رفتن به مطلب

ارسال های توصیه شده

در زمستاني غبار آلود ودود

یا خزاني خالي از فريادو شور

مرگ من روزي فراخواهد رسيد

روزي از اين تلخ و شيرين روزها

روز پوچي همچون روزهاي دگر

سايه از امروز ها و ديروز ها

  • Like 2
لینک به دیدگاه

ما را ز خیال تو چه پروای شراب است

خم گو سر خود گیر که خمخانه خراب است

 

گر خمر بهشت است بریزید که بی دوست

هر شربت عذبم که دهی عین عذاب است

  • Like 2
لینک به دیدگاه

هرگز از دوری این راه مگو

 

و از این فاصله ها که میان من و توست

 

و هر آن گاه که دلت تنگ من است

 

بهترین شعر مرا قاب کن

 

و پشت نگاهت بگذار

 

تا که تنهایی ات از دیدن من جا بخورد

 

و بداند که دل من با توست

 

و همین نزدیکی ست...

  • Like 2
لینک به دیدگاه

دلم برای باغچه می سوزد

کسی به فکر گل ها نیست

کسی به فکر ماهی ها نیست

کسی نمی خواهد

باورکند که باغچه دارد می میرد

که قلب باغچه در زیر آفتاب ورم کرده است

که ذهن باغچه دارد آرام آرام

از خاطرات سبز تهی می شود

و حس باغچه انگار

چیزی مجردست که در انزوای باغچه پوسیده ست

  • Like 1
لینک به دیدگاه
×
×
  • اضافه کردن...