رفتن به مطلب

نمایشگاه کتاب 93 به روایت نواندیشان :دی


ارسال های توصیه شده

  • پاسخ 261
  • ایجاد شد
  • آخرین پاسخ

بهترین ارسال کنندگان این موضوع

بهترین ارسال کنندگان این موضوع

ابداااااااااااااا شما که اصلا مهمان پذیر و مهمان نوازی ، دختر اینقد اروم و ساکت بودی به نهال مجازی امیدوار شدم :ws37:

مگه مشهدی هستی؟:ws52:

 

قربونت لطفت داری بانو :5c6ipag2mnshmsf5ju3

نهال مجازی مگه چیه؟

خانواده ام هستن:whistle:

لینک به دیدگاه

 

من ازین کارا نمی کنم :scared9:

 

خوشم میاد همه این موقع ها مخفی میشن ولی عاشق همدیگه هم هستن :ws28:

لواشکو که طفلی گردن میلاد انداختیم از من خجالت کشید فک کرد دلم واقعا خواسته خرید و به کام همه شد، بستنی رو هم که اینقد شیرینی شیرینی گفتین ، اینقد استخاره کردن اخرش 3 نفر واسه 4 تا بستنی دنگ گذاشتن خریدن ،شکلاتم که خدا خیرشون بده خانوم سلامت تو کیفشون داشتن ، این چه دوست داشتنیه اخه ؟:ws3:

لینک به دیدگاه
قربونت لطفت داری بانو :5c6ipag2mnshmsf5ju3

نهال مجازی مگه چیه؟

خانواده ام هستن:whistle:

 

نهال مجازی حداقل یکم صحبت میکنه باهامون، هرازگاهی یادی میکنه :ws3: اونجا که 3 قلوهای بهم چسبیده با مینا و میم شیمی بودی بانو ، سکوت اختیار کرده بودی :ws37:

لینک به دیدگاه
نهال مجازی حداقل یکم صحبت میکنه باهامون، هرازگاهی یادی میکنه :ws3: اونجا که 3 قلوهای بهم چسبیده با مینا و میم شیمی بودی بانو ، سکوت اختیار کرده بودی :ws37:

 

خو ازمون دور بودی :hanghead:

لینک به دیدگاه
عزیزم دیگه هر چی بود گذشت همینکه دیدمتون خوشحال شدم ، نیاز به توضیح نیست اما فقط واسه اینکه فراموش کردین میگم وقتی اومدم و چون بچه ها داشتن میومدن جمع یکم شلوغ بود من کنار راضیه بودم اون ردیفی که اقای مهندس محمد عارف نشسته بودن و شما رو به روی ما بودین بعد من چون خیلی دوستتون دارم از راضیه اجازه گرفتم بیام کنارتون و اینکارو کردم که بعدشم بچه ها حلقه زدن و خانوم سلامت وسط نشستن و اون کاغذ رو امضا زدیم، دیگه دیدم خیلی با هم دلتنگی دارین و با هم صحبت میکنین راضیه هم دید تنهام گفت برگردم سرجای قبلیم البته امید هم همین نظر رو داشت که من برگشتم، بعد شما تشریف بردین کتاب بخرید و برگشتین کنار خانوم اربنیست نشستین که منم نزدیکتون کنار راضیه و ... بودم :ws37:

بعضی دوستان اومدن از خاطراتشون اینجا نوشتن من چیزی ننوشتم الان این متن شد خاطره ی من :ws3:

 

خیلی باحالی فاطمه:ws28: تمام موقعیت رو شرح دادی:ws3:

فقط من دلم از همتون گرفته که هیچ کدومتون درباره اون کارگرای مظلوم شهرداری صحبت نکردید:hanghead:

لینک به دیدگاه
خیلی باحالی فاطمه:ws28: تمام موقعیت رو شرح دادی:ws3:

فقط من دلم از همتون گرفته که هیچ کدومتون درباره اون کارگرای مظلوم شهرداری صحبت نکردید:hanghead:

راستشو بخواین من فک کردم شله مِدن دعوتشون کرده بودم میتینگ.. محمد چجوری دلت اومد شله ندی؟؟؟ :sigh:

 

:ws3:

لینک به دیدگاه
راستشو بخواین من فک کردم شله مِدن دعوتشون کرده بودم میتینگ.. محمد چجوری دلت اومد شله ندی؟؟؟ :sigh:

 

:ws3:

 

من چند بار خواستم برم یه سلامی بهشون بدم ولی خب نشد:w02:

اگر میرفتم میشد سرکارگرشون بخاطر رنگ متفاوتم:w02::ws3:

لینک به دیدگاه
عزیزم دیگه هر چی بود گذشت همینکه دیدمتون خوشحال شدم ، نیاز به توضیح نیست اما فقط واسه اینکه فراموش کردین میگم وقتی اومدم و چون بچه ها داشتن میومدن جمع یکم شلوغ بود من کنار راضیه بودم اون ردیفی که اقای مهندس محمد عارف نشسته بودن و شما رو به روی ما بودین بعد من چون خیلی دوستتون دارم از راضیه اجازه گرفتم بیام کنارتون و اینکارو کردم که بعدشم بچه ها حلقه زدن و خانوم سلامت وسط نشستن و اون کاغذ رو امضا زدیم، دیگه دیدم خیلی با هم دلتنگی دارین و با هم صحبت میکنین راضیه هم دید تنهام گفت برگردم سرجای قبلیم البته امید هم همین نظر رو داشت که من برگشتم، بعد شما تشریف بردین کتاب بخرید و برگشتین کنار خانوم اربنیست نشستین که منم نزدیکتون کنار راضیه و ... بودم :ws37:

بعضی دوستان اومدن از خاطراتشون اینجا نوشتن من چیزی ننوشتم الان این متن شد خاطره ی من :ws3:

 

فاطمه جونی کنار من نشستی گلم ...منم که حرف زدم باهات:ws52:تازه کلی هم التماس دعایی داشتم:whistle:

لینک به دیدگاه

به گفتگو بپیوندید

هم اکنون می توانید مطلب خود را ارسال نمایید و بعداً ثبت نام کنید. اگر حساب کاربری دارید، برای ارسال با حساب کاربری خود اکنون وارد شوید .

مهمان
ارسال پاسخ به این موضوع ...

×   شما در حال چسباندن محتوایی با قالب بندی هستید.   حذف قالب بندی

  تنها استفاده از 75 اموجی مجاز می باشد.

×   لینک شما به صورت اتوماتیک جای گذاری شد.   نمایش به صورت لینک

×   محتوای قبلی شما بازگردانی شد.   پاک کردن محتوای ویرایشگر

×   شما مستقیما نمی توانید تصویر خود را قرار دهید. یا آن را اینجا بارگذاری کنید یا از یک URL قرار دهید.


×
×
  • اضافه کردن...