رفتن به مطلب

.:. گاه نوشـــــته های نواندیشـــــانی ها .:.


ارسال های توصیه شده

امشب1 دوست دوست دارِ محیط زیست 1 صحبتایی کرد.واقعا نگران شدم:sad0:

 

زمین داره نابود میشه و کسی حواسش نیست

 

خودمون داریم خودمونو نابود میکنیم:sigh:

  • Like 9
لینک به دیدگاه

مثل وقتی که همه امید و آرزوهات رو میذاری پای کاری یا چیزی و بعد میبینی اونطوری نبوده که پیش بینی کرده بودی....نه اینکه از مسیر رفته ت ناراضی باشی...نه ...اما دلتم دیگه قرص نیست...قرص نیست چون مقصدی دیگه برات نیست...چون تیرت خطا رفته ....شاید هم نرفته اما دیگه مثل قبل هم نمیتونی بزنی تو هدف...

تا اول دبیرستان ذهنم فقط حول پزشکی میچرخید ،سال اول با یک معلم زیستی که داشتیم بیشتر بچه ها از زیست زده شدن و ریاضی رو با علاقه هر چه بیشتر انتخاب کردیم ... برگه مشاورمون یادمه که برام نوشته بود انتخاب اولم تجربی باشه ،این هم یادمه که نشسته بودم دلیل و مدرک جور کرده بودم تا ثابت کنم اگر مشاور گفته تجربی بخونم فقط برای اینه که نمرات زیستم 20 بوده و ریاضی 19.75....یادمه به بابا و مامان گفتم میخوام خانوم مهندس بشم...یه خانوم مهندس تمام عیار....

و انتخاب کردم و شدم دوم ریاضی فیزیک،سوم ،پیش ،قبولی مهندسی برق ،قبولی مهندسی صنایع و فارغ التحصیل کارشناسی مهندسی صنایع و شدم خانوم مهندس و خانوم مدیر داخلی !!!

.............

مثل وقتی میمونه که از چیزی که دوستش داری دور بشی،یا دورت کنند و تو هنوز دلت پیشش باشه و جلوی روت یه مسیر جدید....یه دوراهی ....

فکر میکنی به این که 3-4-5-10 سال دیگه بخوای همه مسیر رو خراب کنی و از نو بسازی ، اون موقع جسارتش رو خواهی داشت ؟

چند بار تند تند خاکستر میپاشی روی آتیش؟

وقتی به حرف کسی که 20 سال تو یکی از بهترین کارخونه ها بهترین بوده و یادت بیاره که شاید نهایت راهی که بتونی بری تا همونجایی باشه که اون ایستاده....

تلقین میکنی ...من میتونم ...فرق دارم...یه ایده جدید ،یه تجربه جدید و من میتونم به بالاتر از نقطه ای که اون فرد هست برسم....

 

یه سوال : مطمئنی؟؟؟ مطمئنی کمانت رو برعکس چله نکردی؟؟؟

 

 

(پ.ن: میخوام بگردم ،دنبال چیزی که اینبار چند لایه بیشتر خاکستر بپاشم،شاید هم چشمه آبی یا حتی قطره آبی پیدا کنم ،شاید هم....)

  • Like 18
لینک به دیدگاه

آقای محترم؟؟؟ آقای خدا؟؟؟

من موشِ آزمایشگاهی نیستم...

تا کی میخوای تستِ انسان شناسیت رو روی من آزمایش کنی...؟!!

بیخیال خدا... تمومش کن...من دیگه نمیخوام انسان باشم...تمومش کن...:hanghead:

  • Like 13
لینک به دیدگاه

سکانس اول:

خدایا قربونت برم یادت رفته یا خوب شدم؟:w02:یک هفتست که خبری از دردام نیست یا چند روز بستری شدن هفته اخیرم و داروهای وریدی اثر گذاشته یا لطفت بوده یا یادت رفته؟:w58::hapydancsmil::w02:

سکانس دوم:

وای استرس کار داره منو میکشه:banel_smiley_4:

تا چند روز دیگه فروشگاه بزرگ بوتیک بچمون افتتاح میشه کلا تریپش با سابق فرق کرده وای یعنی میشه این تغییرات باعث تغییرات گنده در زندگیمون بشه؟:w02::hapydancsmil: خدایا شکرت:hapydancsmil:

سکانس سوم:

باز هم استرس شغلی :banel_smiley_4:

این وام لعنتی جور بشه مغازه رو میخریم و دیگه راحت راحت میشیم ولی خدا کنه جور بشه:gnugghender:

سکانس چهارم: تا اواخر آبان باید جون به لب بشم تا این ایام بگذره پس کی این پاییز میاد هان؟:4564:

  • Like 13
لینک به دیدگاه

وای دختر تو چقد روداری w58.gif

این همه بی محلت میکنم جوابتو نمیدم چرا انقد آویزونی آن همه اس ام اس و زنگات رو بی جواب میذارم بازم گیری :w58:

 

ینی از سکوت من معلوم نیست که میخوام دیگه مزاحمم نشی :ws37:

 

حرف های نگفته مخاطب خاصم به من :hanghead:

 

---------------------------------

 

زبون نداری بگی چی شده ؟ خطا هم کردم درست بجا سکوت تنبیهم کن همین ...

ینی نمیشه بخشیدش ؟

یا اصن یک کلام بگو مزاحمی برو دیگه این ادا اطوارا چیه جواب نمیدی:whistles:

 

 

حرف های نگفته من به مخاطب خاصم :hanghead:

  • Like 18
لینک به دیدگاه

سر کلاس تنظیم خانواده ، استاد گفت :

کسی اینجا متاهله ؟یکی از بچه ها گفت : من !همه یه جوری برگشتن نگاش کردن ،

در این حد که طرف گفت :

خب باشه طلاقش میدم:ws3:

  • Like 12
لینک به دیدگاه

گاهی فکر می کنم دنیای مجازی دنیای آدم آهنی هاست...

 

بودن یا نبودنت برای اکثر انسانها تفاوتی نداره... مگر تعداد معدودی ...

 

تا سراغ کسی رو نگیری... در پی ات نمیان...من تجربه کردم...

 

اما بازم دلتنگ که می شم

 

دلم قلم می شه ... و نت کاغذ... و تو
نگارم
...زیباترین کتیبه من

 

 

نازنین فاطمه جمشیدی

  • Like 12
لینک به دیدگاه

دیگه چجوری بگیم که آدما وقتی 1 کاری رو نمیتونین انجام بدین قول الکی ندین

 

میدونی با همین قول دادنت دل چند نفر رو خوش کردی؟؟:hanghead:

 

چند نفر سر همین قول رو هوای تو برنامه ریزی کرده بودن؟؟:hanghead:

 

حالا یهو میگی نمیشه؟؟؟

 

خب همین جمله رو که الان گفتی از اول میگفتی...

 

تو که میخواستی بگی... حالا یعنی چی که 6ماه هی امروز و فردا کردی

 

آهای با توام اصلا کارت درست نبود:hanghead:

 

 

پ.ن: وقتی کار از دستتون برنمیاد رُِک و واضح بگین نمیتونم بخدا خیلی بهتره

  • Like 15
لینک به دیدگاه

اینقدر این روزا حقمونو می خورن ..که وقتی می خواییم پس بگیریمش ..انگار هدیه گرفتیم:icon_gol:

 

می دونم تکراریه .ولی قشنگه.

  • Like 15
لینک به دیدگاه

اگــــــــر دیوانگی نباشد پس چیست؟؟

وقتی در این دنیایِ به این بزرگــــــــــی...

دلت فقط هــــــــــوایِ یک نفر را میکند!!!!

  • Like 13
لینک به دیدگاه

عزیــــــــــــــــــــــزم :ws28:

دختر عمم اینا افطار اومدن خونمون ، یه پسر 2 سال و نیمه داره ، اسمش سینائه ، خـــــــــــلیی تپلی و نازه :hapydancsmil:

بغلش کردم ، داشتم اذیتش م یکردم ، بهش میگم : تو روزه ای ؟ میگه: نه، من سینائم :ws28::ws28:

عاشـــــــــــــقشمااااااا ینـــــــــــی :hapydancsmil:

  • Like 17
لینک به دیدگاه

امروز فک میکردم افکار ،عقاید و دیدگاه های آدما چقدر میتونه فرق بکنه ، خودمو با 6 سال پیش مقایسه می کنم ، امروز از عقیده ای دارم انتقاد می کنم که دیروز از طرفداران سفت و سختش بودم:hanghead:

  • Like 16
لینک به دیدگاه

آسمان مرا به یاد آور ...

 

این منم...

 

آواره ی همان دنیایی که به اسارت گرفته است انسان را...

 

قلبم رهن عشق است...

 

اما دلم میعادگاهی از آغوشهای سرد و یخ زده یار...

 

بنگر که چه ساده شب رسوایی ام به پایان می رسد...

دیگر لمس معشوقه بی معناست...

 

احساسم را به منطق سپردند و مرا به تو...

ببین چه بی پروا کوچ کرده ام زیر قدمهایت...

 

مرا با آغوشت بپوشان...

 

برهوت دلم را... طوفان درونم را نگاه باران باش ...

مرا با نجوای ستارگان...با تیک تاک باد..مونس ومرحم باش...

 

من از تبار توام...من از تبار ابرهای باران خورده ام...

 

مرا دریاب که دلتنگم...

 

مدارا کن که بی تابم...

 

نازنین فاطمه جمشیدی

 

 

برای مشاهده این محتوا لطفاً ثبت نام کنید یا وارد شوید.

 

 

 

 

 

برای مشاهده این محتوا لطفاً ثبت نام کنید یا وارد شوید.

 

 

 

 

 

  • Like 9
لینک به دیدگاه
×
×
  • اضافه کردن...