رفتن به مطلب

همفکری ایا شرایط ازدواج دارم؟


ارسال های توصیه شده

سلام

 

چقد موج منفی میدید شماها! :w000:

 

شما اصلا نگران این موضوع نباشید، به نظر منم بهترین راه اینه که بمونید تا مامانتون بیان و ایشونو ببینن، وقتی ببینن خیلی ویژگی های مثبت داره این دختر خانم، مسلما راحت تر می تونن این اختلاف سنی رو نادیده بگیرن

 

شما الان چه بخواید چه نخواید باید برید جلو، پس اصلا شک نکنید و فکر نکنید همه چی خراب شده و صبر کنید تا همون 15 روز دیگه انشاالله

 

هنوز خواهرم نمیدونه حالا معلوم نیست اون موج منفی بده یا مثبت موافق باشه یا مخالف

باید صبر کرد

  • Like 1
لینک به دیدگاه
  • پاسخ 151
  • ایجاد شد
  • آخرین پاسخ

بهترین ارسال کنندگان این موضوع

بهترین ارسال کنندگان این موضوع

امشب ساعت 8 قرار گذاشتم دادشش رو ببینم

نمیدونم فکنم کاراشتباهی کردم

ولی اول کاری به داداشش میگم که اصولش این بود کهخانواده من تماس بگیره ولی چون از خواهرتون پرسیدم این شماره تلفن به چه عنوان دادید گفتند که بردارم میخواهد با خودم صحبت کنه برای همین تماس گرفتم والا منتظر بودم تا مادرم بیاد

  • Like 1
لینک به دیدگاه

خوب رفتیم با برادره صحبت کردیم مشکلی نبود

نمی دونم یک جای کار میلنگه بدجور

یک جا دارم به خطل میروم

شاید اینکه بدون اجازه خانواده ام رفتم با داداشش صحبت کردم

قبلا به خانواده گفتم شماره داداشش رو داده که برم صحبت کنم ولی مادرم هی میگفت خوب شماره داداشش رو داده که چی بشه!!!

الان امروز باداداشش صحبت کرد مشکلی نداشت ولی مثل اینکه زیادی حول بودند گفتند اخر صفره عزاداری و..

کهمن گفتم بحث اینه که مادرم داره میاد که همیدیگر ببینیم وبیشتر اشنا بشیم

داداشش بیشتر حول بود که یعنی داشت میگفت زودتر بیا یعنی قال قضیه بکن که من یک جوری گفتم بیشتر صحبت کنیم عقابد هم بدونیم واگر مشکلی نبود انشالا هرچی قسمت باشه

هی میگفت بگم پدر مادر این خانم بیان من یک جورایی داشتم میگفتم که مادرم داره میاد که ببینه چی به چیه وباعث بشه ما هم من و ایشون با هم بیشتر صحبت کنیم خانواده ها بیشتر اشنا بشوند داشت میگفت بعد جلسه رسمی باشه شهر ما!

 

نمیدونم یک جای کار بدجوری میلنگه

احساس خطر دارم میکنم الان که خانواده ام شاکی باشه

الکی فردا به خانواده ام بگم به داداشش میخواهم زنگ بزنم باهاش صحبت کنم

 

یک احساس بدی نمیدونم پیدا ردم شک است چون بدون تحقیق همینطوری که گفتید ولی باید تحقیق و صحبت بیشتر کرد ولی اینجور که اینها احساس میکنم بدجوری حول هستند

البته این رو هم بگم داداشش متولد 62 است یک سال کوچکتر از خواهرش است که ازدواج کرده و بچه هم داره

 

یک پولتیک هم به نظرم شاید داشت میزد هی میگفت به پدر مادرم هم بگم بیان اینجا یا نه ...

و همچنین سوار ماشینش کرد و اهنگ گذاشت خواست عکس العمل منو شاید بدونه؟البته اهنگش نصفه مجاز بود منم هیچی نگفتم

 

شاید من زیادی بچه خوبیم از ما زیادی خوششون اومده

نمیدونم والا

برداشت شما چیست؟

  • Like 2
لینک به دیدگاه

سلام

خب ایقدر استرس نداشته باش...چقدر زود شک کردی!!!!!

برادرشون شاید فکر کرده شما حرفاتون رو زدید یا فکرای دیگری کرده....شایدم کم تجربه هستند و این باعث شده حول کنه!

به خانم بگو که میخوای باهاشون بیشتر اشنا بشی و برای همین خواستی برادرشون درجریان باشه و منتظر هستی تا مادرت بیاد و ایشون رو ببینه و نظرش رو بگه!:icon_gol:

  • Like 1
لینک به دیدگاه
سلام

خب ایقدر استرس نداشته باش...چقدر زود شک کردی!!!!!

برادرشون شاید فکر کرده شما حرفاتون رو زدید یا فکرای دیگری کرده....شایدم کم تجربه هستند و این باعث شده حول کنه!

به خانم بگو که میخوای باهاشون بیشتر اشنا بشی و برای همین خواستی برادرشون درجریان باشه و منتظر هستی تا مادرت بیاد و ایشون رو ببینه و نظرش رو بگه!:icon_gol:

 

گفت فعلا که خوب شروع کردید ومنطقی و طبق اصول جلو رفتید چون قبل ازاینکه شروع به صحبت کنیم گفتم اصول درستش این بود که پدر ومادرم تماس بگیرند ولی چون خواهرتون شماره شما داد گفت با شما صحبت کنم منم به شما زنگ زدم قرار گذاشتم گفتم شاید میخواهید حرفهای مردانه بزنید و..

البته ایشون چند باری تکرار کردند کاری تو اداره نکنید که باعث شک دیگران وحرفی بشه که منم گفتم خواهرتون فکنم این مدت منو شناخته باشه که اهل لو دادن و حرو اینجور چیزها نیستم گفت اره خواهرم گفته سرتون به کار خودتون است

داشت میگفت پدرم تازه قلبشو عمل کرده براش سخته بیاد اینجا با قطار و هواپیما هم فشار میاده

منم گفتم بازم نظر خودتون است ولی مادرم که داره میاد میخواهیم بیشتر با ایشون صحبت کنم نظر وعقاید دیدگاهشون بدونیم وبعد باقی کارها اگر قسمتبود به صورت رسمی که با پدر و مادر میاییم شهرتون

 

شایدم جزو دسته فرهنگ هایی باشند دوست ندارند دختر وپسر باهم رابطه زیاد داشته باشند یعنی دوران اشنایی نامزدی زیاد باشه درجا عقد! ولی نمیخورد تعصبی باشه

 

چطوری بفهمونم فعلا میخواهیم بیشتر اشنا بشویم و موضوع جدی جدی نیست ومادرم هم باید شما بپسنده نه اینکه حرف حرف مادرم باشه ولی راضی تاحدودی باید بشه البته منم قبلش باید با شما بیشتر اشنا بشوم و اگر عقاید و نظراتمون یکی باشه تفاهم داشتیم بریم جلو

  • Like 2
لینک به دیدگاه
چطوری بفهمونم فعلا میخواهیم بیشتر اشنا بشویم و موضوع جدی جدی نیست ومادرم هم باید شما بپسنده نه اینکه حرف حرف مادرم باشه ولی راضی تاحدودی باید بشه البته منم قبلش باید با شما بیشتر اشنا بشوم و اگر عقاید و نظراتمون یکی باشه تفاهم داشتیم بریم جلو

 

لازم نیست که بهش بفهومنی همین جمله خودت رو صاف و ساده بهش بگو و هیچی بهتر از رک و راست بودن نیست و اگرم مشکلی باشه و تعصبی باشند و نخوان که دوران آشنایی و نامزدی داشته باشید ایشون "خانم"هم به شما خواهند گفت!

میتونی همین جمله رو حضوری بهشون بگی....

برای حرف زدن انقدر سخت نگیر که چطور بفهمونم!

موفق باشی ما هم براتون دعا میکنیم هر چی صلاح جفتتونه پیش بیاد:icon_gol:

  • Like 2
لینک به دیدگاه
لازم نیست که بهش بفهومنی همین جمله خودت رو صاف و ساده بهش بگو و هیچی بهتر از رک و راست بودن نیست و اگرم مشکلی باشه و تعصبی باشند و نخوان که دوران آشنایی و نامزدی داشته باشید ایشون "خانم"هم به شما خواهند گفت!

میتونی همین جمله رو حضوری بهشون بگی....

برای حرف زدن انقدر سخت نگیر که چطور بفهمونم!

موفق باشی ما هم براتون دعا میکنیم هر چی صلاح جفتتونه پیش بیاد:icon_gol:

 

حتما باید تحقیق کرد

الان فکنم دیگه احساس دارم کنار میگذارم و عقلم داره کار میکنه

ولی نمیدونم چرا هی اصرار دارند کسی از همکاران ادارتون فعلا نفهمه البته درست میگن اینطوری ابرو میره

ولی این خانم امروز که بهشون گفتم یعنی با برادرتون تصمیم بگیرم صحبت کنم و... گفته بود برای این به پدرو مادرم نگفتم وفعلا به داداشم گفتم چون پیش اومده و کنسل شده و نمیخواهم همینطوری به خانواده ام بگم(خانم گفت)

یعنی چی؟ یعنی اینکه باید درمورد گذشته این خانوم بیشتر تحقیق کنم

  • Like 2
لینک به دیدگاه
حتما باید تحقیق کرد

الان فکنم دیگه احساس دارم کنار میگذارم و عقلم داره کار میکنه

ولی نمیدونم چرا هی اصرار دارند کسی از همکاران ادارتون فعلا نفهمه البته درست میگن اینطوری ابرو میره

ولی این خانم امروز که بهشون گفتم یعنی با برادرتون تصمیم بگیرم صحبت کنم و... گفته بود برای این به پدرو مادرم نگفتم وفعلا به داداشم گفتم چون پیش اومده و کنسل شده و نمیخواهم همینطوری به خانواده ام بگم(خانم گفت)

یعنی چی؟ یعنی اینکه باید درمورد گذشته این خانوم بیشتر تحقیق کنم

داری گزارش لحظه به لحظه میدی داداش؟:banel_smiley_4:

 

قرار بود یه مشاوره بگیری.....

دو حالت داره....

یا اینکه خیلی اطلاعاتت در زمینه ازدواج کمه (که بهت پیشنهاد داده بودیم که قبل هرکارو اقدامی اول خوب فکر و مطالعه و تحقبق کن بعد پا پیش بذار..که گوش نکردی...)

یا اینکه ملت غیور ایرانی رو سرکار گذاشتی..

 

بهر حال امیدوارم زودتر به نتیجه برسی و کاربه گزارش بقیه وقایع نکشه

 

نمیدونم ..یه حسی بهم میگه داری بد اشتباهی میکنی (اگه گفته هات راست بوده باشه) و واسه توجیه خودت و فقط واسه اینکه خودت رو گول بزنی میای اینجا نظر میخوای

یه پروسه ازدواج از آشنایی تا مرحله خواستگاری این همه کش و قوس نداره

مطمئن باش این ازدواج اگه به ثمر برسه جز پشیمونی برات هیچی نداره

 

تجربه من به من اینو میگه

شما هنوز واسه ازدواج آمادگی نداری برادر من...

 

 

این تاپیک هم اگه بخواد به گزارش لحظه به لحظه وقایع تبدیل بشه میفرستمش تالار اخیار

پس بهتره زودتر تصمیم اخر تو بگیری......

ممنونم:icon_gol:

  • Like 2
لینک به دیدگاه
داری گزارش لحظه به لحظه میدی داداش؟:banel_smiley_4:

 

قرار بود یه مشاوره بگیری.....

دو حالت داره....

یا اینکه خیلی اطلاعاتت در زمینه ازدواج کمه (که بهت پیشنهاد داده بودیم که قبل هرکارو اقدامی اول خوب فکر و مطالعه و تحقبق کن بعد پا پیش بذار..که گوش نکردی...)

یا اینکه ملت غیور ایرانی رو سرکار گذاشتی..

 

بهر حال امیدوارم زودتر به نتیجه برسی و کاربه گزارش بقیه وقایع نکشه

 

نمیدونم ..یه حسی بهم میگه داری بد اشتباهی میکنی (اگه گفته هات راست بوده باشه) و واسه توجیه خودت و فقط واسه اینکه خودت رو گول بزنی میای اینجا نظر میخوای

یه پروسه ازدواج از آشنایی تا مرحله خواستگاری این همه کش و قوس نداره

مطمئن باش این ازدواج اگه به ثمر برسه جز پشیمونی برات هیچی نداره

 

تجربه من به من اینو میگه

شما هنوز واسه ازدواج آمادگی نداری برادر من...

 

 

این تاپیک هم اگه بخواد به گزارش لحظه به لحظه وقایع تبدیل بشه میفرستمش تالار اخیار

پس بهتره زودتر تصمیم اخر تو بگیری......

ممنونم:icon_gol:

 

سرکار نیست

ولی گره خورده

خانواده ام با اختلاف سنی مشکل دارند

لینک به دیدگاه

منم با نظر آقا پيمان موافقم.شما ريز زندگيتونو كه لزومی نداره ميگيد و به حرف و راهنمايى بچه ها هم زياد توجه نميكنيد!كمى به افكار و نظرات خودتون هم متكى باشيد!

  • Like 2
لینک به دیدگاه
منم با نظر آقا پيمان موافقم.شما ريز زندگيتونو كه لزومی نداره ميگيد و به حرف و راهنمايى بچه ها هم زياد توجه نميكنيد!كمى به افكار و نظرات خودتون هم متكى باشيد!

 

ان که بله

یک هفته دیگر باید صبر کنم تا ببینم مادرم که اومد میشه راضیش کرد ببینش و بهش بگم

از این دیدگاه ببینش که فکر کن 2سال از من کوچکتره حالا ببین ایرادی نقطه ضعفی چیزی داره یا اصلا خوب است؟ که ما هم بشینیم بیشتر صحبت کنیم باهاش

لینک به دیدگاه

به دلیل اینکه تاپیک داره بیخودی کش پیدا میکنه تاپیک بسته میشه اگه اعتراضی به این قضیه هست لطفا از طریق پیام خصوصی پیگیری بشه ممنون

  • Like 4
لینک به دیدگاه
مهمان
این موضوع برای عدم ارسال قفل گردیده است.

×
×
  • اضافه کردن...