آریوبرزن 13988 اشتراک گذاری ارسال شده در 26 اسفند، ۱۳۸۸ دوباره دل هوای با تو بودن کرده نگو این دل، دوری عشقتو باور کرده دل من خسته ازین دست به دعاها بردن همه آرزوهام با رفتن تو مردن (شب تو هم خوش راحله جان تو هم سفر خوبی داشته باشی) 2 لینک به دیدگاه
sara 20 1717 اشتراک گذاری ارسال شده در 27 اسفند، ۱۳۸۸ ناموس عشق و رونق عشاق می برند عیب جوان و سرزنش پیر می کنند 3 لینک به دیدگاه
Ali.Akbar 9300 اشتراک گذاری ارسال شده در 28 اسفند، ۱۳۸۸ در سراشیبی که نامش زندگی است با همه بیگانگی ها می روم در سکوت سرد و غمگین زمان بی هدف بی یار و تنها می روم میروم شاید که در دشتی بزرگ در سراشیبی که نامش زندگی است بازیابم آنچه را گم کرده ام 2 لینک به دیدگاه
sara 20 1717 اشتراک گذاری ارسال شده در 28 اسفند، ۱۳۸۸ من از بی نوایی نیم روی زرد غم بی نوایان رخم زرد کرد 1 لینک به دیدگاه
ArAm 29 اشتراک گذاری ارسال شده در 1 فروردین، ۱۳۸۹ ديدي اي دل كه غم عشق دگر بار چه كرد چون بشد دلبرو با يار وفادار چه كرد... 2 لینک به دیدگاه
sara 20 1717 اشتراک گذاری ارسال شده در 1 فروردین، ۱۳۸۹ دلبر برفت و دلشدگان را خبر نکرد یاد حریف شهر و رفیق سفر نکرد 2 لینک به دیدگاه
Ariyayi-eng 1648 اشتراک گذاری ارسال شده در 1 فروردین، ۱۳۸۹ دود اگر بالا نشيند كسر شان شعله نيست جاي چشم ابرو نگيرد گرچه او بالاتر است 2 لینک به دیدگاه
sara 20 1717 اشتراک گذاری ارسال شده در 2 فروردین، ۱۳۸۹ تو همچو صبحی و من شمع خلوت سحرم تبسمی کن و جان بین که چون همی سپرم 2 لینک به دیدگاه
Ariyayi-eng 1648 اشتراک گذاری ارسال شده در 3 فروردین، ۱۳۸۹ ما همان چشمه های کم ابیم زندگی جمع دوستانه ی ماست...... 2 لینک به دیدگاه
Ali.Akbar 9300 اشتراک گذاری ارسال شده در 3 فروردین، ۱۳۸۹ توانگرا دل درويش خود به دست آور که مخزن زر و گنج درم نخواهد ماند 2 لینک به دیدگاه
*هانی* 825 اشتراک گذاری ارسال شده در 3 فروردین، ۱۳۸۹ دردم از یار است و درمان نیز هم دل فدای او شد و جان نیز هم 3 لینک به دیدگاه
Ali.Akbar 9300 اشتراک گذاری ارسال شده در 3 فروردین، ۱۳۸۹ مندیش که سست عهد و بدپیمانم وز دوستیت فرار گیرد جانم هرچند که به خط جمال منسوخ شود من خط تو همچنان زنخ میخوانم........ 3 لینک به دیدگاه
Ariyayi-eng 1648 اشتراک گذاری ارسال شده در 3 فروردین، ۱۳۸۹ مقام امن و مي بي غش و رفيق شفيق گرت مدام ميسر شود زهي توفيق ..... 3 لینک به دیدگاه
Ali.Akbar 9300 اشتراک گذاری ارسال شده در 3 فروردین، ۱۳۸۹ قیاس امروز گیر از حال فردا که هست امروز تو فردای دیروز عرفی 3 لینک به دیدگاه
Ariyayi-eng 1648 اشتراک گذاری ارسال شده در 3 فروردین، ۱۳۸۹ زندگاني گر کسي بي عشق خواهد من نخواهم راستي بي عشق زندان است بر من زندگاني 3 لینک به دیدگاه
Ali.Akbar 9300 اشتراک گذاری ارسال شده در 3 فروردین، ۱۳۸۹ یاد او کردم ز جان صد آه درد آلود خاست خوی گرمش در دلم بگذشت و از دل دود خاست 3 لینک به دیدگاه
Ariyayi-eng 1648 اشتراک گذاری ارسال شده در 3 فروردین، ۱۳۸۹ ترسم اي مرگ نيايي تو و من پير شوم آنقدر زنده بمانم كه ز جان سير شوم 3 لینک به دیدگاه
Ali.Akbar 9300 اشتراک گذاری ارسال شده در 3 فروردین، ۱۳۸۹ ماهم آمد به در خانه و در خانه نبودم خانه گوئی به سرم ریخت چو این قصه شنودم آن که می خواست برویم در دولت بگشاید با که گویم که در خانه به رویش نگشودم 3 لینک به دیدگاه
Ariyayi-eng 1648 اشتراک گذاری ارسال شده در 3 فروردین، ۱۳۸۹ ما ز یاران چشم یاری داشتیم خود غلط بود آنچه می پنداشتیم تکراریه؟!!!! 2 لینک به دیدگاه
ArAm 29 اشتراک گذاری ارسال شده در 4 فروردین، ۱۳۸۹ من ندانم به نگاه تو چه رازيست نهان كه مر آن راز توان ديدن و گفتن نتوان 2 لینک به دیدگاه
ارسال های توصیه شده