سین.دخت 366 اشتراک گذاری ارسال شده در 22 تیر، ۱۳۹۸ بگذار چنان از خواب برآیم که کوچه های شهر حضور مرا دریابند... "شاملو" 2 نقل قول لینک به دیدگاه
نفحات 1,395 اشتراک گذاری ارسال شده در 25 تیر، ۱۳۹۸ در این حیاط خلوت غمگین چه میکنی دلبسته ی کدام درختی پرنده جان ... تکتم 2 نقل قول لینک به دیدگاه
نفحات 1,395 اشتراک گذاری ارسال شده در 31 تیر، ۱۳۹۸ مصلحت یا حرف مردم یا که بیم آبروست ورنه در ما میل عصیان خارج از درک شماست ... فاطمه موسوی 2 نقل قول لینک به دیدگاه
سین.دخت 366 اشتراک گذاری ارسال شده در 31 تیر، ۱۳۹۸ نه از رومم نه از زنگم همان بی رنگ بی رنگم... 1 نقل قول لینک به دیدگاه
نفحات 1,395 اشتراک گذاری ارسال شده در 2 مرداد، ۱۳۹۸ سختست دلت را بتراشند و بخندی ... 1 نقل قول لینک به دیدگاه
hamed_222 32 اشتراک گذاری ارسال شده در 2 مرداد، ۱۳۹۸ هرکسی از ظن خود شد یار من / از درون من نجست اسرار من 1 نقل قول لینک به دیدگاه
سین.دخت 366 اشتراک گذاری ارسال شده در 3 مرداد، ۱۳۹۸ من چنینم که نمودم دگر ایشان دانند... 2 نقل قول لینک به دیدگاه
نفحات 1,395 اشتراک گذاری ارسال شده در 4 مرداد، ۱۳۹۸ دردا که هر چه چشم ببندم نمی رود ردّ تمشک له شده از روی دامنم ... نقل قول لینک به دیدگاه
سین.دخت 366 اشتراک گذاری ارسال شده در 13 مرداد، ۱۳۹۸ دردیست غیر مردن کان را دوا نباشد...!؟ 2 نقل قول لینک به دیدگاه
نفحات 1,395 اشتراک گذاری ارسال شده در 17 مرداد، ۱۳۹۸ می زند لبخند بر چشمان اشک آلود شمع هر که باشد باخبر از گریه ی پنهانی ام ... 1 1 نقل قول لینک به دیدگاه
سین.دخت 366 اشتراک گذاری ارسال شده در 23 مرداد، ۱۳۹۸ عاشق شو ار نه روزی کار جهان سرآید ناخوانده نقش مقصود از کارگاه هستی نقل قول لینک به دیدگاه
onemone 49 اشتراک گذاری ارسال شده در 23 مرداد، ۱۳۹۸ و ندایی که به من می گوید: گر چه شب تاریک است دل قوی دار سحر نزدیک است 1 نقل قول لینک به دیدگاه
moham@d 172 اشتراک گذاری ارسال شده در 22 شهریور، ۱۳۹۸ زمودم آشنایان را فغان از آشناییآ آرزو دارم که با هر آشنا بیگانه باشم....!؟ 1 نقل قول لینک به دیدگاه
نفحات 1,395 اشتراک گذاری ارسال شده در 26 شهریور، ۱۳۹۸ بر سر گلدسته اش تورات میخوانند ... آه مسجدی دارم به نام خود به کام دیگری ... 2 نقل قول لینک به دیدگاه
moham@d 172 اشتراک گذاری ارسال شده در 26 شهریور، ۱۳۹۸ کوچ کردم که دلم را به کسی نسپارم حس خوبیست که من این همه بی آزارم عشق احساس قشنگیست ولی من شخصا دیدگاهی متفاوت به دو عاشق دارم خوش ندارم به کسی قولی و قلبی بدهم که به یک حادثه روزی دل از او بردارم این دلیلی است که در این سفر تنهایی از مسیری که به عشقی برسد بیزارم 1 نقل قول لینک به دیدگاه
onemone 49 اشتراک گذاری ارسال شده در 29 شهریور، ۱۳۹۸ چنان نماند چنین نیز هم نخواهد ماند ? 1 نقل قول لینک به دیدگاه
نفحات 1,395 اشتراک گذاری ارسال شده در 30 شهریور، ۱۳۹۸ کتیبه های ترک خورده خواندنش سخت است ... 2 نقل قول لینک به دیدگاه
moham@d 172 اشتراک گذاری ارسال شده در 6 مهر، ۱۳۹۸ ز چشم خویشتن آموختم رسم رفاقت را که هر عضوی به درد آید به جایش دیده میگرید 1 نقل قول لینک به دیدگاه
نفحات 1,395 اشتراک گذاری ارسال شده در 8 مهر، ۱۳۹۸ شعر می گویم مگر یادم بماند زنده ام رود هم روزی اگر از پا نشیند ، رود نیست ... نقل قول لینک به دیدگاه
moham@d 172 اشتراک گذاری ارسال شده در 16 مهر، ۱۳۹۸ دل بستهام از همه عالم به روی دوست وز هر چه فارغیم، بهجز گفتگوی دوست نقل قول لینک به دیدگاه
ارسال های توصیه شده
به گفتگو بپیوندید
هم اکنون می توانید مطلب خود را ارسال نمایید و بعداً ثبت نام کنید. اگر حساب کاربری دارید، برای ارسال با حساب کاربری خود اکنون وارد شوید .