رفتن به مطلب

تو یا سیگار؟؟.........سیگار!


*mishi*

ارسال های توصیه شده

نـیــســــــــــــــــــتــــــــی؟

به درک!

مقابل آیــــــنه می نشینم و ســـــــیگارم را روشن می کنم

در نبودت

خــــــــودم را بهتر می توانم ببـــینم

نگران جای خالــــی ات نباش

ســــــــــیگار پر کرده...

a4vurmbnueoy4061sh0.jpg

لینک به دیدگاه
  • پاسخ 308
  • ایجاد شد
  • آخرین پاسخ

بهترین ارسال کنندگان این موضوع

بهترین ارسال کنندگان این موضوع

دیگر فضای ذهنم مسموم شده است...

 

از ابرهای خاکستری دهانت!...

 

این میان....هر چه هست تقصیر است....که از من است...

 

که اجازه ی ورود دادم!!

لینک به دیدگاه

همیشه ی خدا باید تمام خانه را زیر و رو کنم تا قلمم را پیدا کنم

برای همین چند خط نوشتن...

دست آخر هم میدانم که باید سر از جیب تو در بیاورم

بس که راز دارد جیب هایت

بس که عشق می ریزد از این امن ترین نقطه ی جهان

بس که با دست هایت قرار گذاشته ام لای تار و پود این جیب ها

اینگونه است که دست آخر هم قلمم آنجا، جا می ماند...

 

کاغذ های سفید را روی میز مرتب می کنم

همین چهار خط که نوشتم می تواند شروع خوبی باشد

تو کنار پنجره نشسته ای و شال می بافی

یک شال بلند سفید برای روزهای سردِ پیاده روی

باید این روزها را قدم بزنیم، همین که شال باشد و سیگار و جیب های تو کافیست

شهر پر شده از تئاترهای خوب و کافه های گرم

همین که تو باشی کافیست

بیا این روزها را قدم نزنیم، درخت شویم توی خیابان ولیعصر

زلزله هم که بیاید از جایمان تکان نمی خوریم

همین که چای بابونه باشد کافیست

من دوستانی دارم که هر غروب چای می ریزند پای همین درخت ها

شهر پر شده از اتفاق های خوب و باران های بی امان

همین که پاییز از راه برسد کافیست

من توی جیب بارانی ات می نشینم و با دست هایت سیگار می کشم،

تو قدم بزن...

لینک به دیدگاه

شمرده بودم

 

سه سیـــــــــــگار

 

تا خانه تو راه بود

 

حالا دیگر

 

کوچه به کوچه

 

سیـــــــــگار پشت سیـــــــــــگار

12137257370127512601.jpg

لینک به دیدگاه

 

 

به کافه که می آیم

سیگاری روشن می کنم

چند پُک که میزنم،

دلپسندانه دیوانه وار خنده ام میگیرد

من هم لب با سیگارم، بی صدا درد و دل میکنم

ولی سیگار زودی به خواب میرود ُ

من کمی بلند بلند خنده ام میگیرد...!

 

سیــگار ِ بعــدی ...

02192758655189997535.jpg

لینک به دیدگاه

فاحشه ای پیر، نگاه خسته اش را به زمین دوخته بود،

سیگارش بین انگشتانش دود میشد و آهسته زمزمه می کرد: روز قیامت خدا شاید مرا ببخشد،،

امّا من هرگز خدا را نمی بخشم..

 

25373320758935786472.jpg

لینک به دیدگاه

زنیــــ که در روبرویـــــــ تـــــو سیــــــگار می کشد

 

در فکر گفتگویـــــــــــ تو سیــــــگار می کشد

 

 

وقتیـــــ که می رویـــــ و دلش تنــــگ می شــــود

 

بی شکــــــــ به جستجویـــــ تو سیـــــــگار می کشد

 

 

این بــــــار بیــــــ تــو فــــــاصله هــــا را نمی دود

 

در سوگــــــ آرزویــــــ تو سیـــــــگار می کشد

 

 

زخمیــــ تــــــر از همیشـــــهــــ نگاهشــــــ به دستــــــ توستـــــ

 

در وصفـــــــ دارویـــــــ تـــو سیــــــــگار می کشد

 

 

وقتیـــــ نفســـــ زنان به کنـــــار تـــو می رســد

 

با عطــــــر رنگـــــ و بویــــــ تــــو سیــــــــگار می کشد

 

 

هرگـــــز سخـــن نگفتـــــ و ســــــکـــوتشــــ ترانــــــه شد

 

اهنگســــــاز رویــــــــ تــــو سیــــــــگار می کشد

 

 

اهســـــته عکس تـــــورا در بغلـــــ گرفتــــــ و بعــــد...

 

با بوسهــــ بر گلویــــــ تو سیــــــــگار می کشد

 

 

لبــــــ را نمیـــــــ گشـــاید و رســـــــوا نمی کند

 

در حــــفظ ابرویــــــ تو سیـــــــگار می کشد

 

لینک به دیدگاه

اتفاق تازه ای نخواهد افتاد

تمام سیگارهای دنیا را هم که دود کنی

تنهایی ات

توجه هیچ کسی را

جز پیرمرد سیگار فروش

جلب نخواهد کرد

مخاطب شعرهایت هم

تنها بادهای هرزه گردی هستند

که از بد روزگارشان

از خانه تو می گذرند...

لینک به دیدگاه

حالا که رفته ای ...

 

ببین ...

 

دیگر آن کودکی نیستم که دهانش بوی شیر میداد ...

 

حالا بزرگ شده ام ...

 

دهانم بوی سیگار میدهد ...

 

برگرد ..

لینک به دیدگاه

سیگار میسوزد، کـــــــم میشود، ولی تکـــرار میشود !!

 

مـن میسوزم ..

 

کـــــــم میشوم ..

 

ولی دیگر تکــرار نمیشوم ...!

 

2591.jpg

لینک به دیدگاه

میگویند سیگار برای من مضر است ....

 

میگویند قلبم را به نابودی میکشد ...

 

بگذار هر چه میخواهند بگویند ...

 

آنها احمقند نمیدانند بعد از رفتنت قلبی نمانده که نابود شود

لینک به دیدگاه

مــن سـرد

 

هــوا ســرد

 

بــــرف ســرد

 

زمســتان سـرد

 

تــو بــا مــن ســرد

 

دنیـای مــن ســرد

 

همــه چــی ســرد !

 

ولــی سیــــــــگارم گــــــرم ،

 

ایــن تضــاد ، بـرای یه لحـــظه مــرا بـه آرامــــش میـبـرد...

 

برای مشاهده این محتوا لطفاً ثبت نام کنید یا وارد شوید.

لینک به دیدگاه

به گفتگو بپیوندید

هم اکنون می توانید مطلب خود را ارسال نمایید و بعداً ثبت نام کنید. اگر حساب کاربری دارید، برای ارسال با حساب کاربری خود اکنون وارد شوید .

مهمان
ارسال پاسخ به این موضوع ...

×   شما در حال چسباندن محتوایی با قالب بندی هستید.   حذف قالب بندی

  تنها استفاده از 75 اموجی مجاز می باشد.

×   لینک شما به صورت اتوماتیک جای گذاری شد.   نمایش به صورت لینک

×   محتوای قبلی شما بازگردانی شد.   پاک کردن محتوای ویرایشگر

×   شما مستقیما نمی توانید تصویر خود را قرار دهید. یا آن را اینجا بارگذاری کنید یا از یک URL قرار دهید.


×
×
  • اضافه کردن...