Hanaaneh 28168 اشتراک گذاری ارسال شده در 16 بهمن، ۱۳۹۲ دلربایی همه آن نیست که عاشق بکشند خواجه ان است که باشد غم خدمتکارش شهره شهر مشو تا ننهم سر در کوه شور شیرین منما تا نکنی فرهادم لینک به دیدگاه
هوادار 1111 اشتراک گذاری ارسال شده در 16 بهمن، ۱۳۹۲ شهره شهر مشو تا ننهم سر در کوه شور شیرین منما تا نکنی فرهادم میازار موری که دانه کش است که جان دارد و جان شیرین خوش است لینک به دیدگاه
mosalman 294 اشتراک گذاری ارسال شده در 18 بهمن، ۱۳۹۲ توانا بود هر که دانا بود/زدانش دل پیر برنا بود لینک به دیدگاه
mani24 29665 اشتراک گذاری ارسال شده در 20 بهمن، ۱۳۹۲ توانا بود هر که دانا بود/زدانش دل پیر برنا بود در کوی نیک نامی ما را گذر ندادند گر تو نمی*پسندی تغییر کن قضا را لینک به دیدگاه
mosalman 294 اشتراک گذاری ارسال شده در 20 بهمن، ۱۳۹۲ در کوی نیک نامی ما را گذر ندادند گر تو نمی*پسندی تغییر کن قضا را اگر شیری اگر میری اگر مور/گذر باید کنی اخر لب گور/دلا رحمی به حال خویشتن کن / که مورانت نهند خوان و کنند سور لینک به دیدگاه
mani24 29665 اشتراک گذاری ارسال شده در 21 بهمن، ۱۳۹۲ اگر شیری اگر میری اگر مور/گذر باید کنی اخر لب گور/دلا رحمی به حال خویشتن کن / که مورانت نهند خوان و کنند سور رند عالم سوز را با مصلحت بینی چه کار کار ملکست آن که تدبیر و تامل بایدش... لینک به دیدگاه
mosalman 294 اشتراک گذاری ارسال شده در 21 بهمن، ۱۳۹۲ رند عالم سوز را با مصلحت بینی چه کار کار ملکست آن که تدبیر و تامل بایدش... شیر را از برای مشاهده این محتوا لطفاً ثبت نام کنید یا وارد شوید. ورود یا ثبت نام صدزخم، اینت انصاف ایجهان// برای مشاهده این محتوا لطفاً ثبت نام کنید یا وارد شوید. ورود یا ثبت نام را از برای مشاهده این محتوا لطفاً ثبت نام کنید یا وارد شوید. ورود یا ثبت نام صدرنج، اینت عدل ایروزگار لینک به دیدگاه
bar☻☻n 5895 اشتراک گذاری ارسال شده در 21 بهمن، ۱۳۹۲ روی و موی هرگاه، آرایش دهد دلدار من بوسم و بویم، گهی آیینه ، گاهی شانه را :dancegirl2: لینک به دیدگاه
mani24 29665 اشتراک گذاری ارسال شده در 22 بهمن، ۱۳۹۲ روی و موی هرگاه، آرایش دهد دلدار من بوسم و بویم، گهی آیینه ، گاهی شانه را :dancegirl2: ای خط و خال خوشت مایهٔ سودای ما ای نفسی وصل تو اصل تمنای ما چونکه قدم مینهد شوق تو در ملک جان صبر برون میجهد از دل شیدای ما لینک به دیدگاه
bar☻☻n 5895 اشتراک گذاری ارسال شده در 22 بهمن، ۱۳۹۲ ای خط و خال خوشت مایهٔ سودای ما ای نفسی وصل تو اصل تمنای ما چونکه قدم مینهد شوق تو در ملک جان صبر برون میجهد از دل شیدای ما ای همه هستی ز تو پیدا شده خاک ضعیف از تو توانا شده آنچه تغیّر نپذیرد تویی وانچه نمرده ست و نمیرد تویی لینک به دیدگاه
mani24 29665 اشتراک گذاری ارسال شده در 22 بهمن، ۱۳۹۲ ای همه هستی ز تو پیدا شدهخاک ضعیف از تو توانا شده آنچه تغیّر نپذیرد تویی وانچه نمرده ست و نمیرد تویی یک زمان با من بدرویشی بساز زانکه من هم بنده ات هم چاکرم چون غلام حلقه در گوش توام چند داری همچو حلقه بر درم گفت آری بس جوانی مهوشی تا کنون جز راه مهرت نسپرم لینک به دیدگاه
bar☻☻n 5895 اشتراک گذاری ارسال شده در 22 بهمن، ۱۳۹۲ یک زمان با من بدرویشی بساززانکه من هم بنده ات هم چاکرم چون غلام حلقه در گوش توام چند داری همچو حلقه بر درم گفت آری بس جوانی مهوشی تا کنون جز راه مهرت نسپرم مرا حضور تو آرامش است و صبر و قرار همای عقل کند بی تو از سرم پرواز لینک به دیدگاه
mani24 29665 اشتراک گذاری ارسال شده در 22 بهمن، ۱۳۹۲ مرا حضور تو آرامش است و صبر و قرار همای عقل کند بی تو از سرم پرواز ز خویشتن بروم چون تو در خیال من آئی ولی عجب که خیالت نمی رود ز ضمیرم چو شمع مجلسم ار زانکه می کشی شب هجران چو صبح پرده برافکن که پیش روی تو میرم کمال شوق بجائی رسید و حد مودت که از دو کون گزیرست و از تو نیست گزیرم لینک به دیدگاه
Hanaaneh 28168 اشتراک گذاری ارسال شده در 24 بهمن، ۱۳۹۲ ما نگوییم بد و میل به نا حق نکنیم جامه کس سیه و دلق خود ازرق نکنیم لینک به دیدگاه
mani24 29665 اشتراک گذاری ارسال شده در 24 بهمن، ۱۳۹۲ ما نگوییم بد و میل به نا حق نکنیمجامه کس سیه و دلق خود ازرق نکنیم میندیش اگر صبر من لشکری شد دلت سنگ شد سنگ بر لشکر افکن __________________ لینک به دیدگاه
Sadegh Tafakor 1369 اشتراک گذاری ارسال شده در 24 بهمن، ۱۳۹۲ میندیش اگر صبر من لشکری شددلت سنگ شد سنگ بر لشکر افکن __________________ نمی دانم چه افسونی گریبان گیر مجنون است--------------که وحشی می کند چشمانش آهو های صحرا را لینک به دیدگاه
mani24 29665 اشتراک گذاری ارسال شده در 24 بهمن، ۱۳۹۲ نمی دانم چه افسونی گریبان گیر مجنون است--------------که وحشی می کند چشمانش آهو های صحرا را ای که گفتی به هوا دل منه و مهر مبند من چنینم تو برو مصلحت خویش اندیش لینک به دیدگاه
bar☻☻n 5895 اشتراک گذاری ارسال شده در 26 بهمن، ۱۳۹۲ ای که گفتی به هوا دل منه و مهر مبند من چنینم تو برو مصلحت خویش اندیش شبی گریم، شبی نالم ز هجرت، وای از این شبها به شبهای غمت درمانده ام، فریاد از این شبها لینک به دیدگاه
mani24 29665 اشتراک گذاری ارسال شده در 26 بهمن، ۱۳۹۲ شبی گریم، شبی نالم ز هجرت، وای از این شبها به شبهای غمت درمانده ام، فریاد از این شبها آن که دایم هوس سوختن ما می کرد کاش می آمد و از دور تماشا می کرد لینک به دیدگاه
bar☻☻n 5895 اشتراک گذاری ارسال شده در 26 بهمن، ۱۳۹۲ در جهان تا می توانی ساده و یگرنگ باش فرش از صدرنگ بودن زیر پا افتاده است لینک به دیدگاه
ارسال های توصیه شده