رفتن به مطلب

همین الان داری به چی فکر میکنی ؟!


ارسال های توصیه شده

در در 24 بهمن 1398 در 00:56، leo.unique گفته است :

اَبَر تورم ...

آلمان بعد از جنگ جهانی اول ...

آلمان؟ نه ما ی چیزی میشیم که تا قرن ها مثالمون رو تو کل دنیا میزنن و برامون تاسف میخورن! دی

  • Haha 1
لینک به دیدگاه

در در 24 بهمن 1398 در 18:03، نفحات گفته است :

یرالما یومورتا :))))

@سین.دخت

وای خدایا :ws28:

دیشب آخر خودم پختم واسه شام :دی

+

چقدر دلم میخواد دوباره باهاش گپ بزنم

و همچنان منتظر برای شروع

و همچنان! خودش هم گفت...

کاشکی حرف بزنه نمیدونم چرا فکر می کنم راحت تر می فهمه و ...

+

دلتنگم و دیدار تو درمان من است!

+

راستش میخوام پاشم به خودم یه تکونی بدم حس می کنم کائنات بدجور شاکیه از دستم!! :دی

+

با داییم بعد مدت ها داشتم چت می کردم

چقدر دلم براش تنگه، پریشبم که نشد ببینمش

برگشته میگه دایی دیگه پیر شده

دروغ چرا بغضم گرفت و گفتم شما واسه من همون خان دایی همیشگی هستی

+

چقدر حرف زدم!

  • Thanks 1
لینک به دیدگاه

لئو :))))) 

شیطونی میکنی چقد  :)))))

........

بعد از چندماه اهنگ درست حسابی گوش ندادن دلم هوس کرده برم تند تند همه اهنگای جدید رو دانلود کنم گوش بدم با ولوم بالا 

حتی بدون تبعیض قائل شدن بین خواننده ها :دی

 

نمیدونستم در واقعیت هم گرگ آلفا داریم . جالب بود توضیحاتی که دربارش دادن

 

  • Like 2
لینک به دیدگاه

خوب استارت زدم گمونم . دلهره دارم . 

..

از خریدم راضی ام خدایی . . هی بهش فکر میکنم خخ :))))

..

استقبال مامان از پیشنهادم . پایه س قشنگ :دی 

..

دارم به دنیای ذهنی یکی معتاد و وابسته میشم . خیلی ناخوداگاه دارم طلبش میکنم و دنبالش میگردم ...?‍♀️

لینک به دیدگاه

خب الحمدالله رب العالمین رزومه ارسال شد و هنوز هیچ واکنشی دریافت نشده ?

ذهنم رویکم زیادی شلوغ کردم یه خونه تکونی اساسی لازم دارم

به نظرم دیگه برای این روزای آخر سال باید بشینم برنامه ریز به ریز کارهام رو بنویسم:w16:

 

 

@نفحات

میبینم که عادت ترک کردن صحنه به باقی جاها تسری یافته :دی

  • Haha 1
لینک به دیدگاه
در در 3 اسفند 1398 در 13:46، سین.دخت گفته است :

 

@نفحات

میبینم که عادت ترک کردن صحنه به باقی جاها تسری یافته :دی

شبا زود غش میکنم :)))

 

مراقب خودت باش سما. کرونا تهران اپیدمی شده . گیلان و قم هم درگیر شدن . کم کم باقی استان ها هم 

کیوی و گروه مرکبات زیاد بخور . چای و دمنوش هم فراووووون 

احتمالا هممون مبتلا میشیم ولی اگر سیستم ایمنی قوی باشه در حد یه سرماخوردگی ساده س و میگذرونیمش .

 

دیگه نق نق کردن آدما بابت زلزله رو نمیتونم درک کنم . 

خسته کننده س یسری توضیحات رو هی تکرار کنی. ما تا پنجاه سال اینده بخاطر تخلیه انرژی ناشی از حرکت شوک مانند ورقه ی عربستان تواتر لرزش بالا داریم . حتی مناطق کم خطرمون هم لرزش خواهند داشت. دیگه آذربایجان که سرِ ایران و کمربند لرزه ایشه :)))

تهران رو خدا با دوتا دستاش نگه داشته ! وگرنه دوره ی تناوب لرزه ای گسل تهران چندسال هم ازش گذشته .

ینی فقط اون برجای نیاوران !!!! پِی ساختمون روی گسل ! اگر به چشم ندیده بودم اینجوری با تن یخ زده نمیگفتم :دی  .... خدا رحم کنه 

 

دوست داشتید پیج همکلاسیم آقای بصیری رو دنبال کنید . در بخش مخاطرات و ستاد بحران همکاری داره . اطلاع رسانی هاش دقیق و خوبن 

ازش خواستم پیجش رو از حالت خصوصی برداره همه بتونن ببینن 

basiri_erc

 

  • Thanks 2
لینک به دیدگاه

به کلی چیز دیگه ذهنی ندارم ترکید چکار کنم درامد خوب بشه می خوام برم آموزشگاه به مردمی که از جون هم دیگر هم پول در میارن موندم ماچی هستیم واقعا آفرین به خدا با خلقت انسان ! 

آخه بی نصاف به فکر ماها هم میریه ماسک تقلبی n95 یا... بزنیم.

به اینکه اونی که تو داروخانه ماسک تقلبی می فروخت ، کاشکی قدرت داشتم که بکشمش

  • Like 1
لینک به دیدگاه

مسافرت شمال اون هموطنان چنان اثر مخربی در من ایجاد کرد که کرونا با این همه حاشیه ش ایجاد نکرد.

ما ایرانی ها همینیم درست هم نخواهیم شد ، همین ما مملکتی با این همه تنوع بدبختی لایقمون است!

+

عجب برفی اومد ، خداروشکر

 

  • Like 1
لینک به دیدگاه
  • 2 هفته بعد...
در در 16 اسفند 1398 در 20:29، سین.دخت گفته است :

چرا یه سری ها اینقدر بی شعورن ://

کی تونسته اینطور برآشفته ت کنه ؟ : )

 

 انقدری که این مدت پول دستکش لاتکس دادم ، میتونستم یه مسافرت برم . از کرونا وایرِس فَمیلی کمال امتنان را داریم . اَه : /

 

شبا توی تماس تصویری چندگانه ی واتساپ دورهمی خانوادگی داریم. 

دلم برای بابام یه ذره س . یه ذره ... ولی حتی شده عید هم نبینمش ، نمیبینم . فقط احتمال براش صفر باشه لطفا 

 

اینکه به روی آدما نمیارم رفتارهای اتیکت دارشون رو  ، منجر به این میشه که روی خودم ایراد بذارن . خیلی این حالت پیش اومده تابحال

 

همکارم خواست ازم تعریف کنه یه حرفی زد که باعث شد عمق عشقش رو به فرد محبوبش بفهمم. دختر مورد علاقه شو پیدا کردم از روی نشونه ها و کمک کردم بتونه باهاش صحبت کنه .  واقعا عشق در هر شکل و شمایلی زیباترین اتفاقه

 

عیدیا رو نریخته  رفتم خرید. همینقدر بی جنبه

 

چرا یه چراغی ته ذهنم هی داره درباره موضوعی که درگیرشم الارم میده ؟ 

  • Haha 1
لینک به دیدگاه
در در 17 اسفند 1398 در 21:28، نفحات گفته است :

کی تونسته اینطور برآشفته ت کنه ؟ : )

وضعیت حاضر زیاد برآشفته ام میکنه این روزها :دی

 

اگه تشخص رفتاری نداشتم یکی رو هم می بستم به رگبار کلامی -_-

یا مثلا اگه جلو دستم بود با آرنج می کوبیدم تو صورتش یا مثلا با زانو به حسابش می رسیدم ?

احساس می کنم این روزها خشونت درونم زیاد شده ? اینم شد زندگی آخه -_-

+

الان پریا از سوالی که پرسیده پشیمون میشه :دی

  • Haha 1
لینک به دیدگاه
×
×
  • اضافه کردن...