مشاعره

[*lotus* 20275]

یک دم گمان مبر ز خیال تو غافلم

گر مانده ام خموش خدا داند و دلم

[ترانه18 8013]

می خواهم از این آینه ها خانه بسازم

یک خانه برای تو جداگانه بسازم

یک خانه ی صحرایی بی سقف پُر از گُل

با دور نمای پَر پروانه بسازم

[captain 9274]

مو که افسرده حالم چون ننالم

شکسته پر و بالم چون ننالم

[Hodaa37 2744]

مرا عهدیست با جانان که تا جان در بدن دارم

هوادارن کویش را چو جان خویشـــــــتن دارم

[captain 9274]

می مخور با دگران تا نخورم خون جگر

سر نکش تا نکشد سر به فلک فریادم

[Hodaa37 2744]

مرا در خانه سروی هست کاندر سایه قدش

فراغ از سرو بستانی و شمشاد چمن دارم

[captain 9274]

من نگویم از بتان بیزار شو

کافری , شایسته زنار شو

[*lotus* 20275]

وای بر من ،که دیوانه بودم

من به خاک سیاهش نشاندم

وای بر من،که من کشتم او را

من به آغوش گورش نشاندم

[captain 9274]

مانده ایم از جاده تسلیم دور

تو ز آذر من ز ابراهیم دور

[*lotus* 20275]

رفتم مرا ببخش و مگو او وفا نداشت

راهی بجز گریز برایم نمانده بود

این عشق آتشین پر از درد بی امید

در وادی گناه و جنونم کشانده بود

[captain 9274]

در رضایش مرضی حق گم شود

این سخن کی باور مردم شود

[*lotus* 20275]

دیوم اما تو ز من دیو تری

مادر و دامن ننگ آلوده

آه بردار سرش از دام

طفلک پاک کجا آسوده

[captain 9274]

هر که خنجر بهر غیر الله کشید

تیغ او در سینه او آرمید

[azarafrooz 14221]

دود اگر بالا نشیند کسر شان شعله نیست

جای چشم ابرو نگیرد چون که او بالاتر است

گر کسی بر نا کسی بالا نشیند فخر نیست

روی دریا خس نشیند قعر دریا گوهر است

[captain 9274]

تو چرا شمع شدی سوختی ای هستی من

آن زمانی که تو را سایه پروانه نبود

[ali6668 1159]

دل میرود ز دستم صاحبدلان خدا را

دردا که راز پنهان، خواهد شد آشکارا

[R.Irankhah 25490]

از سر کوی تو هر کو به ملامت برود

نرود کارش و آخر به خجالت برود

[real 1797]

در این كشاكش رنگین، كسی چه می داند

كه سنگ عزلت من در كدام نقطه فصل است

هنوز جنگل ، ابعاد بی شمار خودش را

نمی شناسد.

هنوز برگ

سوار حرف اول باد است.

هنوز انسان چیزی به آب می گوید

[captain 9274]

دیده بر خوان اجانب دوخته است

آتش جوعش جهانی سوخته است

[sam arch 55879]

تا دل خاقانی است از تو همی نگذرد

بو که درآرد به مهر آن دل کین توز را