رفتن به مطلب

ارسال های توصیه شده

ارسال شده در

آخر ای دریا تو هم چون من دل دیوانه داری

شور در سر، موج بر کف، ناله ی مستانه داری

 

:icon_gol:

ارسال شده در

یک ره از او نشد مرا کار دل حزین روا

هاتف اگرچه عمرها در ره او شتافتم

ارسال شده در

من از عهد آدم تو را دوست دارم

از آغاز عالم تو را دوست دارم

 

سلامی صمیمی تر از غم ندیدم

به اندازه ی غم تو را دوست دارم

ارسال شده در

من کی آزاد شوم از غم دل چون هر دم

هندوی زلف بتی حلقه کند درگوشم

ارسال شده در

من آن نیم که به نیرنگ دل دهم به کسی

بلای چشم کبود تو آسمانی بود

ارسال شده در

در مذهب ما باده حلال است ولیکن

به روی تو ای سرو گل اندام حرام است

ارسال شده در

تو آن غبار غمی را که هیچ نشماری

 

به دوش جان ضعیفان چو کوه الوند است

ارسال شده در

تا شدم حلقه به گوش در میخانۀ عشق

 

هردم آید غمی از نو به مبارک بادم

ارسال شده در

من که نتوانم گلیم خود برآوردن ز آب

 

دیگری را از رفیقان دستگیری چون کنم؟

ارسال شده در

مکن زغصه شکایت که در طریق طلب

 

به راحتی نرسید انکه زحمتی نکشید

ارسال شده در

دردم از یار است و درمان نیز هم

دل فدای او شد و جان نیز هم

 

اینکه می گویند آن بهتر ز حسن

یار ما این دارد و آن نیز هم

ارسال شده در

ما با تو ایم و با تو نه ایم اینت بوالعجب

در حلقه ایم با تو و چون حلقه بر دریم

ارسال شده در

ما به امید عطای تو چنین بیکاریم

 

کار ما را به امید دگران نگذاری

ارسال شده در

یار با ماست چه حاجت که زیادت طلبیم

دولت صحبت آن مونس جان مارا بس

ارسال شده در

سراب، تشنه‌لبان را کند بیابان مرگ

خوشا دلی که به دنبال آرزو نرود

ارسال شده در

دریغ و درد که تا این زمان ندانستم

که کیمیای سعادت رفیق بود رفیق

ارسال شده در

قرب و بعد از طرف توست چو حق نشناسی

نسبت نقطه ز اطراف به پرگار یکی است

ارسال شده در

تو صاحب خرمنی و من گدایی خوشه چین اما

به انعام تو شایستن نه حد هر گدا حافظ

ارسال شده در

 

ظل ممدود خم زلف تو ام بر سر باد

 

کاندران سایه قرار دل شیدا باشد

ارسال شده در

دلربایی همه آن نیست که عاشق بکشند

خواجه ان است که باشد غم خدمتکارش

×
×
  • اضافه کردن...