رفتن به مطلب

دلکده ناب


zx1

ارسال های توصیه شده

ارسال شده در

نه!

تو چه میفهمیدی عشق یعنی چی؟

تو فقط خودخواه بودی!

ای بابا! آره!

دیگه برام نیست!

دیگه نمیخوام حتی یادش بیفتم!

بابا چرا هیشکی حرف منو نمیفهمه!

جواب من این بود!

ترو خدا جواب من این یود!

هی ......

 

 

zx1

  • Like 3
  • 2 هفته بعد...
  • پاسخ 97
  • ایجاد شد
  • آخرین پاسخ

بهترین ارسال کنندگان این موضوع

بهترین ارسال کنندگان این موضوع

ارسال شده در

سفرت به خیر اما...

بد نیست اگر خاطرت بماند

به تعداد خط های سپید جاده ای که در آنی

دلم برایت تنگ میشود !!!

  • Like 6
ارسال شده در

بلبلی بی قرار

میرسد از راهی دشوار

با تکه ابری در منقار

  • Like 5
  • 3 هفته بعد...
ارسال شده در

من تمـــــام شعرهایم را

 

در وصف نیامدنت سروده ام !

 

و اگر یک روز ناگهان ناباورنه سر برسی

 

دست خالی ,حیرت زده

 

از شاعر بودن استعفا خواهم داد!

 

نقــــــاش میشوم

 

تا ابدیت نقش پرواز را

 

بر میله های تمام قفس های دنیـــــــا

 

خواهم كشيد

  • Like 2
  • 3 هفته بعد...
ارسال شده در

کوچ

پوچ

بی صدا

غمگین

تنها

فردا

دریا

.

.

.

تا من بودم

تا تو باشی

غصه میخورم

من بوم و تو نقاشی

من کفش و تو کفاشی

من عاشق تو عقاشی

.

.

.

zx1

  • Like 3
ارسال شده در

شاید زود رفتم

شاید دیر آمدی

یه کوچ غریب با عصا...!

چه تلخ

چه زرد

بی رنگ تر از دریا

بی قید تر از فردا

...

چی بگم؟ از کجا؟

بی خیال...

تقدیم به تنهاییم!

.

.

.

ع.د

  • Like 4
ارسال شده در

کاش این قلم

نشانی ِ تو را می‌نوشت

نه دربه‌دری ِ مرا

  • Like 4
ارسال شده در

ماندن حرف است !

و رفتن عادت ...

و تنهایی، روزمرگی ِ هرروزه ...!

  • Like 4
ارسال شده در

حالا اشک هایم شبیه تو شده اند !

گریه که می کنم ...

نمی آیند ...!

.

.

.

 

 

  • Like 10
ارسال شده در

خاطره شدی باز!

اشک شدم بی نیاز!

راه شدی، یار شدی، جاده

بی منت، بامن همراه شدی، جاده

کاش بودی، بی تاب بودی

حال نیستی، من موندم اینهمه پنجره باز

.

.

.

ع.د

  • Like 7
ارسال شده در

خیـلی خیلی عمیـق بخند !

بگذار که یادگارشان

برای روزگار مبادا

خیـلی خیلی عمیـق بماند ...

  • Like 8
ارسال شده در

چند خط بعد از دلتنگی

چند خیابان بعد از آشفتگی و دلهره

چند پله نرسیده به سقوط

پشت دیوار غرورت ایستاده ام!

ببین چه ساده نشانی ها را برایت می نویسم!

ببین بعد اینهمه سکوت

هنوز هم

دنبال صدایت هزار توی ذهن خسته ام را

جستجو می کنم!

اینجا ایستاده ام!

حالا هی تو بگو صدایت قطع و وصل می شود

هی بهانه بیاور

هی لجبازی کن....!

رفتی

پشت دیوار غرورت نشستی

پاروی پا انداختی و آرام

قهوه ی تلخت را نوشیدی......

انگار نه انگار

که این دل مهمان تو بود...!

تابستان چشمانت یخ زده

سرد سرد...

می دانم این روزها

هی با خودت قصه ی شکست ها را تکرار می کنی!

محض خاطر این همه ترانه

برای سکوت کردنت بهانه نیاور!

وقتی لحظه ها را با سکوت پیوند می زنی

قلبم -مثل پرتقال پیوندی-

غرق خون می شود!

تو را به پاکی همین عشق سوگند!

بیا

و کمی از آوازهایت برایم بیاور

نشانی را که می دانی؟

چند خط بعد دلتنگی

چند خیابان آنطرف تر از........

__________________

اسم شاعرشو نمیدونم

ولی شعرش به نظر من خیلی قشنگه

  • Like 6
ارسال شده در

ساعت های زیادی گذشته اند

و رفته ام ...

 

یک قدم مانده به مقصد

تمام راه رفته را به ثانیه ای

برمی گردم ...

 

انگار

مقصدم جای دیگری ست

همیشه ...

  • Like 5
ارسال شده در

گنجشکان لاف می زنند:

جیک جیک , جیک جیک

جیک هیچ یک شان درنیامد

تو که دور می شدی.

  • Like 6
ارسال شده در

خنده ام میگیرد

عشق را پر می دهی

نمیدانم کدام را باور کنم

با دست پس زدنت را

یا

با پا پیش کشیدنت را

  • Like 4
ارسال شده در

تکرار کن

زندگی همین است ...

تو تکرارش می کنی و من

انکار !

 

  • Like 6
  • 4 هفته بعد...
ارسال شده در

من

بی لیلا هم مجنونی می‌کنم

  • Like 7
ارسال شده در

ما بدهکاريم

به کسانی که صميمانه ز ما پرسيدند

معذرت می خواهم چندم مرداد است ؟

و نگفتيم

چون که مرداد

گور عشق گل خون رنگ دل ما بود

 

 

 

 

حسین پناهی

  • Like 6
ارسال شده در

دل من محکوم به اعدام

در انفرادی سینه

دلخوش به یک ملاقاتی

اما دریغ...

همه ملاقات کننده هاش تبعیدیند

و تو ...

.

.

.

ع.د

  • Like 5
  • 1 ماه بعد...
ارسال شده در

جهنمی کوچک است

و شاید جغرافیایی خنده دار

اینجا

که تمام کوچه ها به بن بست می رسند

هر چقدر نفس بکشی بس نیست

آسمان

هر لحظه به زمین نز دیکتر می شود

و من

که قد نسبتاّ بلندی دارم

خفقان می گیرم

هوا را چنگ کی زنم

تا سهمی از زندگی گرفته باشم

کوتوله ها

به دنیایمان می خندند

غم انگیز است

وقتی باید

به طرز احمقانه ای از هم جدا شویم

 

(محسن میرزا پور)

  • Like 3

×
×
  • اضافه کردن...