جستجو در تالارهای گفتگو
در حال نمایش نتایج برای برچسب های 'جالب'.
23 نتیجه پیدا شد
-
این مطلب (ترفند) رو که واستون میگم فوق العاده ترفند جالب و بامزه برای سرکار گذاشتن همه هست که کمتر کسی میتونه راز اونو کشف کنه! این سایت که آدرسش اینه: [Hidden Content] ادعا میکنه که هر سوالی رو از اون (همون پیتر!) بپرسین جواب میده! مهم هم نیست که سوالتون به چه زبانی باشه! اما چگونه؟! وقتی که به این سایت وارد میشوید در وسط صفحه دو فیلد (کادر) رو میبینید که جلوی اولی نوشته petition و جلوی دومی نوشته question اولین کاری که شما باید بکنید این هست که این جمله را (هر بار که میخواهید سوالی از پیتر بپرسین ) در کادر petition تایپ کنید :(دقت کنید که : (دونقطه) باید در آخر جمله تایپ شود!) Peter, please answer the following question: و در قسمت question سوال خود را به هر زبانی که میخواهید تایپ کنید. در درجه اول شما نیاز به یک فرد دارید تا او از شما سوال پرسیده و شما از طریق تایپ سوال اون فرد در سایت پیتر جواب اون رو ببینید اما پیتر چگونه به سوالات جواب می دهد (و یا بهتره بگیم ما چگونه به شخص مورد نظر که از ما سوالشو میپرسه کلک میزنیم؟!!) مهم ترین قسمت مسئله کادر اول و نحوه تایپ کردن اون عبارتی است که در بالا بهتون گفتم خوب اول از اون شخص میخواهید که سوال خودشو بگه (البته شما باید جوابشو از قبل بدونین!) دوم شما باید شروع به تایپ عبارت بالا در کادر اول شوید اما چگونه ؟ (اینجاش خیلی مهمه !) شما اول کلمه peter رو در کادر اول تایپ میکنین بعد از کاراکتر نقطه ( . ) استفاده میکنین (تاکید میکنم از کاراکتر نقطه!) با این حرکت شما به پیتر میگین که من میخوان جواب سوالو بهت بگم (تا پیتر بتونه بعدن اونو نمایش بده !!) پس شما بعد از تایپ نقطه شروع به تایپ جواب میکنین و بقیه عبارت بالایی رو بی خیال میشین چون شما جواب رو تایپ میکنین اما تو مانیتور بقیه عبارت نمایش داده میشه و شخص کنار شما نمیفهمه که شما دارین جواب رو تایپ میکنین بعد از اینکه جواب رو تایپ کردین ( البته نباید زیاد باشه) بازم کاراکتر نقطه برای بار دوم تایپ میکنین ( در حقیقت شما جواب رو بین دو کاراکتر نقطه تایپ میکنین که اصلا تو مانیتور دیده نمیشه!) بعد از اینکه کاراکتر نقطه رو تایپ کردین دیگه شروع به تایپ اون عبارت بالا میکنین (از هر کجا که مونده) در آخر عبارت یعنی کلمه question از کاراکتر : استفاده میکنین تا curser به طور اتوماتیک به خط بعدی منتقل شود سوم : شما در کادر دوم سوالتونو هر طوری که خواستین تایپ کنین ولی در آخرش علامت سوال ؟ رو بزنین تا پیتر بعد از چند لحظه جواب را روی مانیتور نمایش دهد مثال: شخصی اسمش امیر است و از ما میخواهد که از پیتر بپرسیم که اسمش چیست؟ در کادر اول : تایپ شود : (نقطه بعد از کلمه peter ( peter. دوم: جواب را که کلمه امیر است تایپ میکنیم peter.Amir سوم : کاراکتر نقطه رو تایپ میکنیم . چهارم: بقیه عبارت را تایپ میکنیم :se answer the following question در حقیقت ما این رو تایپ کردیم :peter.amir.se answer the following question اما تو صفحه نمایش این نشون داده میشه! :Peter, please answer the following question پنجم : در کادر دوم مینویسیم مثلا : esme in shakhshi ke kenare mane chie? پیتر بعد از چند لحظه جواب را مینویسد
-
تئاتر شهر ـ علی سردار افخمی نام اثر : تئاتر شهر مشاور طراح : مهندسین مشاور سردار افخمی و همکاران تاریخ شکل گیری اثر : 1346 – 51 ه.ش کارفرما : دفتر مخصوص فرح دیبا طراحی : علی سردار افخمی موقعیت : تهران مساحت بستر طرح : 3000 متر مربع مساحت زیر بنا 5600متر مربع بنای تئاتر شهر در تقاطع خیابان های ولی عصر وانقلاب اسلامی , در گوشه جنوبی غربی پارک دانشجو قرار دارد . این بنا استوانه ای به قطر تقریبی 34 متر و ارتفاع 15 متر است که نمای خارجی آن تماما کاشی فیروزه ای رنگ پوشیده شده و رواقی با ستون های کشیده و قاعده ستاره سه پر , گرداگرد آن را فرا گرفته که با تیرهای منحنی , سقف پیش آمده ساختمان را برپا نگه داشته است. بنای تئاتر 4 طبقه است . طبقه همکف به سالن انتظار و سالن نمایش اصلی ششصد نفره اختصاص دارد.این سالن نمایش استوانه ای در درون استوانه حجم اصلی است که با آن هم مرکز نیست.در طبقه زیر زمین چایخانه و فضاهای خدماتی مربوط به تماشاگران , فضاهای پشتیبانی صحنه واقع شده است.پلکانی که به طبقه اول می رودتماشاگران را به بالکن سالن نمایش در این طبقه هدایت می کند.فضاهای اداری , کتابخانه و یک سالن نمایش /تمرین کوچک تر نیز در طبقه دوم استقرار یافته اند.طبقه سوم – فضاهای روی بام مجموعه – مختص تاسیسات مجموعه است و سالن های نمایش دیگر مجموعه که در خارج حجم اصلی و زیر زمین برده شده اند , در تحلیل اثر دخالت داده نشده اند . تئاتر شهر , علی سردار افخمی تئاتر شهر , علی سردار افخمی تئاتر شهر , علی سردار افخمی تئاتر شهر , علی سردار افخمی تئاتر شهر , علی سردار افخمی تئاتر شهر , علی سردار افخمی تئاتر شهر , علی سردار افخمی منبع
-
سلام خوبینامیدوارم فیوزتون هیچ وقت نپره یهومی رم سرموضوع هرکدام مادرزندگی برقی/الکترونیکی آزمایشات وتجارب جالبی و..داشتیم می خواهیم دراینجابنویسیم تاباهم استفاده کنیم:gnugghender:
-
الو.....خدا....نزار من بزرگ بشم ( جالب و خوندنی ) !!!
afa پاسخی ارسال کرد برای یک موضوع در گفتگوی خودمانی
الو ... الو ... سلام کسی اونجا نیست ؟؟؟ مگه اونجا خونه ی خدا نیست ؟ پس چرا کسی جواب نمیده ؟ یهو یه صدای مهربون بگوش كودك نواخته شد! مثل صدای یه فرشته ... - بله با کی کار داری کوچولو ؟ خدا هست ؟ باهاش قرار داشتم، قول داده امشب جوابمو بده - بگو من میشنوم کودک متعجب پرسید : مگه تو خدایی ؟ من با خود خدا کار دارم ... - هر چی میخوای به من بگو قول میدم به خدا بگم صدای بغض آلودش آهسته گفت یعنی خدام منو دوست نداره ؟؟؟ - فرشته ساکت بود. بعد از مکثی نه چندان طولانی گفت نه خدا خیلی دوستت داره. مگه کسی میتونه تو رو دوست نداشته باشه؟ بلور اشکی که در چشمانش حلقه زده بود با فشار بغض شکست و بر روی گونه اش غلطید و با همان بغض گفت : اصلا اگه نگی خدا باهام حرف بزنه گریه میکنما ... بعد از چند لحظه هیاهوی سکوت شكسته شد : ندایی صدایش در گوش و جان كودك طنین انداز شد : بگو زیبا بگو. هر آنچه را که بر دل کوچکت سنگینی میکند بگو ... دیگر بغض امانش را بریده بود بلند بلند گریه کرد و گفت : خدا جون خدای مهربون، خدای قشنگم میخواستم بهت بگم تو رو خدا نذار بزرگ شم تو رو خدا ... چرا ؟ ولی این مخالف با تقدیره. چرا دوست نداری بزرگ بشی؟ آخه خدا من خیلی تو رو دوست دارم قد مامانم، ده تا دوستت دارم. اگه بزرگ شم نکنه مثل بقیه فراموشت کنم؟ نکنه یادم بره که یه روزی بهت زنگ زدم ؟ نکنه یادم بره هر شب باهات قرار داشتم؟ مثل بقیه که بزرگ شدن و حرف منو نمی فهمن. مثل بقیه که بزرگن و فکر میکنن من الکی میگم با تو دوستم. مگه ما با هم دوست نیستیم؟ پس چرا کسی حرفمو باور نمیکنه ؟ خدا چرا بزرگا حرفاشون سخت سخته؟ مگه اینطوری نمی شه باهات حرف زد ؟! خدا پس از تمام شدن گریه های کودک : آدم ، محبوب ترین مخلوق من ، چه زود خاطراتش رو به ازای بزرگ شدن فراموش میکنه ، کاش همه مثل تو به جای خواسته های عجیب من رو از خودم طلب میکردند تا تمام دنیا در دستشان جا میگرفت. کاش همه مثل تو مرا برای خودم و نه برای خودخواهی شان میخواستند. دنیا خیلی برای تو کوچک است ... بیا تا برای همیشه کوچک بمانی و هرگز بزرگ نشوی ... و کودک کنار گوشی تلفن، درحالی که لبخندی شیرین بر لب داشت در آغوش خدا به خوابی عمیق و شگفت انگیز فرو رفته بود -
به نظرتون تو جامعه امروز بدون بند «پ» میشه به جایی رسید!؟
Farnoosh Khademi پاسخی ارسال کرد برای یک موضوع در گفتگوی آزاد
بند «پ» این بند نه بند منفور زندانه نه بند رخت! بندیه که خیلیا دوسش دارن ! بندیه که خیلیا از راه اون به همه جا رسیدن ! بندیه که نیاز نیست شایسته باشی تا به اونی که لایقشی برسی ،برعکس با این بند به چیزی که دست نیافتنی بوده می رسی! بندیه که تبصره و ماده واحده نداره اما بیا ببین چه میکنه این بند «پ» تو اینجا! از راه بند «پ» بی سواده رفته سر جای............ قرار گرفته باسواده داره شاگرد شوفری میکنه ! خدایا بند«پ» رو دوست ندارم اما دوست دارم تو بند«پ» من باشی ! به نظرتون تو جامعه امروز بدون بند «پ» میشه به جایی رسید!؟ وقتی اسم «بند پ » رو میشنوید اولین چیزی که به ذهنتون میاد چیه چه حسی بهتون منتقل میشه !؟ این تاپیک رو تو انجمن مهندسان دیدم به نظرم جالب اومد.امیدوارم تکراری نباشه البته سرچ کردم چیزی نبود. خوشحال میشم نظرات تون رو بگین. -
سخنرانی پندآموز و جالب استیو جابز بنیانگذار "اپل"
DavOOd_TiTaN پاسخی ارسال کرد برای یک موضوع در اخبار اینترنت
سخنرانی پندآموز و جالب استیو جابز بنیانگذار "اپل" در مراسم فارغالتحصیلان دانشگاه استنفورد من امروز خیلی خوشحالم که در مراسم فارغالتحصیلی شما که در یکی از بهترین دانشگاههای دنیا درس میخوانید هستم. من هیچ وقت از دانشگاه فارغالتحصیل نشدهام. امروز میخواهم داستان زندگی ام را برایتان بگویم. خیلی طولانی نیست و شامل سه تا داستان است. - اولین داستان مربوط به ارتباط اتفاقات به ظاهر بی ربط زندگی هست. من بعد از شش ماه از شروع دانشگاه در کالج رید ترك تحصیل کردم ولی تا حدود یک سال و نیم بعد از ترك تحصیل تو دانشگاه میآمدم و میرفتم و خب حالا میخواهم برای شما بگویم که من چرا ترك تحصیل کردم. زندگی و مبارزهی من قبل از تولدم شروع شد. مادر بیولوژیکی من یک دانشجوی مجرد بود که تصمیم گرفته بود مرا در لیست پرورشگاه قرار بدهد که یک خانواده مرا به سرپرستی قبول کند. او شدیداً اعتقاد داشت که مرا یک خانواده با تحصیلات دانشگاهی باید به فرزندی قبول کند و همه چیز را برای این کار آماده کرده بود. یک وکیل و زنش قبول کرده بودند که مرا بعد از تولدم از مادرم تحویل بگیرند و همه چیز آماده بود تا اینکه بعد از تولد من این خانواده گفتند که پسر نمی خواهند و دوست دارند که دختر داشته باشند. این جوری شد که پدر و مادر فعلی من نصف شب یک تلفن دریافت کردند که آیا حاضرند مرا به فرزندی قبول کنند یا نه و آنان گفتند که حتماً. مادر بیولوژیکی من بعداً فهمید که مادر من هیچ وقت از دانشگاه فارغالتحصیل نشده و پدر من هیچ وقت دبیرستان را تمام نکرده است. مادر اصلی من حاضر نشد که مدارك مربوط به فرزند خواندگی مرا امضا کند تا اینکه آنها قول دادند که مرا وقتی که بزرگ شدم حتماً به دانشگاه بفرستند. این جوری شد که هفده سال بعدش من وارد کالج شدم و به خاطر اینکه در آن موقع اطلاعاتم کم بود دانشگاهی را انتخاب کردم که شهریهی آن تقریباً معادل دانشگاه استنفورد بود و پس انداز عمر پدر و مادرم را به سرعت برای شهریهی دانشگاه خرج میکردم. بعد از شش ماه متوجه شدم که دانشگاه فایدهی چندانی برایم ندارد. هیچ ایدهای که میخواهم با زندگی چه کار کنم و دانشگاه چه جوری میخواهد به من کمک کند نداشتم و به جای این که پس انداز عمر پدر و مادرم را خرج کنم ترك تحصیل کردم ولی ایمان داشتم که همه چیز درست میشود. اولش یک کمی وحشت داشتم ولی الآن که نگاه میکنم میبینم که یکی از بهترین تصمیمهای زندگی من بوده است. لحظهای که من ترك تحصیل کردم به جای این که کلاسهایی را بروم که به آنها علاقهای نداشتم شروع به کارهایی کردم که واقعاً دوستشان داشتم. زندگی در آن دوره خیلی برای من آسان نبود. من اتاقی نداشتم و کف اتاق یکی از دوستانم میخوابیدم. قوطیهای خالی پپسی را به خاطر پنج سنت پس میدادم که با آنها غذا بخرم. بعضی وقتها هفت مایل پیاده روی میکردم که یک غذای مجانی توی کلیسا بخورم. غذاهایشان را دوست داشتم. من به خاطر حس کنجکاوی و ابهام درونیام تو راهی افتادم که تبدیل به یک تجربهی گرانبها شد. کالج رید آن موقع یکی از بهترین تعلیمهای خطاطی را تو کشور میداد. تمام پوسترهای دانشگاه با خط بسیار زیبا خطاطی میشد و چون از برنامهی عادی من ترك تحصیل کرده بودم، کلاسهای خطاطی را برداشتم. سبک آنها خیلی جالب، زیبا، هنری و تاریخی بود و من خیلی از آن لذت میبردم. امیدی نداشتم که کلاسهای خطاطی نقشی در زندگی حرفهای آیندهی من داشته باشد ولی ده سال بعد از آن کلاسها موقعی که ما داشتیم اولین کامپیوتر مکینتاش را طراحی میکردیم تمام مهارتهای خطاطی من دوباره تو ذهن من برگشت و من آنها را در طراحی گرافیکی مکینتاش استفاده کردم. مک اولین کامپیوتر با فونتهای کامپیوتری هنری و قشنگ بود. اگر من آن کلاسهای خطاطی را آن موقع برنداشته بودم مک هیچ وقت فونتهای هنری الآن را نداشت. همچنین چون که ویندوز طراحی مک را کپی کرد، احتمالاً هیچ کامپیوتری این فونت را نداشت. خب میبینید آدم وقتی آینده را نگاه میکند شاید تأثیر اتفاقات مشخص نباشد ولی وقتی گذشته را نگاه میکند متوجه ارتباط این اتفاقها میشود. این یادتان نرود شما باید به یک چیز ایمان داشته باشید، به شجاعتتان، به سرنوشتتان، به زندگی تان یا هر چیز دیگری. این چیزی است که هیچ وقت مرا نا امید نکرده است و خیلی تغییرات در زندگی من ایجاد کرده است. - داستان دوم من در مورد دوست داشتن و شکست است. من خرسند شدم که چیزهایی را که دوستشان داشتم خیلی زود پیدا کردم. من و همکارم هواز شرکت اپل را در گاراژ خانهی پدر و مادرم وقتی که من فقط بیست سال داشتم شروع کردیم ما خیلی سخت کار کردیم و در مدت ده سال اپل تبدیل شد به یک شرکت دو بیلیون دلاری که حدود چهارهزار نفر کارمند داشت. ما جالب ترین مخلوق خودمان را به بازار عرضه کرده بودیم؛ مکینتاش. یک سال بعد از درآمدن مکینتاش وقتی که من فقط سی ساله بودم هیأت مدیرهی اپل مرا از شرکت اخراج کرد. چه جوری یک نفر میتواند از شرکتی که خودش تأسیس میکند اخراج شود، خیلی ساده. شرکت رشد کرده بود و ما یک نفری را که فکر میکردیم توانایی خوبی برای ادارهی شرکت داشته باشد استخدام کرده بودیم. همه چیز خیلی خوب پیش میرفت تا این که بعد از یکی دو سال در مورد استراتژی آیندهی شرکت من با او اختلاف پیدا کردم و هیأت مدیره از او حمایت کرد و من رسماً اخراج شدم. احساس میکردم که کل دستاورد زندگی ام را از دست دادهام. حدود چند ماهی نمی دانستم که چه کار باید بکنم. من رسماً شکست خورده بودم و دیگر جایم در سیلیکان ولی نبود ولی یک احساسی در وجودم شروع به رشد کرد. احساسی که من خیلی دوستش داشتم و اتفاقات اپل خیلی تغییرش نداده بودند. احساس شروع کردن از نو. شاید من آن موقع متوجه نشدم اخراج از اپل یکی از بهترین اتفاقات زندگی من بود. سنگینی موفقیت با سبکی یک شروع تازه جایگزین شده بود و من کاملاً آزاد بودم. آن دوره از زندگی من پر از خلاقیت بود. در طول پنج سال بعد یک شرکت به اسم نکست تأسیس کردم و یک شرکت دیگر به اسم پیکسار و با یک زن خارق العاده آشنا شدم که بعداً با او ازدواج کردم. پیکسار اولین ابزار انیمیشن کامپیوتر دنیا را به اسم توی استوری به وجود آورد که الآن موفقترین استودیوی تولید انیمیشن در دنیاست. دریک سیر خارق العادهی اتفاقات، شرکت اپل نکست را خرید و این باعث شد من دوباره به اپل برگردم و تکنولوژی ابداع شده در نکست انقلابی در اپل ایجاد کرد. من با زنم لورن زندگی بسیار خوبی را شروع کردیم. اگر من از اپل اخراج نمی شدم شاید هیچ کدام از این اتفاقات نمی افتاد. این اتفاق مثل داروی تلخی بود که به یک مریض میدهند ولی مریض واقعاً به آن احتیاج دارد. بعضی وقتها زندگی مثل سنگ توی سر شما میکوبد ولی شما ایمانتان را از دست ندهید. من مطمئن هستم تنها چیزی که باعث شد من در زندگی ام همیشه در حرکت باشم این بود که من کاری را انجام میدادم که واقعاً دوستش داشتم. - داستان سوم من در مورد مرگ است. من هفده سالم بود یک جایی خواندم که اگر هر روز جوری زندگی کنید که انگار آن روز آخرین روز زندگی تان باشد شاید یک روز این نظر به حقیقت تبدیل بشود. این جمله روی من تأثیر گذاشت و از آن موقع به مدت سی و سه سال هر روز وقتی که من توی آینه نگاه میکنم از خودم میپرسم اگر امروز آخرین روز زندگی من باشد آیا باز هم کارهایی را که امروز باید انجام بدهم، انجام میدهم یا نه. هر موقع جواب این سؤال نه باشد من میفهمم تو زندگی ام به یک سری تغییرات احتیاج دارم. به خاطر داشتن این که بالآخره یک روزی من خواهم مرد برای من به یک ابزار مهم تبدیل شده بود که کمک کرد خیلی از تصمیمهای زندگی ام را بگیرم چون که تمام توقعات بزرگ از زندگی، تمام غرور، تمام شرمندگی از شکست، در مقابل مرگ رنگی ندارند. حدود یک سال قبل دکترها تشخیص دادند که من سرطان دارم. ساعت هفت و سی دقیقهی صبح بود که مرا معاینه کردند و یک تومور توی لوزالمعدهی من تشخیص دادند. من حتی نمی دانستم که لوزالمعده چی هست و کجای آدم قرار دارد ولی دکترها گفتند این نوع سرطان غیرقابل درمان است و من بیشتر از سه ماه زنده نمی مانم. دکتر به من توصیه کرد به خانه بروم و اوضاع را رو به راه کنم. منظورش این بود که برای مردن آماده باشم و مثلاً چیزهایی که در مورد ده سال بعد قرار بود به بچههایم بگویم در مدت سه ماه به آنها یادآوری بکنم. این به این معنی بود که برای خداحافظی حاضر باشم ... من با آن تشخیص تمام روز دست و پنجه نرم کردم و سر شب روی من آزمایش اپتیک انجام دادند. آنها یک آندوسکوپ را توی حلقم فرو کردند که از معدهام میگذشت و وارد لوزالمعدهام میشد. همسرم گفت که وقتی دکتر نمونه را زیر میکروسکوپ گذاشت بی اختیار شروع به گریه کردن کرد چون که او گفت که آن یکی از کمیاب ترین نمونههای سرطان لوزالمعده است و قابل درمان است ! مرگ یک واقعیت مفید و هوشمند زندگی است. هیچ کس دوست ندارد که بمیرد حتی آنهایی که میخواهند بمیرند و به بهشت وارد شوند. ولی با این وجود مرگ واقعیت مشترك در زندگی همهی ماست. شاید مرگ بهترین اختراع زندگی باشد چون مأمور ایجاد تغییر و تحول است. مرگ کهنهها را از میان بر میدارد و راه را برای تازهها باز میکند. یادتان باشد که زمان شما محدود است، پس زمانتان را با زندگی کردن تو زندگی بقیه هدر ندهید. هیچ وقت توی دام غم و غصه نیافتید و هیچ وقت نگذارید که هیاهوی بقیه صدای درونی شما را خاموش کند. و از همه مهمتر این که شجاعت این را داشته باشید که از احساس قلبی تان و ایمانتان پیروی کنید. موقعی که من سن شما بودم یک مجلهی خیلی خواندنی به نام کاتالوگ کامل زمین منتشر میشد که یکی از پرطرفدارترین مجلههای نسل ما بود. این مجله مال دههی شصت بود که موقعی که هیچ خبری از کامپیوترهای ارزان قیمت نبود تمام این مجله با دستگاه تایپ و قیچی و دوربین پولوراید درست میشد. شاید یک چیزی شبیه گوگل الآن ولی سی و پنج سال قبل از اینکه گوگل وجود داشته باشد. در وسط دههی هفتاد آنها آخرین شماره از کاتالوگ کامل زمین را منتشر کردند. آن موقع من سن الآن شما بودم و روی جلد آخرین شمارهی شان یک عکس از صبح زود یک منطقهی روستایی کوهستانی بود. از آن نوعی که شما ممکن است برای پیاده روی کوهستانی خیلی دوست داشته باشید. زیر آن عکس نوشته بود : Stay Hungry, Stay Foolish این پیغام خداحافظی آنها بود وقتی که آخرین شماره را منتشر میکردند. و این آرزویی هست که من همیشه در مورد خودم داشتم و الآن وقت فارغالتحصیلی شما آرزویی هست که من برای شما میکنم. -
تصویر وشرح : مردان کروکدیل ... ( نگو دیدم, که ندیدی )
Himmler پاسخی ارسال کرد برای یک موضوع در مسابقات و مباحث متفرقه
مردان قبیله ای در پاپوا گینه نو رنج و زحمتی را به جان می خرند که فکر آن نیز روح و جسم ما را آزار می دهد . رنجی برای به دست آوردن روح کروکدیل ! این مردان برای آنکه به این درجه بالا از شجاعت و توانایی دست یابد لازم است که طی آئینی مقدس دارای پوستی مانند پوست کروکدیل گردند.نکته جالب این است که مردان کروکودیل پس از طی آئین و مراسم سخت و پر رنج دارای آنچنان شجاعتی می گردند که در میان مردان قبیله قابل شناسایی هستند آنان مردانی هستند که از هیچ چیز نمی ترسند حتی از قدرت ارواح زشت و شیطان های داخل تاریکی های جنگل . برای آنکه یک مرد دارای روح کروکودیل گردد باید دارای پوست کروکودیل گردد و برای آنکه بتواند سختی های این مراسم را تحمل کند در ابتدا شش هفته با بهترین غذاها تغذیه می گردد و سپس در یک روز خاص در طی سال مراسم مذهبی به دست آوردن روح کروکودیل برگزار می گردد. این مردان در روزی که یک رسم مذهبی است بدنشان نیشتر می خورد و بعد با مالیدن یک کرم خاص و خوابیدن در کنار آتش شب را به صبح می رسانند. سپس هنگام صبح بدن هایی زخم آلود خود را در اب خنک می شویند و برای مراسم بعدی آماده می شوند . -
سازمان جهانی قلب: چشمانتان را به روی چهره واقعی چربی بگشایید تبلیغ فروشگاه عینک: عینک چهره شما را تغییر می دهد مثلا تصویر زیر، بدون عینک شبیه به راننده کامیون و با عینک شبیه به استاد دانشگاه بدون عینک شبیه به قصاب و با عینک شبیه به هنرمند بدون عینک شبیه به فرشته مرگ(!) و با عینک شبیه به طراح مد این تبلیغ هم مشابه قبلی هست. فروشگاه کلاه: همه تفاوت در کلاه است. تبلیغ آدامس برای برطرف کردن بوی بد دهان اتومبیل هیبریدی هوندا، بدون ایجاد آلودگی این اتومبیل در مقابل ضربات جانبی بسیار مقاوم هست: کفش های ضد آتش برای آتشنشان ها: با استفاده از این کفش ها خطر آتش کمتر شده و وسایل کم اهمیت تر هم می توانند از آتش سوزی نجات داده شوند! تبلیغ شبکه تلویزیونی با کیفیت بالای Full HD تبلیغ موزه ادوات شکنجه آموزشگاه هنرهای رزمی با این که خلاف کارها روی دیوار همه ساختمان ها را رنگ کرده اند ولی کسی جرات نکرده روی دیوار این آموزشگاه یادگاری بنویسد!
-
عجیب ترین و جالب ترین المان های شهری
Mohammad Aref پاسخی ارسال کرد برای یک موضوع در فیلم ها و تصاویر شهرسازی
1 2 3 4 5 6 7 8 9 10 11 12 13 14 15 16 17 18 19 20 21 22 23 24 -
دوستان می توانند تمامی نرم افزار های عمرانی موجود در باشگاه را از لین پست دریافت کنند . ______________________________ از دوستان تقاضا می شود برای سهولت در جست وجوی نرم افزار مطالب خودکه شامل نرم افزار های مهندسی عمران مبی باشد در همین پست ایجاد کنند.:w73: ___________________ با تشکر امیر رضا حدادی بازی bridge builder شامل ۱۵ مرحله است که سخت ترین مراحل آن مراحل 13 و 15 اعلام شده است . در این بازی شما با استفاده از خرپا به ساختن پل می پردازید. البته با محدودیت دهنه تیر ها و تعداد آنها. شما می توانید بعد از ساختن پل آن را امتحان کنید و نقاط ضعف آن را بیابید. راهنمای بازی : برای موفقیت در این بازی کافیست بر مباحث استاتیک و بویژه خرپا آشنایی و تسلط داشته باشید. از کلیلک چپ برای انتخاب گروه و متصل کردن اعضای خرپا به یکدیگر و از کلیک سمت راست برای حذف یک عضو یا گره می توانید استفاده کنید. پس از اجرای Run Train اگر قطار از روی پل ساخته شده توسط شما عبور کرد ، شما برنده اید و در غیر این صورت با زدن دکمه Edit دوباره پل را باید تعمیر کنید. همچنین قیمت تمام شده برای هر پل مشخص است و از حد معینی نمی توانید قیمت طراحی و ساخت پل را بالاتر ببرید . دانلو بازی bridge builder برنامه 2800_3rd_Edition [Hidden Content]
- 11 پاسخ
-
- 2
-
- bridge
- builder
-
(و 36 مورد دیگر)
برچسب زده شده با :
- bridge
- builder
- classpad
- converter
- rdedition
- sdr map
- unit
- فلش
- فارسی
- لوپloop
- ماشین
- محاسبه
- محاسبات
- نویس
- نیروهای
- نرم افزار
- نرم افزار sdr map
- نرم افزار مهندسی
- نرم افزار مهندسی عمران
- نرم افزار نقشه برداری
- همراه
- های
- واحد
- وارد
- یک
- کوچک
- پلان
- افزار
- انواع
- استاتیکی
- بازی
- برنامه
- جالب
- دیکشنری
- دانلود
- زلزله
- سازه
- طراحی
-
زیباترین و جالب ترین پل های دنیا
Mohammad Aref پاسخی ارسال کرد برای یک موضوع در فیلم ها و تصاویر شهرسازی
همه، پل*ها را وسيله*هايي مي*دانند كه ما را از نقطه*اي به نقطه ديگر مي*رساند اما تا به حال نشده روي پلي بايستي، منظره آن را نگاه كني يا جريان و بازي آب رودخانه*اي را كه از زير آن مي*گذرد، يا حتي ساختمان خود پل را؟ حالا كه فكرش را مي*كنم مي*بينم پل*ها چه*قدر شبيه زندگي ما هستند، مي*توانيم به زندگي*مان به عنوان راهي نگاه كنيم كه ما را از نقطه*اي به نقطه*اي ديگر مي*رساند و دائم در حال دويدن باشيم، يا درلحظه*هاي اين راه درنگ كنيم، به زيبايي**هايش بيشتر توجه كنيم و ازشان لذت ببريم. پل «وِچيو» كه سال 1345 ميلادي روي رودخانه «آرنو»ي فلورانس ساخته شده است، از مشخصه*هاي اين شهر ايتالياست. اين پل خياباني پر رفت و آمد و يك مركز خريد هم هست. مي*گويند كلمه ورشكستگي در انگليسي: «بَنْكْراپْسي»، در اتفاق*هاي مربوط به اين پل ريشه دارد. وقتي فروشنده*هاي اين پل نمي*توانسته*اند قرض*هايشان را بپردازند، ديگران ميز كار آنها را مي*شكسته*اند؛ در ايتاليايي به ميز شكسته مي*گويند: «بانكو روتو» كه در طول زمان معني «ورشكستگي» پيدا كرده است «راكي چاكي» در مسير يك جاده ميان شهري ساخته شده، بر روي «رودخانه آمريكايي» در شمال كاليفرنيا. جنس آن از بتون و فولاد است. وزن پل به وسيله كابل*هايي كه به آن وصل است، نگه داشته مي*شود. تعداد كابل*هايي كه براي نگه*داشتن وزن اين پل نياز بوده و زاويه قرار گرفتن آنها، به وسيله رايانه محاسبه و طراحي شده است پل مونتروس غربي در كانادا يك پل «سرپوشيده» است. پل*هاي باد و باران و وچيو هم ساختماني سرپوشيده دارند، اما از نظر فني به پلي سر پوشيده مي*گويند كه علاوه بر داشتن سقف و ديواره، ساده و در محيطي روستايي ساخته شده باشد پل معلق «كُنواي» يكي از اولين پل*هاي معلق دنيا، سال 1826 ميلادي در «ولز» ساخته شده است. اين پل پايين قصر كُنواي كه از قرن 13 تا به امروز باقي مانده، قرار گرفته پل «نانپو» در شانگهاي چين، به شكل مارپيچ ساخته شده تا فضاي كمتري از زمين را اشغال كند اين پل تو را به كجا مي*برد؟ به سرزميني ناشناخته؟ جايي كه هيچ نامي ندارد؟ اين پل در سوئد ساخته شده است و به خاطر شيب و چرخش آن مي*تواند وهم*انگيز باشد «دُنگ*»ها مردمي هستند در كشور چين كه در ساختن پل مهارت زيادي دارند، چون در سرزمين*هايي پست*تر زندگي مي*كنند كه پر از دره و رودخانه است. به اين پل، پل «باد و باران» مي*گويند، چون علاوه بر اين كه به آدم*ها اجازه مي*دهد از اين طرف رودخانه به آن طرفش بروند، آنها را از باد و باران هم حفظ مي*كند حالا به نظر شما کدوم یک از این پل ها قشنگ تر بودن؟ -
عجیب ترین و جالب ترین فرودگاه های دنیا
EN-EZEL پاسخی ارسال کرد برای یک موضوع در عکس ها و فیلم های عمرانی
ساخت، مکان یابی و بطور کلی طراحی یک فرودگاه ظرافت های خاصی دارد که با در نظر گرفتن عوارض جغرافیایی منطقه و پارامترهای بسیار دیگر حتی جهت بادی که به طور معمول در منطقه می وزد محقق می شود. گاهی برخی محدودیت های موجود باعث خلق زیبایی های نظیر آنچه در این ایمیل می بینید می شود : فرودگاه جبل الطارق Gibraltar Airport جبل الطارق (Gibraltar)(به معنی کوه طارق) نام دهکدهای کوهستانی است که در ساحل جنوبی اسپانیا در جنوب غربی اروپا قرار دارد و یکی از زیرمجموعه های دارای تابعیت پرچم بریتانیا به شمار میرود که البته مالکیت این منطقه بین اسپانیا و بریتانیا مورد اختلاف است. کوه طارق در بخش ساحلی خود به تنگه جبلالطارق پیوسته است. این تنگه دریای مدیترانه را به اقیانوس اطلس میپیوندد و در دو سوی آن مراکش و اسپانیا قرار دارد و اینطور بیان شده است که جبل الطارق نام منطقه کوچک خودمختاری است که در دهانه مدیترانه و هم مرز با اسپانیا قرار دارد. این سرزمین کوهستانی که تحت قیمومیت انگلستان است دارای عجیب ترین فرودگاه جهان است. باند فرودگاه جبل اطارق از میان بزرگراه اصلی شهر عبور می کند و ساختمان فرودگاه تنها 500 متر از مرکز شهرستان جبل الطارق فاصله دارد. به همین دلیل برای ورود هر فرود یا بلند شدن هر هواپیماها می بایست این بزرگراه بسته شود. فرودگاه جبل الطارق یکی از چند فرودگاه عجیب در جهان است و در حال حاضر به چهار مقصد در انگلستان و دو مقصد در اسپانیا دارای مسیر پروازی است. فرودگاه ماکائو Macau Airport ماکائو شبه جزیرهای در دریای چین است. تا همین سالهای قبل مستعمرهٔ پرتغال بود ولی اکنون بخشی از خاک جمهوری خلق چین است. ماکائو هر چند تا حدی از کشور چین فاصله دارد ولی از آن بعنوان یکی از قطب های گردشگری بزرگ و تماشایی در آسیا نام برده می شود. فرودگاه بین المللی ماکائو در شهر ماکائو واقع است که به دلیل موقعیت مکانی و مجاورت آن با دریا دارای شرایطی خاص و جالب است. فرودگاه ماجورو در جزایر مارشال Majuro Airport, Marshall Islands جمهوری جزایر مارشال کشوری است که شامل بیست و پنج جزیره ی مرجانی و جزایر جدا شده می باشد. در حدود 69 مایل مربع از زمین های پراکنده بیش از 3 / 4 میلیون مایل مربع از غرب اقیانوس آرام است. در ماجورو زمین کمیاب است. با این حال نیاز به بازسازی دیواره های ثابت ساحلی است. مردم محلی جزیره ماجورو معتقدند که توفان هایی که بزرگترین عامل پدیده جزر و مد هستند باعث بیشترین فرسایش ساحلی می باشند. به گفته مقامات دولتی سالانه قسمت اعظمی از بودجه سالانه جزایر مارشال جهت ایجاد و حفظ دیوار دریا هزینه می شود. جزایر مارشال از جمله نقاط گردشگری و تجارت نیز میباشد. فرودگاه بین المللی ماجورو در جزایر مارشال نیز از نظر موقعیت در نوع خود جالب است. بدینصورت که باند فرودگاه بشکلی قرار گرفته که اقیانوس را در یک طرف و تالاب را در طرف دیگر می توان دید. و این در حالیست که دیواره های دریا در هر دو طرف باند فرودگاه قرار دارد و ابتدای باند که از ماجورو شروع می شود تا لورا (جزیره ای دیگر بعد از ماجورو) ادامه پیدا می کند. فرودگاه همیلتون Hamilton Island Airport - Australia این فرودگاه بر اساس محل سکونت ویلیام همیلتون (ریاضیدان و فیزیکدان ایرلندی) در جزیره "کوینزلند" نامگذاری شده. فرودگاه همیلتون بیشتر به دلیل وضعیت گردشگری در این جزیره مستقر است که عمدتا تحت اشغال و مورد بهره برداری استرالیا است. Heimaey Island, Iceland Heimaey نام جزیره ایست که در ایسلند قرار دارد و دارای جامعه ای کوچک و کم جمعیت است. کسب و کار اصلی مردم این جزیره صیادی است. جزیره ای که آثار تخریب و آسیب های حاصل از فوران آتشفشان هنوز در آن دیده می شود. این جزیره دارای 2 فرودگاه است که هر کدام از این فرودگاه ها دارای موقعیتی منحصر بفرد است. -
يك مسجد تاريخي در تركيه وجود دارد كه گفته مي شود يكي از عجيب ترين مساجد و حتي ساختمانهاي جهان به شمار مي رود. بالاي سر درب ورودي اين مسجد، هر روز سايه مردي ديده مي شود كه در حال نماز خواندن است. به گزارش شيعه آنلاين، اهالي روستاي "دفري" در استان "سواس" در مركز تركيه كه اين مسجد عجيب در آن قرار دارد، مي گويند كه اين مسجد تاريخي حدود هشت قرن پيش ساخت شده است. اهالي اين روستا ادعا مي كنند كه هر روز حدود 15 دقيقه سايه مردي كه در حال نماز خواندن است، بالاي سر درب ورودي اين مسجد ظاهر مي شود و طي اين 15 دقيقه از حالت ايستاده به سجده مي رود. مقابل اين مرد نيز يك جلد قرآن كريم وجود دارد. اين سايه فقط در فصل تابستان رؤيت مي شود. گفته مي شود سايه اين مرد هر روز نيم ساعت قبل از نماز عصر در اين مسجد تاريخي كه "مسجد بزرگ" نام دارد، ظاهر مي شود. اين مسأله يك طراحي معماري نادر و كمياب به شمار مي رود از همين رو به شدت مورد توجه گردشگران قرار گرفته است. قابل ذكر است اين مسجد نسبتا بزرگ دو طبقه دارد. يك طبقه آن براي نماز خواندن و طبقه دوم به بيمارستاني خيريه براي بيماران ذهني تبديل شده است. در همين راستا "حسن گورصوي" امام جماعت اين مسجد در اين باره گفت: در هر زاويه اين مسجد تاريخي، يك چيز عجيب و جالب توجه مشاهده مي شود. تمام گج كاري اين مسجد به شكل سه بعدي ساخته شده و هيچ شكلي از آن دو بار تكرار نشده است در حاليكه وقتي از دور به آن نگاه مي كنيم، به نظر مي رسد كه همه آن شبيه هم است. منبع:الصدیق بیرجند
-
تصاویر جالب از برج ۱۶۱ هزار تنی میلاد از مرحله ساخت تا کنون
EN-EZEL پاسخی ارسال کرد برای یک موضوع در عکس ها و فیلم های عمرانی
وزن برج میلاد 161 هزار تن است و زیربنای آن به اندازه 5/5 زمین فوتبال است. ارتفاع 315 متری شفت بتنی برج نیز برابر با ارتفاع یك ساختمان 105 طبقه است و دكل آنتن برج میلاد نیز با 120 متر طول، معادل ارتفاع یك ساختمان 40 طبقه است وزن كل سازه 161 هزار تن و معادل وزن 3 هزار و 578 تانك است. لابی برج نیز با زیر بنای 15 هزار مترمربع معادل 3 زمین فوتبال و زیر بنای 12 هزار متر مربعی رأس سازه نیز برابر با 5/2 زمین فوتبال است. 230 كیلومتر كابل در احداث برج به كار رفته كه طول آن معادل مسافت تهران ـ شمال است. 25 كیلومتر نیز متراژ لوله مصرفی در برج میلاد است كه چیزی مساوی با 5/4 برابر ارتفاع قله دماوند محاسبه شده است. 2 برابر محیط كره زمین نیز مقیاس به دست آمده برای 80 هزار كیلومتر مسافت طی شده با آسانسورهای كارگاهی برج میلاد است. 9 هزار چراغ و 100 هزار پیچ نیز از دیگر مواد مصرفی در ساخت برج میلاد است كه با یك میلیون و 300 هزار نفر روز در این پروژه به كار رفته است. همچنین میانگین سنی مهندسان پروژه برج میلاد 31 سال عنوان شده است و 40 هزار نفر نیز از ابتدای زمان احداث تاكنون از این برج دیدن كردهاند کلنگ احداث برج میلاد در سال 76 به زمین خورد و اکنون در آغاز نیمه دوم سال 87 در آستانه افتتاح فاز اول پروژهای قرار داریم که به همت جمع زیادی از کارکنان پر تلاش این پروژه به نمادی از توانمندی مهندسان ایرانی تبدیل شده است. -
بزرگترین استخر دنیا این استخر که در کشور شیلی و در کنار دریا ساخته شده ، نامش به عنوان بزرگترین استخر دنیا در کتاب رکورد های گینس به ثبت رسیده است. طول آن ۱۰۱۳ متر است ، محوطه ای به وسعت ۸ هکتار را پوشش داده و مجموعا 250.000 متر مربع آب را در فضای خود جای داده است. برای ساخت این استخر 1 میلیارد دلار هزینه شده و هزینه نگهداری از آن سالانه 2 میلیون دلار است.
-
نرم افزاري ساده و جالب براي رسم نمودارها
EN-EZEL پاسخی ارسال کرد برای یک موضوع در سایر نرم افزارهای مکانیک
از لینکهای زیر دانلود کنید link 1 with out luck link 2 for example this program doing with web -
نرم افزاري ساده و بسيار جالب برای طراحی مکانیزمها
EN-EZEL پاسخی ارسال کرد برای یک موضوع در سایر نرم افزارهای مکانیک
از لینک زیر دانلود کنید PROGRAM LINK EDUCATING LINK -
کلیپ موبایل بسیار خنده دار و جدید از حرکات خنده دار اقا موش که می خونه کلیپ به صورت 3 بعدی منتشر شده است دانلود کلیپ
-
به نظر شما کدومشون جالب تر و بهتره؟ 1 2 3 4 5
-
تبلیغات جالب و زیبای یک شرکت مصری ؛ ساختن آینده برای زندگی
Abo0ozar پاسخی ارسال کرد برای یک موضوع در فیلم ها و تصاویر شهرسازی
-
حل آنلاین مسائل ریاضی با توضیح قدم به قدم - خيلي جالب
EN-EZEL پاسخی ارسال کرد برای یک موضوع در مباحث متفرقه ریاضیات
با سلام آنان که اهل فن هستند می دانند که این سیستم یک شاهکار است! دیگر برای راهنمایی گرفتن جهت حل مسائل ریاضی خود نیازی به معلم، دوست و یا فرد دیگری ندارید. حتی دیگر نیاز به خریدن حل المسائل نیز نخواهید داشت! با Mathway شما می توانید به راحتی مساله ریاضی خود را وارد کنید تا روش حل آن را فورا و قدم به قدم دریافت کنید. حل معادله، محاسبه انتگرال، حد، ساده سازی عبارات جبری، مثلثات و سایر موضوعات ریاضی برای این سایت مانند آب خوردن و به سادگی چند کلیک ساده می باشد! - ابتدا وارد سایت Mathway.com شوید - از نوار بالا موضوع مساله خود را انتخاب کنید: Pre-Algebra Algebra Trigonometry Precalculus Calculus - با نوار ابزار موجود مساله را در قسمت Enter Problem وارد کنید. - برای گرفتن جواب همراه با توضیحات قدم به قدم روی دکمه ی Answer کلیک کنید! این سایت علاوه بر این سرویس، سرویس دیگری را نیز جهت رسم نمودارها عرضه می کند. یعنی شما می توانید تابع خود را وارد کنید و نمودار آن را مشاهده کنید. برای استفاده از این سرویس: - ابتدا روی لینک Graph کلیک کنید. - با استفاده از نوار ابزار در قسمت Enter Problem تابع خود را وارد کنید. - تنظیمات دلخواه خود را در قسمت Show انجام دهید. - برای مشاهده نمودار روی دکمه Graph کلیک کنید! Basic Math وارد شوید