رفتن به مطلب

ღ☆...ترانۀ فصلها...ღ☆


پاییزان

ارسال های توصیه شده

پاییز
ای فصل برگ ریز.

و ای آبان تو ای ماه جدایی

غمی دارم به دل, از تو گلایه

کجا بردی آفتاب را؟

من به سایه

 

آهای ای ماه
زرده
بی طرفدار

مرا در خود رها کن

رها کن

دست بردار...

 

تورا سری است با من یا جانان ای ماه غمگین؟

که جانان از تو و من زو, اینگونه رنگین

 

که او تنها

و من بی او

هوا اینگونه سنگین...

لینک به دیدگاه
  • پاسخ 169
  • ایجاد شد
  • آخرین پاسخ

بهترین ارسال کنندگان این موضوع

بهترین ارسال کنندگان این موضوع

10dh5x0.jpg

 

می دانی

از وقتی دانستم که تو اولین بار با پاییز آمدی؛

تازه فهمیدم دلیلِ یک عمر پاییز پرستی ام را..

لینک به دیدگاه

این عصرهای پائیزی

 

عجـیب بـوی ِ نـفس هـای ِ تـو را می دهـد ...!

 

گـوئـی ... تـو اتـفاق می افـتی

 

و مـن دچـار می شـوم ...

لینک به دیدگاه

و من در اوج

 

پاييزي ترين ويراني يك دل

 

ميان غصه اي از جنس بغض كوچك يك ابر

 

نمي دانم چرا؟

 

« شايد به رسم عادت پروانگي مان باز

 

براي شادي و خوشبختي باغ قشنگ آرزوهايت»

 

« دعــــــــــا كردم»

لینک به دیدگاه

پـــــاییز ، تصویری رؤیـــــایی و زیبـاست

مـــــانند افسون است مـــانند یك رؤیاست

 

سحـــــر نگاه او جـــــادوی ایــــــــام است

افسونگر شهر است با این كه آرام است

لینک به دیدگاه

مـي پـَسنـدم پـائيز را كـه مُعافم ميكـُند از پــِنهان كـَردטּِ

 

دردے كـه در صـدايـَم ميپيـچَد

 

و

 

اشكے كه در نگاهـَم ميچرخـَد

آخر هـَمه فـِكرميكـنند سـَرما خـورده ام ...

لینک به دیدگاه

bench.jpg

نیمکت چوبی کهنه نم گرفته زیر بارون

زیر سقف بی قرار شاخه های بید مجنون

ابر بی طاقت
پاییز
مثل من چه بی ستارست

مثل من شکسته از این نامه های پاره پارست

لینک به دیدگاه

 

پاییز چکه می کند....برف جوانه می زند

همه تقصیر توست

وقتی میایی

فصلها هم دیوانه میشوند

چه رسد به من دست در زنجیر

که از پشت میله های این پنجره

مدام خواب پرواز می بینم.......!

ylsnwlehwpufndlhxs.jpg

لینک به دیدگاه

همیشــه پــاییـز که می شـد

 

عاشقـانه هایـم ، فـَـوَران میکـــرد

 

نِگــاهَـم نکـُـن...

 

پـاییز امســال، عاشق نیســـتم

 

نَـگـَــرد،

 

خَــبـَری از نیمکــت...

 

خِـش خِـشِ بَرگهـــا...

 

و پـــیاده رو نیست!!!

 

.

 

.

 

paeez.copy.jpg

 

پـاییز امسـال تنهـــام

 

مَـن...

 

آسمـانِ گـِرفتـه...

 

یِ دلِ خَســـتِه...

 

یـه جـاده

 

و خُورشیـــد رو به غُــروب....

لینک به دیدگاه

این روزها فصل خریــــد است

 

در این روزهای پــایــیـــــــزی

 

کاش میان آن همه لباس

 

آغـــــوش من را هم پــــرو میکردی!!!

 

LARGE_nightmelody-com-0439.jpg

لینک به دیدگاه

مثل برگیم

که خزان چین و چروک می بخشد ما را ...

مثل برگیم

که پاییز امیدمان بود

برای مرگ !

پاییزیم

که در افق می بالیم

به شکفتن ستاره

بر دل خورشید ...

برگیم

که پاییز چروک می دهد ما را

بر درخت زندگانی ...!

لینک به دیدگاه

غیب را ابری و آبی دیگرست

 

آسمان و آفتابی دیگرست

 

 

ناید آن الا که بر خاصان پدید

 

باقیان فی لبس من خلق جدید

 

 

هست باران از پی پروردگی

 

هست باران از پی پژمردگی

 

 

نفع باران بهاران بوالعجب

 

باغ را باران پاییزی چو تب

 

 

آن بهاری نازپروردش کند

 

وین خزانی ناخوش و زردش کند

 

 

همچنین سرما و باد و آفتاب

 

بر تفاوت دان و سررشته بیاب

 

 

همچنین در غیب انواعست این

 

در زیان و سود و در ربح و غبین

 

 

این دم ابدال باشد زان بهار

 

در دل و جان روید از وی سبزه‌زار

 

 

فعل باران بهاری با درخت

 

آید از انفاسشان در نیکبخت

 

 

گر درخت خشک باشد در مکان

 

عیب آن از باد جان‌افزا مدان

 

 

باد کار خویش کرد و بر وزید

 

آنک جانی داشت بر جانش گزید

لینک به دیدگاه

می پرستمت ، می دانی ؟

 

به اندازه ی تمامی سر سبزی همین درخت رو به رو

 

دلگیر می شوی

 

گریه می کنی

 

حواسم نبود ، زمستان است !

عشق زمستانی

 

می پرستمت ، می دانی ؟

 

به اندازه ی تمامی سر سبزی همین درخت رو به رو

 

دلگیر می شوی

 

گریه می کنی

 

حواسم نبود ، زمستان است !

 

 

عمید صادقی نسب

لینک به دیدگاه

 

زمستان عشق من فرا رسیده است

اما من هنوز هم در بهار احساسم تو را میخوانم

تورا مینویسم

از عاشقانه هایم با تو سخن میگویم

دستان سردت را می طلبم

و در انتظار چشمان مه گرفته ات

روز هایم را به تصرف یخبندان بی تفاوتی تو در می آورم...

لینک به دیدگاه

فراموش مکن تا

باران

نباشد رنگین کمان نیست

تا تلخی نباشد شیرینی نیست

و

گاهی همین دشواری هاست که از ما انسانی نیرومند تر و شایسته تر می سازد خواهی دید

آری خورشید بار دیگر درخشیدن آغاز می کند

 

برای مشاهده این محتوا لطفاً ثبت نام کنید یا وارد شوید.

لینک به دیدگاه

بیایید و ببینیدم

 

های مردم با شما هستم

 

صدای زوزه ی باد و صدای خش خش برگم

 

که من همسایه ی مرگم، نه بی رنگم

 

پر از نارنجی و زردم

 

که من عریانی اشجار تابستان

 

منم من این خزانستان

 

منم پاییز افسرده، دل آزرده، تمام شوق پژمرده

 

و گورستان صد ها آرزو سینه

 

و شاید هم دلم مرده

 

بیایید و ببینیدم

 

خزانم من خزانستان

 

جفای مهر شوریده

 

و گل های پلاسیده

 

و رقص برگ در بادم

 

تمام گرمی رنگم

 

وجود روشن پاییزی نامم نه از ننگم

 

تمام ماضی و آینده را پاییز می بینم

 

تمام روز و شب ها را غم انگیز و ملال انگیز می بینم

 

نمی دارد کسی هم دوستم ای دل

 

چرا دلخوش به پاییزی کند مردم؟

 

برای برگ ریزانش؟ برای لختی سبزان پا بر خاک؟ برای چه؟

 

ولی می گویم ای مردم بیایید و ببینیدم

 

خزانم من خزانستان و شاید لذت باران

 

چه می داند کسی شاید

 

مبارک باد میلادم

 

رفیق آشنایی ها نه زجر این جدایی ها

 

چه می داند کسی شاید......

لینک به دیدگاه

هنوز به یاد دارم که پاییز را دوست داری و خزان برگها را

 

پس تمام برگهای خاطره را بدست باد خزان می سپارم

 

تا اینبار

 

به جای قدم زدن روی برگهای قرمز و زرد و نارنجی

 

روی خاطرات رنگی با تو بودن قدم بگذارم

 

صدای شکستن دلم رساتر از آن است که

 

صدای خش خش برگها را بشنوم 2_2hs2rsl.jpg

لینک به دیدگاه

پاييز مهربان!

 

آوازهای رنگی خود را ز سر بخوان !

با برگهای قهوه ای و سرخ و زرد خويش

نقش هزار پرده ای از يادها بکش .....

لختی درنگ کن!

از سطر سطر دفتر يادم عبورکن!

با من کتاب خاطره ها را مرور کن!

تو يادگار عمر به تاراج رفته ای

در روزهای خاطره انگيزت

پيچيده عطر کودکی و نو جوانی ام

من دکمه های لباسم را

با دستهای مهر تو می بندم

در کوچه های خاطره انگيزت

دنبال عمر گمشده می گردم

گلدان شمعدانی و ياسم را

با قطره های مهر تو

آب می دهم

با من بمان!

با من بخوان!

همراه من کتاب زمان را ورق بزن .

لینک به دیدگاه

پاییز را دوست دارم ...

 

 

بخاطر رفتن و رفتن ... و خیس شدن زیر باران های پاییزی

 

بخاطر بوی مست کننده خاک باران خرده کوچه ها

 

بخاطر غروب های نارنجی و دلگیرش

 

بخاطر شب های سرد و طوفانی اش

 

بخاطر تنهایی و دلتنگی های پاییزی ام

 

بخاطر پیاده روی های شبانه ام

 

 

بغض های سنگین انتظار

 

بخاطر اشک های بی صدایم

 

بخاطر سالها خاطرات پاییزی ام

 

پاییز را دوست دارم بخاطر خود پاییز

 

برای مشاهده این محتوا لطفاً ثبت نام کنید یا وارد شوید.

 

من عاشقانه پاییز را دوست دارم ...

 

لینک به دیدگاه

من نام کسی نخوانده ام الا تو

 

 

 

با هیچ کسی نمانده ام الا تو

 

 

 

پائيز آمد و من خانه تکانی کردم

 

 

 

از دل همه را تکانده ام الا تو

لینک به دیدگاه

به گفتگو بپیوندید

هم اکنون می توانید مطلب خود را ارسال نمایید و بعداً ثبت نام کنید. اگر حساب کاربری دارید، برای ارسال با حساب کاربری خود اکنون وارد شوید .

مهمان
ارسال پاسخ به این موضوع ...

×   شما در حال چسباندن محتوایی با قالب بندی هستید.   حذف قالب بندی

  تنها استفاده از 75 اموجی مجاز می باشد.

×   لینک شما به صورت اتوماتیک جای گذاری شد.   نمایش به صورت لینک

×   محتوای قبلی شما بازگردانی شد.   پاک کردن محتوای ویرایشگر

×   شما مستقیما نمی توانید تصویر خود را قرار دهید. یا آن را اینجا بارگذاری کنید یا از یک URL قرار دهید.


×
×
  • اضافه کردن...