نفحات 1395 مالک اشتراک گذاری ارسال شده در 19 اسفند، ۱۳۹۸ در 2 دقیقه قبل، سین.دخت گفته است : وضعیت حاضر زیاد برآشفته ام میکنه این روزها :دی اگه تشخص رفتاری نداشتم یکی رو هم می بستم به رگبار کلامی -_- یا مثلا اگه جلو دستم بود با آرنج می کوبیدم تو صورتش یا مثلا با زانو به حسابش می رسیدم ? احساس می کنم این روزها خشونت درونم زیاد شده ? اینم شد زندگی آخه -_- + الان پریا از سوالی که پرسیده پشیمون میشه :دی دقیقا :))) عجالتا هر چی آلفا شدی من و حسین رو بگاز ... بلکه خشمت کنترل شه قاتل هم شدی به همین منوال 1 لینک به دیدگاه
.Milaad. 1459 اشتراک گذاری ارسال شده در 19 اسفند، ۱۳۹۸ این آرامش گم شده رو چطور برگردونم ؟ + همه چرا کم پیدان؟ + هم میهن تو این روزا میتونست مکان خوبی باشه برای دو همی و کاهش التهابات کرونایی! + کیبورد و موس محل کار داره تجزیه میشه از بس با وایتکس رقیق شده تمیزش کردیم! دی 3 لینک به دیدگاه
meaning 140 اشتراک گذاری ارسال شده در 19 اسفند، ۱۳۹۸ سلام، امروز عصری تصمیم گرفتم اینجا ثبت نام کنم برای روزهای آخر اسفندی که طبق روال سالهای گذشته کنار هم و نزدیک هم بودیم. تا الان تردید داشتم برای فعالیت اما پست آقا میلاد رو دیدم ترغیب به حضور شدم. امیدوارم بتونم کنارتون لحظات قشنگی بسازم و اون طعم شیرین فرومنویسی رو اینجا هم برام داشته باشه. دوشتبه / ۱۹م اسفند ۹۸ 1 2 لینک به دیدگاه
نفحات 1395 مالک اشتراک گذاری ارسال شده در 19 اسفند، ۱۳۹۸ در 2 ساعت قبل، meaning گفته است : سلام، امروز عصری تصمیم گرفتم اینجا ثبت نام کنم برای روزهای آخر اسفندی که طبق روال سالهای گذشته کنار هم و نزدیک هم بودیم. تا الان تردید داشتم برای فعالیت اما پست آقا میلاد رو دیدم ترغیب به حضور شدم. امیدوارم بتونم کنارتون لحظات قشنگی بسازم و اون طعم شیرین فرومنویسی رو اینجا هم برام داشته باشه. دوشتبه / ۱۹م اسفند ۹۸ سلام از همین نیمچه پاراگراف روان معلومه خوش قلمی : ) خوش اومدی ? توی هم میهن قدیمی نبودم. برای همین احتمالا نمیشناسم شمارو.. جسارتا معرفی نمیکنی ؟ 1 لینک به دیدگاه
meaning 140 اشتراک گذاری ارسال شده در 19 اسفند، ۱۳۹۸ در 32 دقیقه قبل، نفحات گفته است : سلام از همین نیمچه پاراگراف روان معلومه خوش قلمی : ) خوش اومدی ? توی هم میهن قدیمی نبودم. برای همین احتمالا نمیشناسم شمارو.. جسارتا معرفی نمیکنی ؟ سلام، خیلی ممنون. ? گمون کردم لازم به معرفی نباشه. من چند ماه بود که بواسطه یکی از بچهها آدرس اینجا رو داشتم گاهی سری میزدم و فعالیت بچهها رو میدیدم برای همین، آشنایی با بچهها رو دارم حد اقل چند نفری که دیدم و شما پریا خانم. منم سجادم. ضمناً آواتارم با ایمیلم روی تالار فیکس شد چون من با ایمیل رجیستری کردم وگرنه نخواستم فعلاً آواتار بذارم. امیدوارم از حضورم خوشحال باشید و منم اینجا مثل قبل از کنار شما بودن لذت ببرم و استفاده کنم و اگه زندگیهامون بذاره خوش باشیم. 1 2 لینک به دیدگاه
نفحات 1395 مالک اشتراک گذاری ارسال شده در 19 اسفند، ۱۳۹۸ در ۱ ساعت قبل، meaning گفته است : سلام، خیلی ممنون. ? گمون کردم لازم به معرفی نباشه. من چند ماه بود که بواسطه یکی از بچهها آدرس اینجا رو داشتم گاهی سری میزدم و فعالیت بچهها رو میدیدم برای همین، آشنایی با بچهها رو دارم حد اقل چند نفری که دیدم و شما پریا خانم. منم سجادم. ضمناً آواتارم با ایمیلم روی تالار فیکس شد چون من با ایمیل رجیستری کردم وگرنه نخواستم فعلاً آواتار بذارم. امیدوارم از حضورم خوشحال باشید و منم اینجا مثل قبل از کنار شما بودن لذت ببرم و استفاده کنم و اگه زندگیهامون بذاره خوش باشیم. جدی ؟ s.zee خودمون ؟! :)) چرا انقدر رسمی ؟ خب چرا زودتر نیومدی : ) اتفاقا وقتی اینجارو پیدا کردم یکی از افرادی بودی که تو ذهنم اومدی برای دعوت ولی خب هیچ ادرسی ازت نداشتم . گمونم به سهیل گفتمت. یادم نیست حالت چطوره ؟ هنوزم مث قبل شورِ نوشتن داری ؟ آره میبینی چه وضعیتی شده ؟ مردم دیگه حواسشون به طبیعت نیست اصلا 1 لینک به دیدگاه
meaning 140 اشتراک گذاری ارسال شده در 20 اسفند، ۱۳۹۸ در 32 دقیقه قبل، نفحات گفته است : جدی ؟ s.zee خودمون ؟! :)) چرا انقدر رسمی ؟ خب چرا زودتر نیومدی : ) اتفاقا وقتی اینجارو پیدا کردم یکی از افرادی بودی که تو ذهنم اومدی برای دعوت ولی خب هیچ ادرسی ازت نداشتم . گمونم به سهیل گفتمت. یادم نیست حالت چطوره ؟ هنوزم مث قبل شورِ نوشتن داری ؟ آره میبینی چه وضعیتی شده ؟ مردم دیگه حواسشون به طبیعت نیست اصلا ولی برخورد شما که جدی بود من گفتم سجادم، گفتی s.zee؟ ? نه من با بچههای هممیهن ارتباطی نداشتم. فاطمه بلوگرل بهم لینک اینجا رو داد. رسمی که والا فکر کنم یه قسمتیش متاثر از سابیدهشدن توی این روزهایی که به ما میگذره باشه. تو این جامعه و جغرافیا همهچی زود تغییر میکنه آدماشم همینه سختتر میشند، آسیبدیدهتر و رنجورتر یه قسمتشم برای اینکه خیلی وقته از این فضاهای دوستی و بچهها دور بودم و برام غریبه. البته از جمع اینجا من و سماء تقریباً همیشه دور و نزدیک در ارتباط بودیم. ممنون لطف داری اگه دوستانهتر بشه باورم میشه از اولین کسایی بودم که توی ذهنت اومدم برای دعوت. منم یادم میاد دوستیهامون رو از «شما» دیگه استفاده نمیکنم. چطوری حالمم رو هم که نوشتم. شور نوشتن؟ نه! گفتم که اینجا فقط واسه شما و خودم اومدم روزهای آخر اسفند رو مثل سالهای قبل که باهم و کنار هم بودیم. حرفی برای زدن ندارم. بازم مرسی از خوشآمدگوئیت و لطفت بین حرفات ? 2 لینک به دیدگاه
Anabolic 250 اشتراک گذاری ارسال شده در 20 اسفند، ۱۳۹۸ 60 تا بودیم دو تا دیگه هم اضافه شد شد 62 تا لینک به دیدگاه
meaning 140 اشتراک گذاری ارسال شده در 23 اسفند، ۱۳۹۸ بنویسم یا بازم میپره؟ ? اینم تست ایموجی. نمیشد حالا انتقال سرور رو موکول کنید به بعد از عید؟ از آخرین نوشتهها هم که بکآپ نگرفتند پستهای آخر بچهها و چنتا از چتشون پرید ایموجیها هم ناقص شده توی پستها. حالا من اینو نوشتم برای تست ببینیم بعدش چی میشه. انگار ایموجیهای واتساپ/تلگرامی پریده پس من اینجوریشم تست کنم 3 لینک به دیدگاه
سین.دخت 366 اشتراک گذاری ارسال شده در 23 اسفند، ۱۳۹۸ @meaning خوش اومدی : ) + چقدر زمان رو تلف کردم امرزه خوبه باز یکم دوییدم تو این اوضاع امیدوارم تهش افسوس امروز رو نخورم -_- + ولی چه سایتهای جالبی پیدا کردم تو انجام این کار یادم باشه اپلیکیشنش رو نصبم کنم 1 لینک به دیدگاه
leo.unique 432 اشتراک گذاری ارسال شده در 23 اسفند، ۱۳۹۸ @سین.دخت سئینه به لغت اوستا مرغ شکاریست و بشکل سین در کلمه سیندخت مانده و سیمرغ در اصل سین مرغ بوده است. پ.ن: دختر خلیل عقاب 1 لینک به دیدگاه
سین.دخت 366 اشتراک گذاری ارسال شده در 23 اسفند، ۱۳۹۸ در 13 دقیقه قبل، leo.unique گفته است : @سین.دخت سئینه به لغت اوستا مرغ شکاریست و بشکل سین در کلمه سیندخت مانده و سیمرغ در اصل سین مرغ بوده است. پ.ن: دختر خلیل عقاب اسم من سین.دخته اصلا منظور من چیز دیگه است میبینی که وسطش نقطه گذاشتم + منو کشت میهن بلاگ 1 1 لینک به دیدگاه
نفحات 1395 مالک اشتراک گذاری ارسال شده در 23 اسفند، ۱۳۹۸ در در 20 اسفند 1398 در 01:26، D.yates گفته است : 60 تا بودیم دو تا دیگه هم اضافه شد شد 62 تا گرفتم منظور رو و جایزه م محفوظ باشه لطفا : ) ... :)) جایزه م بجز اون مجموعه شعر هدیه که میدونم شما بخونش نیستید و اون سمپل که عکسشو دیدم و رفتم توی کما :)))))) راه گریزی ندارید لینک به دیدگاه
نفحات 1395 مالک اشتراک گذاری ارسال شده در 23 اسفند، ۱۳۹۸ در 2 ساعت قبل، سین.دخت گفته است : منو کشت میهن بلاگ مگه هنوز برقراره ؟ مگه هنوز کسی وبلاگ نویسی میکنه ؟ من پرشین بلاگ بودم البته :)) عشق دانشکده ی تجربه ی انسانهاست گرچه چندیست پر از طفل دبستان شده است ... بعضی ها بلدش نیستن. فقط اداشو در میارن . باعث میشه هم آزار بدن هم آزار ببینن مرسی دکتر شیری درساشو داره رایگان میذاره . کاش میتونستم بدم یکی گوش بده تو بچگی یه عالمه کارت پستال داشتم که گوشه کنار همه شون بوته های گلای ریز پای درختا بود. منم که عاشق سیر و سفر توی جزئیات. نقاشیام هم همیشه توش بوته های گل پای درختا رو داشت حتما :)) ... چه حالی باشم خوبه موقع بهارا که هر طرف چشم میچرخونم این صحنه های نوستالژی رو فراوون میبینم توی کوچه و خیابون ؟ :دی با گوشی میذارم تازه کلی ریسایز هم کردمشون که جمع و جور باشه. امیدوارم شده باشه زیادی بزرگ و رو اعصاب نباشن :)) 4 لینک به دیدگاه
.Milaad. 1459 اشتراک گذاری ارسال شده در 23 اسفند، ۱۳۹۸ در در 19 اسفند 1398 در 19:31، meaning گفته است : سلام، امروز عصری تصمیم گرفتم اینجا ثبت نام کنم برای روزهای آخر اسفندی که طبق روال سالهای گذشته کنار هم و نزدیک هم بودیم. تا الان تردید داشتم برای فعالیت اما پست آقا میلاد رو دیدم ترغیب به حضور شدم. امیدوارم بتونم کنارتون لحظات قشنگی بسازم و اون طعم شیرین فرومنویسی رو اینجا هم برام داشته باشه. دوشتبه / ۱۹م اسفند ۹۸ سلام این اولین دفعه ایست بعد این همه مدت از وقتی سر و کله ی کرونا پیدا شده احساس شادی میکنم دوست من خیلی خوش اومدی دلم برای اون طرز نگارشت تنگ شده بود چطور تونستی بیای ببینی و عضو نشی؟! دی اولین روزهایی که کوچولو ها عضو شدم ازشون خواستم اگه ازت خبر دارن بهت خبر بدن ولی یا خبرت نداشتن یا نمیدونم ذوق! انتظار نداشتم اینجا ببینمت بسیار خوشحالم کردی .. 1 لینک به دیدگاه
leo.unique 432 اشتراک گذاری ارسال شده در 24 اسفند، ۱۳۹۸ مهدی کوشکی بازیگر با سابقه متولد 1359 است و ریحانه پارسا متولد 1377 بوده و 18 سال اختلاف سنی دارند. ? لینک به دیدگاه
meaning 140 اشتراک گذاری ارسال شده در 24 اسفند، ۱۳۹۸ در 2 ساعت قبل، Rostam18 گفته است : سلام این اولین دفعه ایست بعد این همه مدت از وقتی سر و کله ی کرونا پیدا شده احساس شادی میکنم دوست من خیلی خوش اومدی دلم برای اون طرز نگارشت تنگ شده بود چطور تونستی بیای ببینی و عضو نشی؟! دی اولین روزهایی که کوچولو ها عضو شدم ازشون خواستم اگه ازت خبر دارن بهت خبر بدن ولی یا خبرت نداشتن یا نمیدونم ذوق! انتظار نداشتم اینجا ببینمت بسیار خوشحالم کردی .. خیلی خیلی لطف داری آقا میلاد شرمنده میکنی حرفی ندارم مقابل این همه توجهت بگم محبت داری ?? پدرم و مادرم امروز عصری بیرون بودند تنبک و دایره خریدند از این دستفروشها داشتم با گوشی از فضای صمیمی و گرم فرومنویسی خصوصاً هممهین و بچههاش و روزهایی که داشتیم و گذشت مینوشتم حین اینکه آقام داشت بالا سرم دایره میزد کامل هم نوشتم اما راضی نبودم که دیدم شما پستتون رو فرستادید. با اینکه نسبت به قبل دیگه اون انرژی رو ندارم اما گفتم با سیستم بیام تا دقتم برای نوشتن بیشتر باشه تا بچهها هم شاید مثل سابق حداقل این چند روز رو باهم و کنار هم صمیمی بگذرونیم. این زندگی که تا میتونه و تونسته رُس ما رو کشیده و انگیزههامون رو گرفته هر چی هم جلوتر میریم حتا اون دلخوشیهای کوچیک گذشته رو هم ازمون گرفته، دلخوشیهایی مثل بچههای هممهین که اینجا چنتاشون هستند داشتم مینوشتم که چقدر دوستداشتنی و ساده و پاک بودند واقعاً چقدر من دوستشون داشتم اما این زندگی اونم توی این جغرافیای لعنتی خیلی آزارمون داد و میده چه اجتماعیش چه فردی که هرکس کم و زیاد توی زندگی شخضیش داره. تصمیم گرفتم تا جای ممکن اینجا چراغ اکانتم روشن باشه و آنلاین باشم حتا اگه پشت سیستم نباشم یا گوشی دستم نباشه تا کنار بچهها باشم مخصوصاً برای روزهای متهی به آخر سال. بازم ممنون از پیام پرمحبتت ? 2 لینک به دیدگاه
Anabolic 250 اشتراک گذاری ارسال شده در 24 اسفند، ۱۳۹۸ در 4 ساعت قبل، نفحات گفته است : گرفتم منظور رو و جایزه م محفوظ باشه لطفا : ) ... :)) جایزه م بجز اون مجموعه شعر هدیه که میدونم شما بخونش نیستید و اون سمپل که عکسشو دیدم و رفتم توی کما :)))))) راه گریزی ندارید مجموعه شعر ؟ همون 5 گنج ؟ شما بخون علاقه دارید مال شما (حیف اون کاغذهایی که براش صرف شده ) سمپل مشکیه سوخو رو میفرمایید ؟ فیلمش قشنگ تره (1/3 میلیون تن دپوی باره : دی ) .......متعلق به شماست 1 لینک به دیدگاه
ارسال های توصیه شده