رفتن به مطلب

وصف حالتان با زبان شعر


*Polaris*

ارسال های توصیه شده

ارسال شده در

بگذار چنان از خواب برآیم

که کوچه های شهر حضور مرا دریابند...

"شاملو"

  • Like 2
ارسال شده در

در این حیاط خلوت غمگین چه میکنی 

دلبسته ی کدام درختی پرنده جان ...

 

تکتم

  • Like 2
ارسال شده در

مصلحت یا حرف مردم یا که بیم آبروست 

ورنه در ما میل عصیان خارج از درک شماست ...

 

فاطمه موسوی

  • Like 2
ارسال شده در

نه از رومم نه از زنگم

همان بی رنگ بی رنگم...

  • Like 1
ارسال شده در

سختست دلت را بتراشند و بخندی ...

  • Like 1
ارسال شده در

هرکسی از ظن خود شد یار من / از درون من نجست اسرار من

  • Like 1
ارسال شده در

من چنینم که نمودم دگر ایشان دانند...

  • Like 2
ارسال شده در

دردا که هر چه چشم ببندم نمی رود 

ردّ تمشک له شده از روی دامنم ...

  • 2 هفته بعد...
ارسال شده در

دردیست غیر مردن کان را دوا نباشد...!؟

  • Like 2
ارسال شده در

می زند لبخند بر چشمان اشک آلود شمع 

هر که باشد باخبر از گریه ی پنهانی ام ...

  • Like 1
  • Sad 1
ارسال شده در

عاشق شو ار نه روزی کار جهان سرآید

ناخوانده نقش مقصود از کارگاه هستی

ارسال شده در

و ندایی که به من می گوید:

گر چه شب تاریک است

دل قوی دار

سحر نزدیک است

  • Like 1
  • 5 هفته بعد...
ارسال شده در

زمودم آشنایان را فغان از آشناییآ
آرزو دارم که با هر آشنا بیگانه باشم....!؟

 

  • Like 1
ارسال شده در

بر سر گلدسته اش تورات میخوانند ... آه

مسجدی دارم به نام خود به کام دیگری ...

  • Like 2
ارسال شده در

کوچ کردم که دلم را به کسی نسپارم
حس خوبیست که من این همه بی آزارم
عشق احساس قشنگیست ولی من شخصا
دیدگاهی متفاوت به دو عاشق دارم
خوش ندارم به کسی قولی و قلبی بدهم
که به یک حادثه روزی دل از او بردارم
این دلیلی است که در این سفر تنهایی
از مسیری که به عشقی برسد بیزارم

  • Like 1
ارسال شده در

چنان نماند چنین نیز هم نخواهد ماند ?

  • Like 1
ارسال شده در

 

کتیبه های ترک خورده خواندنش سخت است ...

 

 

 

  • Like 2
ارسال شده در
 

ز چشم خویشتن آموختم رسم رفاقت را

که هر عضوی به درد آید به جایش دیده میگرید

  • Like 1
ارسال شده در

شعر می گویم مگر یادم بماند زنده ام 

رود هم روزی اگر از پا نشیند ، رود نیست ... 

  • 2 هفته بعد...
ارسال شده در

دل بسته‌ام از همه عالم به روی دوست
وز هر چه فارغیم، به‌جز گفتگوی دوست

×
×
  • اضافه کردن...