ژارسین 4579 اشتراک گذاری ارسال شده در 7 آذر، ۱۳۹۱ من همیشه دوست داشتم مخترع بشم اما هیچ وقت نتونستم کاری بکنم فقط فکر کردم وهیچ وقت شروع نکردم چون نمیدونم از کجا؟ مثلا ساخت دستگاهی که با اون صافکاری کنیم بدون سروصدا تازگی هم به فکر این افتادم که چرا یه سری کالاهای ساده وجزئی را در ایران تولید نکنیم به طور مثال توجه کردید تمام شال بافت های موجود توبازار که تواین فصلم فروش خوبی داره خارجی اند؟در صورتی که باداشتن چند دستگاه ویک طراح خوب متونیم خودمون باقیمت مناسب تری تولید کنیم 22 لینک به دیدگاه
سـارا 20071 اشتراک گذاری ارسال شده در 7 آذر، ۱۳۹۱ من اگه موقعیت یه کسب و کار رو داشتم یه گروه جمع میکردم حدود 20 نفر بعدش کارای تدارکاتی انجام میدادیم !! مثلا عروس دامادا پخش کارت های عروسی رو به ما میسپرند واسه این کارم از ایده های جدیدی استفاده میکردم برای مثال : کارتهای عروسی با یه کالسکه ویا ماشین های قدیمی و... با افرادی که متناسب با وسیله نقلیه لباس میپوشن به دست مهمونا میرسه اینجوری مهمونها خیلی هیجان زده میشدن و حتما از این فکر و ایده خوششون میومد و مشتری ما میشدن یا برگزاری جشن تولد ها با کارهای خاص و عجیب و... بعد کم کم این گروه رو توسعه میدادم و پولدار میشدم من به شدت پایم 15 لینک به دیدگاه
mani24 29665 اشتراک گذاری ارسال شده در 7 آذر، ۱۳۹۱ من اگه موقعیت یه کسب و کار رو داشتم یه گروه جمع میکردم حدود 20 نفر بعدش کارای تدارکاتی انجام میدادیم !! مثلا عروس دامادا پخش کارت های عروسی رو به ما میسپرند واسه این کارم از ایده های جدیدی استفاده میکردم برای مثال : کارتهای عروسی با یه کالسکه ویا ماشین های قدیمی و... با افرادی که متناسب با وسیله نقلیه لباس میپوشن به دست مهمونا میرسه اینجوری مهمونها خیلی هیجان زده میشدن و حتما از این فکر و ایده خوششون میومد و مشتری ما میشدن یا برگزاری جشن تولد ها با کارهای خاص و عجیب و... بعد کم کم این گروه رو توسعه میدادم و پولدار میشدم هرکاری توش نظرات جمع باشه ودسته جمعی بخوان تصمیم بگیرن وکار واحدی رو انجام بدن مطمئنا از کار انفرادی جلوتر خواهد بود ونتیجه بهتری خواهد داد منم برایتان ارزو می کنم ایده تان محقق شود . وبه قول خودتان پولدار شوید 18 لینک به دیدگاه
شــاروک 30242 اشتراک گذاری ارسال شده در 7 آذر، ۱۳۹۱ من به شدت پایم 18 نفر دیگه رو هم جمع کن کارو شروع کنیم هرکاری توش نظرات جمع باشه ودسته جمعی بخوان تصمیم بگیرن وکار واحدی رو انجام بدن مطمئنا از کار انفرادی جلوتر خواهد بود ونتیجه بهتری خواهد داد منم برایتان ارزو می کنم ایده تان محقق شود . وبه قول خودتان پولدار شوید ممنونم دوست عزیز راستش من فقط ایده خودمو گفتم تا اگه کسی شرایطش رو داشت اونو عملی کنه فرقی نداره خودم یا بقیه دوستان منم براتون آرزوی موفقیت میکنم 19 لینک به دیدگاه
mani24 29665 اشتراک گذاری ارسال شده در 7 آذر، ۱۳۹۱ اجازه بدین داستانی را برایتون بگویم پسري براي پيدا كردن كار از خانه به راه افتاد و به يكي از اين فروشگاه هاي بزرگ كه همه چيز مي فروشند رفت.مدير فروشگاه به او گفت: يك روز فرصت داري تا به طور آزمايشي كار كرده و پايان روز با توجه به نتيجه كار درمورد استخدام تو تصميم مي گيريم.در پايان اولين روز كاري مدير به سراغ پسر رفت واز او پرسيد كه چند مشتري داشته است؟پسر پاسخ داد: يك مشتري.مدير با تعجب گفت: تنها يك مشتري...؟ بي تجربه ترين متقاضيان در اينجا حداقل 10 تا 20 فروش در روز دارند. حالا مبلغ فروشت چقدر بوده است؟پسر گفت: 50/999/134 دلارمدير فريادي كشيد: 50/999/134 دلار ...؟ مگه چي فروختي؟پسر گفت: اول يك قلاب ماهيگيري كوچك فروختم، بعد يك قلاب ماهيگيري بزرگ، بعد يك چوب ماهيگيري گرفت به همراه يك چرخ ماهيگيري 4 بلبرينگه. بعد پرسيدم كجا ميريد ماهيگيري؟ گفت: خليج پشتي.من هم گفتم پس به قايق هم احتياج داريد و يك قايق توربوي دو موتوره به او فروختم. بعد پرسيدم: ماشينتان چيست؟آيا مي تواند قايق را بكشد؟ او گفت هندا سيويك. من هم يك بليزر دبليو دي4 به او پيشنهاد دادم كه او هم خريد.مدير با تعجب پرسيد: او آمده بود كه يك قلاب ماهيگيري بخرد و تو به او قايق و بليزر فروختي؟!پسر به آرامي گفت: نه، او آمده بود يك بسته قرص سردرد بخرد كه من گفتم بيا براي آخر هفته ات يك برنامه ماهيگيري ترتيب بدهيم، شايد سردردت بهتر شد! 23 لینک به دیدگاه
آریودخت 43941 اشتراک گذاری ارسال شده در 7 آذر، ۱۳۹۱ سلام ممنون از طرح جالبتون فک میکنم هر کسی بر اساس توانایی و اشناییش با مشاغل شغلی رو انتخاب میکنه من بر اساس رشته تحصیلیم اگه امکانش بود ایده های ذهنیمو پیاده میکردم رو شهر ، یه شرکت میزدم و همه ی دانشجوها و فارغ التحصیلارو جم میکردم اونجا و از افکار و ایده هاهای نوشون کمک میگرفتم تا یه شهر ایده ال داشته باشیم( کاری که بارها کردیم و هیچ کس پذیرای عملی کردن ایده هامون نشد) فعلا همین تو ذهنم بود 21 لینک به دیدگاه
mim-shimi 25686 اشتراک گذاری ارسال شده در 7 آذر، ۱۳۹۱ ایده که زیاد تو ذهنمه کلا عاشق فروشندگی ام. نه اینکه دنبال پول باشم! دوس داشتم اونقد پول داشتم که میتونستم یه کتابخونه بزنم و مردم بیان و از کتابا استفاده کنن 20 لینک به دیدگاه
Saba Heidari 14145 اشتراک گذاری ارسال شده در 7 آذر، ۱۳۹۱ خب خب چه موضوع جالبی. من با شاروک و سارا موافقم. ترجیح میدم یه کار هنری انجام بدم. مثلا ساختن چراغ خوابای رنگی یا با پوست تخم مرغ اینه وجا مدادی و اینا درست کنم. یا تابلوهای نقاشی رو فقط با رنگ روغن کار نکنم از چیزای دیگه هم استفاده کنم. مثل خاک و کاه گل و کاشی شکسته و اینا.......... خودمم یه ارایی کردم اما خوب یه دست صدا نداره باید یه گروه هنری باشه که بتونن کارها و ایده های جدید بدن. اما تو صنعت کشاورزی هم اگه باغ داشتم و پول هم داشتم یه ارخونه میزدم. مثلا از انگور هم شیره ی انگور درست میکردم هم سرکه هم کشمش هم ابغوره و هم اینکه از هستش هم روغن میگرفتم. تجربه ثابت کرده مه هر چی که جز مواد خوراکی باشه بیشتر سود داره فعلا همینا 17 لینک به دیدگاه
NYC 20977 اشتراک گذاری ارسال شده در 7 آذر، ۱۳۹۱ بعضیا طرح هاشون واقعا عالیه. ولی با پولِ مناسب، نه که کاری که میگید کلی سرمایه بخواد! (البته به نظر من) من خودم به شدت دنبالِ تاسیس یه شرکت پیمانکاری هستم که حتما هم میزنم. ولی ایده کوتاه مدت میتونه فروش ذرت مکزیکی باشه! برید یه جای شلوغ با یه مغازه صحبت کنید یه گوشه اش رو به شما بده که میدونید چقدر هم کم جا میگیره، یه اجاره ای ماهیانه بهش بدین و اگرم نمیخواید خودتون وایسید یه نفر رو بذارید ماهی 300-400 بهش بدین براتون بفروشه. شک نکنید زیر یک و نیم دو میلیون در ماه نداره! کلا هم 1 میلیون شاید سرمایه بخواد 18 لینک به دیدگاه
ghazal1991 1818 اشتراک گذاری ارسال شده در 7 آذر، ۱۳۹۱ ولی ایده کوتاه مدت میتونه فروش ذرت مکزیکی باشه! برید یه جای شلوغ با یه مغازه صحبت کنید یه گوشه اش رو به شما بده که میدونید چقدر هم کم جا میگیره، یه اجاره ای ماهیانه بهش بدین و اگرم نمیخواید خودتون وایسید یه نفر رو بذارید ماهی 300-400 بهش بدین براتون بفروشه. شک نکنید زیر یک و نیم دو میلیون در ماه نداره! کلا هم 1 میلیون شاید سرمایه بخواد اصلا بگو یه زیرپله باشه، کافیه. کلی درآمد داره. کلا این کارا خوبه، ذرت مکزیکی، اسنک، آبمیوه و ... . 10 لینک به دیدگاه
mani24 29665 اشتراک گذاری ارسال شده در 7 آذر، ۱۳۹۱ بچه ها نظرات متفاوتی دارند همه از ارزو هاشون می گویند وتقریبا همه اخر سر می رسند به یک مشکل بزرگ باید بدونیم شروع هر کاری همکاری انسانهای متفکر ولایق را می طلبد وکار گروهی نیاز به یک مدیر موفق داره تا بتونه تیم را هدایت کنه واز همه مهمتر نیاز به یک بازاریاب و فرو شنده موفق تر از مدیر نیاز مند ( عین داستان بالایی خودم) دوستان خوبم اگه همه چی وتمام شرایط مهیا باشه که نیازی به فکر خلاق وادمهای خلاق نیست الانم باتوجه به مشکلات اقتصادی هستند ادمهایی که تو کسب وکارشون موفق هستند 20 لینک به دیدگاه
Saba Heidari 14145 اشتراک گذاری ارسال شده در 7 آذر، ۱۳۹۱ بچه ها نظرات متفاوتی دارند همه از ارزو هاشون می گویند وتقریبا همه اخر سر می رسند به یک مشکل بزرگ باید بدونیم شروع هر کاری همکاری انسانهای متفکر ولایق را می طلبد وکار گروهی نیاز به یک مدیر موفق داره تا بتونه تیم را هدایت کنه واز همه مهمتر نیاز به یک بازاریاب و فرو شنده موفق تر از مدیر نیاز مند ( عین داستان بالایی خودم) دوستان خوبم اگه همه چی وتمام شرایط مهیا باشه که نیازی به فکر خلاق وادمهای خلاق نیست الانم باتوجه به مشکلات اقتصادی هستند ادمهایی که تو کسب وکارشون موفق هستند انجام دادن یه کار هنری وگروهی نیازی به بودجه ی انچنانی نداره.. بیشتر این کارا از مواد بازیافتی یا طبیعی ساخته نیشه . مثلا از صدف دریا یا برگهای درختا میشه ظرفای خوشگل درست کرد که فقط هزینه ی اون ظرف باید داده بشه 14 لینک به دیدگاه
آریودخت 43941 اشتراک گذاری ارسال شده در 7 آذر، ۱۳۹۱ انجام دادن یه کار هنری وگروهی نیازی به بودجه ی انچنانی نداره.. بیشتر این کارا از مواد بازیافتی یا طبیعی ساخته نیشه . مثلا از صدف دریا یا برگهای درختا میشه ظرفای خوشگل درست کرد که فقط هزینه ی اون ظرف باید داده بشه و این درامدی داره که بشه باهاش زندگی رو چرخوند ؟ فقط مجردی رو نبینید متاهلی ، فردا خرج بچه و ... هم هستا 12 لینک به دیدگاه
آریودخت 43941 اشتراک گذاری ارسال شده در 7 آذر، ۱۳۹۱ خب خب چه موضوع جالبی. من با شاروک و سارا موافقم. ترجیح میدم یه کار هنری انجام بدم. مثلا ساختن چراغ خوابای رنگی یا با پوست تخم مرغ اینه وجا مدادی و اینا درست کنم. یا تابلوهای نقاشی رو فقط با رنگ روغن کار نکنم از چیزای دیگه هم استفاده کنم. مثل خاک و کاه گل و کاشی شکسته و اینا..........خودمم یه ارایی کردم اما خوب یه دست صدا نداره باید یه گروه هنری باشه که بتونن کارها و ایده های جدید بدن. اما تو صنعت کشاورزی هم اگه باغ داشتم و پول هم داشتم یه ارخونه میزدم. مثلا از انگور هم شیره ی انگور درست میکردم هم سرکه هم کشمش هم ابغوره و هم اینکه از هستش هم روغن میگرفتم. تجربه ثابت کرده مه هر چی که جز مواد خوراکی باشه بیشتر سود داره فعلا همینا تازه یه چیز دیگه هم میشه از انگور درست کرد که فک کنم خیلی درامد داره 13 لینک به دیدگاه
پاییزان 3604 اشتراک گذاری ارسال شده در 7 آذر، ۱۳۹۱ اول از همه دوستان به خاطر طرح های جالبشون تشکر می کنم. من همیشه عاشق پروژه های تحقیقاتی و تولیدی بودم . اگر شرایطش رو داشتم گروهی از جوونایی رو که متاسفانه کسی به قابلیت هاشون اعتماد نمی کنه رو دور هم جمع می کردم و با کمک هم یه انجمن ترتیب می دادیم که می تونه شاخه های مختلفی مثل صنعت ، کشاورزی ، هنر و یا هر چیز دیگه ای داشته باشه. منظورم یه گروه همه کاره و هیچ کاره نیست منظور گروهیه که تو زمینه های مختلف علمی و هنری فعالیت می کنه اون هم با آگاهی و به طور کارشناسی شده (البته یه بار با بچه های دانشگاه همچین کاری منتها تو سطح کوچیکش انجام دادیم اونم با سرمایه شخصی که دست آخر کفگیرمون خورد به ته دیگ و.....) 17 لینک به دیدگاه
mani24 29665 اشتراک گذاری ارسال شده در 7 آذر، ۱۳۹۱ بهتر از هدف اصلی این گفتمان خارج نشیم تا به یک نتیجه مطلوب برسیم 11 لینک به دیدگاه
Saba Heidari 14145 اشتراک گذاری ارسال شده در 7 آذر، ۱۳۹۱ و این درامدی داره که بشه باهاش زندگی رو چرخوند ؟ اره عزیزم میشه. شاید اولش سخت باشه اما میشه. ادمای موفق از کم شروع کردن. البته من با طراحی لباسم موافقم چون درامدش خوبه. تازه یه چیز دیگه هم میشه از انگور درست کرد که فک کنم خیلی درامد داره فاطمه همه مدیرا، ادمین ، مدیر سایت میاد اینجا. همین الانه که کاربر محروم بشی:vahidrk:. همینایی هم که مثال زدم کلی پول توشه. کشمش کیلویی 4000_5000 تومنه. ینی انگوری که از کشاورز کیلو 350 تومن خریده میشه . این ینی سود. تازه کشمش نیازی به کارخونه هم نداره. فقط یه حیات بزرگ میخواد که 15_20 روز انگورو جلوی افتاب پهن کنی همین. 15 لینک به دیدگاه
Saba Heidari 14145 اشتراک گذاری ارسال شده در 7 آذر، ۱۳۹۱ یه نظر دیگه هم دارم اونم پرورش گل و گیاه هست. هم از لحاظ روحی ادمو تامین مینه. هم از لحاظ اقتصادی. واسه شروعشم یه فضای 200 متری لازمه و یه منبع اب. زمینشو که میشه اجاره کرد واسه منبع هم نهایتا 1 تا 2 میلیون پول میخواد. 17 لینک به دیدگاه
آریودخت 43941 اشتراک گذاری ارسال شده در 7 آذر، ۱۳۹۱ اره عزیزم میشه. شاید اولش سخت باشه اما میشه. ادمای موفق از کم شروع کردن. البته من با طراحی لباسم موافقم چون درامدش خوبه. فاطمه همه مدیرا، ادمین ، مدیر سایت میاد اینجا. همین الانه که کاربر محروم بشی:vahidrk:. همینایی هم که مثال زدم کلی پول توشه. کشمش کیلویی 4000_5000 تومنه. ینی انگوری که از کشاورز کیلو 350 تومن خریده میشه . این ینی سود. تازه کشمش نیازی به کارخونه هم نداره. فقط یه حیات بزرگ میخواد که 15_20 روز انگورو جلوی افتاب پهن کنی همین. خوب همه اینارو که گفتی کارخونه ها سه صوت انجام میدن ما عقب میفتیم به خسارت و نمیدونم بدی اب و هوا و ... هم فک کن 9 لینک به دیدگاه
آریودخت 43941 اشتراک گذاری ارسال شده در 7 آذر، ۱۳۹۱ یه نظر دیگه هم دارم اونم پرورش گل و گیاه هست.هم از لحاظ روحی ادمو تامین مینه. هم از لحاظ اقتصادی. واسه شروعشم یه فضای 200 متری لازمه و یه منبع اب. زمینشو که میشه اجاره کرد واسه منبع هم نهایتا 1 تا 2 میلیون پول میخواد. و تخصص 10 لینک به دیدگاه
ارسال های توصیه شده