دنیا میدونن که حتی یه نابغه هم به تنهایی نمیتونه مشکلات یه شهر رو جدای از نظر مردم برطرف کنه حالا تو این شکلک، سمت راستی لوکوربوزیست بغل دستیش هم منم 6 لینک به دیدگاه
ho0da 2321 اشتراک گذاری ارسال شده در 17 فروردین، ۱۳۹۰ کاملا با این نظرت موافقم، منتها زنبور نه مگس()، مردم ما معمولا وقتی ازشون سوال میشه مثل مصاحبه های تلوزیون جوا میدن،وقتی هم نامحسوس ازشون بپرسی که چه محله ای به نظرت ایده اله یا دوست داری محلت چجوری باشه یه کم جو گیر میشن . ببین هدا جون به نظر من نباید مردم الان رو با مردم قدیم مقایسه کرد.مردم قدیم خیلی تو فضای شهرشون بود خیلی با طبیعت در ارتباط بودن تجربه ی و اگاهی بیشتری از اقلیم محیطشون ، نیازهای روحی و فرهنگیشون داشتن. اما مردم الان چقدر توی محلشون حضور دارن؟؟؟چقدر نسبت به محیطشون توجه نشون میدن و چقدر هوشیارانه تو فضای شهرشون قرار دارن؟ این هوشیاری خیلی مهمه،چون درحال حاضر برای اکثریت ما شهر شده یه تونل که فقط برامون رفتن از یه محیط به محیط دیگه مهمه و وقتی تو خیابونا شهریم تنها چیزی که برامون مهمه اینه که سریعتر به مقصدمون برسیم و توجه زیادی به خود شهر نمیکنیم.این مردم اگر ازشون بپرسی چی میخوای (پرسش مستقیم منظورمه) یا بهت میگن عرض خیابونا زیاد بشه، پارک و فضای سبز بیشتر شه و چیزایی از این دست. به نظر من کار درست اینه که شهرساز انقدر توی اون فضا رفت و امد کنه و حضور داشته باشه و به رفتار مردم تو فضا توجه کنه تا خودش بتونه از نیازهای واقعی مردم باخبر بشه. مخالف پرسشنامه و ...هم نیستم اما به نظر من جواب نمیده. :icon_gol: نقد قشنگی بود... اما این مسئله از اینجا نشات نمی گیره که مردم قدیم با مردم الآن فرق می کردن... مردمه الآن هم خوب می دونن که چی می خوان.. اگه خیلی توی فضاهای شهری حضور ندارن مشکل از شهر و سازمان اون شهره، نه از مردم... ببین الآن توی یه مثال ساده از همدان شهر خودم بگم براتون... توی همدان شاید خیلی فضا های لوکس و جدید طراحی کرده باشن اما حضور مردم توش واقعا کمرنگه و بر عکس خیلی از فضاهایی که شاید زیبایی آنچنانی نداشته باشه به زور می تونی از شلوغی توش راه بری... مردم همون مردمن... باهمون فرهنگ و همون خواسته ها و همون میزان هوشیاری... این تفاوت فضاهاست که می تونه پاسخگوی مردم باشه یا نه... به نظر من تزریق هوشیاری یه شهرساز به فضا مهم تر هوشیاری خود مردمه... (به نظر من کار درست اینه که شهرساز انقدر توی اون فضا رفت و امد کنه و حضور داشته باشه و به رفتار مردم تو فضا توجه کنه تا خودش بتونه از نیازهای واقعی مردم باخبر بشه.) با این بخش شدیدا موافقم 5 لینک به دیدگاه
Mohammad Aref 120452 اشتراک گذاری ارسال شده در 17 فروردین، ۱۳۹۰ :icon_gol: نقد قشنگی بود... اما این مسئله از اینجا نشات نمی گیره که مردم قدیم با مردم الآن فرق می کردن... مردمه الآن هم خوب می دونن که چی می خوان.. اگه خیلی توی فضاهای شهری حضور ندارن مشکل از شهر و سازمان اون شهره، نه از مردم... ببین الآن توی یه مثال ساده از همدان شهر خودم بگم براتون... توی همدان شاید خیلی فضا های لوکس و جدید طراحی کرده باشن اما حضور مردم توش واقعا کمرنگه و بر عکس خیلی از فضاهایی که شاید زیبایی آنچنانی نداشته باشه به زور می تونی از شلوغی توش راه بری... مردم همون مردمن... باهمون فرهنگ و همون خواسته ها و همون میزان هوشیاری... این تفاوت فضاهاست که می تونه پاسخگوی مردم باشه یا نه... به نظر من تزریق هوشیاری یه شهرساز به فضا مهم تر هوشیاری خود مردمه... (به نظر من کار درست اینه که شهرساز انقدر توی اون فضا رفت و امد کنه و حضور داشته باشه و به رفتار مردم تو فضا توجه کنه تا خودش بتونه از نیازهای واقعی مردم باخبر بشه.) با این بخش شدیدا موافقم با اون قسمتای آبی شده موافق نیستم شاید یکسری نیازها ثابت باشه اما نمیشه گفت مردم همون مردم هستن با همون خواسته ها. خواسته ها خیلی تغییر کرده. دلیل عدم حضور مردم تو فضاها هم فقط به نوع طراحی فضاها و سازمان شهر بر نمیگرده. مسائل مختلفی توش تأثیر داره. از مسائل سیاسی گرفته تا مسائل اجتماعی و اقتصادی و .... تو شهری شخصی از صبح ساعت 6 میره بیرون و تا 10،12 شب سرکاره واسه اینکه بتونه فقط نیازهای اولیه خودش رو برآورده کنه، اون طراحی فضاها دیگه تأثیری نداره. تو شهری که تجمعات با یه سری قید و شرط ها میسر هستش، خیلی ها از حضور تو فضاهای شهری به خاطر همین مسئله سر باز میزنن و هدفشون از حضورشون تو فضاها به تعداد هدف های کمتری محدود میشه. 6 لینک به دیدگاه
ho0da 2321 اشتراک گذاری ارسال شده در 17 فروردین، ۱۳۹۰ با اون قسمتای آبی شده موافق نیستم شاید یکسری نیازها ثابت باشه اما نمیشه گفت مردم همون مردم هستن با همون خواسته ها. خواسته ها خیلی تغییر کرده. دلیل عدم حضور مردم تو فضاها هم فقط به نوع طراحی فضاها و سازمان شهر بر نمیگرده. مسائل مختلفی توش تأثیر داره. از مسائل سیاسی گرفته تا مسائل اجتماعی و اقتصادی و .... تو شهری شخصی از صبح ساعت 6 میره بیرون و تا 10،12 شب سرکاره واسه اینکه بتونه فقط نیازهای اولیه خودش رو برآورده کنه، اون طراحی فضاها دیگه تأثیری نداره. تو شهری که تجمعات با یه سری قید و شرط ها میسر هستش، خیلی ها از حضور تو فضاهای شهری به خاطر همین مسئله سر باز میزنن و هدفشون از حضورشون تو فضاها به تعداد هدف های کمتری محدود میشه. محمدددددد چرا اذیتم می کنی ی ی ؟؟؟ خط قبلشو بخون پسر خوب.... یه فضا تو همدان رو با یه فضای دیگه مقایسه کردم... نه مردم قدیم رو با مردم جدید....و به نظرت مسائل سیاسی اقتصادی و ... زیر مجموعه سازمان شهر نیستن؟ سازمان شهری یه مبحث کلیه واینا که شما اشاره کردی یه جورایی زیر مجموعشن 5 لینک به دیدگاه
Moment 15228 اشتراک گذاری ارسال شده در 17 فروردین، ۱۳۹۰ با اون قسمتای آبی شده موافق نیستم شاید یکسری نیازها ثابت باشه اما نمیشه گفت مردم همون مردم هستن با همون خواسته ها. خواسته ها خیلی تغییر کرده. دلیل عدم حضور مردم تو فضاها هم فقط به نوع طراحی فضاها و سازمان شهر بر نمیگرده. مسائل مختلفی توش تأثیر داره. از مسائل سیاسی گرفته تا مسائل اجتماعی و اقتصادی و .... تو شهری شخصی از صبح ساعت 6 میره بیرون و تا 10،12 شب سرکاره واسه اینکه بتونه فقط نیازهای اولیه خودش رو برآورده کنه، اون طراحی فضاها دیگه تأثیری نداره. تو شهری که تجمعات با یه سری قید و شرط ها میسر هستش، خیلی ها از حضور تو فضاهای شهری به خاطر همین مسئله سر باز میزنن و هدفشون از حضورشون تو فضاها به تعداد هدف های کمتری محدود میشه. من باهات موافقم، البته در مورد جمله ای که قرمز کردم می خوام یه توضیحی بدم متاسفانه ما تو جامعه ای زندگی می کنیم که هممون به فکر تامین نیازهای اولیمونیم البته توی تامین این نیازها هم موندیم چه برسه به اینکه فکرمون رو مشغوله طراحی فضای شهری و در کل طراحی شهرهامون بکنیم به نظر من به همین دلیله که توی کشور ایران برخلاف کشورهای اروپایی و آمریکا هنوز رشته شهرسازی مورد توجه قرار نگرفته، یکی از اولین نیازهای ما مسکنه و به همین دلیل رشته عمران در ایران این همه رونق پیدا کرده چون ما فقط در حد تامین نیازهای اولیه موندیم و به چیزی بیشتر از این فکر نمی کنیم! البته من نمی خوام بگم که مخالف رشته عمرانم ولی به نظر من شهرهای ما مثل بدنه یه انسانه میمونه که اگه تخصص های مختلف رو به اعضاء بدن تشبیه کنیم ، بعضی از این تخصص ها انقدر رشد پیدا کردن که دیگه این بدن نافرم و ناجور شده و چاره کار هم رشد متوازن و توجه بیشتر به رشته هایی مثله شهرسازیه از شما معذرت می خوام که از موضوع اصلی دور شدم! 6 لینک به دیدگاه
Mohammad Aref 120452 اشتراک گذاری ارسال شده در 17 فروردین، ۱۳۹۰ محمدددددد چرا اذیتم می کنی ی ی ؟؟؟ خط قبلشو بخون پسر خوب.... یه فضا تو همدان رو با یه فضای دیگه مقایسه کردم... نه مردم قدیم رو با مردم جدید....و به نظرت مسائل سیاسی اقتصادی و ... زیر مجموعه سازمان شهر نیستن؟ سازمان شهری یه مبحث کلیه واینا که شما اشاره کردی یه جورایی زیر مجموعشن حالا انقدر سرتو نزن به دیوار 5 لینک به دیدگاه
گـنـجـشـک 24371 اشتراک گذاری ارسال شده در 17 فروردین، ۱۳۹۰ ردمه الآن هم خوب می دونن که چی می خوان.. اگه خیلی توی فضاهای شهری حضور ندارن مشکل از شهر و سازمان اون شهره، نه از مردم... مردم همون مردمن... باهمون فرهنگ و همون خواسته ها و همون میزان هوشیاری... این تفاوت فضاهاست که می تونه پاسخگوی مردم باشه یا نه... به نظر من تزریق هوشیاری یه شهرساز به فضا مهم تر هوشیاری خود مردمه... اما به نظر من مزدم الان واقعا اونقدر نسبت به محیط اطرافشون توجه نمیکنن.و اونقدر تمایل به حضور در فضای باز شهری ندارن.علتش هم خیلی چیزاست،آلودگی ،شلوغی،عصبی و عجول بودن مردم،فرهنگمون، خیلی چیزای دیگه. مسئله ای که هست اینه که مردم ما واقعا معذب زندگی میکنن،خیلیا با وسایل حمل و نقل عمومی رفت و امد نمیکنن چون از بودن تو جمعیت و برخورد با مردم راضی نیستن و ترجیح میدن تو ماشین خودشون و کنار خونوادشون باشن بدون حضور هیچ غریبه ای. مردم مسافرت و حتا ÷ارک هم که مرن چادر میزنن و میرن میشنن تو چادر................ علتش هم ممکنه یشرفت تکنولوژی باشه و هم فرهنگ و تا حدودی هم اشتباهات شهرسازی.و این شهرسازان که باید فضاهارو طوری طراحی کنن که این ملت تنبل و کم حوصله رو از خونهاشون بیرون بکشن و مردم از بودن تو شهر لذت ببرن. (الان اینا چه ربطی داشت به بحث نظر خواهی از مردم) 5 لینک به دیدگاه
ارسال های توصیه شده