جستجو در تالارهای گفتگو
در حال نمایش نتایج برای برچسب های 'وجود'.
11 نتیجه پیدا شد
-
یک خط فکری آزاردهنده و جنجالی در جامعۀ فیزیک شکل گرفته است. این خط فکری از این تفکر ناشی میشود که ما در حال رسیدن به حد نهایت قطعی در درک جهان پیرامون خود هستیم و علم بیش از این راهگشا نخواهد بود. فرادید| یک خط فکری آزاردهنده و جنجالی در جامعۀ فیزیک شکل گرفته است. به گزارش فرادید به نقل از ایندیپندنت، این خط فکری از این تفکر ناشی میشود که ما در حال رسیدن به حد نهایت قطعی در درک جهان پیرامون خود هستیم و علم بیش از این راهگشا نخواهد بود. هری کلیف، دانشمندان فیزیک ذرات در سازمان اروپایی پژوهشهای هستهای (سِرن)، اخیراً در جریان یک گفتگوی TED در ژنو گفته است: "چند سال آینده آشکار خواهد که آیا میتوانیم درکمان را از طبیعت افزایش دهیم و یا اینکه شاید برای اولین بار در تاریخ علم به سوالهایی برسیم که توان پاسخگویی به آن را نخواهیم داشت." دلیل رسیدن به این نهایت هولناک، آنگونه که کلیف میگوید این است که "قوانین فیزیک مانع از پیشروی بیشتر میشود." اساس استدلال کلیف، چیزی است که او دو عدد خطرناک کیهان مینامد. این اعداد مسئول وجود تمام ماده، ساختار و حیاتی هستند که ما در سراسر کیهان مشاهده میکنیم. اعدادی که کلیف میگوید که اگر حتی ذرهای متفاوت بودند، کیهان به جایی تهی و فاقد حیات بدل میشود. عدد خطرناک اول: توان میدان هیگز اولین عدد خطرناک مدنظر کلیف، ارزشی است که توان چیزی را که میدان هیگز نامیده میشود را نشان میدهد. سازوکار هیگز، یک میدان نامرئی انرژی است که کم و بیش با میدانهای مغناطیسی دیگر که در سراسر کیهان شاهدیم مشابه است. همچنان که ذرات در میدان هیگز شناور میشوند، جرم میگیرند و نهایتاً بدل به پروتونها، نوترونها و الکترونهایی میشوند که کل اتمهایی را ساختهاند که شما، من و هر آنچه اطراف خود را میبینید را تشکیل دادهاند. بدون این عدد، ما اینجا نبودیم. ما تقریباً با قطعیت میدانیم که میدان هیگز وجود دارد و آن هم به مدد کشف عظیمی بود که در سال 2012 فیزیکدانان در پژوهشگاه سِرن انجام دادند و به وجود ذرۀ بنیادینی به نام بوزان هیگز پی بردند. برمبنای نظریۀ موجود، شما نمیتوانید بدون وجود میدان هیگز، بوزان هیگز داشته باشید. اما موضوعی رازآلود در رابطه با میدان هیگز وجود دارد که همچنان ذهن فیزیکدانانی نظیر کلیف را به خود مشغول داشته است. بر اساس نظریۀ نسبیت عمومی انیشتین و نظریۀ مکانیک کوانتوم (دو نظریه در فیزیک عامل درک ما از کیهان در مقیاسهای فوقالعاده عظیم و شدیداً کوچک هستند) آنچه که میدان هیگز انجام میدهد از دو حالت خارج نیست. یا باید خاموش باشد، یعنی اینکه ارزش توان آن صفر باشد و در این حالت کار نمیکند که به ذرات جرم دهد؛ یا اینکه باید روشن باشد و بر مبنای نظریه "روی ارزش باشد" که و این ارزش عددی بسیار بزرگ است. اما هیچ یک از این سناریوها چیزی نبوده که فیزیکدانها مشاهده کردهاند. کلیف میگوید: "در واقع، میدان هیگز تنها قدری روشن است. صفر نیست، اما ده هزاران تریلیون بار ضعیفتر از ارزش کاملاً روشن است؛ قدری شبیه به کلید لامپی که بین روشن و خاموش گیر کرده باشد. این ارزش حیاتی است. اگر عدد آن ذرهای فرق میکرد، هیچ ساختار فیزیکیای در کیهان وجود نداشت." اینکه چرا توان میدان هیگز اینقدر ضعیف است، از درک ما خارج است. فیزیکدانان امیدوارند که با کشف ذرات جدید در شتابدهندۀ ارتقایافتۀ سرن، به پاسخی برای این سوال برسند. تا اینجا اما، هنوز تلاششان ادامه دارد. عدد خطرناک دوم: توان انرژی تاریک عدد خطرناک دومی که کلیف از آن صحبت میکند، به چیزی بازمیگردد که فیزیکدانان به آن لقب "بدترین پیشبینی تئوریک در تاریخ فیزیک" را دادهاند. این عدد خطرناک با اعماق فضای تاریک و پدیدهای به شدت پیچیده به نام انرژی تاریک سروکار دارد. انرژی تاریک، نیروی دافعهای است که مسئول افزایش شتاب انبساط کیهان ماست و اولین بار در سال 1998 اندازهگیر شد. کلیف میگوید: "همچنان نمیدانیم که انرژی تاریک چیست. اما بهترین نظریه در این مورد این است که این انرژیِ خود فضای تهی است؛ انرژی خلاء." اگر این موضوع حقیقت داشته باشد، شما برای محاسبۀ ارزش توان انرژی تاریک، باید مجموع کل انرژی خلاء را محاسبه کنید. و اگرچه فیزیکدانان تئوریک چنین کردهاند، اما یک مشکل عظیم در رابطه با پاسخشان وجود دارد که کلیف به شکل زیر آن را شرح میدهد. کلیف میگوید: "انرژی تاریک باید 10120 برابر قویتر از ارزشی باشد که ما از نجوم به آن میرسیم. این عدد چنان بزرگ است که درک آن غیر ممکن است. این عدد از هر عدد دیگری در نجوم بزرگتر است. این عدد هزار تریلیون تریلیون تریلیون برابر از تعداد اتمهای موجود در کیهان بزرگتر است. این یک پیشگویی خیلی بد است." ما خوش شانس هستیم که انرژی تاریک کوچکتر از آن میزانی است که تئوریسینها پیشبینی میکنند. اگر انرژی تاریک بر مبنای مدلهای نظری ما بود، آنگاه نیروی دافعۀ انرژی تاریک چنان عظیم میشد که کیهان را متلاشی میکرد. نیروهای بنیادینی که اتمها را کنار هم نگاه میدارد، در برابر این انرژی بیدفاع میماند و هیچ چیز نمیتوانست شکل بگیرد و خبری از کهکشانها، ستارهها، سیارات و حیات وجود نداشت. از سوی دیگر، اینکه نمیتوانیم با استفاده از نظریههای کنونیمان اندازهگیری بهتری از انرژی تاریک انجام دهیم که مطابق با مشاهدات موجود باشند، شدیداً ناامید کننده است. یافتن پاسخ ممکن است غیرممکن باشد کلیف میگوید که یک راه ممکن برای یافتن پاسخ برخی از این سوالات وجود دارد، اما ممکن است هیچگاه توان اثبات آن را نیابیم. اگر میتوانستیم به طریق اثبات کنیم که کیهان ما فقط یکی از کیهانها در میان میلیاردها کیهان دیگر است، به گفتۀ کلیف، "ناگهان میتوانیم ارزشهای این دو عدد خطرناک را که به شکلی عجیب تنظیم شده هستند و با هم هماهنگند را درک کنیم، چر که در اغلب کیهانهای تئوری چندکیهانی، انرژی تاریک چنان قوی است که کیهان فرو میپاشد یا میدان هیگز چنان ضعیف است که هیچ اتمی نمیتواند شکل بگیرید." برای اثبات این موضوع، فیزیکدانان میبایست ذرات جدیدی را کشف کنند که با تئوریهای رادیکالی نظیر نظریۀ ریسمان که وجود چندکیهانی را پیشبینی میکنند جور دربیایند. در حال حاضر، تنها جایی در جهان که امکان احتمال تولید چنین ذراتی را، در صورت وجود، دارد، هادرون کلایدر بزرگ در سرن است. فیزیکدانان تنها دو تا سه سال وقت دارند، چرا که سرن قرار است برای ارتقا دادن هادرون کلایدر بزرگ آن را تعطیل کند. کلیف میگوید که اگر تا آن زمان چیزی یافت نشود، ممکن است آغاز یک پایان رقم بخورد. او میگوید: "ما داریم وارد عصر جدیدی در فیزیک میشویم. عصری که در آن به ویژگیهای عجیبی در کیهان برمیخوریم که قادر به توضیحشان نیستیم. عصری که نشانههایی از جهان چندکیهانی را شاهد هستیم، اما این نشانهها فراتر از دسترس ما هستند. عصری که قادر نخواهیم به این پرسش پاسخ دهیم که چرا به جای هیچ، چیزی هست." منبع: Independent ترجمه: فرادید مترجم: بهزاد ساعدپناه
-
- فیزیک
- فیزیکدانان
- (و 28 مورد دیگر)
-
سیاهچالهها زمانی به وجود میآیند که ستارهها در یک ابرنواختر میمیرند. حال سوال اینجاست که سفیدچاله چیست؟ میخواهیم از قدرت تخیل خود استفاده کنیم و در مورد موجودات خیالی صحبت کنیم، مانند اسب تک شاخ، یا حتی عجیبتر و نادرتر از آن. قصد داریم راجع به سفیدچالهها صحبت کنیم ولی قبل از شروع بحث، بهتر است اطّلاعات کمی در مورد سیاهچالهها داشته باشیم. سیاهچالهها به محلهایی در کیهان گفته میشود که ماده و انرژی به صورت بسیار متراکم و فشرده در کنار هم قرار دارند به طوری که سرعت فرار آنها از سرعت نور بسیار بیشتر است. اگر بخواهیم سیاهچاله را به طور کامل توضیح دهیم به روابط فانتزی ریاضی نیز داریم، اما از نظر فیزیکی این طور میتوان گفت که سیاهچالهها واقعی هستند و توسط نظریه نسبیت اینشتین پیش بینی شده و در طول چند دهه ی گذشته کشف و مشاهده شده اند. وقتی که ستاره های عظیم- بسیار بزرگ تر از خورشید ما-در یک ابرنواختر میمیرند، یک سیاهچاله به وجود میآید. حال ببینیم سفیدچاله چیست و چگونه به وجود می آید؟ زمانی که متخصصان نجوم و فیزیک در حال بررسی فضای اطراف سیاهچاله از نظر ریاضی بودند، سفیدچاله تجسم و ساخته شد. با مطرح کردن سفیدچاله، فرض بر این شد که هیچ جرمی در افق رویداد سیاهچاله وجود ندارد. حالا با وجود این فرض که تکینگی سیاهچاله یا به عبارتی مرکز سیاهچاله هیچ جرمی ندارد، چه اتفاقی خواهد افتاد؟ سفیدچالهها مفاهیم ریاضی و انتزاعی هستند که وجود خارجی ندارند و نظریهای نیست که ستاره شناسان به منظور توجیه یک مشاهده ی غیر معمول مثل ظهور تابش غیر عادی ارائه داده باشند. حال اگر سفیدچالهها واقعا وجود داشته باشند که بعید به نظر میرسد، رفتاری بر عکس سیاهچالهها خواهند داشت- درست مانند همان چیزی که ریاضیات در این زمینه پیش بینی میکند. یعنی به جای اینکه مانند سیاهچالهها همه چیز را در خود ببلعند، آن را مانند فوارهای از شکلات سفید به بیرون پرتاب میکند. یکی دیگر از مفاهیم ریاضی سفیدچاله این است که سفیدچالهها از نظر تئوری وجود دارند اگر کوچکترین ذرهای از ماده به محدوده ی افق رویداد سیاهچاله وارد نشود. به محض این که حتی یک اتم هیدروژن وارد این محدوده شود، کل سفیدچاله فرو خواهد ریخت. از آنجایی که کیهان در حال حاضر مملو از مادههای سرگردان است، حتی اگر سفیدچالهها از آغاز کیهان و تولد کیهان به وجود آماده باشند، تا به امروز حتما از هم پاشیده اند. با وجود آنچه گفته شد، هنوز هم تعدادی از فیزیکدانان هستند که سفیدچالهها را فراتر از یک فرضیه میدانند. هال هاگرد و کارلو روولی از دانشگاه اکسی مارسی در فرانسه در حال مطالعه بر روی عملکرد سیاهچالهها با استفاده از شاخهای از فیزیک نظری به نام گرانش کوانتومی حلقوی هستند. از نظر تئوری، تکینگی یک سیاهچاله تا کمترین حد پیش بینی شده در فیزیک به سمت پایین فشرده خواهد شد. و سپس به صورت یک سفیدچاله به مکان اولیه باز خواهد گشت( جهشی به حالت اولیه اما این دفعه به صورت یک سفیدچاله خواهد داشت). اما به دلیل اتساع زمانی شدیدی که در اطراف سیاهچاله وجود دارد، میلیاردها سال طول خواهد کشید که حتی کمترین جرمها ظاهر شوند. اگر پس از بیگ بنگ، سیاهچالههایی در مقیاس بسیار کوچک به وجود آمده بود، امروزه احتمالاً ما باید منتظر پدیدار شدن آنها به صورت سفیدچاله میبودیم. مگر اینکه طبق گفته ی استیون هاوکینگ، این سفیدچاله ها محو شده باشند. در نظریه ی جالب دیگری که توسط فیزیکدانان ارائه شده است بنابر تعریف سفیدچالهها- محلهایی که مقدار عظیمی از ماده و انرژی خود به خود در کنار هم قرار گرفته اند- سفیدچالهها ممکن است توضیحی راجع به بیگ بنگ ارائه دهند. در همه ی این نظریه ها، سفیدچالهها در حد روابط فانتزی ریاضی هستند و از آنجایی که روابط ریاضی به ندرت با واقعیت همخوانی دارد، سفیدچالهها احتمالا تخیلی بیش نیستند! منبع: سایت بیگ بنگ
-
شبیه سازی تشکیل مولکولهای ارگانیکی غنی از کربن در فضا
Mohammad Aref پاسخی ارسال کرد برای یک موضوع در فیزیک اتمی و مولکولی
محققان مرکز اختر فیزیک هاروارد-اسمیتسونین، نسل جدیدی از ابرکامپیوترها را به هدف شبیه سازی چگونگی ترکیب اتمها در فضا و تشکیل مولکولها و خوشه های غنی از کربن به کار گرفتند. تصویر یک شبیه سازی کامپیوتری از تشکیل مولکولهای آلی پیچیده در فضا را نشان میدهد. ساختارهای مولکولی کروی که بر روی سطح گرافین در دمای ۳۰۰۰ درجه ی کلوین تشکیل شده است مشابه فولرنها هستند. اتمهای قرمز رنگ در حالت گازی و اتمهای سفید رنگ مربوط به سطح هستند. فضای بین ستارهها خالی نیست، اما شامل مقدار فراوانی از ماده ای پراکنده است، که حدود ۵ تا ۱۰ درصد از جرم کل کهکشان ما را (بدون در نظر گرفتن ماده ی تاریک) تشکیل می دهد. در حالی که قسمت عمده ی این ماده از گاز تشکیل شده(گاز هیدروژن بیشترین سهم را داراست)، بخش کوچک و در عین حال مهم، از این ماده شامل مولکولهای غنی از کربن مانند اتان، بنزن، پروپاینال، متانول و سایر الکل ها، سیانیدها، اسید آمینوهای ساده و حتی مولکول های بزرگ تر( هیدروکربنهای آروماتیک چند حلقهای و فولرن باکمینسترها) با حداقل ۵۰ اتم کربن میباشد. فراوانی نسبی بعضی از اجزا مانند سیانیدها تقریبا مشابه آنچه در دنباله دارها در سامانه ی خورشیدی ما دیده شده، می باشد. مسئله ی مهم و در عین حال حل نشده برای ستاره شناسان این است که این مولکول های آلی پیچیده چگونه به وجود آمده اند. پاسخ به این سوال احتمالا به ذرات غبار میان ستارهای مرتبط است. این ذرات ریز حدود یک درصد از جرم ماده ی بین ستارهای را تشکیل داده و عمدتاً از سیلیکات به همراه کربن و/یا سایر عناصر شیمیایی ساخته شده اند. به نظر میرسد وجود این ذرات به منظور فراهم ساختن بستری برای واکنش شیمیایی بین مولکولهای گاز و سایر مولکولها در فضای بین ستارهای ضروری هستند. دو اخترفیزیکدان بنام های دیوید مارشال و حسین صادقپور دانشمند ایرانی، نسل جدیدی از ابرکامپیوتر ادیسه هاروارد به هدف شبیه سازی ترکیب اتمها در فضا و تشکیل مولکولهای غنی از کربن و خوشهها چه در حالت گازی و چه بصورت سطحی از ذرات غبار کیهانی به کار بردند. آنها در این شبیه سازی، دمایی بین ۱۰۰ تا ۳۰۰۰ درجه کلوین (معرف دمای فضای بین ستاره ای) و تعداد ۴۱۲۸ اتم ( در هر دو حالت ذکر شده در بالا) را در نظر گرفتند. اگرچه این تعداد اتم بسیار بیشتر از تراکم واقعی ماده ی بین ستارهای است و تخمینی غیر واقعی به نظر میرسد؛ اما هنوز این محاسبات کامپیوتری نشان دهنده ی یک روند معقول میباشد. محققان دریافتند که در دماهای پایین، سطح ذرات به تسریع واکنشی که در حالت گازی اتفاق میافتاد کمک میکند. همچنین آنها افزودند که دمای سطح، فاکتور مهمی در تعیین ساختار مولکولی و به خصوص پیچیدگی هندسی آنها میباشد. مطالعات صورت گرفته، بینش جدیدی را در مورد تشکیل مولکولهای بزرگ غنی شده ی کربن در سطوح کربنی اختر فیزیکی به وجود آورده است. محققان در این مطالعات اینطور نتیجه گیری کردند که، به عنوان مثال، اگرچه امکان شکل گیری مولکول های شاخ دار و زنجیرهای بزرگی بر روی سطوح ذرات وجود دارد ولی آنها انرژی کافی برای چسبیدن به سطح مربوطه را نداشته و در نتیجه به حرکت در میآیند. حال در دمای ۱۰۰۰ درجه کلوین، این مولکولها تمایل دارند که به سطح چسبیده و تشکیل خوشههای بزرگ مجرد را بدهند که ممکن است به شکل ساختارهای پیچیده تری مانند فولرن باکمینستر ظاهر شوند. جزئیات بیشتر این پژوهش در Royal Astronomical Society منتشر شده است. منبع: سایت بیگ بنگ -
[h=2] واتس آپ به کلی رایگان شد [/h] پایه گذار واتس آپ امروز اعلام کرد که این اپلیکیشن پیام رسان از این پس برای استفاده کاربران کاملا رایگان خواهد بود. به گزارش دریچه فناوری گروه فضای مجازی باشگاه خبرنگاران جوان؛ اشتراک واتس اپ فقط سالیانه ۹۹ سنت برای کاربرانش هزینه در پی دارد، اما به گفته Koum تقبل این هزینه ناچیز هم برای بعضی از کاربران مشکل بوده است. Koum می گوید که مدل دریافت حق اشتراک از کاربر، مدل چندان جالبی نیست و بسیاری از کاربران واتس اپ با وجود این هزینه اندک، به کارت های اعتباری بین المللی برای پرداخت آن دسترسی ندارند. همین مشکلات ممکن است باعث شوند که بسیاری از افراد موفق به ثبت نام یا ادامه استفاده از سرویس واتس آپ نشوند. به همین خاطر کمپانی سازنده این اپلیکیشن تصمیم گرفته تا امروز به دریافت حق عضویت از کاربران خاتمه دهد. پرداخت های درون برنامه ای واتس اپ نیز به تدریج از کلیه نسخه های اپلیکیشن به زودی حذف خواهند شد. البته واتس اپ پول کاربرانی که برای امسال حق عضویت پرداخته بودند را به آنها باز نمی گرداند. گفتنی است که حذف حق اشتراک از واتس اپ، نگرانی هایی را در میان کاربران مبنی بر هجوم تبلیغات به این سرویس پیام رسانی به وجود آورده، اما Koum بابت این موضوع به همه اطمینان خاطر داده که به هیچ وجه این اتفاق نخواهد افتاد و واتس از روش های دیگری برای کسب درآمد بهره خواهد جست. به گفته Koum، منبع درآمد واتس اپ در آینده از ابزاری خواهد بود که می توانند به محیط اپلیکیشن وارد شده و با آن تعامل داشته باشند. به عنوان مثال بانک ها می توانند با طراحی یک ربات برای واتس اپ، برخی از خدمات خود را از طریق این اپلیکیشن محبوب پیام رسانی به مشتریانشان ارائه کنند. مسلم است که هدف واتس اپ از این کار، جلب مخاطب بیشتر به جامعه بزرگ یک میلیارد نفری کاربرانش بوده و مطمئنا تمامی دوستداران تکنولوژی از این تصمیم استقبال خواهند کرد. منبع: دیجیاتو انتهای پیام/
-
آنچه شهرها میتوانند از توسعه مبتنی بر حمل و نقل (tod) تورونتو یاد گیرند
Mohammad Aref پاسخی ارسال کرد برای یک موضوع در حمل و نقل و ترافیک
در حالی که نمونههای الهام بخش زیادی از شهرهای پیاده مدار و مبتنی بر حمل و نقل در اروپا وجود دارند، نکات فراوانی نیز میتوان از کانادا یاد گرفت. مثلآ با کمک فوق العاده جین جیکوبز و رهبران دیگر، تورنتو به طور موفقیت آمیزی توانسته است بزرگراهها را از هسته مرکزی تاریخی شهر، دور نگه دارد. علاوه بر این، مدیران شهری توجه خود را بر گسترش ارتباط حمل و نقل، فراتر از مرکز شهر و به داخل مناطق حومه شهر، معطوف نمودهاند. به لطف مدیریت قوی و چشم انداز بلند مدت، تورنتوی بزرگ به گونه ای مدیریت شد تا به ایجاد یک مرکز یکپارچه و مختلط شهری، و گسترش ارتباط حمل و نقلی در طول منطقه منجر گردد. نمادی از شهر تورنتو، تراموای شهر (منظور اتوبوسهای برقی مسیر ثابت است) نه تنها امکان رفت و آمد در داخل هسته مرکزی شهر را فراهم میکنند، بلکه همچنین با حمل و نقل منطقه ای برای تضمین دستیابی رفت و آمد ساکنین به حومه شهر نیز ادغام میشوند. عکس از سوپر هرب/ فلیکر. ساختن بر روی یک هسته شهری پویا خیابان اسپادینا یک نمونه قابل توجه از یک خیابان کامل است، که دارای خطوط اختصاصی برای تراموای پر نعمت آن، پیاده روهای وسیع، مسیرهای دوچرخه و عبور و مرور آرام میباشد. با گذر از منطقه دانشگاهی با نشاط و سرزنده که دارای یک ردیف ممتد از فروشگاهها، رستورانها و کافهها است، شاهد یک مکان پویا هستیم. خیابان کینگ نیز دارای مسیرهای مناسب برای دوچرخه سواری و عبور ترامواهای نمادین است ولی فقدان مسیر مجزا برای دوچرخه سواری، عبور آنها را تا حدودی مخاطره آمیز کرده است. هرچند که خوشبختانه برای طرفداران ایمنی، میانگین سرعت در خیابان فقط 7 تا 10 کیلومتر است. در امتداد دریاچه، تلاش و فعالیت سازندگی در حال انجام است زیرا شهر درحال توسعه بخشیدن به پیشرفت مجدد طرح بلند پروازانه ساخت اسکله میباشد. آپارتمانهای جدید، در حال ایجاد شدن در امتداد مسیر ریلی سبک نوسازی شده میباشند که دارای مسیرهای مجزا و دسترسی فراوان به فضاهای عمومی خواهد بود. با دسترسی مناسب به مجموعه ای از گزینههای حمل و نقلی، تورنتو در حال ارائه توسعه مبتنی بر حمل و نقل نمونه، بر روی مرز هسته شهری پر تراکم خود میباشد. آوردن حمل و نقل سریع اتوبوسی (BRT) به حومه شهر یورک که یک منطقه رو به رشد در شمال تورنتو است، نمونه خوب دیگری از پیشبرد توسعه مبتنی بر حمل و نقل با کمک اتوبوس سریع السیر میباشد. این شهر دارای برنامههایی برای ساخت یک مسیر 80 کیلومتری برای اتوبوسهای سریع السیر است و در فاصله 20 کیلومتری توسعه ریلی سبک، سرمایه گذاری خواهد کرد. این طرح که ویوانکست نامیده میشود، در حال تبدیل شدن به یک استاندارد برای ایجاد حمل و نقل سریع اتوبوسی در آمریکای شمالی است. خط اصلی اختصاص یافته به مسیرهای میانی و ایستگاهها، دارای کیفیت بالا هستند و اتوبوس ها نیز بزرگ و راحت میباشند. شرکت حمل و نقل تندروی یورک با حمایت دولت انتاریو، در اولین مرحله از برنامه بلند پروازانه خود قرار دارد. این پروژه تنها یک شبکه حمل و نقلی نیست. بلکه در مورد توسعه خیابانهای کامل است که دارای پیاده روها، چشم اندازها، زیرساختهای پیاده و روشنایی مناسب و خوب میباشند. به عنوان بخشی از راهبرد توسعه منطقه، سامانه اتوبوسهای تندرو به ارائه ارتباط پیشرفته به جامعه مجهز به فناوری در مرکز شهر تورنتو میپردازد که محل استقرار شرکتهای آی.بی.ام، هانی ول، و مورس میباشد. این برنامه تاکنون در حال اجرا است. ساختمانهای جدیدی برای دفاتر و آپارتمانها در نزدیکی ایستگاههای اتوبوسهای تندرو ساخته شدهاند و تعداد بسیار بیشتری در حال ساخت هستند. همانند بسیاری از شهرها، بحثهای مهمی در این مورد که کدام گزینه حمل و نقل باید دنبال شود، وجود داشتهاند و نظرات گوناگونی در این زمینه مطرح گردیده است. در نهایت، مسئولین محلی به اتوبوس تندرو رأی دادند ولی با طرحی نیز موافقت کردند که خط ریلی سبک در آینده به آن اضافه شود و این همان کاری است که شهر اتاوا قبلاً با سامانه موسوم به راه عبور انجام داده است. درحال حاضر سامانه اتوبوسرانی یورک به طور مرتب و پیوسته فعالیت میکند و مستقیماً به موقعیت هایی خارج از مسیر حمل و نقل اصلی وصل میشود. این یک امتیاز عالی برای کسانی است که در حومه شهر زندگی میکنند و نیاز به دسترسی به مرکز شهر برای کار و تحصیل دارند. در حالی که بسیاری از ساکنان این مناطق دارای خودروهای شخصی هستند ولی سرمایه گذاری در این طرح حمل و نقلی به خوبی جواب داده است. پیتر میاسک، رئیس حمل و نقل فعال انتاریو و معاون مؤسسه اجاره دهندگان یونیون ویل میگوید: “مردم اینجا بر ضد حمل و نقل نیستند… شما باید این خدمات رسانی را روزآمد و قابل اطمینان نمایید تا مردم از آن استفاده کنند”. برنامه ریزی از دیدگاه کلانشهری این دو مثال از تورونتو ی بزرگ، نشان میدهد که شروع پیشرفت در حمل و نقل وقتی انجام میشود که ترکیب درستی از اجزاء و عناصر وجود داشته باشد. در تورونتو و یورک، یک رهبری قوی از گروه اجرایی منتخب و همچنین ماهر و نتیجهگرا وجود دارد که به این شهرها کمک کرده تا به رفع موانعی که به هنگام تصمیم سازی با آنها مواجه میشوند، به همراه توسعه برنامههای قوی و اجرای آنها بپردازند. از این گذشته، مسئولین همچنین به ایجاد سطوح پیشرفته ای از سرمایه گذاری برای آماده سازی و اجرا پرداختهاند. مدیران امور حمل و نقل، بدون اینکه به کاهش کیفیت خدمات به منظور صرفه جویی در هزینه ها بپردازند، به سرمایه گذاری در طراحی قوی، برند سازی (ایجاد نام تجاری) و ایجاد ارتباطات اقدام کردهاند تا تصویر جذابی از حمل و نقل عمومی را به جامعه ارائه نمایند. در نتیجه، تورونتو فقط دارای یک مرکز شهری متراکم و مختلط نیست، بلکه امکان دسترسی به حومه شهر را با موفقیت قابل توجهی فراهم نموده است. منبع: سایت آقای شهردار -
تئاتر شهر ـ علی سردار افخمی نام اثر : تئاتر شهر مشاور طراح : مهندسین مشاور سردار افخمی و همکاران تاریخ شکل گیری اثر : 1346 – 51 ه.ش کارفرما : دفتر مخصوص فرح دیبا طراحی : علی سردار افخمی موقعیت : تهران مساحت بستر طرح : 3000 متر مربع مساحت زیر بنا 5600متر مربع بنای تئاتر شهر در تقاطع خیابان های ولی عصر وانقلاب اسلامی , در گوشه جنوبی غربی پارک دانشجو قرار دارد . این بنا استوانه ای به قطر تقریبی 34 متر و ارتفاع 15 متر است که نمای خارجی آن تماما کاشی فیروزه ای رنگ پوشیده شده و رواقی با ستون های کشیده و قاعده ستاره سه پر , گرداگرد آن را فرا گرفته که با تیرهای منحنی , سقف پیش آمده ساختمان را برپا نگه داشته است. بنای تئاتر 4 طبقه است . طبقه همکف به سالن انتظار و سالن نمایش اصلی ششصد نفره اختصاص دارد.این سالن نمایش استوانه ای در درون استوانه حجم اصلی است که با آن هم مرکز نیست.در طبقه زیر زمین چایخانه و فضاهای خدماتی مربوط به تماشاگران , فضاهای پشتیبانی صحنه واقع شده است.پلکانی که به طبقه اول می رودتماشاگران را به بالکن سالن نمایش در این طبقه هدایت می کند.فضاهای اداری , کتابخانه و یک سالن نمایش /تمرین کوچک تر نیز در طبقه دوم استقرار یافته اند.طبقه سوم – فضاهای روی بام مجموعه – مختص تاسیسات مجموعه است و سالن های نمایش دیگر مجموعه که در خارج حجم اصلی و زیر زمین برده شده اند , در تحلیل اثر دخالت داده نشده اند . تئاتر شهر , علی سردار افخمی تئاتر شهر , علی سردار افخمی تئاتر شهر , علی سردار افخمی تئاتر شهر , علی سردار افخمی تئاتر شهر , علی سردار افخمی تئاتر شهر , علی سردار افخمی تئاتر شهر , علی سردار افخمی منبع
-
تراشه های کانسپتچوال
.FatiMa پاسخی ارسال کرد برای یک موضوع در معماری ایران و جهان و بیوگرافی معماران
تراشه های کانسپچوال ـ پیتر زُمتـُـر و افرینش اصالت ذهن ما آبستن تصاویر ذهنی منبعث از اثار معمارانه ایست که محیط پیرامون ما را شکل داده اند و کم و بیش ما را متاثر ساخته اند. ما می توانیم این تصاویر را در تخیل یا حافظه بصری مان بازـ خوانی کنیم، مورد مداقه مجدد قرار داده و در طرح خود بکار بریم اما این منجر به خلق طرح و معماریی نو نمی شود، هر طرح نیازمند انگاره ها و تصاویر ذهنی نو می باشد، انگاره های کهنه صرفا می توانند به کار یافت [و نه خلق] انگاره های نو ایند. پیتر زُمتـُـرـ برداشته از مقاله یادگیری معماری، اموزش معماری، کتاب معماریِ فکور پاویون آلمان ـ اکسپو 2010 موزه ماکسی ـ زاها حدید ـ رم وجوه اشتراک هر دو اثر پاویون اتریش ـ اکسپو 2010 خانه ایده ال ـ زاها حدید ـ تاکید بر هم پوشانی فرمی این اثر با پاویون اتریش منبع -
به نظر می رسد این فناوری روز به روز نقش بیشتری در زندگی ما بازی خواهد کرد. این بار شرکت قفل سازی Yale قصد دارد برای بالا بردن امنیت و راحتی بیشتر، از این تکنولوژی در باز کردن قفل در استفاده کند. شما میتوانید با استفاده از گوشی موبایلتان به راحتی قفل در را باز و بسته کنید. فقط کافی است موبایلتان را در نزدیکی قفل گرفته و منتظر پاسخ بمانید. NFC با استفاده از تکنولوژی کلیدهای الکترونیکی، اطلاعات را از گوشی به قفل فرستاده و در صورت تائید، قفل مورد نظر باز میشود. به گفته ی طراحان این محصول، برای استفاده از این قفل ها کار دشواری پیش رو ندارید، فقط باید اپلیکیشن مخصوص آن را روی موبایل خود نصب کنید و مطمئن باشید راه امنی برای این کار در نظر گرفته شده است. البته باید بدانید که هنوز هیچ اطلاعاتی برای فروش جزئی آنها در دسترس نیست و فعلا هم مدل های محدودی از تلفن های همراه به NFC مجهز هستند. بنابراین اینطور که به نظر می آید در حال حاضر انگیزه زیادی برای استفاده ی هرچه زود تر از این محصول وجود ندارد.
-
مصرف ماست کم چرب در دوران بارداری، خطر آسم و تب یونجه را در كودكان افزایش می دهد
Ssara پاسخی ارسال کرد برای یک موضوع در بهداشت، سلامتی و تغذیه
[TABLE] [TR] [TR] [TD=width: 10][/TD] [TD=class: news_body, width: 100%, bgcolor: #FDFDFD]نتایج حاصل از یک پژوهش نشان داد: مصرف ماست کم چرب در دوران بارداری خطر ابتلای کودک به آسم و تب یونجه را افزایش می دهد. به گزارش سرویس پژوهشی ایسنا منطقه دانشگاه علوم پزشکی تهران، نتایج یک مطالعه که در کنفرانس جامع تنفسی اروپا ارائه شد، نشان داد که مصرف ماست کم چرب در دوران بارداری به علت نبود اسیدهای چرب محافظ، خطر ابتلای کودک به آسم و تب یونجه را افزایش می دهد. محققان رژیم غذایی بیش از ۷۰ هزار زن و کودکان آن ها را تا سن ۷ سالگی بررسی کردند و دریافتند: زنان بارداری که روزانه ماست کم چرب همراه با میوه می خوردند، در مقایسه با مادرانی که ماست کم چرب مصرف نمی كردند، تا ۱.۶ برابر بیشتر امکان داشتند، کودکانی مبتلا به آسم داشته باشند. این پژوهش همچنین نشان داد: کودکان این زنان بیشتر احتمال دارد علائم آسم و تب یونجه را داشته باشند، البته این نتایج تاکید کرد مصرف شیر در دوران بارداری با افزایش آسم مرتبط نیست، بلكه شیر اثر محافظتی نیز در برابر آسم دارد. «اکاترینا ماسلوما» محقق اصلی این پژوهش از دانشکده سلامت عموم هاروارد می گوید: این یافته ها حیرت آور است و نبود اسیدهای چرب در ماست کم چرب را می توان علت این نتایج دانست، زیرا اسیدهای چرب نقش مهمی را در بدن بر عهده دارند. «لینه متکالر لس» مدیر مرکز تحقیقاتی آسم انگلیس می گوید: شواهد کافی دال بر تاثیر عوامل محیطی قبل از زایمان بر آسم کودکان وجود دارد. وی می افزاید: داشتن رژیم غذایی سالم و متنوع در هر زمان به خصوص دوران بارداری توصیه می شود و ما پیشنهاد می کنیم که زنان باردار قبل از هر تغییر قابل توجه در رژیم غذایی با پزشک خود مشورت کنند. [/TD] [/TR] [/TR] [/TABLE] -
سونامي چگونه به وجود مي*آيد؟ سونامي چگونه به وجود مي*آيد؟ كلمه سونامي (tsunami) از كلمات ژاپني tsu (بندر) و nami (امواج) تشكيل شده است. سونامي موج يا رشته*اي از امواج است كه در اقيانوس به دنبال زلزله هاي دريايي بوجود مي*آيد. اين امواج ممكن است صدها كيلومتر پهنا داشته باشد و هنگام رسيدن به ساحل به ارتفاع آن به 10.5 برسد.اين "ديوارهاي آب" با سرعتي تندتر از يك هواپيماي جت پهنه اقيانوس را مي*پبمايند،به ساحل كوبيده مي*شوند و تخريب وسيعي را باعث مي*شوند. براي درك سونامي بايد ساختمان موج را شناخت. امواج معمولي ما در كنار ساحل دريا يا در حوضچه*هاي آب مي*بينيم، از يك ستيغ(بالاترين نقطه موج) (crest)و يك ناوه (پايين**ترين نقطه موج)(trough)تشكيل مي*شوند. امواج را به دو طريق اندازه مي*گيرند: *ارتفاع موج (wave heigth):فاصله بين ستيغ و ناوه. *طول موج(wave length): فاصله افقي بين ستيغ دو موج متوالي. بسامد يا فركانس امواج بر حسب زماني كف طول مي*كشد تا دو موج متوالي از يك نقطه بگذرند – كه به آن دوره موج مي*گويند- اندازه*گيري مي*شود. هم سونامي*ها و هم امواج معمولي داراي اين بخش*ها هستند و به طريق مشابهي اندازه*گيري مي*شوند. اما تفاوت*هاي زيادي ميان آن دو از لحاظ اندازه، سرعت، و منشا وجود دارد: خصوصيت موج موج ناشي از باد موج سونامي سرعت موج 8 تا 100 كيلومتر در ساعت 800 تا 1000 كيلومتر در ساعت دوره موج 5 تا 20 ثانيه 10 دقيقه تا 2 ساعت طول موج 100 تا 200 متر 100 تا 200 كيلومتر امواج در اقيانوس*ها به علل مختلفي مانند فعاليت*هاي زيرآبي، فشار جوي، و كشش جاذبه رخ مي*دهند، اما شايع*ترين علت آنها باد است. باد منبع انرژي موج حاصل است و اندازه سرعت باد به قدرت باد وابسته است. نكته مهمي كه بايد به خاطر داشت اين است كه امواج نشان*دهنده حركت آب نيستند، بلكه حركت انرژي از طريق آب را نشان مي*دهند. تولد سونامي شايع*ترين علت سونامي*ها زلزله*هاي زيردريايي هستند. براي اينك بدانيم اين زلزله*ها گونه رخ مي*دهند، بايد "تكتونيك صفحه*اي" را بشناسيم. نظريه تكتونيك صفحه*اي بين مي كند كه ليتوسفر يا بخش فوقاني كره زمين از چندين صفحه عظيم تشكيل شده است. اين صفحات قاره*ها و كف درياها را مي*سازند. اين صفحات بر روي يك لايه زيرين چسبناك نيمه*جامد به نام آستنوسفر قرار دارند. يك پاي سيب بريده*شده را در نظر بگيريد، قشر بيروني كيك ليتوسفر و بخش داخلي داغ پركننده آن آستنوسفر است. اين صفحات مدواما روي كره زمين با سرعتي در حد 2.5 تا 5 سانتي*متر در سال در حال حركتند. اين حركت بيش از همه در طول خطوط گسل( خط برش كيك را در نظر بگيريد) رخ مي*دهد. حركت اين صفحات باعث بروز زلزله*ها و آتش*فشان*ها مي*شود كه در كف اقيانوس ها هم ممكن است رخ دهند و دو منشا احتمالي سونامي هستند. هنگامي كه دو صفحه د ر ناحيه*اي كه مرز صفحه*اي ناميده مي*شود در تلاقي با يكديگر قرار مي *گيرند، صفحه سنگين*تر به زير صفحه سبك*تر مِي**لغزد. اين پديده را لغزش به پايين(subduction) مي*نامند. بروز پديده لغزش به پايين زيرآبي اغلب جاگذاري*هاي فراواني به شكل گودال*هاي عميق اقيانوسي در كف دريا ايجاد مي*كند. در برخي مواردهنگام بروز اين پديده بخشي از كف دريا كه به صفحه سبك*تر متصل است ممكن است به علت فشار صفحه به زيررونده ناگهان به سمت بالا جابجا شود. نتيجه اين وضعيت بروز زلزله است. كانون زلزله نقطه*اي درون زمين است كه براي اولين بار شكست در آن رخ مي*دهد، صخره مي*شكنند و اولين امواج لرزه*اي بوجود مي*آيند. اپي*سنتر يا مركز سطحي زلزله نقطه*اي از سطح درياست كه مستقيما روي كانون زلزله قرار دارد. هنگامي كه اين قطعه از صفحه به بالا مي*پرد، ميليون*ها تن صخره با نيرويي عظيم به بالا فرستاده مي*شوند، انرژي اين نيرو به آب منتقل مي*شود.اين انرژي آب را به بالاتر از سطح معمول دريا مي*راند.به اين ترتيب سونامي زاده مي*شود. ديناميك سونامي هنگامي كه آب به سمت بالا رانده مي*شود،* جاذبه بر روي آن عمل مي*كند، وانرژي را به طور افقي به موازات سطح آب هدايت مي*كند. سپس انرژي از ميان اعماق آب از مركز اوليه جنبش به اطراف گسترش مي*يابد. نيروي عظيمي كه بوسيله جنبش لرزه*اي ايجاد مي*شود سرعت باورنكردني سوناي را ايجاد مي*كند. سرعت واقعي سونامي با اندازه*گيري عمق آب در نقطه*ايي كه سونامي از آن مي*گذرد، محاسبه مي*شود.اين سرعت مساوي ريشه دوم حاصلضرب شتاب جاذبه در ميزان عمق آب است. توانايي سونامي براي حفظ سرعتش مستقيما نحت تاثير عمق آب قرار دارد.سونامي درآب*هاي عميق*تر سريع*تر حركت مي*كند و در اب*هاي كم*عمق*تر سرعتش كند مي*شود. بنابراين برخلاف امواج معمولي، انرژي راننده سونامي نه روي سطح آب بلكه از ميان آب حركت مي*كند. ارتفاع سونامي معمولا تا هنگامي كه به كنار ساحل برسد بيش از يك متر نيست و معمولا قابل تشخيص نيست. برخورد سونامي به ساحل هنگامي كه سونامي به ساحل مي*رسد، به شكل آشناي مرگبارش بدل مي*شود.هنگامي كه سونامي به خشكي مي*رسد، به آب كم عمق كنار ساحل ضربه مي*زند.آب كم عمق و خشكي ساحلي باعث متراكم*شدن انرژي مي*شود كه آب منتقل مي*كند.اين امر تغييرشكل سونامي را آغاز مي*كند. توپوگرافي كف دريا در اين محل و شكل ساحل بر ظاهر و رفتار سونامي تاثير مي*گذارد. همچنانكه سرعت موج كاهش مي*يابد، ارتفاع آن به طور قابل*توجهي بالا مي رود- انرژي متراكم*شده آب را به سمت بالا مي*راند. سرعت يك سونامي معمول كه به خشكي نزديك مي شود تا 50 كيلومتر در ساعت كاهش مي*يابد، و در مقابل ارتفاع آن تا 30 متر بالاي سطح دريا مي*رسد. با افزايش ارتفاع موج حين اين فرآيند طول موج به شدت كاهش مي*يايد.( فشرده شدن يك آكاردئون را در نظر بگيريد.) شاهدي كه در كنار ساحل قرار دارد، بالا و پايين*رفتن شديد آب را هنگامي كه سونامي قريب*الوقوع است، مشاهده خواهد كرد.به دنبال آن ناوه واقعي سونامي به ساحل مي*رسد. سونامي*ها اغلب به صورت رشته*هايي طغيان*هاي قدرتمند و سريع آب و نه به صورت يك موج منفرد غول*آسا تظاهر مي*كنند. البته ممكن است يك اُشترك (Bore) كه يك موج عمودي بزرگ است با جبهه*اي زيروروكننده ظاهر شود.اُشترك*ها اغلب با طغيان*هاي سريع آب دنبال مي*شوند، كه به خصوص باعث تخريب ساحل مي*شود. پنج تا 90 دقيقه پس از ضربه اوليه ممكن است امواج ديگري به دنبال آيد- قطار موج سونامي، پس از حركت به صورت رشته*اي از امواج در فواصلي طولاني، خود را به ساحل مي كوبد. سونامي به خصوص اگر بدون هشدار قبلي به ساحلي برخورد كند، تلفات بسياري به بار مي*آورد، و خط ساحلي با خاك يكسان مي*كند و همه چيز را با خود به دريا مي*كشاند. منطقه*اي كه در معرض بيشترين خطر تخريب قرار دارند، نواحي در حد فاصل 1.6 كيلومتري خط ساحلي، به خاطر طغيان آب و آوار پراكنده*شده، و با ارتفاع كمتر از 15 متر از سطح دريا به خاطر ارتفاع امواج ضربه*زننده است. سونامي حتي مي*تواند به علت خصوصيات متفاوت بستر دريا و ساحل به پناهگاه*هاي دور از ساحل هم برسد. براي مثال يك منطقه حفاظت*شده ساحلي با ورودي باريك يك مسير "شيپوري" ايجاد مي*كند، كه باعث تشديد قدرت مخرب امواج مي*شود. يا كانال رودخانه*اي راه را براي نفوذ بيشتر سونامي به مناطق داخلي*تر مي*گشايد. تا زماني كه يك سونامي به ساحل برخورد نكند، مشكل است نحوه تعامل آن را با خشكي پيش*بيني كرد.
-
نقدي بر بداهت نظريه ي اصالت وجود ملاصدرا
EN-EZEL پاسخی ارسال کرد برای یک موضوع در موضوعات متفرقه مهندسی مکانیک
تهيه و تنظيم : رهام بركچي زاده نقدي بر بداهت نظريه ي اصالت وجود ملاصدرا: پاره اي از محققين و فلاسفه بر اين اعتقادند كه مذهب اصالت وجود از لحاظ ساختار معرفتي، اصلي ضروري و بديهي است و در نظر گرفتن آن به عنوان امري ضروري و اكتسابي ناشي از عدم تصور دقيق مفاهيم «وجود» و « اصالت» است. صدرالمتالهين شيرازي در رساله ي «اصالة جعل الوجود» در تصديق بداهت مذهب اصالت وجود مي نويسد: «عقلي كه از فطرت صحيح برخوردار باشد، گواهي مي دهد كه هرگاه ماهيت به نفس خود موجود باشد ، - نه قبل از وجود ماهيت با وجود ديگر در اينجا موجود بالذات و بالاصاله ناگزير هماننفس وجود خواهد بود نه نفس ماهيت. همان طور كه مضاف، حقيقتا، نفس اضافه است نه آنچه كه مضاف مشهور است و همين طور است واحد، نور و شبه اضافه هاي آن. » اگر گزاره ي مذهب اصالت وجود را اينگونه خلاصه كنيم: « وجود اصيل است. » در اين صورت اگر تصديق اين حكم بي نياز از استدلال و دليل باشد، آن را ضروري بالذات در نظر مي گيريم. در اين صورت بايد مفاهيم وجود و اصيل كه موضوع و محمول گزاره هستند از طرفي، و نسبت ميان آن دو به حمل اولي ( زيرا بر اساس مذهب اصالت وجود، وجود عين اصالت است و مصاديق آنها كاملا بر هم منطبق هستند. ) از طرف ديگر، پس از تصور، عقلا صحت گزاره را تصديق كنند. بنابراين گزاره ي فوق تنها در صورتي كه با تصور مفهوم وجود و اصالت و ارتباط ميان آن دو، تصديق شود، بديهي خواهد بود. البته تصور صحيح اجزاي گزاره در گروي فهم مفاهيم آنها به تمام ذات و نفسشان است. زيرا در خلاف اين صورت فهم ما از مفاهيم ذكر شده ناقص بوده و نمي تواند منجر به تصديق گزاره شود و اين امر بداهت اصل را زير سوال مي برد. بنابراين گزاره ي مذهب اصالت وجود از اوليات است زيرا در آن، تصور اجزا بدون بكارگيري فكر و نظر منجر به تصديق حكم گزاره مي شود. و البته تصديق حكم گزاره از نوع يقيني خواهد بود زيرا هيچگونه احتمال خطا و لغزش در آن راه ندارد. براي تقرير بداهت اصالت وجود، بايد اثبات شود كه حقيقتا تصور موضوع و محمول گزاره، عين تصديق حكم به نسبت موجود ميان آنهاست. به اين منظور ابتدا بايد تصور دقيق و بي ابهامي از مفاهيم وجود و اصالت داشته باشيم تا در نهايت ببينيم نسبت ميان آن دو تساوي است يا عموم و خصوص مطلق ( يعني مفهوم ديگري در قلمروي مفهوم اصيل تحقق دارد )، يعني نسبت محدوده و قلمروي مفاهيم «وجود» و «اصالت» چگونه است. مسلما اگر مفهومي متباين با مفهوم وجود، در دايره ي تعريف امر اصيل محقق باشد، گزاره ي فوق از اعتبار يقيني مي افتد. در تعريف اصالت بايد بگوييم، امر اصيل آن است كه عين حقيقت است و موجوديت عيني دارد. به عبارت ديگر آنچه موجوديتش به عنوان امري مطابق با واقع، قائم به ذات خودش است. بر مبناي اين تعريف سه حالت براي امور اصيل متصور مي شود: اول اينكه چند مفهوم هر كدام قائم به ذات خود، موجود باشند و به عبارت ديگر چند مفهوم متباين از يكديگر همگي اصيل باشند. اما فرض فوق منطقا محال است و به تناقض مي انجامد. زيرا دو يا چند مفهوم متباين به تمام ذات هيچگاه وحدت وجودي نخواهند داشت. وحدت وجودي تنها در حقائقي سريان دارد كه نوعي اشتراك مفهومي بين آنها موجود باشد. براي مثال حمل مفهوم سياهي بر مفهوم خرما، به واسطه ي اشتراك مفهومي و ماهوي موجود ميان اين دو مفهوم محقق مي شود. از اين جهت كه خرما در تعريف خود شامل مفهوم سياهي مي شود، حمل سياهي بر خرما منطقا مجاز است. هر چند مفهوم سياهي ذاتي خرما نباشد ( زيرا ممكن است خرماي غير ياه نيز موجود باشد ) اما به عرض در خرما ( منظور آن دسته از خرماهايي است كه رنگشان سياه است ) تعريف شده است؛ بنابراين مي توان سياهي را بر خرما حمل كرد . البته وجود اشتراك مفهومي و ماهوي بين دو مفهوم به وضوح شرط كافي بر وحدت وجودي ميان آن دو نيست بلكه شرط لازم است. براي مثال هيچگاه نمي توان مفهوم خرما را بر مفهوم سياه حمل كرد هر چند از برخي وجوه اشتراك مفهومي و ماهوي دارند. از استدلال فوق دانسته مي شود كه وحدت وجودي دو مفهوم متبايد به تمام ذات عقلا ممتنع است. زيرا در صورتي كه دو ماهيت متخالف يا متقابل با يكديگر وحدت وجودي پيدا كنند تناقض ايجاد مي شود. ذاتيات و اعراض در يك شئ با يكديگر وحدت وجودي دارند. حال اگر قرار باشد دو مفهوم قائم به ذات بر يك شئ حمل شوند يا بايد اشتراك مفهومي به تمام ذات داشته باشند ( يعني مفهوما اتحاد داشته و تماما بر يكديگر منطبق باشند. )، يا بايد يكي ازآنها بر ديگري عارض شود كه در اين صورت ديگر قائم به ذات خودش نخواهد بود بلكه قائم به جوهر شئ مي باشد. ( زيرا وجود اعراض قائم به جوهر شئ است و اعراض از خود وجود مستقل ندارند و وجودشان قائم به وجود جوهر است. ) در غير اين صورت اصلا وحدت وجودي معنا نخواهد داشت. دوم اينكه تمامي مفاهيم موجود اموري اعتباري و قائم به غير باشند. مسلما اين طرز تلقي از امر اصيل نيز نامعتبر است. زيرا موجب تسلسل و انقلاب ( تغير ذات بدون افزوده يا كاسته شدن حقيقتي خارج از ذات به آن ) مي شود. زيرا امكان ندارد كه مجموعا دو يا چند امر اعتباري به انضمام يكديگر اصالت پيدا كنند. از آنجايي كه همه ي مفاهيم اعتباري و قائم به غير هستند، بايد بر جوهري استوار باشند كه به آنها تحقق بخشد، حال آنكه چنين جوهري خود فاقد موجوديت است، زيرا طبق فرض، همه ي مفاهيم اعتباري هستند. بنابر اين استدلال، از چند مفهوم اعتباري، بدون دخالت امر اصيل، اصالت تحقق نمي يابد. بنابراين امكان اعتباري بودن همه ي مفاهيم منتفي است و به همان اندازه محال است كه فرض كنيم اصلا موجوديتي محقق نيست. حالت سوم اين است كه يكي از مفاهيم في نفسه اصيل، و بقيه اعتباري باشند. به عبارت ديگر بقيه ي مفاهيم در سايه ي امر اصيل اصالت مي يابند. بنابراين در شئ اصالت يافته، جوهر امر اصيل، و مفاهيم اعتباري همگي عارض بر امر اصيل هستند. مسلما با نفي دو حالت پيشين، اعتبار اين حالت اثبات مي شود. پس از آنكه وحدت در اصالت اثبات شد بايد ببينيم امر اصيل چهم مفاهيمي را مي تواند در بر گيرد. مفاهيم مقدمتا از لحاظ منطقي به دو دسته ي معدومات و موجودات تقسيم مي شوند. معدومات از آن جهت كه متصف به عدم هستند حيثيت وجودي ندارند، از اينرو شامل هيچ نوع تحققي نمي شوند. آنچه كه تحقق ندارد، طبق تعريف نمي تواند اصيل باشد. بسياري از حكما در اين باره گفته اند كه معدومات از آن جهت كه مصداق عدم هستند، واقعيتي را شامل نمي شوند. و آنچه كه واقعيت ندارد نمي تواند اصيل تلقي شود. بنابراين اصالت تنها در محدوده ي موجودات معنادار است. همان طور كه در پيش گفته شد آنچه كه مفهوم «موجود» را تشكيل مي دهد مركب از «هستي» و « چيستي» است. بنابراين اصالت منطقا يا بايد با وجود باشد و يا با ماهيت و حالتي خارج از اين دو مفروض نيست. بر اساس رديه اي كه بر حالت اول اصالت، يعني اصالت در مفاهيم كثير مطرح شد، امكان اصالت ماهيت و وجود توام با هم وجود ندارد و فساد قول به دوئيت در اصالت روشن مي شود. علامه طباطبايي در «نهاية الحكمة» در اين باره مي نويسد: « هر يك از اشياي خارجي تنها يك واقعيت دارند. و لذا فقط يكي از آن دو حيثيت، يعني حيثيت ماهيت و حيثيت وجود، در ازاي آن واقعيت و حقيقت مي باشد و مقصود از اصالت هم همين است. و حيثيت ديگر يك امر اعتباري و منتزع از آن حيثيت اصيل خواهد بود. و به عبارتي واقعيت حقيقتا و بالذات از آن حيثيت نخستين است و بالعرض و مجازا به حيثيت دوم نسبت داده مي شود. » همچنين بر اساس رديه اي كه بر حالت دوم اصالت، يعني اصالت در انضمام امور و مفاهيم اعتباري آورده شد، امكان اعتباري بودن ماهيت و وجود توام با هم محال خواهد بود و فساد قول به اعتباريت تمامي مفاهيم روشن مي شود . علامه طباطبايي در «نهاية الحكمة» در اين باره مي نويسد: « اگر ماهيت اعتباري به واسطه ي انتزاع مفهوم اعتباري وجود از آن، اصيل و داراي حقيقت خارجي گردد، اين انقلاب در ذات خواهد بود كه محال بودن آن بديهي است. » بنابراين تنها حالت ممكن اين است كه يا وجود و يا ماهيت اصيل باشند. از اينرو هيچگاه در طول تاريخ فلسفه ي اسلامي جدل ميان فلاسفه بين پذيرش اصيل بودن ماهيت يا وجود، پايان نگرفته است. دسته اي را كه معتقد به اصيل بودن ماهيت و اعتباري بودن وجود هستند، اصحاب اصالت ماهيت، و دسته اي را كه معتقد به اصيل بودن وجود و اعتباري بودن ماهيت هستند، اصحاب اصالت وجود ناميده اند. پس از تعريف مفهوم اصالت و مفهوم وجود، هم اكنون بايد ببينيم تصور ارتباط ميان آنها از ديد اصحاب اصالت وجود چگونه مي تواند منجر به تصديق مذهب اصالت وجود شود. از تعاريفي كه تا كنون ذكر شد مشخص مي شود كه امر اصيل بايد في حد ذات محقق باشد، از اينرو بايد ذاتا واقعيتي عيني داشته باشد و نه آنكه صرفا در ذهن موجود باشد. همچنين بايد ثبوت خارجيش هميشگي باشد زيرا درخلاف اين صورت اصيل نخواهد بود بلكه تنها اعتبار ذهني خواهد بود. چنين واقعيتي، در صورتي كه به تمام ذات متصور شود، نبايد امكان معدوم شدنش وجود داشته باشد زيرا همان طور كه گفته شد واجب الوجود بالذات و قائم به نفس است، و بنا بر منطق عقلي خالي شدن شئ از ذات و نفسش محال است . علت اينكه شئ نمي تواند از ذاتش خالي شود اين است كه نمي توان شئ را به گونه اي در نظر گرفت كه چيزي غير از ذات خود است و در صورتي كه چنين فرضي را تصديق كنيم دچار تناقض منطقي شده ايم. براي مثال نمي توان گفت كه درختي وجود دارد كه تنه ندارد؛ زيرا در اين صورت ديگر درخت نخواهد بود. بنابراين تصور شئ، عين تصور ذات شئ است و انطباق مفهومي ذات شئ بر شئ امري الزامي است. مساله اينجاست كه چون درخت از لحاظ وجودي، واقعيتي امكاني است، ذاتش مي تواند معدوم شود اما با اعدام ذات درخت، خود درخت نيز معدوم مي شود. حال فرض كنيد وجود، جزئي از ذات شئ باشد؛ در اين صورت از آنجايي كه انطباق شئ بر شئ هميشگي است، وجود شئ نيز هميشگي خواهد بود. به چنين شئي، واجب الوجود بالذات مي گويند. بنا بر استدلال فوق شئ اصيل، واجب الوجود بالذات است . زيرا همانطور كه گفته شد اصيل بايد به ذات خودش و في حد نفس موجود باشد. پيروان بداهت اصالت وجود، معتقدند واجب الوجود نبودن ماهيت، امري بديهي است و بنابراين، مسلما وجود اصيل خواهد بود. همانطور كه گفتيم واجب الوجود بنا به تعريفش بايد وجودي هميشگي داشته باشد و نبايد هيچگاه معدوم شود. در صورتي كه مي توان ماهيت را ناموجود يا موجود در نظر گرفت. بنابراين ماهيت في حد نفس و به اعتبار ذهني هم مي تواند موجود باشد و هم مي تواند مهدوم باشد، از اينرو واقعيتي امكاني است كه وجوب وجودي ندارد. براي مثال ما مي توانيم تصور كنيم كه درخت موجود است و همچنين مي توانيم تصور كنيم كه درخت در همان شرايط موجود نيست. وجود يا عدم براي درخت، تفاوتي در ماهيت درخت ايجاد نمي كند. از اين نظر ماهيت داراي حيثيت تقييديه است و وجودش به واسطه ي عروض عامل خارجي، محقق مي شود. اين در صورتي است كه وجود عين موجوديت است و سلب موجوديت از آن سلب شئ از ذات خود است، از اينرو وجود، واجب الوجود بالذات است . بنابراين، با درك مفهوم اصالت و مفهوم وجود، بالضروره نسبت ميان آن دو را تصديق مي كنيم. از اينرو مي توان نظريه ي اصالت وجود را بالبداهه تصديق كرد. البته اين تعبير تنها در مورد تقرير اوليه ي اصالت وجود صادق است و در صورتي كه ماهيت را، امري عدمي و حد وجود بدانيم، اين امر بديهي نخواهد بود و حتي در صورتي كه درست باشد، بدون استدلال قابل پذيرش نيست.