رفتن به مطلب

تو یا سیگار؟؟.........سیگار!


ارسال های توصیه شده

ارسال شده در

نـیــســــــــــــــــــتــــــــی؟

به درک!

مقابل آیــــــنه می نشینم و ســـــــیگارم را روشن می کنم

در نبودت

خــــــــودم را بهتر می توانم ببـــینم

نگران جای خالــــی ات نباش

ســــــــــیگار پر کرده...

a4vurmbnueoy4061sh0.jpg

  • Like 8
  • پاسخ 308
  • ایجاد شد
  • آخرین پاسخ

بهترین ارسال کنندگان این موضوع

بهترین ارسال کنندگان این موضوع

ارسال شده در

خاکستر سیگار را که می تکانم

 

خودم از درون میریزم...

 

رفتنت خاکسترم کرد...

 

سست تر از خاکستر سیگارم...

 

85191005004010939068.jpg

  • Like 7
ارسال شده در

تمام سیگار هایم دود شدند

 

خاکسترشان باقیست

 

اما تو

 

حتی رد پایت نیست ....

  • Like 9
ارسال شده در

دیگر فضای ذهنم مسموم شده است...

 

از ابرهای خاکستری دهانت!...

 

این میان....هر چه هست تقصیر است....که از من است...

 

که اجازه ی ورود دادم!!

  • Like 8
ارسال شده در

میخواهـى بدانـى چه مى کـشـم ؟

 

فقـط یکـبــار سیگـار را

 

از آن طـرف که مى سوزد بکـش ...

  • Like 9
ارسال شده در

همیشه ی خدا باید تمام خانه را زیر و رو کنم تا قلمم را پیدا کنم

برای همین چند خط نوشتن...

دست آخر هم میدانم که باید سر از جیب تو در بیاورم

بس که راز دارد جیب هایت

بس که عشق می ریزد از این امن ترین نقطه ی جهان

بس که با دست هایت قرار گذاشته ام لای تار و پود این جیب ها

اینگونه است که دست آخر هم قلمم آنجا، جا می ماند...

 

کاغذ های سفید را روی میز مرتب می کنم

همین چهار خط که نوشتم می تواند شروع خوبی باشد

تو کنار پنجره نشسته ای و شال می بافی

یک شال بلند سفید برای روزهای سردِ پیاده روی

باید این روزها را قدم بزنیم، همین که شال باشد و سیگار و جیب های تو کافیست

شهر پر شده از تئاترهای خوب و کافه های گرم

همین که تو باشی کافیست

بیا این روزها را قدم نزنیم، درخت شویم توی خیابان ولیعصر

زلزله هم که بیاید از جایمان تکان نمی خوریم

همین که چای بابونه باشد کافیست

من دوستانی دارم که هر غروب چای می ریزند پای همین درخت ها

شهر پر شده از اتفاق های خوب و باران های بی امان

همین که پاییز از راه برسد کافیست

من توی جیب بارانی ات می نشینم و با دست هایت سیگار می کشم،

تو قدم بزن...

  • Like 5
ارسال شده در

شمرده بودم

 

سه سیـــــــــــگار

 

تا خانه تو راه بود

 

حالا دیگر

 

کوچه به کوچه

 

سیـــــــــگار پشت سیـــــــــــگار

12137257370127512601.jpg

  • Like 8
ارسال شده در

 

 

به کافه که می آیم

سیگاری روشن می کنم

چند پُک که میزنم،

دلپسندانه دیوانه وار خنده ام میگیرد

من هم لب با سیگارم، بی صدا درد و دل میکنم

ولی سیگار زودی به خواب میرود ُ

من کمی بلند بلند خنده ام میگیرد...!

 

سیــگار ِ بعــدی ...

02192758655189997535.jpg

  • Like 6
ارسال شده در

فاحشه ای پیر، نگاه خسته اش را به زمین دوخته بود،

سیگارش بین انگشتانش دود میشد و آهسته زمزمه می کرد: روز قیامت خدا شاید مرا ببخشد،،

امّا من هرگز خدا را نمی بخشم..

 

25373320758935786472.jpg

  • Like 7
ارسال شده در

می شود با فنجــانی چای مستـــ شوی

با سیگــاری آرام

و با لبخنــدی کامیــاب!

اگر "او"یی که باید روبرویت نشسته باشد...bxn21hhru2x6j0tpjxw.jpg

  • Like 5
ارسال شده در

6ghueovf35f8a4b2r39p.jpg

 

 

دود سیگارم را هزاران بار به تو ترجیح می دهم,

 

کم رنگ است

 

ولی دورنگ نیست...

  • Like 14
ارسال شده در

زنیــــ که در روبرویـــــــ تـــــو سیــــــگار می کشد

 

در فکر گفتگویـــــــــــ تو سیــــــگار می کشد

 

 

وقتیـــــ که می رویـــــ و دلش تنــــگ می شــــود

 

بی شکــــــــ به جستجویـــــ تو سیـــــــگار می کشد

 

 

این بــــــار بیــــــ تــو فــــــاصله هــــا را نمی دود

 

در سوگــــــ آرزویــــــ تو سیـــــــگار می کشد

 

 

زخمیــــ تــــــر از همیشـــــهــــ نگاهشــــــ به دستــــــ توستـــــ

 

در وصفـــــــ دارویـــــــ تـــو سیــــــــگار می کشد

 

 

وقتیـــــ نفســـــ زنان به کنـــــار تـــو می رســد

 

با عطــــــر رنگـــــ و بویــــــ تــــو سیــــــــگار می کشد

 

 

هرگـــــز سخـــن نگفتـــــ و ســــــکـــوتشــــ ترانــــــه شد

 

اهنگســــــاز رویــــــــ تــــو سیــــــــگار می کشد

 

 

اهســـــته عکس تـــــورا در بغلـــــ گرفتــــــ و بعــــد...

 

با بوسهــــ بر گلویــــــ تو سیــــــــگار می کشد

 

 

لبــــــ را نمیـــــــ گشـــاید و رســـــــوا نمی کند

 

در حــــفظ ابرویــــــ تو سیـــــــگار می کشد

 

  • Like 12
ارسال شده در

سینه ام می سوزد....ولی دود می گیرم.....

 

کامم به تلخی می رود....

 

چه بهتر!!!

 

از شیرینی کاذب تو خسته شدم.....تلخی واقعیت می خواهم!:ws37:

  • Like 15
ارسال شده در

اتفاق تازه ای نخواهد افتاد

تمام سیگارهای دنیا را هم که دود کنی

تنهایی ات

توجه هیچ کسی را

جز پیرمرد سیگار فروش

جلب نخواهد کرد

مخاطب شعرهایت هم

تنها بادهای هرزه گردی هستند

که از بد روزگارشان

از خانه تو می گذرند...

  • Like 11
ارسال شده در

حالا که رفته ای ...

 

ببین ...

 

دیگر آن کودکی نیستم که دهانش بوی شیر میداد ...

 

حالا بزرگ شده ام ...

 

دهانم بوی سیگار میدهد ...

 

برگرد ..

  • Like 10
ارسال شده در

این عادت آدم هاست

 

سیگار کامش را که داد ،زیر پا لهش میکنند !!!

 

 

7ngxjihrapfcidnbb9.jpg

  • Like 7
ارسال شده در

اسمتو رو سیگار نوشتم

 

برای اولین بار کشیدم

 

تا بسوزی و فراموشت کنم

 

اما نمی دونستم با هر پوک

 

ذره ذره میری تو نفسم و

 

می شی همه چیزم

  • Like 7
ارسال شده در

سیگار میسوزد، کـــــــم میشود، ولی تکـــرار میشود !!

 

مـن میسوزم ..

 

کـــــــم میشوم ..

 

ولی دیگر تکــرار نمیشوم ...!

 

2591.jpg

  • Like 10
ارسال شده در

میگویند سیگار برای من مضر است ....

 

میگویند قلبم را به نابودی میکشد ...

 

بگذار هر چه میخواهند بگویند ...

 

آنها احمقند نمیدانند بعد از رفتنت قلبی نمانده که نابود شود

  • Like 7
ارسال شده در

مــن سـرد

 

هــوا ســرد

 

بــــرف ســرد

 

زمســتان سـرد

 

تــو بــا مــن ســرد

 

دنیـای مــن ســرد

 

همــه چــی ســرد !

 

ولــی سیــــــــگارم گــــــرم ،

 

ایــن تضــاد ، بـرای یه لحـــظه مــرا بـه آرامــــش میـبـرد...

 

برای مشاهده این محتوا لطفاً ثبت نام کنید یا وارد شوید.

  • Like 3

×
×
  • اضافه کردن...