fakur1 10,129 اشتراک گذاری ارسال شده در 30 بهمن، ۱۳۹۴ مگه میشه .. عصبانی شدن خوب با واکنشه دیگه.. که میشه برخورد شدیددرسته ؟ میشه توضیح بدید یه ذره بیشتر البته اگه وقتتونو نگیرم.. من یه پیش شرط هایی با خودم دارم که تو بطن نهادم جاشون انداختم. یکیش اینه : هر اتفاقی که اراده من توش نباشه ولی اون اتفاق به نحوی به سرنوشت و زندگی من ربط داشته باشه به من مربوط نیست. ( یعنی واکنش عصبی در من ایجاد نمیکنه ) دومیشم اینه : هیچ حرفی و هیچ اتفاقی از خود من مهم تر نیست که من خود خودم رو متاثر بکنم و بیخودی خودم رو دچار استرس بکنم . ( تمرین کردم و خیلی وقت هست که اتوماتیک دچار استرس نمیشم. ) وقتی استرس نداشته باشی خشمگین هم نمیشی. برخورد جدی منم تو برخورد قاطعانه ام خلاصه میشه. قاطع ولی نرم و همراه با ارامش درون . نقل قول لینک به دیدگاه
Tamana73 28,813 اشتراک گذاری ارسال شده در 30 بهمن، ۱۳۹۴ ده دقیقه خیلی خوبه.. پس مسلطی.. منم اینجوری بودم ولی الان نه اگه قبلا اینجور بودی پس الانم با تلاش میتونی بازم اونجور باشی عزیزم... نقل قول لینک به دیدگاه
Mohammad Aref 120,439 اشتراک گذاری ارسال شده در 30 بهمن، ۱۳۹۴ ولی وقتی هیچ کدوم اینا اروم نکنه چی؟چیکار میکنی... ؟ خب آروم میکنه اگه حس اعصاب خوردی و اینا باشه جواب میده. اما اگه حس ناراحتی باشه، خب بازم همین رویکرده ولی زمان بیشتری میبره تا رفع بشه. نقل قول لینک به دیدگاه
saba mn 20,993 اشتراک گذاری ارسال شده در 30 بهمن، ۱۳۹۴ سعی میکنم از اون شخصی که عصبانیم کرده دور بشم تا چیزی بهش نگم اهنگ گوش میدم و خودمو سرگرم میکنم بعدا که هردو طرف اروم شدیم حرف میزنم نقل قول لینک به دیدگاه
Lean 56,968 اشتراک گذاری ارسال شده در 30 بهمن، ۱۳۹۴ یک دور کامل آلبوم آخرین سامورایی هانس زیمر رو گوش میدم مثل الان این موسیقی مسخم میکنه نقل قول لینک به دیدگاه
fakur1 10,129 اشتراک گذاری ارسال شده در 30 بهمن، ۱۳۹۴ فراموش نکنیم ما نمیتونیم خشم رو حذف کنیم، واگر هم می توانستیم کار خوبی نبود.( خشم یک پاسخ تطبیقی به تهدیدهاست و الهام بخش احساس ها و رفتارهای قوی و اغلب تهاجمی است که به ما اجازه می دهد در صورت مورد حمله قرار گرفتن بجنگیم و از خود دفاع کنیم. بنابر این می توان گفت یک مقدار عصبانیت برای زنده ماندن ما لازمه )به رغم همه سعی ما، رخدادهایی خواهد بود که ما را عصبانی خواهد کرد؛ و برخی اوقات خشم توجیه پذیر است. زندگی پر از عجز، درد، از دست دادن کسی یا چیزی، و اعمال پیش بینی ناپذیر دیگران است. ما نمی توانیم آن را تغییر دهیم، اما می توانیم چگونگی تأثیر این رخدادها بر خود را تغییر دهیم. کنترل پاسخ های عصبی میتونه در دراز مدت برای ما بهتر باشه. نقل قول لینک به دیدگاه
fakur1 10,129 اشتراک گذاری ارسال شده در 30 بهمن، ۱۳۹۴ تعریف ذهنی از استرس روشن می سازد که استرس مترادف و هم معنای کار محوله یا انجام مسئولیت های متعدد نیست، زیرا در این صورت هیچ کس را نمی توان یافت که زندگی عاری از استرس داشته باشد. اگرچه افرادی هستند که کارهای زیاد و مسئولیت های بزرگی بر عهده ی آنان است، اما دچار استرس نمی شوند و با مسائل به خوبی کنار می آیند. استرس نه تنها خود ناشی از شرایطی است که ما با آن مواجه هستیم، بلکه تا حدودی نیز زاییده ی نگرش خاص ما در برخورد با آن موقعیت است. از همین رو، می توان گفت افراد متفاوت، عکس العمل های مختلفی در برابر استرس از خود نشان می دهند. درست مثل این که در قطاری باشید که مسافران زیادی دارد، ناگهان قطار بین دو ایستگاه متوقف می شود. اگر در آن لحظه به مسافران توجه کنید، عده ای را بی تفاوت، عده ای را ناراحت و تعدادی از مسافران را هم مضطرب و نگران خواهید یافت. نقل قول لینک به دیدگاه
amir ghasemiyan 4,517 اشتراک گذاری ارسال شده در 30 بهمن، ۱۳۹۴ خواهش میکنم ممنونم از حضورت... اگه اب سرد میلت نکشه چی؟ دارویه دیگه. به میلت نباید نگا کنی درضمن من هر وقت عصبانی میشم داغ میکنم آب دهنم خشک میشه. مخصوصا اگه داد هم زده باشم نقل قول لینک به دیدگاه
..!Alfa!.. 2,854 اشتراک گذاری ارسال شده در 30 بهمن، ۱۳۹۴ سلام معمولاً هر چیزی که باهاش روبرو می شی توانش رو داشتی که روبرو شدی باهاش! حالا چه تحت اراده و اختیاری چه رندوم و هردمبیلی خب از آدمهای خیلی عصبی و نق نقو خیلی خوشم نمی اومد و خشم اونها آزار دهنده هست برا همین سعی کردم انسان آرومی باشم و خشمگین مثل اژدها نشم؛ برعکس الگوی من آدمهای خوش برخورد آروم بوده. خشم، بجای بهتر کردن بدتر می کنه وضعیت رو، پس زودتر از شرش خلاص می شم و نمی ذارم که بقیه آرامش منو بگیرن. از یک ور خشم ممکنه با هارت و پورت یکی دیگه پیش بیاد اون موقع باید موقعیت رو ترک کنید و بهش محل ندید. بعداً آرومتر مشکل یا مسئله رو بررسی کنید. یا کاملاً ندیده بگیرید. چشمها رو ببندید و به کارتون ادامه بدید. نمی شه آدمها رو عوض کرد مگر اینکه خودشان راغب باشند و خودشان عوض بشن ما توان تغییر کسی رو نداریم. راستش بعضاً خشم، دقیقاً موقع اشتباه خود آدم پیش میاد و من اونو چراغ قرمز مسیری می بینم که رفتم. یعنی چه اشتباهی داشتم که حالا توو این موقعیت باید باشم که طبق خواسته من پیش نرفته و من عصبانی شدم؟ یکمی هم به تغییر دیدگاه باید مربوط باشه که آدم نباس خودشو همه کاره ببینه؛ معمولاً کسایی خشمگین می شن که فکر می کنن خودشان همه چیزو می دونن و بقیه همیشه اشتباه و نقص دارند . برای همین یکم احترام به دیگران و مستقل شدن از اثر اونها وقتی چاشنی زندگی باشه، هیچی آدمو عصبانی نمی کنه یا کمتر روحیه اشو می بازه که بیاد داد و بیداد کنه. توکل بر خدا هم یکم لازمه و یکم صبر بیشتر برای روبرو شدن با مواردی که دیگه کاسه صبر رو لبریز می کنند. نقل قول لینک به دیدگاه
Mina Yousefi 24,157 اشتراک گذاری ارسال شده در 1 اسفند، ۱۳۹۴ نمیدونم عصبانی نمیشم خیلی سخت عصبانی بشم ... نقل قول لینک به دیدگاه
javadpanahi 412 اشتراک گذاری ارسال شده در 1 اسفند، ۱۳۹۴ میرم یه گوشه آروم آهنگ گوش میدم نقل قول لینک به دیدگاه
masi eng 47,044 مالک اشتراک گذاری ارسال شده در 1 اسفند، ۱۳۹۴ ناراحتی نه عصبانیت.راستش ی نسخه کامل و بدون عیب ندارم براش. شعر میخونم، بازم می خابم، میرم کوه. البته اگ بشه وگرنه باید تحمل کنم تا روز غیر کاری هفته برسه ! اگه نشه چه جوری تحمل میکنی؟عاصی نمیشی؟ نقل قول لینک به دیدگاه
masi eng 47,044 مالک اشتراک گذاری ارسال شده در 1 اسفند، ۱۳۹۴ من یه پیش شرط هایی با خودم دارم که تو بطن نهادم جاشون انداختم. یکیش اینه : هر اتفاقی که اراده من توش نباشه ولی اون اتفاق به نحوی به سرنوشت و زندگی من ربط داشته باشه به من مربوط نیست. ( یعنی واکنش عصبی در من ایجاد نمیکنه ) دومیشم اینه : هیچ حرفی و هیچ اتفاقی از خود من مهم تر نیست که من خود خودم رو متاثر بکنم و بیخودی خودم رو دچار استرس بکنم . ( تمرین کردم و خیلی وقت هست که اتوماتیک دچار استرس نمیشم. ) وقتی استرس نداشته باشی خشمگین هم نمیشی. برخورد جدی منم تو برخورد قاطعانه ام خلاصه میشه. قاطع ولی نرم و همراه با ارامش درون . جالبه پس ادم مسلط و صبوری هستید .. صبور بودن خیلی خوبه.. اینکه مسلط باشی و صبر داشته باشی و با برنامه ذهنی نظم بدی و خودتو مدیریت کنی ولی من گاهی شده استرس دارم ولی خشمگین نبودم.. اون موقع چی؟من اصولا موقعی خشمگینم که استرس ندارم.. یه موضوع و یه کار باعث ناراحتیم و خشمگین شدنم شده اونم درجه بندی داره .. من ارامش ندارم تو عصبانیت اینو چه جوری باید مدیریت کنم؟ نقل قول لینک به دیدگاه
S.F 24,931 اشتراک گذاری ارسال شده در 1 اسفند، ۱۳۹۴ اگه نشه چه جوری تحمل میکنی؟عاصی نمیشی؟ راستش بدتر از مرگ عزیزان ک نداریم! اون شد! اما نهایتا بعد منطقی ذهنم ه ک کمک می کنه. ولی اگ نشه کنترل کرد خوب اره! ادم خسته می شه، بهتر خودکشی کنه تا تموم شه یا اینکه تا اخر عمر این غم رو با خودش بکشه، ک اون دست کمی از خودکشی نداره البته نقل قول لینک به دیدگاه
masi eng 47,044 مالک اشتراک گذاری ارسال شده در 1 اسفند، ۱۳۹۴ اگه قبلا اینجور بودی پس الانم با تلاش میتونی بازم اونجور باشی عزیزم... نه جواب نداده.. تلاش کردم برگشته به موقعیت.. من میگم موقعیت تعیین کننده اس.. نه تلاش... حالا اگه شما استدلالی در این زمینه داری بنویس شاید منم یاد بگیرم .. چه جوری میتونم تلاش کنم.. ممنونم عزیزم نقل قول لینک به دیدگاه
masi eng 47,044 مالک اشتراک گذاری ارسال شده در 1 اسفند، ۱۳۹۴ خب آروم میکنه اگه حس اعصاب خوردی و اینا باشه جواب میده. اما اگه حس ناراحتی باشه، خب بازم همین رویکرده ولی زمان بیشتری میبره تا رفع بشه. اگه اروم نکنه.. یعنی تو هر موقعیتی متفاوت اروم شدی؟خوبه تحسینت میکنم پس قبول داری به زمان احتیاج داره؟ چقدر مثلا؟ شاید تو این زمان کلا به قول معروف بسته به اون موضوع ناراحتی پلای پشت سرتو خراب کرده باشی.. اون موقع چی؟ نقل قول لینک به دیدگاه
masi eng 47,044 مالک اشتراک گذاری ارسال شده در 1 اسفند، ۱۳۹۴ سعی میکنم از اون شخصی که عصبانیم کرده دور بشم تا چیزی بهش نگماهنگ گوش میدم و خودمو سرگرم میکنم بعدا که هردو طرف اروم شدیم حرف میزنم اگه اون فرد از اعضای خانوادتون باشه تا چ حد میتونی دور باشی؟ یعنی جواب میده با دور بودن چقدر؟ عصبانیت حتمن برنمیگرده به اینکه از کسی ناراحت باشیاااا.. نسبت به همه چیز... فقط روابط دونفره نه.. کلی... اگه اروم نشید چی؟ نقل قول لینک به دیدگاه
masi eng 47,044 مالک اشتراک گذاری ارسال شده در 1 اسفند، ۱۳۹۴ یک دور کامل آلبوم آخرین سامورایی هانس زیمر رو گوش میدم مثل الان این موسیقی مسخم میکنه هانس نمنه؟ واقعا اروم میشی؟ نقل قول لینک به دیدگاه
masi eng 47,044 مالک اشتراک گذاری ارسال شده در 1 اسفند، ۱۳۹۴ تعریف ذهنی از استرس روشن می سازد که استرس مترادف و هم معنای کار محوله یا انجام مسئولیت های متعدد نیست، زیرا در این صورت هیچ کس را نمی توان یافت که زندگی عاری از استرس داشته باشد. اگرچه افرادی هستند که کارهای زیاد و مسئولیت های بزرگی بر عهده ی آنان است، اما دچار استرس نمی شوند و با مسائل به خوبی کنار می آیند. استرس نه تنها خود ناشی از شرایطی است که ما با آن مواجه هستیم، بلکه تا حدودی نیز زاییده ی نگرش خاص ما در برخورد با آن موقعیت است. از همین رو، می توان گفت افراد متفاوت، عکس العمل های مختلفی در برابر استرس از خود نشان می دهند. درست مثل این که در قطاری باشید که مسافران زیادی دارد، ناگهان قطار بین دو ایستگاه متوقف می شود. اگر در آن لحظه به مسافران توجه کنید، عده ای را بی تفاوت، عده ای را ناراحت و تعدادی از مسافران را هم مضطرب و نگران خواهید یافت. جالب بود...ممنون نقل قول لینک به دیدگاه
masi eng 47,044 مالک اشتراک گذاری ارسال شده در 1 اسفند، ۱۳۹۴ دارویه دیگه. به میلت نباید نگا کنی درضمن من هر وقت عصبانی میشم داغ میکنم آب دهنم خشک میشه. مخصوصا اگه داد هم زده باشم خب من اون لحظه به ذایقعه ام فکر میکنم.. بعداز اینکه داد میزنی چقدر طول میکشه اروم شی؟ یعنی راه حل خوبیه داد زدن.. چرا این واکنش رو نشون میدی چی میشه این میشه؟ نقل قول لینک به دیدگاه
ارسال های توصیه شده
به گفتگو بپیوندید
هم اکنون می توانید مطلب خود را ارسال نمایید و بعداً ثبت نام کنید. اگر حساب کاربری دارید، برای ارسال با حساب کاربری خود اکنون وارد شوید .